خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش مخصوص الله است، ستایش مخصوص خداوندی است که با نام بلندش یگانه است. او را حمد می‌گویم که همه چیز را با رحمت و علم خود در بر گرفته است و ثنایش می‌گویم و او را برای نعمت‌هایش که ما را در احاطه نموده و فضل و عطایش شکر می‌گویم، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز اللهِ واحد و بی‌شریک، شهادتی خالصانه و مخلصانه که سبب رسیدن به خشنودی اوست، و گواهی می‌دهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده‌ی الله و پیامبر اوست که خداوند به سبب او چشمان کور بسیاری را بینا ساخت و قلب‌های سنگی را نرم کرد و گوش‌های ناشنوایی را شنوا نمود، و از فضل خود علم و حکمت و قدرت عطایش نمود، پس درود و سلام و برکات خداوند بر وی و بر اهل بیت و یارانش باد که خردمندترین و شکیباترین و داناترین و آگاه‌ترینِ این امتند، و بر تابعین و کسانی که به نیکی از آنان پیروی نمایند...

اما بعد:

ای مردم خود و شما را به تقوای خداوند سفارش می‌کنم، پس تقوای او را آنچنان که شایسته است پیشه سازید زیرا زیانکار کسی است که بزرگ‌ترین فکر و ذکرش دنیا باشد و شکست خورده آن است که هوا و هوس خود را خدای خود کند و پشیمانی و حسرت برای کسی است که آتش جایگاهش باشد، بنابراین به عاقبت خود بیندیشید زیرا سعادتمند کسی است که در عاقبت خود نظر بیفکند، و برای آن عرضه‌ی بزرگ آماده شوید، آن روز که بی‌لباس و پابرهنه با اعمال خود در معرض داوری قرار خواهید گرفت:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ وَٱخۡشَوۡاْ يَوۡمٗا لَّا يَجۡزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِۦ وَلَا مَوۡلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِۦ شَيۡ‍َٔاۚ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ٣٣ [لقمان: ٣٣].

«ای مردم از پروردگارتان پروا بدارید و بترسید از روزی که هیچ پدری به کار فرزندش نمی‌آید و هیچ فرزندی [نیز] به کار پدرش نخواهد آمد. آری وعده‌ی الله حق است، زنهار تا این زندگی دنیا شما را نفریبد و زنهار تا شیطان شما را مغرور نسازد».

ای مسلمانان:

حُجاج بیت الله الحرام! اکنون قدم به سرزمین مقدس گزارده‌اید، به مکه‌ی مکرمه، محل تولد رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و محل بعثت او، و به مدینه‌ی منوره، هجرت‌گاه آن محبوبمان محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و خانه‌ی او، چنانکه می‌فرماید: «میان خانه و منبرِ من باغی از باغ‌های بهشت است».

خوش آمدید! خوش آمدید به حرمین شریفین، نزول‌گاه وحی و گهواره‌ی رسالت و سرچشمه‌ی اسلام و آغازگاه دعوت. خداوند از من و شما بپذیرد و حجتان مبرور و تلاشتان مشکور و گناهتان مغفور باد!

حجاج بیت الله الحرام! هم اکنون که در حال انجام این شعائر و در حال و هوای این مشاعرید، مقام و منزلت پیامبرتان محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و ارزش و احترام و بزرگداشتی را که شایسته‌ی آن است بیاد می‌آورید، به ویژه در شرایطی که بی‌ادبان قصد دست‌درازی به مقام و منزلت او را دارند.

اما در این مشاعر و مقدس و در حال انجام شعائر الهی باید بدانید که توهین به دینِ حق و توهین به مقام و منزلتِ پیامبران و اهانت به آنچه آورده‌اند و بد دانستن شریعتِ آنان، راه و روش و عادتِ دروغ‌انگارانِ تاریخ است.

زیرا تهمت‌زنندگانِ ستمگر سخنان به ظاهر زیبا و فریبنده‌ای در بدگویی این دین و انواع و اقسام تمسخرها را به یگدیگر وحی می‌کنند که با پیشرفتِ وسائل و روش‌ها، پیشرفته‌تر می‌شود و پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نیز از قاعده‌ی دیگر پیامبران مستثنیٰ نیست چنانکه خداوند متعال خطاب به او می‌فرماید:

﴿مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدۡ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبۡلِكَۚ [فصلت: ٤٣].

