خطبهی اول:
ستایش از آن الله است، ستایش از آن اوست که آفریدگار مردمان از عدم است... اوست که بخشش بیپایان دارد و ولی نعمت است.
ستایش او را گفته و برای فضل عظیمش او را سپاس میگویم. و شهادت میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامبرسان الهی است که خداوند به وسیلهی او دین را کامل گرداند و شریعت را به اتمام رساند. درود و سلام و برکات خداوند بر او و بر اهل بیت و اصحاب بزرگوار او و تابعین و کسانی باد که به نیکی از آنان پیروی نموده و راه راست را پیمودهاند...
اما بعد... ای مردم خود و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم پس تقوای وی را پیشه سازید که انسان خوشبخت و بااراده کسی است که پیش از ترک دنیا گناهان را ترک گوید و قبل از پیشی گرفتن مرگ به سوی توبه پیشتاز باشد. زیرا وقت، شاهدی است که برمردمان و گذر شب و روز ما را به سوی مرگ میبرد...
ای آنکه به سلامتی خود فریفتهای... آیا ندیدهای آنان را که بدون بیماری مردهاند؟ و ای آنکه با طول عمر راه غفلت گرفتهای... آیا ندیدهای آنان را که با مرگ غافلگیر شدهاند؟!
برحذر باشید از آنکه جزو کم فروشان بوده یا آنکه در صورت یادآوری برای توبه، امروز و فردا کنید و اگر به راه خدا دعوت داده شوید سستی ورزید... تلاش کنندگان تلاش خود را کردند و تو هنوز نشستهای و مسابقه دهندگان مسابقه دادند و تو هنوز دوری؟ آنان کسانیاند که دربارهشان چنین نازل شده است:
﴿كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ١٨ وَفِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ١٩﴾ [الذاريات: ١٧-١٩].
«آنان کمی از شب را میخوابیدند (١٧) و در سحرگاهان استغفار میکردند (١٨) و در اموالشان بخشی معین برای سائل و محروم وجود داشت».
ای مسلمانان و ای حجاج بیت الله الحرام: زمانها در فضیلت متفاوتند و مکانها نیز همچنین و مواسم عبادت پشت سر هم تکرار میشوند... همهی اینها برای ایناست که همتها بیدار شوند و روحیهی رقابت و مسابقه در نیکیها تحریک شود و غافلان بیدار گردند...
حال اگر چه مسلمانان این مواسم خیر و شعائر حج را ترک وداع گفتهاند... اگر چه با حجاج بیت الله وداع گفتیم، اما شعائر دین و فرائض عبادی همیشه و در وقت مشخص و با روش ویژهی خود در همهی سال و در همه حال از شخص مسلمان مطلوب میباشد.
این نمازها و صدقات و اذکار و طاعات و نیکیها نه به زمان خاصی مربوط است و نه به مکان خاصی:
﴿فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ...﴾ [البقرة: ٢٠٠].
«پس هنگامی که مناسک خود را به پایان رساندید الله را ذکر نمایید...».
﴿لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡۚ...﴾ [الحج: ٣٧].
«به الله نه گوشت آن خواهد رسید و نه خون آن، بلکه تقوای شما به او خواهد رسید».
زیاندیده آن است که پروردگار خود را تنها در روزهایی چند و ساعتهایی محدود به یاد آورد و پس از آن به غفلت و گناهان خود بازگردد. چه حسرت و چه زیان بزرگی است برای کسی که گذر ایام او را به سوی سقوط و بدبختی بیشتری سوق میدهد؟!
ای حجاج خانهی خداوند: در چنین مناسبتی توقف برای یادآوری و محاسبه، زیبا و به جاست... شایسته است در برابر یکی از مبادی این دین که در چنین شرایطی به جا است و صفت مسئولیت پذیری را نمایان میسازد قدری توقف نماییم... مبنایی که حق برادری را حفظ کرده و مسلمان را در ترازوی امتحان قرار میدهد.
از انس رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«کسی از شما ایمان نمیآورد تا آنکه آنچه را برای خود دوست میدارد برای برادر خود نیز دوست بدارد» [متفق علیه].
برادری، روح ایمان است و چکیدهی احساس برادری همان براورده شدن امنیت فراگیری است که در همهی جامعه اطمینان و صلح را گسترده میسازد.
