درس ۲۶: حدیث وفات ابوطالب
قول النبي جفي رواية مسلم: لَمَّا حَضَرَتْ أَبَا طَالِبٍ الْوَفَاةُ جَاءَهُ رَسُولُ الله جفَوَجَدَ عِنْدَهُ أَبَا جَهْلٍ وَعَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِى أُمَيَّةَ بْنِ الْمُغِيرَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «يَا عَمِّ! قُلْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ. كَلِمَةً أَشْهَدُ لَكَ بِهَا عِنْدَ اللَّهِ». فَقَالَ أَبُو جَهْلٍ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِى أُمَيَّةَ: يَا أَبَا طَالِبٍ! أَتَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ. فَلَمْ يَزَلْ رَسُولُ الله جيَعْرِضُهَا عَلَيْهِ وَيُعِيدُ لَهُ تِلْكَ الْمَقَالَةَ حَتَّى قَالَ أَبُو طَالِبٍ آخِرَ مَا كَلَّمَهُمْ هُوَ عَلَى مِلَّةِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ. وَأَبَى أَنْ يَقُولَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَمَا وَاللَّهِ لأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ مَا لَمْ أُنْهَ عَنْكَ»... مسلم روایت میکند که هرگاه مرگ ابوطالب فرا رسید، پیامبر جنزدش آمدند و ابوجهل و عبدالله بن ابی امیه آنجا نشسته بودند، پیامبر جفرمودند: ای عمو! بگو: لا اله الا الله تا به این کلمه به نزد خدا از تو دفاع کنم، ابوجهل و عبدالله گفتند: ای ابوطالب! از ملت عبدالمطلب روی میگردانی؟ و پیامبر کلمه توحید به او عرض میکردند و ابی جهل و عبدالله گفته خود را تکرار میکردند تا این که آخرین سخن وی این بود که گفت: من بر ملت عبدالمطلب هستم و کلمه توحید را نگفت پیامبر جفرمودند: سوگند! به خدای برای تو آمرزش میخواهم تا وقتی که منع نشوم. شرح: ابوطالب پسر عبدالمطلب عموی پیامبر جبود و همیشه غمخوار پیامبر و اذیت و آزار دشمنان او را دفع میکرد و قبل از هجرت در مکه مرد و چون مریض شد پیامبر به دیدنش رفتند و بعضی بزرگان قریش نزدش نشسته بودند، پیامبر کلمۀ توحید را بر او عرض کردند و او از بزرگان قریش ترسید و کلمه را قبول نکرد و بر شرک مُرد و پیامبر جبه او وعده کردند و گفتند: سوگند به خدا برایت آمرزش میخواهم تا منع نشوم، این آیت نازل شد و از آمرزش خواستن برای مشرکین منع شد و پیامبر هم برای ابوطالب و مادر و دیگر اقوام مشرک خود استغفار نکردند، زیرا که خداوند میفرماید: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ١١٣﴾[التوبة: ۱۱۳]. ترجمه: «نسزد پیامبر و نه آنان را که ایمان آوردند این که آمرزش بخواهند برای مشرکین و اگرچه باشند خویشاوندان، پس از آن که آشکار شد برای ایشان که آنانند یاران دوزخ».
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- حدیث را بخوان و شنوندهها با تو بخوانند تا بیشترشان آن را حفظ کنند.
۲- شرح را جمله به جمله بخوان و آنچه نیاز به توضیح دارد واضح کن تا فهمیده شود.
۳- به ایشان تعلیم ده: کسی که قبل از مرگ با اخلاق و یقین لا اله الا الله بگوید: دوزخ بر اوحرام است و جنت برایش واجب است.
۴- به ایشان تعلیم ده: که نماز جنازه بر کسی که بر شرک یا کفر بمیرد، جواز ندارد، زیرا که استغفار برای مشرک حرام است.
۵- ایشان را به فضیلت استفغار تذکر ده: که راه و باب توبه استغفار است، زیرا که خداوند میفرماید: ﴿وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٞ وَدُودٞ٩٠﴾[هود: ٩۰]. «آمرزش بخواهید از پروردگار خود و بازگردید به سوی او، بهراستی که پروردگارم، مهربان و دوستدارِ (توبهکنندگان) است». زیرا کسی که آمرزش بخواهد اعتراف به گناه میکند و میتواند توبه کند، اما کسی که اعتراف به گناه نکند، چگونه از آن توبه میکند.