خطبهی اول:
ستایش از آن خداوند است که به همهی صفات بلندی و بزرگی و قدرت و کمال متصف است. او را ستایش میگویم که او راست ستایش همیشگی و شکر بسیار بر نعمتهایی که پی در پی عنایت میکند. چه پروردگار با عزت و جلالی است و چه خداوند بزرگ مرتبهای است. و شهادت میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنهاست و شریکی ندارد، شهادتی که در تاریکیهای شب نوری است تابان و در برابر لشکر نومیدی سدی است سنگین. و گواهی میدهم که پیامبر و سرور ما محمد بنده و رسول اوست که برای تمام بشریت الگو و پیشوا است، پس ای پرودگار شامگاهان و بامدادان براو درود و سلام بفرست، درودی که پایانی نداشته باشد و همچنین بر اهل بیت و اصحاب وی که در مکارم و فضایل پیشروند؛ آنانی که در به دست آوردن افتخارات به جایی دست یافتند، دست نایافتنی.
و درود و سلام بفرست بر تابعین و بر کسانی که از آنان به نیکی پیروی نمودند و آرزوی دست یافتن به فضل الهی و بهشت او را دارند.
اما بعد... ای بندگان خداوند! خود و شما را به تقوای خداوند عزوجل سفارش میکنم پس تقوای او را پیشه سازید و تلاش کنید تا در شروع این سال جدید کم کاریها و اشتباهات گذشته را جبران نمایید و سعی کنید با طاعات و نیکیها، اشکالات را پیش از پایان فرصت، جبران نمایید.
«ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الله را آنگونه که حق تقوای وی است رعایت کنید و نمیرید مگر در آن حال که مسلمانید» [آل عمران: ١٠٢].
ای مومنان... روز و شب در حال گذر است. و دورنها در پی هم میآیند و سالها میگذرند... در این گذر ایام، ملتهایی سختی میکشند و ملتهایی دیگر شادی میبینند. و این اراده و مشیت خداوند در خلقت است که آن را براساس حکمتی بزرگ اینگونه قرار داده است.
در آغاز این سال جدید، همچنان امت ما در گرو سختیها و دردها و زخم هاست. دردهایی که قلب را به درد میآورد.
این واقعیت دردناک باعث شده بسیاری از مسلمانان دچار یاس شوند و در مسیر وزش بادهای ناامیدی قرار گیرند. تا آنجا که از آنها جز سخن ناامیدی چیزی نمیشنوی و جز چهرههای غمگین و گریان نمیبینی. آنگاه چون آن شاعر به خود میگویی:
هرآنکهرادیدماززمانهیخودشکایتمیکرد
کاشمیدانستمپسایندنیایچهکسانیاست؟
ای مسلمانان در این فضای فکری غبارآلود که بر بسیاری از مسلمانان و حتی بر تحلیلهای پژوهشگران، مسلط شده است؛ لازم و ضروری است که نوع تفکر و نحوهی اندیشهی امت اصلاح گردیده و قضیهی بسیار مهم دیگری را جایگرین آن کرده که آن فرهنگ امید و خوش بینی و کنار نهادن ناامیدی و بدبینی است.
برادران و خواهران ایمانی... هرکه به حقایق درون انسان و به نهانهای وجودی وی آگاه باشد به راحتی به این پی خواهد برد که ناامیدی تاریکی و ظلمتی است که نور درونی انسان را خاموش کرده و افق امید را نابود کرده و نیرو و قدرت درون را ازبین میبرد و آن را طعمهی نابودی قرار میدهد.
