خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش ویژه خداوند یگانه است که تنها پادشاهی از آن اوست و باعزت است، و رحمت و علمش همه چیز را در بر گرفته است و نعمت‌هایش را بر بندگان فرو فرستاده و در میان آنان پیامبری از خودشان ارسال نموده است. ستایشِ بسیار شایسته‌ی اوست چنانکه نعمتش نیز بسیار است و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمد بنده‌ی الله و پیامبر او و بهترین بندگان و خردمندترین و داناترین و شکیباترین آنان است که پروردگارش روح و جسم او را پاک گرداند و از هرگونه عیب و ننگی مبرایش ساخت. درود و سلام و برکات خداوند بر او و بر اهل بیت پاک و صحابه‌ی نیک او و همه‌ی کسانی باد که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند.

اما بعد:

ای مردم تقوای خداوند را در پنهان و آشکار پیشه سازید و آن چیزی را آماده سازید که با آن در روز عرضه‌ی بر خداوند، نجات یابید که همه‌ی ما به سوی او روانیم و آنگاه چیزی نیست جز بهشت پرنعمت یا عذاب جهنم، و موفق آن است که خود را نجات دهد و برای آن امر بزرگ آماده شود. خداوند قلب‌هایمان را آرامش دهد و گناهانمان را بیامرزد و ما را به سوی راهی رهنمون شود که از عذابش نجات یابیم و به رحمتش نزدیک شویم.

ای مردم:

سرزمین‌ها و مردم، و نوشته‌ها و سخنان ممکن است در اصل و اساسِ مجردِ خود با هم مساوی باشند، اما اگر به چیزی منسوب شوند ارزش خود را از آن می‌گیرند. در این میان بزرگ‌ترین و گرامی‌ترین چیزی که می‌توان به آن منسوب شد، خداوند متعال است؛ برای همین، کتاب خدا تاج سر همه‌ی کتاب‌ها است و خانه‌ی خداوند پاک‌ترین خانه‌ها و کلام خداوند، عظیم‌ترین کلام‌ها و فرستادگان او نیز افتخار بشر و زینت جهانند.

خداوند آنان را از میان برگزیدگان برگزید و پیش و پس از نبوت معصومشان داشت و همه‌ی کمالات بشر را در ذات آنان، و مقام والای انسانیت را در روح آنان، و بهترین راه و روش را در روش و منشِ آنان به نمایش گذاشت.

پیامبران خداوند بهترین کسانی‌اند که پای بر خاک زمین گذاشته و گرامی‌ترین انسان‌هایند، که راهی به سوی بهشت نیست مگر با پیروی از آنان، و نجاتی از آتش جهنم نیست مگر با تصدیق آنان، و نمی‌توان به خداوند رسید مگر با راهنمایی پیامبران وی. در واقع عظمتِ پیامبر از عظمتِ کسی است که او را فرستاده است، و بزرگداشت او از بزرگداشتِ کسی است که وی را مبعوث ساخته و مقام پیامبران نزد خداوند بس بزرگ است.

خداوند نسبت به پیامبرانش غیرتمند می‌شوند و از آنان دفاع می‌کند و همه‌ی امت‌هایی که نابود شدند به سبب دعای پیامبرانشان علیه آنان بود، و چه بسیار سرزمین‌هایی که به سبب تکذیب پیامبرانشان و تمسخر آنان زیر و رو شده و دچار صاعقه و زلزله شدند:

﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠ [الأنعام: ١٠].

«و پیش از تو پیامبرانی به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ریشخند می‌کردند گریبانگیر ریشخند کنندگان ایشان گردید».

پیامبران در همه‌ی شریعت‌ها دارای جایگاهی والایند و هر پیامبری پیامبر پیش از خود را تصدیق نموده و به پیامبر بعد از خود بشارت داده است. همه‌ی پیامبران گذشته نیز به اقوام خود بشارت پیامبری را داده‌اند که «احمد» نام دارد و آخرینِ آنان و امامشان خواهد بود و گرچه از نظر زمانی آخرین آنان است از نظر خیر و برکت پیشوای آنان است. درود و سلام خداوند بر پیامبران او و بر پیروان آنان.

ای مسلمانان:

همه‌ی عبارات ثنا و مدح و همه‌ی معانی در برابر عظمت آن پیامبر بزرگوار، محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب هاشمی قریشی عربی، کوتاهند و نه منبرهای خطابه و نه قلم‌ها توان آن را ندارند که شأن و مقام او را بیان کنند و سیرت شریف او نیازی به تعریف و تمجید ندارد...

ای مردم:

جهان از ازل تا ابد انسانی را در پاکیِ سیرت و زیباییِ اخلاق و شدتِ تلاش و تعلقِ به پروردگار، به مانند محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به خود ندیده است.

