خطبهی اول:
سپاس و ستایش ویژهی الله است؛ او که میفرماید:
﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٦ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ ٧﴾ [الليل: ٥-٧].
«پس اما آنکه بخشید و پروا نمود (۵) و [پاداش] نیک [خداوندی] را تصدیق کرد (۶) به زودی راه آسانی پیش روی او خواهیم گذاشت».
او را ستایش گفته و برای نعمتهای بیشمارش شکر میگویم و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است؛ او که در کتاب خود فرموده است:
﴿وَمَا كَانَ عَطَآءُ رَبِّكَ مَحۡظُورًا ٢٠﴾ [الإسراء: ٢٠].
«و عطای پروردگارت (از کسی) منع نشده است».
و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بندهی الله و پیامرسان او که دربارهاش فرموده است:
﴿وَلَسَوۡفَ يُعۡطِيكَ رَبُّكَ فَتَرۡضَىٰٓ ٥﴾ [الضحى: ٥].
«و بیشک پروردگارت آنچنان به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی».
درود و سلام خداوند بر وی و بر اصحاب و یارانش باد.
اما بعد: خود و شما را به تقوای الله سفارش میکنم؛ خداوند متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾ [آلعمران: ١٠٢].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الله را آنگونه که شایستهی اوست پیشه سازید و نمیرید مگر در حالی که مسلمانید».
بخشش، هم عبادت است و هم شکر خداوند برای نعمتهایی که عطا کرده است، و پیامبر بزرگوار ما ـ صلی الله علیه وسلم ـ زیباترین نمونههای بخشش را ـ در سیرت خود ـ برای ما به نمایش گذاشته است؛ بخشش وی فراگیر بود تا جایی که در دستان خود چیزی باقی نمیگذاشت.
جابر ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «از پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ چیزی نخواستند که «نه» بگوید. مردی از او به پُریِ میانِ دو کوه، از گوسفندان ـ غنیمت ـ را خواست و او همه را به وی داد».
بخشش او به جایی رسید که حتی لباسی را که بر دوش او بود، بخشید و از جمله عطای وی برای امتش این بود که همهی زندگیاش را وقف امت خود نمود:
﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِيرٞ لَّكُم بَيۡنَ يَدَيۡ عَذَابٖ شَدِيدٖ ٤٦﴾ [سبأ: ٤٦].
«او نیست جز هشدار دهندهای برای شما از عذاب سختی که در پیش است».
و از جمله عطای وی برای امتش محبت و دلسوزی بینظیر وی برای آنان بود آنگونه که خود بسیار میفرمود که: «اگر برای امتم سخت نمیشد بیشک آنان را به چنین و چنان کار امر میکردم».
و هنگامی که مردی دربارهی حج از ایشان پرسید که آیا آن هر سال است؟ فرمود: «اگر بگویم: بله، [برای هر سال] واجب میشد و نمیتوانستید».
و همیشه میفرمود: «خدایا، امتم، امتم» تا جایی که پروردگار در پاسخش فرمود: «تو را دربارهی امتات خشنود میکنیم و ناراحت نخواهیم کرد».
از خیر و برکت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ است که عطا و بخشش وی تا روز قیامت ادامه دارد و یاران و برادرانش همچنان بر راه و روش وی میروند و از چشمهی جوشان عطا و بخشش وی بر میگیرند.
ایشان دربارهی ابوبکر ـ رضی الله عنه ـ میفرماید: «هیچ مالی به اندازهی مال ابوبکر به من سود نرساند». ابوبکر با شنیدن این سخن گریست و فرمود: و آیا جز این است که من و مال من هر دو از آنِ تو هستیم ای پیامبر خدا؟!
عمر بن الخطاب ـ رضی الله عنه ـ هر شب به کارهای پیرزنی نابینا و ناتوان میرسید و زبالهها را از خانهی وی پاک میکرد.
مُصعب بن عمیر ـ رضی الله عنه ـ نیز تابلویی زیبا از صحنههای بخشش را برای ما به نمایش گذاشته است چنانکه با ورود وی به مدینه بیشتر خانوادههای آنجا به اسلام گرویدند.
