خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش مخصوص الله است, او که آفرید، و صاحب عزت است و صاحب مُلک... کوه‌های محکم و انسیان و جنیان و فرشتگان در برابر عظمت او خاشعند. زمین را در عین گِرد بودن صاف قرار داد و آسمان را سقف آن گرداند، پس چه زیباست زمین او و چه زیباست سقف آن. او را ثنا و سپاس می‌گویم تا هنگامی که کشتی‌ها در دریاها رفت و آمد می‌کنند و فَلَک در گردش است، و از او آمرزش می‌خواهم، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنهاست و بی‌شریک و پادشاه پادشاهان است.

خداوندا تو را لبیک می‌گویم... تو را لبیک می‌گویم که شریکی نداری و حمد و نعمت تنها از آن توست. هیچ بنده‌ای که به تو امید بست ناامید نگردید و تو در هر حال یاور اویی...

و گواهی می‌دهم که محمد، بنده و پیامبر او، و بهترین انسانی است که نماز گزارد و زکات داد و روزه گرفت... درود و سلام و برکات خداوند بر او و بر اهل بیت و اصحاب وی باد.

اما بعد، ای مسلمانان، ای حجاج بیت الله الحرام:

تقوای الله را پیشه سازید و او را اطاعت کنید و امرش را بزرگ دارید و مرتکب معصیت او نشوید، که به زودی گفته می‌شود: «فلانی هم رفت! آه و حسرت برای بدی‌هایی که پیش فرستاد و برای خوبی‌هایی که از دست داد...».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨ [الحشر: ١٨].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الله را پیشه سازید و هر کس ببیند که برای فردا چه پیش فرستاده است و تقوای الله را پیشه سازید که همانا الله به آنچه می‌کنید آگاه است».

شمایی که از عرفات رهسپار مزدلفه شدید و شب را در مِنی گذراندید و رمی جمرات را انجام دادید... شمایی که میان زمزم و مقام ابراهیم سیاحت نمودید، اینجا نزولگاه آیات قرآن است و این‌ها نشانه‌های توحیدند، و همینجا بود که شریعت‌ها ختم گردیدند، و خداوند این دین را برای ما پسندید. شما میان این جایگاه‌ها سیر نمودید، این‌ها آثار پیامبران است و اینجا رَحِم امت است که صحابه و فاتحان را به دنیا آورد.

اینجا خواستگاه توحید است و اینجاست که شرک نابود گردید و چندگانه پرستی باطل اعلام شد.

ای حاجیان:

شما هم اکنون و در این زمان بر زمینی ایستاده‌اید که مرکز پیدایش امت است، محل به وجود آمدن امت مسلمانان و عقیده‌ی اسلامی و شریعت. امتی که عاقبت آن به سوی نیکی است و عظمت آن فراتر از عظمت همه‌ی امت‌های دیگر است. اکنون شمایی که قرن‌ها و دوران‌ها با دوران پیدایش امت فاصله دارید، اگر می‌خواهید باری دیگر آن دوره را باز گردانده و دوباره به آن راه برگردید، این است آن راهی که باید بپیمایید.

از این مشاعر مقدس درس گیرید و عوامل نهضت و رستاخیز را از شعیره‌ی حج برگیرید که این توقفی است برای تفکر و تامل در پایان موسم حج.

ای مومنان:

امت اسلامی از یک قرنِ گذشته تا کنون، از هنگامی که در امور دنیا رو به قهقرا و عقب‌گرد نهاد و اجزای آن از هم گسیخته گردید، همیشه افراد آن در رویای وحدت دوباره‌ی آن از نظر جغرافیایی بوده‌اند و اینگونه گمان کرده‌اند که این، تنها راه باز پس گرفتن عظمت گذشته است. در راه این رویا شعرها سروده شده و کتاب‌ها تالیف گردیده و مقالات بسیاری نگاشته شده است و هنوز هم اندیشمندان و نویسندگان با این رویا به خواب رفته و بیدار می‌شوند.

اما متاسفانه در ذهن بسیاری از آنان داروی شفابخشی که امام دارالهجره، امام مالک ـ رحمه الله ـ برای این درد پیچیده است، جایگاهی ندارد. آنجا که می‌فرماید: «آخرِ این امت رو به صلاح نمی‌رود مگر با همان چیزی که اول آن را اصلاح نمود».

در میان داروهای این مصلحان این نکته مورد توجه قرار نگرفته است که آنکه عظمت را به این امت ارزانی داشت و آنان را والا گرداند یعنی رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ پیش از آنکه امت را متحد گرداند عقاید آنان را یکی گرداند و در واقع وحدت امت در پی وحدت عقیده به دست آمد.