ای حجاج خانهی خدا و ای مسلمانان: هرکه این را به درستی درک کند و تدبر نماید وظیفهی خود را در برابر برادرانش خواهد دانست... نشان دادن صادقانهی برادری، محدود نیست اما همهی آن در یک واژهی بزرگ که معنایی عظیم و آثاری چشمگیر دارد، جمع میشود که همان خیرخواهی در رفتار و پذیرش نصیحت دیگران و نصیحت کردن و محبت در حق یکدیگر است.
بر اساس این حق برادرت را نصیحت کرده و برای او خیرخواهی میکنی و نصیحت او را پذیرفته و نصیحتکنندگان را دوست خواهی داشت.
نصیحت، معیار محبت صادقانه و دوستی خالصانه است. برادر تو کسی است که در حق تو خیرخواهی و نصیحت نماید.
نصیحت، کلمهای است فراگیر و معنای کامل آن ارادهی خیر است برای شخص مقابل و راهنمایی وی به سوی آن و برحذر داشتن او از عیبها و انحراف در گفتار و کردار و رفتار با دیگران...
محمد بن نصر رحمه الله در تعریفی دقیق و زیبا میگوید: «نصیحت یعنی توجه قلب نسبت به شخص نصیحت شده ـ هرکه باشد ـ و مراقبت از او و اصلاح وی».
و همین کافی است که پیامبر ما محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دین را در نصیحت خلاصه کرده و آن را سه بار تکرار نمود و فرمود: «دین نصحیت و خیرخواهی است. دین نصیحت و خیرخواهی است، دین نصیحت و خیرخواهی است»، گفتیم برای چه کسی ای رسول خداوند؟ فرمود: «برای الله و برای کتابش و برای پیامبرش و برای امامان مسلمان و دیگر مسلمانان» [به روایت امام مسلم از حدیث تمیم بن اوس داری].
ابن بَطال رحمه الله میگوید: «نصیحت هم دین نامیده میشود و هم اسلام».
ای مسلمانان و ای مهمانان خداوند. برای هیچ کس، دارای هر مقام و منزلتی که باشد ممکن نیست که از نصیحت بینیاز شود... حاکم و عالم و معلم و خانهدار و غنی و فقیر و مرد و زن و دور و نزدیک، همیشه وهمه جا...
نصیحت و خیرخواهی از بزرگترین حقوق میان مسلمانان است. از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «حق مسلمان بر مسلمان شش چیز است» گفته شد این شش چیز کدامند؟ فرمود: «هرگاه با برادرت مسلمانت روبرو شدی به وی سلام بگو و اگر تو را دعوت کرد دعوتش را پاسخ بگو و اگر برای تو نصیحت و خیرخواهی کرد تو نیز برای او خیرخواهی کن و اگر عطسه زد و «الحمدلله» گفت در پاسخش بگو: «یرحمک الله» و اگر بیمار شد به عیادتش برو و اگر وفات یافت در تشییع جنازهی او شرکت کن» [به روایت امام مسلم].
جریر بن عبدالله بجلی رضی الله عنه میگوید: «با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بر برپا داشتن نماز و دادن زکات و خیرخواهی برای هر مسلمان، بیعت نمودم» [متفق علیه].
و نزد طبرانی چنین روایت شده که: «هرکه به امر مسلمانان اهمت ندهد از آنان نیست و هرکه صبح و شب را سپری کند و برای خداوند و رسولش و کتابش و امام مسلمانان و عموم آنان خیرخواهی نورزد، مومن نیست».
ای مسلمانان: مثال مومن در برابر دیگر مسلمانان به مانند دو دست است که هر یک دیگری را میشوید. ابودرداء رضی الله عنه میگوید: «اگر بخواهید شما را نصیحت میکنم... محبوبترین بندگان نزد خداوند کسانیاند که باعث دوست داشتن خداوند نزد مردم و دوست داشتن مردم نزد خداوند میشوند و در زمین به نصیحت و خیرخواهی تلاش میورزند».
ابوبکر مزنی ـ رحمه الله ـ میگوید: «ابوبکر صدیق ـ رضی الله عنه ـ با نماز و روزهی بسیار بر دیگر اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ پیشی نگرفت بلکه با چیزی که در قلبش بود بر آنان پیشی گرفت».