سعد بن معاذ نیز بخشندگی و عطای انصار را چنین به نمایش میگزارد، آنجا که خطاب به رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «ای رسول خداوند! قسم به آنکه تو را به حق برانگیخت؛ اگر این دریا را در برابر ما قرار دهی و به آن وارد شوی، ما هم به همراه تو به دریا میزنیم؛ با هر کس میخواهی پیوند برقرار کن و رابطهات را با هر کس که میخواهی قطع کن و هر آنچه از اموال ما که میخواهی برگیر، و ناخوش نیستیم اگر فردا با دشمنمان روبرو شویم که ما در هنگام نبرد صبوریم و در هنگام روبرویی با دشمن، راستگو؛ چه بسا خداوند از ما چیزی به تو نمایان سازد که باعث چشمروشنیات شود».
عطای ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ نیز چنین بود که پس از نماز صبح در حرم مینشست و میفرمود: «بشتابید! اهل قرآن به نزد من بیایند!» پس اهل قرآن نزد او میآمدند و تا طلوع خورشید به قرائت میپرداختند. سپس میفرمود: «برخیزید؛ اهل حدیث را بیاورید» پس از وی پرسش میکردند تا آنکه از کار آنان فراغت مییافت، میفرمود: «برخیزید؛ اهل فقه را بیاورید» سپس اهل تفسیر و اهل لغت، الی آخر، سپس به تربیت یارانش میپرداخت. وی در عطای خود هر دو نیکی را یکجا کرده بود: بذل علم و بذل مال.
چنین بخشش و عطای فراوان در همهی مجالها، باعث شد نسل اولِ این امت مسیر حوادث را تغییر دهند و تاریخ را دوباره از نو بنویسند و چه زیباست که مسلمان به بخشش و دوستی خیر و نیکی برای دیگران متصف شود زیرا عطای صادقانه حد و مرز و قید و شرطی ندارد؛ عطایی که همگانی است: هم برای کسانی که دوستشان داری و هم کسانی که دوستشان نداری.
اهل بخشش با بُخل و حرص و دشمنی بیگانهاند. اگر به دیگران چیزی بخشیدی بیشک چند برابر آن را به دست خواهی آورد و این بخشش، امید و شادی را به قلبهایی دردمند و غمناک وارد خواهد ساخت، به قلب یتیمی که محبت پدر را از دست داده است، بیوهای که حمایت همسر را بر سر ندارد، برای برادران و خواهران مسلمانت در هر جای دنیا و برای نزدیکانت، و بخشش میان همسران با محبت و عشق و مودت و رحمت است.
بنابر این درِ بخشش بسیار وسیع است: گاه با گذشت از کسی است که در حقت ستم روا داشته است یا با پیوند با کسی که رابطهاش را با تو قطع کرده است. با دعوت مسلمانان و غیر مسلمانان و پذیرش عذر دیگران و گذشت از لغزش آنان و گذشت از حق خود در هنگام لزوم.
بخشش یعنی ایدهای سودمند در کار روزانهات که نصیب جامعهات میکنی؛ بخشش مالی و بخشش علمی و تجربهای. بخشش با استفاده از جایگاه اجتماعی و بخشش وقت و بخشش بدنی با خدمتگزاری به مردم و تلاش در راه منافع آنان و بخشش ایثار با نهادن جان خود در راه خداوند.
بخشش دری است که برای همهی اقشار جامعه و همهی مردم باز است و بسیار آسان و ساده است: یک لبخند، یک ملاقات، یک سخن نیک، دعا و یا خرج کردن برای ناتوانان... بنابراین چرا از درِ بخشش وارد نشویم؟ چرا بخشش را نیاموزیم و با آن به جامعه و سرزمین و مردم خود خدمت نکنیم؟!
اینگونه زندگی معنا خواهد یافت و تعامل با دیگران طعم دیگری مییابد و احساسات انسانی روح مییابد. نفسی که خوشبختیِ بخشش را در خود دارد خسته میشود تا دیگران سیر شوند و تلاش میکند تا زحمت و بخشش خود را در روز قیامت به عنوان یار و یاور خود ببیند.
