خطبهی اول:
ستایش مخصوص خداوندی است که امر به همگرایی و وحدت کرده و از تفرقهی میان مسلمانان نهی نموده است. او را ستایش میکنم، ستایشی که با آن امید نعمت و اکرام بیشتر از سوی خداوند است و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله، آن پادشاه پاک و منزه از هر عیب که واحد و بیشریک است، و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بندهی الله و پیامرسان او و خاتم پیامبران و سرور انسانها است. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یاران او درودی و سلام فرست همیشگی تا آنگاه که روز و شب در پی هم بیایند و بروند...
اما بعد:
ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و ایستادنتان را در برابر او در روز بازپسین به یاد داشته باشید:
﴿۞يَوۡمَ تَأۡتِي كُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا وَتُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١١١﴾ [النحل: ١١١].
«روزی که هر کس میآید و از خود دفاع میکند و هر کس براساس آنچه کرده بیکم و کاست پاداش داده میشود و به آنان ستم نخواهد شد».
یکدلی و احساسات مشترک و وحدت کلمه از آشکارترین صفات مسلمانان مخلص است؛ کسانی که خداوند قاعدهی برادری دینی را اساس روابط آنان قرار داده و فرموده است:
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ...﴾ [الحجرات: ١٠].
«در حقیقت مومنان با هم برادرند...».
و امت آنان را امت یگانه نامیده است:
﴿وَإِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱتَّقُونِ ٥٢﴾ [المؤمنون: ٥٢].
«در حقیقت این امت شما امتی یگانه است و من پروردگار شمایم پس از من پروا دارید».
و از آنجایی که تفرقه و دشمنی و به هم پشت کردن، به شدت با این اصل در تضادند و تفرقه تیشهای بر بنیان این امت و سببی برای محدود ساختن عوامل قدرت و عزت و خیریت آن است خداوند ما را از اختلافاتی که در امتهای پیش از ما رخ داد و با وجود آیات آشکاری که آنان را از وقوع در این بلا باز میداشت باعث درگیری میان آنها و نفرین کردن یکدیگر شد، برحذر داشته و چنین هشدار داده است:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥ يَوۡمَ تَبۡيَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱسۡوَدَّتۡ وُجُوهُهُمۡ أَكَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ١٠٦ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱبۡيَضَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فَفِي رَحۡمَةِ ٱللَّهِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١٠٧﴾ [آل عمران: ١٠٥-١٠٧].
«و به مانند کسانی نباشید که پس از آنکه دلایل آشکار به سوی آنان آمد دچار تفرقه و اختلاف شدند و برای آنان عذابی دردناک است (١٠٥) [در آن] روزی که چهرههایی سفید و چهرههایی تیره میگردد؛ اما سیاهرویان [به آنان گفته میشود] آیا پس از ایمانتان کفر ورزیدید؟ پس عذاب را به سبب آنچه کفر میورزیدید بچشید (۱۰۶) و اما کسانی که چهرههایشان سپید میگردد در رحمت الله هستند که در آن جاودانه میمانند».
خداوند متعال این تفرقهی در دین و اختلاف را باعث فساد دین و فروپاشی ارکان آن و دوری از دینداری و سببی برای بیزاری رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از عاملان آن دانسته است:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ١٥٩﴾ [الأنعام: ١٥٩].
«همانا کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو به هیچ وجه از آنان نیستی، همانا حسابشان با خداوند است سپس آنان را به آنچه میکنند آگاه خواهد ساخت».
و همانطور که شریعت از تفرقه نهی نموده و نسبت به آن هشدار داده است تکالیفی را تعیین نموده که همگرایی را تضمین کرده و از تفرقه جلوگیری میکنند.
از جمله تشویق به ادای نمازهای پنجگانه در جماعت با ترغیب در آن و هشدار شدید نسبت به ترک آن، چنانکه در صحیحین از عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنهما ـ آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «نماز جماعت بیست و هفت درجه بر نماز فردی برتری دارد».
و همچنانکه در حدیثی که شیخین در صحیح خود از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت کردهاند هشداری شدیدی نسبت به ترک جماعت وارد شده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودهاند: «قسم به آنکه جانم در دست اوست قصد نمودهام که هیزم جمع کنند سپس دستور به برپایی نماز دهم و برای آن اذان دهند و سپس مردی را امر کنم که برای مردم امامت کند سپس به نزد مردانی روم که در نماز جماعت حاضر نمیشوند و خانههایشان را بر آنان آتش زنم..».
همینطور وجوب دیدار هفتگی برای شنیدن یاد خدا و ادای نماز جمعه، و پس از آن امر به اجتماعی بزرگتر از آن در نماز عید که بهتر است محل آن در صحرا باشد و تشویق به حضور مردان و زنان ـ حتی زنانی که عذر شرعی دارند ـ تا بیشترین تعدادِ مردم از این خیر بهره برند و سود آن فراگیر شود و بالاتر از آن، فرض گرداندن اجتماع بزرگی که جمع بسیاری از مردم را که از هر سو به سوی خانهی خدا روان میشوند تا در زمانی مشخص برای ادای فریضهی حج یکجا شوند، و به هم رسیدن این جمع عاملی شود برای حضور و شهود منافعی که برای محکمتر شدن روابط میان برادران و تلاش در جهت توحید صفوف و کلمه لازم و ضروری است.
در سنتهایی که رسول هدایت ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ برای ما به جای گذاشته است توصیهی به اتحاد و همگرایی و هشدار نسبت به تفرقه و دشمنی آنقدر وارد شده است که نشان دهندهی شدت حرص آن حضرت ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بر اسباب وحدت و دال به آن است.