ابن أبی علیه میگوید: «آنچه در قلب ابوبکر بود محبت خداوند و خیرخواهی برای بندگانش بود».
ای عزیزان و ای حجاج خانهی خدا: مسلمان نسبت به مسلمان مانند یک ساختمان واحد است که هر یک دیگری را میگیرد... آنان با یکدیگر در نیکی و در تقوا همکاری میکنند... به سوی حق و صبر توصیه میکنند... به معروف امر کرده و از منکر باز میدارند... مسلمان برادر مسلمان است.... عورت او را میپوشاند و لغزش او را میبخشد و برای او دلسوزی میکند و عذر او را میپذیرد و از غیبت او جلوگیری میکند و به نصیحت و خیرخواهی برای او ادامه میدهد و دوستی او را حفظ مینماید و دعوت او را پاسخ میگوید و هدیهاش را میپذیرد و خوبیاش را شکر میگوید و حاجتش را رفع میکند و گمشدهاش را بازمیگرداند. او را تسلیم نمیکند و از یاریاش سر باز نمیزند. برای او همان چیزی را میپسندد که برای خود...
برای غمش غمگین میشود و برای شادیاش شاد میشود حتی اگر شادیاو به ضررش باشد.
مسلم صلاح و رستگاری و محبت و دواح نعمت و یاری و دور کردن بدیها و راهنمایی به سوی منافع و آموزش امور دین و دنیا را برای برادرانش دوست میدارد و بدیها را از آنان دور ساخته و از فریب و حسد نسبت به آنان دوری میورزد و برای فقرای آنان ایثار میورزد و هر یک از آنان را که از حق دور شدهاند با لطف و مهربانی به حق بازمیگرداند.
برادران و خواهران: علما تعدادی از آداب را که شایسته است در هنگام نصیحت رعایت نمود ذکر نمودهاند از جمله:
اخلاص در خیرخواهی برای شخص مقابل و حرص بر آن و تلاش در راه آن.
دور شدن از هوا و خواهشهای نفسانی.
صبر و شکیبایی در برابر آنچه ممکن از سوی شخص مقابل سر بزند.
باید در نصیحت از لطف و آسانگیری بهره جسته شود و از بهترین الفاظ و آرامترین و بهترین آنان استفاده شود و در بهترین اوقات و مناسبتترین حالت ممکن انجام گیرد.
اصل در نصحیت این است که در حالت سری و مخفیانه انجام گیرد.
امام شافعی رحمه الله میگوید: «هرکه برادرش را در حال خلوت نصیحت کند، برای او خیر خواسته و او را باارزش داشته است و هرکه در حالت علنی او را نصیحت کند او را بیآبرو کرده و سرزنش نموده است. شخص مومن دیگران را میپوشاند و نصیحت میکند اما منافق هتک حرمت میکند و بیآبرو میسازد».
ابن حزم میگوید: «اگر خواستی نصیحت کنیبه صورت مخفیانه نصیحت کن نه در حالت علنی و بصورت غیر مستقیم نصیحت کن نه مستقیم مگر آنکه شخص مقابل نفهمد که در آن صورت باید مستقیم نصیحت کرد».
همچنین شایسته است در نصیحت با حسن ظن و یافتن عذر همراه باشد... ابن سیرین رحمه الله میگوید: «اگر از برادرت چیزی به تو رسید برایش عذری بیاور... و اگر برای کار او عذری نیافتی بگو: حتما عذری دارد».
و حکیمان گفتهاند: «با هیچ کس با چیزی که بد میدارد روبرو نشو حتی اگر قصد نصیحت او را داری زیرا این باعث تنفر و قبول نکردن نصیحت میشود».
و در پایان، نصیحت سببی است برای انتشار برادری و زیاد شدن الفت و صافی قلب و نصیحتگر در دین خداوند کسی است که میان بندگان خداوند الفت ایجاد میکند...
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم... بسم الله الرحمن الرحیم:
﴿وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣﴾ [سورة العصر].
خداوند من و شما را با قرآن بزرگ و راه و روش محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سود رساند. برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی از خداوند آمرزش میخواهم. پس از او آمرزش بخواهید که او آمرزنده و مهربان است.