اگر حق، مسلمانان را یکی نگرداند، بی‌تردید باطل آن‌ها را از هم جدا خواهد ساخت. اگر عبادت خداوند رحمان آن‌ها را یکپارچه نسازد، بندگی شیطان آنان را پراکنده خواهد ساخت، و اگر بر کلمه‌ی توحید متحد نشوند در سردرگمی خواهند ماند. اما اکنون مسلمانان کجایند و عقیده‌شان کجا؟

مسلمان نخستین هنگامی که این سخن خداوند متعال را می‌شنید که: «همانا مساجد از آن الله است پس به همراه الله کسی را فرا مخوانید» [الجن: ١٨] این سخن خداوند متعال میان آن‌ها و همه‌ی خلق فاصله می‌انداخت و اگر همه‌ی مصیبت‌ها به وی روی می‌آورد هیچ بنده‌ای را از زخم خود آگاه نمی‌کرد و درد خود را جز برای خداوند بازگو نمی‌نمود.

او سخن خداوند متعال را می‌شنید که می‌فرماید: «اگر بندگانت از تو درباره‌ی من پرسیدند پس [بگو] که من نزدیکم [و] دعای دعا کننده را هنگامی که مرا فرا می‌خواند استجابت می‌کنم. پس مرا استجابت کنند و به من ایمان بیاورند؛ باشد که راه یابند».

[البقرة: ١٨٦].

و اینچنین، هرگونه وساطتی را میان خود و پروردگارش نفی کرده و به طور مستقیم با خداوند خود ارتباط برقرار می‌کرد.

ای مسلمانان:

خداوند هیچ نعمتی را کامل‌تر و وسیع‌تر از اینکه مسلمان هستی به تو عطا نکرده است. این اسلام و این ایمان مبارکت باد زیرا که خداوند در زمانه‌ای که بسیاری، راهِ گمراهی رفته‌اند تو را هدایت نموده است. خداوندِ تو الله است و امامت، رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ، و شریعتت وحی خداوندی، و موعودت بهشت اوست. دینت آسان است و نمازت اجر و پاداش، و قرائتت نور، و زکاتت پاک کننده، و حجت سبب مغفر، ت و روزه‌ات نیز برای خداوند است که پاداش آن حدی ندارد.

وضوی تو پاک کننده‌ی گناهان است و حتی تبسمی که در چهره‌ی برادرت می‌کنی برایت صدقه به حساب می‌آید. نیکی برایت ده برابر به حساب می‌آید و گناهت تنها یکی نوشته می‌شود، و نیکی‌ها باعث از بین رفتن بدی‌هایت می‌شود. کارهایت اندک است و پاداشت بسیار، پس قدر این دین را بدان و به آن چنگ بزن که بسیاری از مردم برخی از احکام آن را نادیده گرفته‌اند و برخی دیگر آن را کامل نمی‌دانند، هر چند خداوند آن را کامل دانسته و در آیات سوره‌ی مائده برای تکمیل این دین بر مردم منت نهاده است. چنین کسانی این سخن خداوند را رد کرده و فضل و منت او را نپذیرفته‌اند.

ای مسلمانان:

شریعت خداوند، رحمت است. اوامر آن آسان است، هر چند که بسیار باشد. آنچه در آن تشریع گردیده دریایی است که ساحل دارد. پس به سنت پایبند باشید و به آن اکتفا کنید و تنها پایبند به مشروع باشید که برایتان کافی است و از بدعت برحذر باشید که هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است. آنچه را خداوند اجازه نداده است در دین وارد نکنید و از نظر شخصی در امر دین دوری کنید که این دین، دینِ پیشینیانی بهتر از شما نیز بوده است اما آنان نه چیزی به آن افزودند و نه اضافه کردند.

خطر بدعت گذاری در دین آنگاه خود را نشان می‌دهد که چهره‌ی اسلامی که محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ برای ما آورد را آنگونه تغییر می‌دهد که در گذر زمان به مانند ادیان اهل کتاب خواهد شد، که آنان، آن را چنان تغییر دادند که خداوند آن را منسوخ گرداند. اینچنین، چهره‌ی دین روز به روز و کم کم تغییر نموده و مردم به دینی پایبند خواهند شد که پیامبرمان، محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آن را نیاورده، و نه ابوبکر و عمر چنین دینی را خواهند شناخت و نه دیگر صحابه‌ی اهل هدایت.

شخصی از سوی خود چیزی را مستحب می‌گرداند و دیگری براساس نظر خود شعیره‌ای به آن می‌افزاید، و دیگری رفتاری را می‌پسندد و به آن رنگ دین می‌دهد و دیگران نیز عبادتی به آن می‌افزایند، و ما در برابر اسلامی قرار خواهیم گرفت که تنها اسمش اسلام است و نه رسمش. دینی که از آسمان نیامده بلکه از عقل و دلخواه مردم برخواسته است!