و جهانیان هیچ کس را ندیده‌اند که همانند محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ راه کمال را طی نموده و آن را برای مردم آماده ساخته و آنان را به سوی آن دعوت کرده و نشانه‌های آن را به بهترین و کامل‌ترین روش، بیان کرده باشد و در راه خداوند سختی‌هایی را تحمل کرده باشد که کسی دیگر تحمل نکرده است.

تنها کسی گوش‌های از عظمت این پیامبر بزرگ را خواهد دانست که به پژوهش درباره‌ی فلاسفه‌ی اخلاق و جامعه‌شناسی و رهبران ملت‌ها و فرماندهان جنگی و موسسان تمدن‌ها و حکومت‌ها پرداخته و پس از پایان یافتن از این پژوهش همه‌ی این عظمت را در یک انسان کامل، یکجا بیابد و او کسی نیست جز: محمد بن عبدالله، تا در پایان ببیند که چگونه همه‌ی نابغه‌های زمین در برابر نور او کمرنگ شوند و آثارشان نیز در مقابل روش پیامبر کوچک و بی‌فروغ می‌گردد و هر امتیازی که بر هم رده‌های خود دارند در مقابل خورشید پیامبری «هیچ» می‌شود.

حقیقت آن پیامبر والاتر و بالاتر از چیزی که وصف می‌شود و تلاشی که او نمود باعث می‌شود هر مومنی برای نور ایمانی که از آن برخوردار است مدیون او شود:

﴿وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٢ صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣ [الشورى: ٥٢-٥٣].

«و همانا تو به سوی راهی راست رهنمایی (۵۲) راه الله که هر چه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست. آگاه باشید که همه‌ی کارها به سوی الله باز می‌گردد».

محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ پس از پیامبرانی آمد که شیطان ثمره‌ی کار آنان را از بین برده بود و بعثت او آخرین سخن آسمان بود. پیامبری او از ضمانتی برخوردار بود که جلو هر گونه کژی و انحراف را گرفته تا آینده‌ی طولانی انسان را از گمراهی مصون بدارد. در قرآن کریم آمده است:

﴿تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٦٣ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٦٤ [النحل: ٦٣-٦٤].

«سوگند به الله که به سوی امت‌های پیش از تو [رسولانی] فرستادیم [اما] شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برایشان عذابی دردناک است (۶۳) و ما [این] کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده‌اند برای آنان توضیح دهی و [آن] برای مردمی كه ایمان می‌آورند رهنمود و رحمتی است».

از سوی دیگر دین‌های ساختگی و سخنان دروغینی که شایسته‌ی خداوند نبود به او نسبت داده شده بود و اینگونه اعتقادات باطل چنان در جامعه رسوخ یافته که با آمدن حق به شدت در برابر آن مقاومت کرده و مردم جز بدبختی و نکبت از آن بهره‌ای نبردند. برای همین خداوند عزوجل می‌فرماید:

﴿۞فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ وَكَذَّبَ بِٱلصِّدۡقِ إِذۡ جَآءَهُۥٓۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡكَٰفِرِينَ ٣٢ وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ٣٣ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٣٤ [الزمر: ٣٢-٣٤].

«پس کیست ‏ستمگرتر از آن کس که بر الله دروغ بست و [سخن] راست را چون به سوی او آمد دروغ پنداشت آیا جای کافران در جهنم نیست؟ (۳۲) و آن کس که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند (۳۳) برای آنان هر چه بخواهند پیش پروردگارشان خواهد بود این است پاداش نیکوکاران».

بعثت محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ در حقیقت تولد دوباره‌ی حقیقت به زیباترین شکل بود که شعاع نور آن اعلام نابودی حیرت و نگون‌بختی بشریت بود.

اسلام آمد تا خدایی را معرفی نماید که همه چیز را آفریده و از مشابهت با هر چیزی پاک است:

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١ لَهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ١٢ [الشورى: ١١-١٢].

«هیچ چیز همانند او نیست و او شنوای بینا است (۱۱) کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و روزی را برای هر کس که بخواهد می‌گشاید یا تنگ می‌گرداند. همانا او به هر چیزی دانا است».

توحید مطلقِ پروردگار همان حقی است که اسلام از آن ارزش گرفته است. بعثت محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به مثابه‌ی نجات از این الحاد و عواقب بد آن و از بین برنده‌ی ظلم و بندگی انسان توسط انسان و این از نخستین آیات رحمت فراگیری بود که صاحب این رسالت بزرگ با آن مبعوث گردید و پس از این توحید عمل و رفتار براساس شریعت قرار دارد؛ زیرا محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به سوی همه‌ی انسان‌ها و نژادهای بشری دینی را آورد که آنان را به نیکی امر می‌کرد و از بدی باز می‌داشت و پاکی‌ها را برای آنان حلال قرار داده و بدی‌ها را برایشان حرام گرداد. محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ صنعتی خداوندی است که دیگر تکرار نشد. پاک و منزه است آنکه محمد را آفرید و تربیت نمود.