«به تو گفته نمی‌شود مگر آنچه بی‌شک در مورد پیامبران پیش از تو گفته شده است».

او نیز از اولین روز آغاز دعوتِ خود در معرض توهین و بی‌احترامی قرار گرفت. مشرکان به او گفتند:

﴿هَٰذَا سَٰحِرٞ كَذَّابٌ ٤ [ص: ٤].

«او جادوگری دروغگو است».

﴿وَقَالُوٓاْ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٱكۡتَتَبَهَا [الفرقان: ٥].

«و گفتند [این] افسانه‌های پیشینیان است که آن‌ها را برای خود نوشته است».

﴿إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞۗ [النحل: ١٠٣].

«[کافران گفتند:] همانا بشری [این سخنان] را به او آموزش می‌دهد».

﴿وَأَعَانَهُۥ عَلَيۡهِ قَوۡمٌ ءَاخَرُونَۖ [الفرقان: ٤].

«گروهی دیگر او [یعنی پیامبر را] بر این [دروغ] یاری کرده‌اند».

﴿إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا ٨ [الفرقان: ٨].

«جز این نیست که شما از یک مرد جادو شده پیروی می‌کنید».

﴿لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّۚ [المنافقون: ٨].

«منافقان گفتند: عزیزتر، ذلیل‌تر را از مدینه بیرون خواهد کرد».

و دیگر سخنان و کردارها و دروغ‌ها و افسانه‌پردازی‌ها و تحریک‌های دروغینی که حد و مرزی نداشت.

اما در مقابل همه‌ی این‌ها، قرآن برای هدایت و راهنمایی پیامبرِ خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و ثابت گرداندنِ قلبِ وی و ارشاد پیروان او برای در پی گرفتن روش و موضع‌گیری مناسب، روش و روی‌کرد ویژه‌ی خود را داشت.

هم اکنون درباره‌ی این روش قرآنی، توقف و تأملی کوتاه خواهیم داشت:

ـ نخست اینکه: آنچه رخ داد دقیقا همان چیزی است که برای پیامبران پیش از محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیز رخ داده است، چنانکه خداوند ـ عَزَّ شَأنُه ـ می‌فرماید:

﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠ [الأنعام: ١٠].

«و پیش از تو پیامبرانی به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ریشخند می‌کردند گریبانگیر ریشخندکنندگانِ ایشان گردید».

﴿وَلَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ [الأنعام: ٣٤].

«و پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند ولی بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند شکیبایی کردند تا یاری ما به آنان رسید».

- از دیگر نکات تأمل برانگیز این است که هر کس شأن انبیاء را کوچک شمارد یا آن‌ها را مورد تمسخر و اهانت قرار دهد در واقع خود شکست خورده و دُم بریده و بی‌نام و نشان و حقیر است، که این مساله ای است مشهور به اندازه‌ی خود تاریخ!

ایمان به حق و نیکی و فضیلت ممکن نیست که بی‌ادامه بماند و راهش بی‌رهرو شود، و مقیاس‌های خداوند غیر از مقیاس بشر است. کجایند کسانی که محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را در طول تاریخ از نخستین روز بعثت او تا کنون و تا هنگامی که خدا بخواهد مورد تمسخر و استهزاء قرار داده و می‌دهند؟!

﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ ٣٣ [التوبة: ٣٣].

«او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه‌ی ادیان چیره گرداند حتی اگر مشرکان را خوش نیاید».

«آنکه تو را نکوهش می‌کند خود دم‌بریده است» [الکوثر: ٣] نکوهش کننده‌ی محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و کینه‌توز و مسخره کننده‌ی او و آنکه تنفر دینش را به دل دارد خود ذلیل‌ترین مردم و محروم از خیر و محروم از یاد نیک و بی‌یار و رهرو خواهد بود، اما محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ یادش بلند است و امرش والا و دینش منتشر و پیروانش پیروزند.

«نکوهنده‌ی تو خود دُم بریده است» [الکوثر: ٣] این تقابل میان خیرِ بسیار و قطع ناشدنی در دنیا و آخرت که نصیب محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ شده است، و بی‌نام و نشانی و ذلت و پستیِ دشمنان او چه عجیب است و چه شگفت آور!