پس ای بندگان خداوند، به اصل و اساس دینتان و اول و آخر آن پایبند باشید که همانا: شهادت دادن به یگانگی الله در عبادت و پیامبری محمد، ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ است. معنای آن را بدانید و آن، و اهلش را دوست بدارید و آنان را برادران و خواهران خود بدانید، هر چند از شما دور باشند.

پس ای مسلمانان، بر توحید و بر سنت پیامبرمان با یکدیگر متحد شوید زیرا این همان وحدتی است که شیطان را به خشم آورده و طرح و نقشه‌ی لشکریان او را در هم می‌ریزد و بدانید که کافران با شما خواهند جنگید تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند.

ای مسلمانان:

احساس هم‌بستگی در میان مسلمانان و شرکت جستن آن‌ها در دردها و امیدهای مشترک، و در پنهان و آشکار و در آسانی و سختی از مهم‌ترین فرازهای وحدت است. رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «مثال مومنان در محبت و مهربانی و عطوفتی که میان هم دارند به مانند بدنی است واحد، که اگر عضوی از آن به درد آید همه‌ی دیگر اعضا با بی‌خوابی و تب با آن عضو همدردی می‌کنند» [به روایت مسلم].

بندگان خداوند:

ملت‌های مسلمان از نظر ثروت و فقر و توانایی و ناتوانی و دانش و جهل با هم متفاوتند. شایسته نیست که این تفاوت باعث تکبر و فخر فروشی قدرتمندان شود. لازم است که حسن ظن و گمان نیک نزد همه‌ی آحاد امت مقدم باشد و قدرتمند بر ضعیف، دلسوز و مهربان باشد.

﴿وَلَا تَتَمَنَّوۡاْ مَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بِهِۦ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ [النساء: ٣٢].

«و آن چیزی را که الله به واسطه‌ی آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید».

باشد که تکامل میان ملت‌های مسلمان، تبدیل به دلمشغولی حکام آنان شود و همکاری میان آنان در راه پیشرفت، غم حکیمان آنان، و یکدل شدن و همدردی، در اندیشه‌ی خردمندانشان قرار گیرد.

منافع مشترک، ملت‌هایی را که یک زبان و یک نژاد نبودند و تا گذشته‌ای نه چندان دور جنگ‌ها و درگیری‌های بزرگی با هم داشتند، را با یکدیگر متحد ساخت. این تاریخ سیاه اختلاف باعث نشد آنان برای این اهداف مشترک و آینده‌ای بهتر، صفحه‌ی گذشته را نبندند و آن کینه‌ها و دشمنی‌ها را کنار ننهند.

آیا این اخلاق برای ما مسلمانان شایسته‌تر نیست؟ اختلاف و کینه کافی است! تفرقه و تهمت زدن به یکدیگر کافی است! ما در مرحله‌ای قرار داریم که ادامه یافتن آن قابل تحمل نیست. دیگران، مراحل بسیار دوری را طی کرده‌اند اما ما در میان دیگر ملت‌ها در جایگاهی قرار داریم که هرگز به حساب نمی‌آید و در مسابقه‌ی میان تمدن‌ها جایگاهی نداریم.

ما از آن روز که از تغییر خود ناتوان شدیم از تاثیر گذاشتن بر دیگران هم عاجز گردیدیم و سنت خداوندی است که تا ملتی خود را تغییر ندهند او نیز حال آن‌ها را تغییر نخواهد داد. مطئمن باشید خداوند به این وضعیتی که در آن به سر می‌بریم راضی نیست! او ما را به عنوان بهترین امت نام برده است. برای امت ما که گرامی‌ترین امت‌هاست چنین جایگاهی شایسته نیست.

نهضت و رستاخیز این امت بر افراد آن واجب است، و این ممکن نیست مگر هنگامی که ما رابطه‌ی خود را با خداوند اصلاح نماییم و سپس با اخلاص و جدیت دست به کار شویم و در مرحله‌ی سوم توانایی‌های موجود میان مسلمانان را برای کامل نمودن تلاش یکدیگر به کار اندازیم:

﴿وَإِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱتَّقُونِ ٥٢ [المؤمنون: ٥٢].

«و این امت شما امتی است واحد و من پروردگار شمایم پس از من پروا کنید».

﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٤٦ [الأنفال: ٤٦].

«و با هم نزاع نکنید که سست شده و هیبت شما از بین می‌رود؛ و صبر کنید که الله با صابران است».

خداوند برای من و شما در کتاب و سنت برکت نهاده و با آیات و ذکر حکیم سود رسانَد. سخن خویش را گقته و برای خود و شما از خداوند متعال آمرزش می‌خواهیم.