درس های روزانه

فهرست کتاب

درس ۲: حدیث بیرون‌شدن از فرمان امیر

درس ۲: حدیث بیرون‌شدن از فرمان امیر

قول النبي ج: مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً. وَفِى رِوَايَة أخرى: مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ، فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلاَّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً. فرموده رسول الله ج: کسی که از امیر خود چیزی را بد بداند، باید بر آن صبر کند زیرا هرکه یک وجب از اطاعت سلطان بیرون شود به مرگ جاهلیت می‌میرد. و در روایت دیگری می‌فرماید: کسی که از امیرش چیزی ببیند که خوشش نیاید، باید که بر آن صبر کند، زیرا هرکه از جماعت مسلمین یک وجب جدا شود هرگاه بمیرد به مرگ در جاهلیت مرده است. (رواهما البخاری)

شرح: فرموده رسول ج: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا»: یعنی به سبب اذیتی که به وی می‌رسید از او بد می‌برد، باید بر آن اذیت، صبر و شکیبائی کند و از اطاعت امیر بیرون نگردد، زیرا در بیرون‌شدن از اطاعت امیر، فتنه، جنگ، شرارت و فساد واقع می‌شود. به همین سبب می‌فرماید: «فَلْيَصْبِرْ»: یعنی شخص مسلمان و متعهد را لازم است که در چنین حالتی به دامن صبر و شکیبایی چنگ زده و متوسل به تفرقه در جماعت مسلمین و روشن‌کردن آتش جنگ و فساد در میان‌شان نگردد. و گفته‌اش: «فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»: درین حدیث تهدید سختی است برای مسلمانان در سرپیچی از امیر، زیرا عدم اطاعت، سبب ایجاد رخنه در صف وحدت مسلمانان گردیده و موجب شر و فساد در جامعه اسلامی می‌گردد. و این اطاعت مقید به دو شرط است: یکی این که مسلمانان را به گناه فرمان ندهد، زیرا در معصیت پروردگار فرمانبرداری از هیچ مخلوقی جواز ندارد، شرط دوم: آنست که از امیر، کفری واضح که در باره‌اش اختلاف و نزاعی وجود نداشته باشد، دیده نشود اگر چنین اعمالی ازو آشکار شد واجب است تا در برابر امیر بیرون شده و امارت مسلمانان را از دستش بیرون کنند تا دیگری را از مسلمین اهل علم و دانش که عادل و دادگر باشد بر جایش امیر گردانند، و کسی که از چنین قیام و قدرتی عاجز و مغلوب شود واجب است تا از سرزمینی که در آن کافر یا ملحدی نغوذ بالله فرمانروایی می‌کند بیرون شده و هجرت نماید. روایت دوم این حدیث نیز مانند روایت نخست به صبر و شکیبایی در جور سلطان مسلمان امر می‌کند و سرکشی و خروج بر وی را حرام می‌گوید: و از چنین کاری برحذر می‌دارد، زیرا پیامبر بزرگوار جچنین ارشاد می‌فرماید: «فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلاَّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»: هرکه از جماعت مسلمانان یک وجب جدا شود، هرگاه بمیرد به مرگی در جاهلیت مرده یعنی مرگ او از ساحۀ ملت اسلام خارج است.

راهنمائی‌هایی برای مربی:

۱- حدیث را به خوبی قرائت و تکرار نما تا شنونده‌ها آن را حفظ نمایند.

۲- شرح را به آرامش بخوان تا شنوندگان آگاه شوند.

۳- ایشان را به صبر و شکیبایی در مقابل امیرشان امر کن: تا زمانی که بر گناهی مانند فعل حرام یا ترک واجبی دستور نداده باشد.

۴- ایشان را از سرکشی و بیرون‌آمدن از فرمان امراء مسلمانان برحذر دار، مگر در یک حالت و آن هنگامیست که سلطان، کفر خود را آشکار نماید. و کفرش بر همه واضح باشد در این وقت است که فرمانبرداری از وی جواز ندارد، بلکه واجب است تا او را خلع نموده و امارت مسلمین را به دیگری از اهل ایمان و دانش و تقوا بسپارند.

۵- ایشان را از سرپیچی اطاعت امیر مسلمان آگاه کن، زیرا این کار سبب جنگ و فساد و شر گردیده و مسلمانان را ضعیف و دشمنان فرصت‌طلب اسلام را بر آن‌ها مسلط می‌گرداند.