در این حدیث عجیب و این رهنمون گرامی نبوی خطاب به اصحاب و همه‌ی امت تا روز قیامت تأمل نمایید: در صحیحین بخاری و مسلم به روایت ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نقل شده است که فرمودند: «آیا نمی‌بینید که خداوند چگونه ناسزا و لعن قریش را از من دور ساخته است؟! آنان «مُذمّم» را نکوهش می‌کنند و مذمم را نفرین می‌کنند، در حالی که من محمدم!» اینگونه خداوند نام و لقب او را از بدی حفظ کرد و نکوهش آنان را نصیب کسی گرداند که واقعا مذمم است!

حافظ ابن حجر ـ رحمه الله ـ در این باره می‌گوید: «کفار قریش به علت نفرت شدیدی که نسبت به پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ داشتند او را با نامی که معنای مدح و ثنا داشت نام نمی‌بردند و برعکسِ آن را به زبان می‌آوردند و او را مُذَمّم می‌نامیدند و هنگامی که از او به بدی یاد می‌کردند می‌گفتند: خداوند با مذمم چنان کند، در حالی که نام وی ـ علیه الصلاة والسلام ـ مذمم نبود و با این نام شناخته نمی‌شد. اینگونه بود که همه‌ی بدی‌ها و ناسزاهایی که آنان به زبان می‌آوردند نصیب کس دیگری می‌شد».

بنابراین همه‌ی آن کاریکاتورها و فیلم‌ها و تصاویر هرگز نشان دهنده‌ی شخص رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیست؛ نه نماینده‌ی نام وی است و نه نشانِ وی، زیرا محمد روشنی است و پاکی و زیبایی، و محمد بزرگی است و تقدیر و بلندی؛ امرش والاست و دینش منتشر و ییروانش پیروز.

﴿يَٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِۚ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٠ [يس: ٣٠].

«دریغا بر این بندگان هیچ فرستاده‌ای بر آنان نیامد مگر آنکه او را به ریشخند می‌گرفتند».

برای همین است که ما مسلمانان می‌دانیم که دین محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ هر روز عقل‌ها و قلب‌ها و سرزمین‌های جدیدی را به دست می‌آورد در حالی که پیروان دیگران در حال کم شدن هستند.

ـ از دیگر تاملات در این مورد استمرار در دعوت و عمل به دین خدا است. کاروان می‌رود و به سر و صدای بدگویان توجه نمی‌کند. خداوند ـ عز شأنه ـ خطاب به پیامبرش می‌فرماید:

﴿فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٩٤ إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ ٩٥ [الحجر:٩٤-٩٥].

«پس آنچه را که بدان مامور شده‌ای آشکار کن و از مشرکان روی برتاب (۹۴) که ما [شر] مسخره کنندگان را از تو دور خواهیم ساخت».

و باز می‌فرماید:

﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢ [الكوثر: ٢].

«پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن».

و می‌فرماید:

﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ ٩٨ وَٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ ٩٩ [الحجر: ٩٨-٩٩].

«پس به حمد پروردگارت تسبیح گوی و از سجده کنندگان باش (۹۸) و پروردگارت را عبادت کن تا آنکه مرگت فرا رسد».

و هرگز به موانع و سنگ‌اندازی‌های دشمنان توجه نکن زیرا خداوند حافظ و یار و یاور تو است:

﴿إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ ٩٥ [الحجر: ٩٥].

«ما [شر] تمسخر کنندگان را از تو برطرف خواهیم کرد».

و می‌فرماید:

﴿فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٣٧ [البقرة: ١٣٧].

«به زودی الله [شر] آنان را از تو کفایت خواهد کرد که او شنوای داناست».

برای چنین کسی انواع عقوبت‌های خداوندی کافی است زیرا هیچ کس رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و دین او را مورد تمسخر قرار نداد مگر آنکه خداوند به شدیدترین وجه او را هلاک ساخت و خوار و ذلیل گرداند:

﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠ [الأنعام: ١٠].

«و پیش از تو پیامبرانی به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ریشخند می‌کردند گریبانگیر ریشخند کنندگان ایشان گردید».

- همچنین تامل در این سخن خداوند متعال است که می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدۡرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ٩٧ [الحجر: ٩٧].

«و قطعا می‌دانیم که سینه‌ات از آنچه می‌گویند تنگ می‌شود».