شاعر میگوید:
تا به کی در نگرانی اسیر خواهی ماند؟
آیا ناامیدی از وجود تو رفتنی نیست؟
بدان که از دام شب رها نخواهی شد
مگر آنکه امیدی تو را آزاد سازد
دلیل اصلی این یاس و نومیدی چیزی نیست جز کمبود علم و ضعف روح و غفلت از سنتهای الهی. و همهی این دردها در ضعف ساختار ایمانی خلاصه میشود. آری ای بندگان خداوند... ناامیدی از اصلاح و تغییر و رسیدن به سروری و بزرگی، رایی است خطا و روشی است ضدآسودگی در زندگی و بر همین اساس است که قرآن این صفت نازیبا و این ضدارزش را که باعث سستی و ضعف میشود، بد داشته و دارندگان این صفت را از زمرهی گمراهان دانسته است. خداوند میفرماید:
«و چه کسی از رحمت پروردگار مایوس میشود مگر گمراهان؟» [الحجر: ٥٦].
و باز خداوند متعال میفرماید:
«همانا از رحمت الله ناامید نمیشوند مگر گروه کافران» [یوسف: ٨٧].
و سوگند به خداوند که احساس ناامیدی در واقع نوعی سرکشی است از تسلیم در برابر حکمت خداوند لطیف و آگاه، و نوعی بدگمانی است نسبت به مولای نیکوی رحیم. و ای انسان ناامید تو چه میدانی شاید رحمت خداوند در همین ناخوشی باشد که به تو رسیده است و چه بسا خیر تو در از دست دادن آنچه باشد که دوست میداری.
ای امت اسلام... آنانی که از بُعد عقیدتی و روحی و درونی و اخلاقی و فرهنگی و فکری دچار یاس و ناامیدیاند، زندگی زیبا و تابناک و رویایی را تنها به گونهای تاریک و تار و آلوده به اشکهای نومیدی میبینند. آنان زندگی زیبا را آمیخته به رنگ تنگی و اندوه و در مسیر ضعف و سستی به تماشا مینشینند، در حالی که لشکرهای یاس شکستشان داده و قافلههای ناتوانی خسته شان نموده است و احساس شکست روحیه آنان را از هم دریده است.
آنان ناامیدی را خوب فراگرفتهاند و نور خوش بینی و تشویق را خاموش کرده و به زندگی در حاشیهی امت دل خوش کرده و از برداشتن بار مبارزه طلبی و ابداع و ادامه دادن راه رقابت سازنده و تلاش و مسئولیت که باعث انتشار خیر و نیکی و هدایت میشود، شانه خالی کردهاند.
اما ای نومیدان مایوس... به امت خود رحم کنید... ای ناامیدان بدبین... به خود رحم کنید! قلبی که آیات قرآن آن را در برگرفته است و نسیم ایمان بر آن وزیده است و قلبی که به عظمت دین سر خم کرده و به حکمت باری تعالی پی برده و به هدایت سرور انسانها ـ که درود و سلام خداوند بر او باد ـ راه نمون شده است، چنین قلبی ممکن نیست که به دست لشکر یاس و نومیدی، معانی بلند عزت و عظمت را ترک گوید یا اسیر ناتوانی و ضعف گردد... خداوند متعال میفرماید:
«و شما را آزمایش خواهیم کرد تا آنکه مجاهدان شما و صابرانتان معلوم شوند و تا آنکه اخبار شما را بیازماییم» [محمد: ٣١].
ای امت پیروزی موعود! ای امت قهرمانی و مقاومت! اکنون دشمن گزافهگوی صهیونیست کینهتوز با وحشیگری و جنایت پیشگی علیه برادرانمان در غزهی مقاومت و افتخار، دست به حملهای وحشیانه و نسل کشی دست جمعی زده است و با دست کشیدن از کوچکترین حس انسانی اقدام به کشتاری زشت و غیر انسانی نموده، بیآنکه حتی به پیران و کودکان و زنان رحم کند.
هولوکاست ترسناکی که نه حرمت مسجد را نگه میدارد و نه ارزشی برای مدارس و دانشگاهها و بیمارستانها و اماکن عمومی قائل میشود. و اینگونه تمام پیمانها و معاهدههای بین المللی را بدون کوچکترین توجهی به دین و ارزشها و بدون در نظر گرفتن اخلاق و وجدان به چالش طلبیده است.
