درس ۱۳: آیۀ تیمم
قوله تعالی:
﴿وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُم مِّنۡهُۚ﴾ فرموده خدای تعالی:
و اگر بیمار یا در سفری بودید یا قضای حاجت کردید یا با زنان آمیزش نمودید و آبی نیافتید، با خاک پاک تیمم کنید سپس بمالید بر رویها و دستهای خود از آن. شرح: در این گفتۀ خداوند: ﴿وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ﴾بیان علل جواز تیمم است، و آن عبارت از حالتی است که شخص به سبب مریضی از استعمال آب عاجز باشد، مثل مسافری که در سفر از به دستآوردن آب به علتهایی عاجز میماند مثل موجود نشدن آب، یا دشواری حمل آب در سفر و یا ضرورت حفظ آب برای آشامیدن و طبخ غذا. و در این گفته خداوند أ: ﴿أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ﴾بیان شکنندههای وضو است که عبارت از خروج بول و غایط و یا باد است از سبیلین. و در این گفته: ﴿أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ﴾ «یا درآمیختید با زنان» بیان اینست که جماع موجب غسل است و اگر شخصی جنب،آبی جهت غسلکردن را نیافت، میتواند که تیمم کند، و این تیمم تا زمانی که به آب دسترسی پیدا میکند عوض غسل جائز است، و بعد از یافتن آب نمازهای را که در طی اوقات تیمم ادا کرده عود نمیشود. این گفته: ﴿فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا﴾«یعنی قصد کنید به خاک پاک» و اگر خاک پاک موجود نمیشد، هرچه که بر سطح زمین از شن و ریگ و سبخه «شورهزار» و سنگ باشد تیمم به آن جائز است و در آیۀ ﴿فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُم مِّنۡهُۚ﴾بیان کیفیت تیمم است که شخص بسم الله گفته و کف دستها را بر خاک میگذارد و با آنها روی و کفها را یک بار مسح میکند.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- آیه را به آرامش بخوان و قرائتش کن و شنوندهها آهسته با تو تکرار کنند تا اکثریتشان آن را حفظ کنند.
۲- شرح را جمله جمله بخوان و معنی آیات را برایشان تفسیر کن تا درک نمایند و اگر درست نهفمیدند به عبارات عامیانه برایشان بیان کن.
۳- برایشان توضیح ده که این قسمت آیت بیانکننده موجبات وضو و غسل و بیان جواز تیمم و کیفیت آن است.
۴- برایشان بیان که از ابن عمر بروایت شده که وی در تیمم دوبار دستها را بر زمین میزد، یک بار برای مسح روی و یک بار برای دستها و آنها را تا آرنجها مسح مینمود و کسی که مانند او تیمم نماید ایرادی بر او نیست.
۵- آنچه که دوباره مسح روی و کفها در آیه تذکر رفته، حدیث عمار بن یاسر بدر صحیح نیز بر آن تأکید دارد.