زیرا رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیز انسانی است که سینه‌اش از شنیدن شرک به خداوند و تمسخر رسالت و دعوت حق تنگ می‌شود و برای دعوت غیرتمند می‌شود و از شنیدن و دیدن گمراهی و شرک و باطل دچار تنگنا می‌شود. این هشداری است که عواطف بشری چیزی است مُقدَّر و ناگزیر اما شایسته نیست که باعث زمین‌گیر شدن انسان شود.

همینطور حماسه و شور نباید از حدود شریعت و مباح و مشروع خارج شود که این نیازمند شجاعت در پذیرش حق و حکمت و اندیشه و حفظ تعادل و رجوع به اهل علم و خردمندان و صاحبان رای و حکمت است. و همینطور دوری از رفتارهایی که به منافع دین و مسلمانان ضربه وارد می‌سازد، و دوری از آن که زور، حاکمِ بر عقل باشد نه عقل، حاکمِ بر زور.

به همان اندازه که اندیشه‌ی انسان از روی عقل و آرامش باشد نتیجه نیز موثر خواهد بود.

ـ از جمله اموری که باید به آن توجه ویژه نمود دوری از رفتارهای غیر منضبط و آشوبگرانه است، به ویژه اگر به این نکته توجه کنیم که دیگران در حال رصد و بررسی رفتارهای ما هستند و بلکه از همین رفتارها و آثار آن برای اهداف تبلیغاتی خود استفاده می‌کنند، زیرا موضع‌گیری‌های ما منعکس کننده‌ی اخلاق ماست و اخلاق ما برگرفته از دین ماست، و آرامش و سکوت ما از روی عزت است نه از روی ضعف و ترس و سستی.

زیرا ما نه می‌پذیریم و نه راضی می‌شویم و نه اجازه می‌دهیم که کسی به مقام پیامبرمان محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ یا دین ما و کتاب پروردگارمان اهانتی روا دارد و همه‌ی این حوادث تنها باعث تمسک بیشتر ما به دینمان و محبت بیشتر ما نسبت به پیامبرمان محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ خواهد شد.

- از دیگر تاملات این است که مفاهیم حق و باطل و مبادی عدل و ظلم و مرزهای صحیح و خطا را در دهه‌های اخیر همین ستم‌هایی شکل داده است که از سوی ابرقدرت‌ها و رژیم اسرائیل صورت می‌گیرد و همینطور اجرا کردن دل بخواه پیمان‌ها و معاهدات بین المللی و تفسیر ظالمانه و تطبیق سودجویانه‌ی این معاهدات و چشم پوشی از رفتارهای طرف ستمگر و حتی طرفداری از ظالم و دفاع از او و معیارهای دوگانه و بلکه چندگانه در رفتار با ظالم و مظلوم است. و همچنین سیاست‌ها و مواضع ستمگرانه و غالب گرداندن منافع محدود و اهانت در حق ملت‌ها و عدم احترام به آنان.

همه‌ی این‌ها باعث ایجاد احساس ستم و در پی آن ایجاد نفرت و کینه می‌شود، کینه از نفاقی سیاسی که هر گاه بخواهند محکوم می‌کنند و هر گاه بخواهند سکوت می‌کنند!

آنانی که سخن از آزادی بیان می‌رانند هرگاه حس کنند به این آزادی نیاز دارند یا منافعشان چنین اقتضا می‌کند هر پیمان و عرفی را زیر پا می‌گذارند، اما از یک سو، انصاف و اعتدالی که دین ما به ما یاد داده است بر این تاکید دارد که در میان دیگران نیز منصفان و خردمندانی هستند، و هستند کسانی که از حق دفاع می‌کنند و در پی حقیقتند و همینطور در میان آنان کسانی هستند که نمی‌دانند یا فریب داده شده‌اند...

حاشا که همه‌ی اینان در یک کفه قرار گیرند، بنابراین شایسته است با هر کس به اقتضای حال او رفتار شود...

ای مسلمانان:

- از دیگر مواضعِ شایسته‌ی تامل، این سخن خداوند عزوجل است که در بیان حال مومنان می‌فرماید:

﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٥ [يونس: ٨٥].

«پروردگارا ما را فتنه‌ای برای گروه ستمگران مگردان».

و در جای دیگر می‌فرماید:

﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ وَٱغۡفِرۡ لَنَا رَبَّنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٥ [الممتحنة: ٥].