اینجا ما حق خود میدانیم که چنین فریاد برآوریم که:
ما در برابر این سرکشی و تجاوز که از خطرناکترین جنایتها و فاجعههای انسانی معاصر به حساب میآید و در سایهی سکوت بین المللی و جهانی، از این منبر مسجد الحرام، به اسم همهی ملتهای مسلمان و به اسم تمام خردمندان و شریفان انسانیت، خواهان توقف فوری تروریسم صهیونیستی هستیم و خواهانیم که از طریق تریبونهای بین الممللی و هیئتها و سازمانهای جهانی این جنایت محکوم شده و کشتار و خونریزی علیه مسلمانان در سرزمین معراج هر چه سریعتر متوقف شود.
اما با وجود بزرگی این حادثه و با وجود آنکه این جنایت در تمام مقاییس، از بزرگترین جنایتهای معاصر به حساب میآید، باز هم با خوش بینی به نزدیکی پیروزی، جز این نمیگوییم که «خداوند برای ما کافیست و او بهترین پشتیبان است و او یاور ماست، چه نیک یاوری است او و چه نیک یاری رسانی است».
کما اینکه بر کشورهای اسلامی ـ حاکمان و مردم ـ لازم است که برای یاری برادرانشان در سرزمین مبارک فلسطین با تمام روشهای حمایت و یاری و همدردی به پا خیزند و برای یاری برادران مستضعفمان و کمک به قضیهی اقصی و فلسطین متحد شوند و برای برطرف شدن این حالت به دعا و تضرع به درگاه الهی روی بیاورند.
پس ای برادران ایمانی و ای امت خوش بینی... ای برادران مقاوم در غزه... مژده دهید به یاری و پیروزی و عزت... بر شما باد در پیش گرفتن راه صبر و پایداری و وحدت و همکاری و برحذر باشید از درگیری و تفرقه و بدانید که با وجود این طوفان بنیان کن سنگین باز امید داریم که بعد از سختی فرج بیاید و پس از سختی آسانی در پیش باشد و این شب تاریک صبحی روشن در پی داشته باشد. از دردهاست که آرزوها به ثمر میرسد و این شکست هاست که پیروزی را در پی دارند... پس ای اهل غزه صبر پیشه کنید که به اذن خداوند فردا روز پیروزی و سربلندی و افتخار خواهد بود.
دوستان گرامی... در حالات سختی و ناامیدی هیچ چیز به اندازهی پناه بردن به خوشبینی و امید و بشارت موثر نیست و این روش رسول خداوند صلی الله علیه وآله و سلم است. از انس رضی الله عنه رویت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «فال نیک را دوست دارم» گفتند: فال نیک چیست؟ فرمود: «فال نیک کلمهی نیکو است» [به روایت شیخین بخاری و مسلم].
و رسول خداوند صلی الله علیه وسلم که پدر و مادرم فدایش باد این روش را در واقع محسوس و در بدترین و سخترین شرایط، در بدر و احد و احزاب و دیگر موقعیتها، پیاده و عملی نمود. وی بارها در بدترین شرایط با امید و خوش بینی چنین میفرمود: «امر این دین تا جایی که شب و روز برسد، خواهد رسید و خداوند هیچ خانهی گلی و پشمی را نخواهد گذاشت مگر اینکه این دین وارد آن شود. با عزت یافتن عزیز و با خوار و ذلیل شدن ذلیل. عزتی که خداوند نصیب اسلام میکند و با ذلتی که نصیب کفار خواهد شد» [به روایت امام احمد و حاکم به سند صحیح].
