مقدمۀ مؤلف
سپاس و ستایش خدایی را که قرآن را روح و نور زندگی گردانید که حیات و هدایتی بدون آن متصور نیست. و درود بر مژدهدهنده، هشداردهنده و چراغ فروزان بشریت، خاتم پیامبران، سرور اولاد آدم حضرت محمد صلی الله علیه وآله واصحابه وسلم.
دشمنان اسلام به این فکر شدند که مسلمانان را از کتاب پروردگار و سنت پیامبرشان دور بدارند، تا مسلمانان در نادانی و گمراهی قرار گرفته و در نتیجه بتوانند به آسانی و سهولت بر آنان غلبه کنند و کشورهای اسلامی را یکی پس از دیگری زیر نفوذ سیاسی و نظامی و فرهنگی خود قرار دهند و سرمایههای مسلمانان را بربایند و مع الأسف تا حد زیادی به این طرح شوم خود موفق شدند، چه ایشان این را خوب درک کرده بودند که قرآن به منزلۀ روح برای حیات و نوری برای راهنمایی مسلمین است گویا مفهوم این آیات مبارکۀ قرآنی را درک کرده بودند: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٥٢ صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ٥٣﴾[الشورى: ۵۲-۵۳]. ترجمه: «و بدینسان قرآن را از کلام خویش به تو وحی کردیم. تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست. ولی آن را نوری قرار دادیم که با آن هر کسی از بندگانمان را که بخواهیم، هدایت میکنیم. و بیگمان تو (مردم را) به سوی راه راست، راهنمایی میکنی. ... راه پروردگاری که آنچه در آسمانها و زمین است، از آنِ اوست. آگاه باشید که همهی امور بهسوی الله بازمیگردد».
لذا حیلههایی به کار گرفتند تا مسلمانان را از قرآن و سنت دور کنند و فقط قرآن زندگی ساز، بر مردگان تلاوت شده و احادیث پیامبر جبرای طلب برکت خوانده شود نه برای شناخت دقیق احکام، عقاید، عبادات، آداب و اخلاق و با وارونهکردن فرهنگ اسلامی توسط روحانی نماهایی که به کشورهای اسلامی گسیل داشتند، مسلمانان را به خرافات پرستی تحجر فکری و محدوداندیشی وادار نمودند. و چنین استدلال میکردند که در قرآن و سنت ناسخ و منسوخ، خاص و عام، مجمل و مبین موجود است که غیر خواص آن را درک نمیکنند، لذا برای این که در خطا نیفتیم لازم است که بر آنچه مجتهدین بزرگ و علمای علم کلام توضیح دادهاند اکتفا کنیم چنانکه در تفسیر قرآنکریم گفتند: صواب آن خطأ و خطا در آن کفر است و از گفتن قال الله یا احل الله یا امر الله و نهی الله، مؤمنین را بازداشتند و قرآن در شرایطی قرار گرفت که برای تفکر و تفسیر آن دو نفر یا چند نفر جمع نمیشدند مگر که آنان از فقیهان بزرگ میبودند در حالی که ایشان چقدر اندک بودند و مسلمانان به حالتی درآمدند که قرآن را برای این، به فرزندان خود میآموختند، تا در قبرستانها بر مردگان و یا در خانهها برای مردهداران بخوانند و احادیث نبوی بخاری را برای تیمن و تبرک میخواندند، از اینجا بود که مسلمانان نسبت به قرآن و سنت جاهل و گمراه ماندند. و دشمنان اسلام به سهولت توانستند بر کشورها و دولتهای اسلامی غلبه کرده و از اندونیزیا در شرق تا مغرب اقصی زیر سیطرۀ این دشمنان اسلام درآمد.
و از شگفتی آنچه پیش آمد این بود که حاکمین کشورهای اسلامی خود را راست گفتارتر، پاکنفستر، با اخلاقتر، عادلتر، وفادارتر و امینتر از مسلمانان محکوم قلمداد کرده بودند و اگر چنین نبود نمیتوانستند ریاست و اداره این کشورها را به دست بگیرند، و تعجبی ندارد که ایشان پیش از آن که مسلمانان را زیر سلطه درآورند، آنان را از قرآن که روح و نور است و سنت که شرح قرآن و سبب هدایت به صراط مستقیم است، دور نگه داشته و آنان را در نادانی و بیخبری قرار دادند و سرانجام آزادی و رهایی مسلمین از سلطۀ کفار میسر نگشت، مگر بعد از آن که بعضی از مسلمانان به قرآن و سنت چنگ زدند و به تعلیم و تعلم آن شروع نمودند و بشریت را به قرآن و سنت دعوت کردند، رحمت خدا بر روان پرچمداران این حرکت و نهضت مثل سیدجمال الدین و شیخ محمد عبده و شیخ رشید رضا و شیخ محمد و شیخ طیب العقبی مرد توحید و اصلاح آن که چشم زندگی سرمۀ همچون او تا به امروز نکشیده است، رحمت و غفران خدا بر او و برادران همفکرشان و مصلحین بزرگ باد و مردم به فضل خداوند و دعوت داعیان صالح که در کشورهای اسلامی پراکنده شدهاند، مجدداً به قرآن و سنت روی آوردند، و بنده لازم دیدم که این دعوتگران مصلح را گرچه با هدیۀ اندک باشد یاری نمایم، لذا این کتاب را که دارای سیصد و شصت و چند آیه و حدیث صحیح است به تعداد روزهای سال به رشته تحریر درآوردم، و شایسته است که امام مسجد و یا بزرگ خانواده بعد از ادای نماز مغرب بنشیند و یک آن را با آرامش و ترتیل برای شنوندگان بخواند و تکرار نماید تا که شنوندهها آن را حفظ نمایند سپس شرح آن را بخواند و آنچه را ندانند توضیح دهد تا کاملاً درک نمایند که اگر موضوع آن، عقیدتی باشد آن را اعتماد نمایند و اگر حکمی باشد به آن عمل کنند و اگر عبادتی باشد آن را انجام دهند و اگر پند و موعظهای باشد از آن پند گیرند، و اگر اخلاقی باشد به آن متخلق شوند و به همین منوال اهالی مساجد و خانوادهها یک روز آیتی از کتاب خدا و روز دیگر حدیثی از سنت رسول خدا جرا فرا گیرند، تا به خواست خداوند با کسب این دانشها و آداب و معارف و عمل به آنها، سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت را حاصل نمایند و قطعا به سعادت و کمال خواهند رسید که وعدۀ الهی حق است. وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِيْن.
مؤلف
ابوبکر الجزائری مدرس مسجد نبوی شریف، مدینه منوره
اول رجب سال ۱۴۱۲ ﻫ ق