درس ٧: آیۀ یا ایها الذین آمنوا لا تقدموا
قول الله تعالی:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ١﴾[الحجرات: ۱]. گفتۀ خداوند بزرگ:
(۱) ای کسانی که به خدا ایمان آورده اید! پیش نیفتید پیشروی خدا و پیامبرش و بترسید خدا را که خدا شنوا و داناست. شرح: قوله تعالی: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾: این ندای خداوند است بر بندگان مؤمنش، آنان که ندای خدا را میشنوند و درخواستش را اجابت میکنند، پس اگر خداوند از آنها کاری بخواهد انجام میدهند و اگر به ترک عملی دستور دهد آن را ترک میکنند. اما کفار، همچون مردگانند نه ندائی میشنوند و نه درخواستی را قبول میکنند.
وقوله تعالی: ﴿لَا تُقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِ﴾: یعنی پیش نیفتید پیشروی خدا و رسول به گفتاری و عملی، چون قدم در اینجا به معنی تقدم است.
مثال این مانند کسی است که قبل از نماز عید قربانیش را ذبح کند، چون حضرت پیغمبر جبعد از این که با مردم نماز عید میگذاردند قربانی را ذبح میکردند، یا این که کسی عقیده یا سخن، یا عملی را که خدا و رسولش حرام کردهاند بر خود مباح بداند و در این جمله هر بدعتی که انسان آن را بوجود آورد شامل است که نزد خدا و رسول حرام است.
وقوله تعالی: ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾: خداوند بندگان مؤمن خود را به تقوی و به آنچه که آنها را به درجه کمال و سعادت رسانده و از نقصان و زیان بازدارد. دستور میدهد و از مظاهر تقوی این است که در عقیده، قول و عمل بر خدا و رسول پیشروی نکند. وقوله تعالی: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ﴾: یعنی خداوند شنوندۀ گفتار شماست، هرگاه آن را پنهان کنید یا آشکار نمایید او داناست به اعمال شما چه آنها را بپوشید یا ظاهر کنید. بنابراین، واجب است که از خداوند با طاعت او و رسولش بترسید.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- آیت را مکرر بخوان تا شنوندگان آن را حفظ کند.
۲- شرح را به آرامش بخوان و آنچه پوشیده است واضح کن تا فهمیده شود.
۳- شنوندگان را آگاه کن: که هرکس بدعتی به وجود آورد و مردم را به آن دعوت کند همانا بر خدا و رسول پیشی گرفته و از خدا و رسول پیروی نکرده، بلکه اراده کرده که همچون خدا و رسول سنتی را در میان قوم خود رواج دهد یا بالاتر از آن چیزهائی بیاورد که از شریعت خدا و رسول بهتر باشد.
۴- آنها را از سبب نزول این آیت باخبر کن: که هیئتی اعزامی از قبیله تمیم بر رسول خدا جوارد شدند پس حضرت ابوبکرسبه پیغمبر ج گفت: قعقاع بن معبد را امیرشان قرار دهید، و حضرت عمرسگفت: اقرع بن جابس را امیرشان کنید، پس ابوبکر به عمرب گفت: هدف تو مخالفت با من است. حضرت عمر گفت: مخالفتی با تو ندارم، پس اختلاف کردند تا صدایشان بالا گرفت، سپس این آیت به خاطر تأدیب و تربیتشان نازل شد «خداوند از آنها خشنود باد و آنها را خشنود فرماید.