ای مردم:

اکنون سخن از مکانت پیامبران و فضل و عظمت خاتمشان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و اثبات نبوت و رسالت وی نیست که این برای انسانی که به عقل خود احترام قائل است جای بحث ندارد و امروزه نیز وسائل شناخت و به دست آوردن اطلاعات بسیارند. اما چند اشاره و تامل درباره‌ی مساله‌ی توهین به پیامبرمان محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که باعث دل‌مشغولی و نگرانی مردم شد لازم است. امتی که برای پیامبرش خشمگین نشود خیری در آن نیست، اما از سوی دیگر در خشمی که خود باعث خشم خدا و رسول شود نیز خیری نیست.

غیر ممکن است انسانی که دارای فرهنگ محترم و عقل روشن است علیه محمد کینه در دل داشته باشد. چرا باید کینه‌ی او را به دل داشت؟! آیا به این خاطر که کتابی که او آورده خداوند را اینگونه زیبا وصف می‌کند؟

﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ [البقرة: ٢٥٥].

«الله که معبودی به حق جز او نیست و زنده و برپا دارنده است. نه خوابی سبک و نه خوابی سنگین او را فرا نمی‌گیرد. هر چه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست».

محمد، پیامبر خدا که پدر و مادر و جانم فدای او باد، امروزه یک ملیارد و پانصد میلیون یا بیشتر، پیرو دارد که برایشان از جانشان و فرزندان و پدر و مادر و همه‌ی مردم محبوب‌تر است و جان خود را فدای او می‌کنند...

از آنکه مدعی آزادی بیان است سوالی دارم: این آتش کینه به سود چه کسی شعله‌ور شده است؟! به سود چه کسی تمدن‌ها و فرهنگ‌ها در برابر هم قرار می‌گیرند؟! از کی آزادی بیان معنای تجاوز بی‌حد و مرز دارد؟!

آن هنگام که کسی کشتار یهودیان را که دهه‌ها قبل رخ داده است انکار می‌کند آزادی بیان کجاست؟ قضیه‌ای که بیش‌تر محصول سیاست است نه حقایق تاریخ، و کسی جرات انکار یا شک در آن را ندارد مگر آنکه سازمان‌ها و حکومت‌ها و دادگاه‌ها به تعقیب و مجازات او خواهند پرداخت! اما درباره‌ی آن پیامبر بزرگ، محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هر حرفی می‌توان زد و این آزادی را قانون بر عهده گرفته است! شما را چه شده؟ چگونه داوری می‌کنید؟!

رهبران و صاحبان رای باید این حقیقت را درک نمایند که عکس‌العمل ملت‌ها طوفانی است مهار نشدنی و آتشی است که نمی‌توان از آن در امان ماند و چه بسا کنترل اوضاع از دست برود و دیگر نه سخنی شنیده شود و نه حکمتی سودمند باشد به ویژه اگر سمبل مقدس یک امت مورد اهانت قرار گیرد.

بنابراین لازم است که خردمندان جلوی نادانان را بگیرند و سران و نخبگان، کسانی را که قصد آتش‌افروزی دارند منع نمایند و هیچ‌کس در مورد دین خود هیچ عذری را نخواهد پذیرفت.

ما خواهان گفتگو و تفاهم و تسامحیم اما همه‌ی این‌ها سودی نخواهد داشت مادامی که طرف مقابل هنوز کینه‌های قرن‌ها را نسل به نسل به ارث می‌برد و قلب خود را آلوده بغض و نفرت علیه اسلام و پیامبر و امت آن کرده‌ است.

اکنون کجاست قانون بین الملل و پیمان‌نامه‌های جهانی که دعوت به نفرت و تبعیض نژادی را محکوم می‌داند به ویژه اگر تحریک مستقیم بر خشونت باشد؟

ما از جهانیان و سازمان‌های بین‌المللی که ادعای وضع قوانینی در جهت حمایت از همه‌ی مردم را دارند خواستاریم قانونی الزام‌آور را در جهت جرم دانستن هرگونه توهین به پیامبران و رسالت آسمانی آنان وضع نمایند.

خداوند متعال در کتاب خود پیامبرش محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را اینگونه وصف نموده که: «و تو را نفرستادیم مگر به عنوان رحمتی برای همه‌ی جهانیان» [الأنبیاء: ۱۰۷].

خداوند برای من و شما به واسطه‌ی قرآن و سنت برکت نهد و با آیات و حکمتِ آن سود رساند. آنچه را شنیدید گفته و برای خود و شما از الله متعال آمرزش می‌خواهم.