از جمله در سنت آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در یکی از سفرهایش مشاهده نمود که مردم هنگام توقف و منزل گرفتن، در درهها و دشتها پراکنده میشوند پس آن را بد داشت و از آن نهی نمود و فرمود: «متفرق شدن شما در دشتها و درهها از شیطان است» بنابراین صحابه پس از آن هیچگاه در منزلگاهی فرود نیامدند مگر آنکه در کنار هم قرار گرفتند و آنقدر به هم نزدیک میشدند که در مورد آنان گفته میشد: اگر لباسی بر آنها انداخته میشد همهشان را در بر میگرفت [به روایت امام احمد در مسند و ابوداوود و نسائی در سُنَن با سند صحیح].
و از آنجایی که کشمکش و دشمنی برای دنیا از عادات اهل جاهلیت و کافران است رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ اهل اسلام را از آن برحذر داشته و در خطبهی روز قربانی فرمود: «پس از من به کفر باز نگردید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزنند» ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ میگوید: به خدا قسم این سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که «پس از من کافر نشوید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزنند» وصیت پیامبر به امتش بود [به روایت بخاری در صحیح خود].
و از آنجایی که خروج از اجماع امت از بزرگترین اسباب تفرقه و درگیری و اختلاف است هشدار نسبت به خروج از طاعت ولی امر و جدا شدن از جماعت نیز بسیار شدید و عقوبت آن نیز سخت است. رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در حدیثی که مسلم در صحیح خود از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده است میفرماید: «هرکه از طاعت ولی امر خارج شود و از جماعت مسلمانان دوری گزیند و بر این حالت بمیرد، بر مرگ جاهلیت از دنیا رفته است و هرکه زیر پرچم جهالت و گمراهی کشته شود و برای تعصب [قومی و نژادی] خشمگین شود و برای آن بجنگد از امت من نیست و هر کس از امت من علیه آن خارج شود و به نیکان و بدان آن هجوم آورد و نه از مومن آن درگذرد و نه به عهد و پیمان همپیمانان وفا کند از من نیست و من نیز از او نیستم».
و در حدیثی دیگر که امام مسلم ـ رحمه الله ـ روایت کرده است آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «در آینده فتنههایی رخ خواهد داد، پس هرکه خواست امر این امت را در حالی که یکجا است متفرق گرداند او را ـ هر کسی که باشد ـ با شمشیر بزنید».
این نیست مگر برای آنکه تفرقه و خارج شدن از جماعت به سان میکروبی است که اگر به آن اجازه زنده ماندن داده شود باعث مرگ بدنهی امت و هلاکت آن میشود و آنچه در روز احد رخ داد چیزی نبود جز شومی همین تنازع و اختلاف که از عصیان امر خداوند و امر پیامبرش ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ ناشی گردید و به شکست در جهادی منجر شد که مسلمانان برای آن جان و مال خود را تقدیم کرده بودند:
﴿وَلَقَدۡ صَدَقَكُمُ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥٓ إِذۡ تَحُسُّونَهُم بِإِذۡنِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا فَشِلۡتُمۡ وَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِ وَعَصَيۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ مَآ أَرَىٰكُم مَّا تُحِبُّونَۚ مِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلدُّنۡيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۚ ثُمَّ صَرَفَكُمۡ عَنۡهُمۡ لِيَبۡتَلِيَكُمۡۖ وَلَقَدۡ عَفَا عَنكُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٥٢﴾
[آل عمران:١٥٢].
«[در نبرد احد] الله وعدهی خود را با شما راست نمود آنگه که به اذن او آنان را از پای درمیآوردید تا آنکه سست شدید و در کار [جنگ و غنایم] با یکدیگر به نزاع برخواستید و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید به شما نمایاند سرپیچی نمودید [و دو دسته شدید] برخی از شما دنیا و برخی از شما آخرت را میخواست سپس برای آنکه شما را بیازماید شما را از آنان بازداشت و از [تعقیب] آنان منصرفتان گرداند و همانا از شما درگذشت و الله بر مومنان صاحب فضل [و منت] است».
نخستین موعظهای که صحابه پس از پیروزی جنگ بدر شنیدند امر به یکپارچه ساختن صفهایشان و دوری از اختلاف و کشمکشی بود که به تفرقه بینجامد. خداوند متعال خطاب به مومنان میفرماید:
﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ﴾ [الأنفال: ٤٦].
«و از الله و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که سست شوید و هیبت شما از بین برود».
از آفت ضعف و سستی، و «از بین رفتن هیبت» هیچ راه نجاتی نیست مگر با چنگ زدن به ریسمان خداوند یعنی به دین او و کتاب و شریعت او و دور انداختن تفرقه؛ تفرقهای که باعث کفران نعمت خداوند است، زیرا خداوند ما را به سوی اسلام هدایت نمود و ما را پس از دشمنیها و کینهها و تفرقهی دوران جاهلیت برادر همدیگر گرداند تا در راه خیر و نیکی یار و یاور هم باشیم:
﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا وَكُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنۡهَاۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٠٣﴾ [آل عمران: ١٠٣].
«و همگی به ریسمان الله چنگ زنید و متفرق نشوید و نعمت الله را بر خودتان به یاد آورید آنگاه که دشمن یکدیگر بودید پس میان قلبهای شما الفت ایجاد کرد و با نعمت او برادران هم شدید و بر لبه پرتگاه آتش بودید پس شما را از آن نجات داد. الله اینچنین آیات خود را برای شما بیان میکند باشد که هدایت شوید».
خداوند من و شما را با راه و روش کتاب و سنت سود رساند. این سخن خود را گفته و از خداوند بزرگ و جلیل برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی آمرزش میخواهم که همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است.