پس ای مسلمانان و ای زخم خوردهها! خوش بینی چراغی است در ناشناختههای زندگی و صبحی است روشن در تاریکیهای سختیها. و آیا میشود از منهج و روش انبیا که برگزیدهی انسانها هستند غافل شد؟ انبیایی که سختترین سختیها را متحمل شدند ولی با این وجود رسالت خود را رساندند و هدایت الهی را منتشر کردند تا آنکه پیروزی و قدرت را به دست آوردند و این نبود جز با خوش بینی و امید و صبر و یقین به خداوند متعال. و آیا نوابغ تاریخ و و بزرگان انسانیت جز از طریق خوش بینی و امید به این عظمت و بزرگی دست یافتهاند؟
ای امت امید و خوش بینی! امید و نگاه امیدوارانه نور چشمان است و بوی خوش گلهای توکل است. همانا با نگاه زیبا روح مسلمانان با عزیمت و پایداری زنده شده و به کمال و بلندی، عشق پیدا میکند. روح بشری با امید به وعدهی خداوند پاینده میماند و برای رسیدن به قلههای افتخار بیتابی میکند.
بر این اساس است که اعتماد بر امید و خوشبینی باعث قدرت گرفتن عزیمت و اراده میگردد.
پس چه زیباست آن زندگی که شریعت آسمانی آن را شکل داده و عزت و مردانگی آن را پایدار میکند.
با این احساس خوشبینانهی جای گرفته در وجود و شکل گرفته در صفحات زندگی است که انسان مسلمان لباس یأس را از تن به در میکند و جامهی ناامیدی را به اذن خداوند پاره کرده و دور میاندازد.
ای آنکه غم شکست او را به زمین کشانده است... خوش بین باش تا نیکویی را بیابی و ای آنکه سختی و مصیبت دیدهای، امید نیکی کن تا نیکی به دست آوری و ای آنکه مصیبتها و ناخوشیها به تو رسیده است، مژده بده که پیروزی با صبر است و گشایش با سختی و همانا با ناخوشی آسانی است، اما این، نیاز به کار و تلاش در سایهی شعلهی شمع دارد و تنها بسنده کردن به ناسزا گفتن به تاریکی و اشک ریختن کافی نیست.
برادران و خواهران عقیده! همیشه این را در نظر داشته باشیم که امید و خوش بینی در واقع اصطلاحاتی هستند شرعی که دارای تاثیر و اعتبار میباشند و اگر جز این باشد، این کلمات چیزی نخواهند بود جز اوهام و خوابهایی بیارزش. و تا اینکه این احساس، آلودهی تنبلی و رکود و تواکل نشود [باید براساس حقیقت شرعی خود به آن نگاه شود] و حقیقت امید آن است که عمل قلب با عمل اعضا در هم آمیخته شود و این است منهج صحیحی که با آن شعلهی اراده و امید روشن شده و عزیمت را قوی میگرداند. و همین است امید واقعی که غیوران امت و رهبران تفکر و اندیشه و صاحب نظران و اندیشمندان و مردان رسانه از آن بهره میگیرند...
بیایید همگی با هم با وجود سختی شرایط موجود و با وجود دردهایی که هست برای احیای منهج خوش بینی و امید در امت تلاش کنیم و سعی در از بین بردن یأس و نومیدی نماییم تا به اذن خداوند بتوانیم پیروزی را برای امت خویش محقق سازیم.
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد بر [سر] شما نيامده است آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند تا جايى كه پيامبر [خدا] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند پيروزى خدا كى خواهد بود هوش دارید كه پيروزى خدا نزديك است» [البقرة: ٢١٤].
آری! آگاه باشید که پیروی خداوند نزدیک! آگاه باشید که پیروزی خداوند نزدیک است!
خداوند من و شما را با برکات قرآن و سنت مورد خیر و برکت قرار دهد و من و شما را با آنچه از آیات و حکمت در آن است مورد نفع قرار دهد. این را میگویم و برای خود و شما و همهی مسلمانان از خداوند بلندمرتبه از همهی گناهان آمرزش میخواهم. پس از او آمرزش بخواهید و بسوی او برگردید که او شکیبا و بخشنده است.