خطبهی اول:
ستایش ویژهی خداوندی است که هر کس از او هدایت خواهد هدایت یابد، و هر کس از او یاری خواهد کفایت شود. او را ستایش میگویم که ستایشش باعث به دست آمدن خشنودی اوست و گواهی میدهم که معبودی به حق جز الله نیست که واحد و بیشریک است و پروردگاری جز او نیست و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بندهی الله و پیامبر او و امین وحی او و برگزیدهی اوست. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یاران وی و همهی کسانی که راه وی را در پی گیرند و از راه و روش او پیروی کنند.
اما بعد:
ای بندگان خداوند پروای الله را داشته باشید «و از روزی بترسید که در آن به سوی الله باز خواهید گشت سپس هر کس آنچه را کسب کرده است به طور کامل خواهد یافت و به آنان ستم نخواهد شد» [البقرة: ٢٨١].
ای مسلمانان:
دو اصل بزرگند که همهی اسباب موفقیت و خیر را در بر میگیرند که در این توصیهی عظیم نبوی که مسلم در صحیح خود و احمد در مسند از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت کردهاند آمده است، آنجا که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «مومن قوی نزد خداوند بهتر و محبوبتر از مومن ضعیف است و در هر دو خیری است، بر آنچه به سودت است حریص باش و از الله یاری بخواه و اظهار ناتوانی مکن و اگر مصیبتی به تو رسید مگو اگر چنین و چنان میکردم فلان مصیبت به من نمیرسید اما بگو: تقدیر الله است و او هر چه بخواهد میکند زیرا «اگر» درِ کار شیطان را باز میکند».
ای بندگان خداوند:
حریص بودن بر چیزی که برای انسان مفید است و یاری جستن از خداوند و اعتماد به او و توکل و بازگشت به سوی او به منزلت دو راهی هستند که هرکس توفیق پی گرفتن آنها را یابد به آنچه میخواهد میرسد و از آنچه میترسد در امان میماند و آن به واسطهی رسیدن به هر خیر در کوتاهمدت و بلندمدت است.
بالاترین این دستاوردها و شریفترین و عظیمترین آنها به دست آوردن خشنودی خداوند و نظر انداختن به وجه الله در بهشتهای پرنعمت است که این نظر همان «زیاده» ای است که خداوند به کسانی که عمل خود را نیک ساخته و نیت خود را خالص نمودهاند وعده داده و فرموده است:
﴿۞لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞۖ وَلَا يَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞوَلَا ذِلَّةٌۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٦﴾ [يونس: ٢٦].
«برای کسانی که کار نیکو کردهاند نیکویی (یعنی بهشت) و زیاده [بر آن] است».
رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در این حدیث با بلیغترین روش و بهترین رهنمون، میان این دو اصل عظیم جمع بسته، آنجا که امر به حرص بر اسباب و استعانت و یاری جستن از مُسَبِّب یعنی خداوند متعال نموده و از ناتوانی ـ به هر صورتی که باشد ـ چه بر اثر تقصیر در استفادهی از اسباب یا کوتاهی در یاری جستن از خداوند ـ به تنهایی ـ نهی نموده است.
همهی دین ـ چنانکه امام ابن قیم رحمه الله میفرماید ـ «زیر این دو جملهی نبوی قرار میگیرد».
زیرا حرص بر هر آنچه سودمند است در واقع اساسِ همهی خوشبختی و رستگاری انسان در دنیا و آخرت است و یاری جستن از الله متعال با اطمینان به وی و روی آوردن به سوی او و توکل بر او اصل، مقبولیت عمل و راه ثواب و هدایت به سوی صراط مستقیم خداوندی است البته اگر انسان بر آنچه به سود اوست حریص باشد زیرا هیچ چیز در این دنیا برای بنده سودمندتر از عبادت پروردگارش نیست، عبادتی که غایت و هدف خلقت انسان است:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾ [الذاريات: ٥٦].
«و جنیان و انسانها را جز برای این نیافریدم که مرا عبادت کنند».
عبادت نیز انجام هر کاری است که خداوند آن را دوست میدارد و ترک هر آنچه از آن نهی نموده است که باید به هدف به دست آوردن خشنودی خداوند و با پیروی از راه و روش رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ انجام گیرد و همانطور که نماز و روزه و حج و زکات عبادتند، همانطور نیز شکر و صبر و خشنودی از خداوند و شوق به وی و دعا و فروتنی و تضرع و توبه و خشوع در برابر خداوند، همه عبادتند.
همینطور خوردن حلال و دوری از حرامِ ناپاک و امر به معروف و نهی از منکر و نیکی با والدین و اخلاق نیک و بزرگداشت بزرگتر و مهربانی با کوچکتر و مستمندان و راستی در گفتار و ادای امانت و وفای به عهد و دوری از ربا و دیگر محرمات و چشم فروهِشتن و دوری از زنا و محافظت از فرصتِ زندگی در برابر زیادهروی در همنشینیهای بیهوده و نگاه و سخنِ مباحِ بیفایده و زیادهروی در خورد و خواب، همه عبادت به شمار میآیند.
همینطور حجاب در مورد بانوان و عفت و پاکدامنی و دعوت به سوی خداوند براساس بصیرت و جهاد در راه وی:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾ [الأنعام: ١٦٢-١٦٣].
«بگو در حقیقت نماز من و عبادات من و زندگی و مرگ من برای الله پروردگار جهانیان است (۱۶۲) که هیچ شریکی برای او نیست و به این کار دستور داده شدهام و من نخستین مسلمانم».
که اگر به خداوند استعانت جوید، عبادت و بندگیِ جز او را ترک میکند که در مقدمهی آنان عبادت شیطان است که سرآمد همهی طاغوتها است. طاغوتهایی که خداوند نسبت به عبادت آنان هشدار داده و فرموده است:
﴿۞أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٦٠﴾ [يس: ٦٠].
«ای فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وی دشمن آشکار شماست».
عبادت شیطان نیز اطاعت دستورات وی در کفر به خداوند و شرک آوردن به اوست.
اگر بنده همهی این امور را رعایت کند در واقع همهی اسباب موفقیت را انجام داده و برکت این توصیهی نبوی را به دست آورده و به بهترین و کاملترین وجه از سرور بشریت ـ علیه الصلاة والسلام ـ صادقانه پیروی نموده است که این، کمکی است برای دستیابی او به زندگی طیبه در دنیا و پاداشی که خداوند کریم در بهشت برای متقیان و کسانی آماده ساخته است که در زندگی دنیا توفیق انجام اعمال نیک یافتهاند.
پس ای بندگان خداوند، تقوای او را پیشه سازید و این نصیحتِ نبوی را که در بر دارندهی این توصیهی عظیم است استجابت نمایید و بر هر چه برای شما در دین و دنیایتان مفید است حریص باشید و در همهی کارهایتان به خداوند استعانت جویید و از آن عمل خیری که شایستهی تلاش است دست نکشید تا خشنودی پروردگار را به دست آورید و درجات خود را افزون کنید و به آنچه در دین و دنیا خواهان آنید دست یابید.
خداوند من و شما را به واسطهی رهنمونهای کتاب و سنت سود رساند. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از خداوند متعال از هر گناهی آمرزش میخواهم، همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است.