کسی در این امت نیست که توانایی بذل و بخشش را نداشته باشد. در واقع او با دست نگه داشتن از عطا و بخشش، حرکت خود را دچار جمود کرده و ذات خود را زنده به گور نموده و استعدادهای خود را از بین برده است، چنانکه احساسات و عواطف چنین کسی همانند جسدی است بیروح. همهی ما توانایی بخشش و عطا داریم و میتوانیم با گفتار و کردار، به امت خود خدمت کنیم. بنابراین شایسته است موانع بخشش را از خود دور سازیم که بارزترین آن عجز و ناتوانی است چنانکه پیامبر ما ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «خداوندا من از ناتوانی به تو پناه میبریم» زیرا ناتوانی و اظهار عجز، غالبا سبب سستی و شکست است.
رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در این مورد میفرماید: «از الله استعانت بجوی و اظهار ناتوانی نکن». اظهار ناتوانی باعث سست شدن همت و در هم شکستن آرزوهای انسان میشود و در نهایت رغبت انسان برای بذل و بخشش را از بین میبرد و اینگونه انسان، بخش بزرگی از نیروی خود برای بخشش را از دست میدهد و ناتوان و بیاراده میشود؛ انسان ناتوان با دلایلی بیاساس به توجیه ناتوانی خود میپردازد.
به سبب همین ناتوانی و اظهار عجز است که بسیاری از مسلمانان از دست بالا (یعنی دست دهند) تبدیل به دست پایین (یعنی دست گیرنده) شدهاند. میگیرند و سیر نمیشوند. زندگی خود را با توقع از دیگران و خودخواهی به سر بردهاند؛ درونی حریص دارند و همتی ضعیف و چشمی که به سوی مال دیگران است، حتی اگر خود در رفاه باشند؛ در واقع فقیرند و بخشش را دوست ندارند.
«از الله یاری بجوی و اظهار ناتوانی نکن» یعنی: برخیز و دست بکار شو، اما پیش از آن و به همراه آن و بعد از آن از الله یاری بخواه؛ اینگونه است که چشمهی جوشان خیر و نیکی را خواهی یافت و کمک دیگران را و توفیق پروردگار را که راهنما و یاورت خواهد بود.
بخشش بر بخشنده و بر جامعهی وی تاثیر مثبت خود را خواهد داشت زیرا بذل و بخشش باعث شکوفا شدن تواناییهای فرد و جامعه خواهد شد و افقهای وسیعی را برای توسعهی همه جانبه و عزت امت و اطمینان میان افراد آن خواهد گشود. جامعه، انسانهای بخشنده را دوست دارد و به آنان احترام میگزارد، و از سوی دیگر خود این فرد برای ذات خود احترام قائل شده و پروردگارش از او خشنود است.
درِ انسانهای بخشنده همیشه از سوی دیگران کوبیده میشود و بخشش چنین کسی مستمر است و سودش فراگیر و حضورش همیشگی...
هنگامی که بخشش در راه خدا در قلب تو جای گیرد به سرعت شادی آن نیز به قلب راه خواهد یافت زیرا بخشش لذتی خاص دارد که از لذتِ گرفتن بیشتر است، و فرو رفتن در کار نیک و بذل و بخشش برای دیگران، انسان را از غمها و دلمشغولیهای بسیاری حفظ خواهد کرد.
پس بیا و نام خود را در میان بخشندگان بنویس و از پیشگامان آن باش، از کسانی باش که دست بالا دارند و بدان که: هر کس عطا کند، خداوند نیز به او عطا خواهد کرد و عطای خداوند چشمهای است تمام ناشدنی.
امت ما که امروزه از رنجی جانکاه مینالد و با آتش جنگها و فتنهها روبرو است بیش از هر وقت دیگر نیازمند احیای معنای بذل و بخشش است، تا این جهل منتشر را با علم و آگاهی، و فقر گسترده را با انفاق و توسعه، و یتیمی را با کفالت و رعایت، و ترس را با امنیت، و جنگ را با صلح، و فساد را با پاکدستی و شفافیت، از بین ببریم. زیرا هماکنون هنگامِ بخشش است. خدای متعال فرموده است:
﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧﴾ [الزلزلة: ٧].
«پس هرکه هموزن ذرهای نیکی انجام دهد [پاداش] آن را خواهد دید».
خداوند برای من و شما در قرآن عظیم برکت نهد و با آیات و ذکر حکیم سود رساند. این سخن را گفته و برای خود و شما از خداوند بزرگ آمرزش میخواهم، پس از او آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.