«پروردگارا ما را وسیله‌ی فتنه‌ی کسانی که کفر ورزیده‌اند قرار مده و ما را بیامرز پروردگارا! همانا تو باعزت و با حکمتی».

چه شایسته است که برخی از آنان را کسانی بدانیم که با نگاه به اوضاع و احوال مسلمانان دچار فتنه شده‌اند. برای مثال وقتی یکی از آنان نگاهی به مسلمانان و مظاهر ضعف و عقب‌ماندگیِ نمود یافته در زندگیِ آنان بیندازد خواهد گفت: اگر محمد واقعاً پیامبر است و اگر دینش حق است باید پیروان او در بهترین حالت از نظر سیاست و انظباط و رفتار و تدبیر در امور زندگی بودند و باید پیشرفته‌تر از دیگران بودند.

اما با این وضعیت غیر متمدنانه و در اوج ضعف و شکست در همه‌ی عرصه‌های علمی و اداری و اقتصادی و دیگر عرصه‌ها، اهل اسلام باعث فتنه‌ی دیگران شده‌اند...

﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٥ [يونس: ٨٥].

«پروردگارا ما را عامل فتنه‌ای برای گروه ستمگران قرار مده».

آری؛ این زیباست و این حق است که نسبت به کسانی که قصد اهانت به پیامبر و دینمان دارند خشمگین شویم، اما از سوی دیگر آیا این هم از روی حق و عدل است که به خود برنگردیم و از کم‌کاری و تقصیرات خودمان در پایبندی به دینمان و التزام به سنت پیامبرمان محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ و محاسبه‌ی کارها و رفتارهایمان خشمگین نشویم؟! ما در برابر مسئولیت‌هایی که بر عهده داریم و امانت‌داری در انجام کارهایمان کجا قرار داریم؟!

شایسته است با دیدن اهمال و شانه خالی کردنمان از کارهایی که بر عهده‌ی ماست نیز خشمگین شویم، از کسانی که از خودمان هستند و در کارهایشان کم‌کاری و تقصیر دارند. شایسته است بدانیم همانطور که برای مرگ جنگ به راه می‌افتد برای زندگی نیز باید جنگید، و همانطور که شایسته است در راه خداوند بمیریم همانطور شایسته است در راه خداوند و برای خداوند زندگی کنیم.

باید درس گرفت و عبرت آموخت تا آنکه فتنه‌ای برای کافران نشویم. باید ثابت کنیم که ما امت وسط و بهترین امت‌هاییم، امتی که به کتاب پروردگارش ایمان دارد و در راه پیامبرش قدم برمی‌دارد و از همه‌ی اسباب قدرت و عزت و وسائل علم و پیشرفت و فناوری که به سود امت و در راه رستگاری آن است بهره می‌برد. امتی که فرهنگ و عزت و اصالت و هویت خود را حفظ می‌کند و رسالت خود را که رحمتی برای جهانیان است منتشر می‌سازد.

به این نیازمندیم که امتی باشیم تولید کننده و نوآور؛ و آنکه قدرت ندارد آزادی این را نیز ندارد که آموزش و سیاست و جامعه و اقتصاد خود را اصلاح کند.

از جمله فوائدی که می‌تواند در پی این حوادث رخ دهد تلاش بیشتر در راه دعوت و دفاع از پیامبرمان ـ صلی الله علیه وسلم ـ از طریق آشنا ساختن دیگران با وی و نشر سیرت او به بهترین روش و بلیغ‌ترین سخن و آشکار ساختن جنبه‌ی تمدنی دینمان به روش گفتگو و طرد روش‌های غلوآمیز و خشونت و افراط و تفریط است.

آنچه گذشت تأملاتی چند بود درباره‌ی حوادث و رویدادهای اخیر؛ هر چند یقین داریم که مسخره و توهین دشمنان هیچ زیانی را متوجه پیامبرمان محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ نخواهد ساخت زیرا او کسی است که همه ستایش‌ها و مکارم را یکجا دارد، و او خاتم پیامبران است که خداوند به واسطه‌ی او دینش را کامل ساخت و نعمتش را به کمال رساند. تولدش فتح است و بعثتش فجر است و هجرتش پیروزی...

در واقع آنچه باعث تحرک و جنب و جوش این‌ها شده است چیزی نیست جز انتشار این دین و روی آوردن مردم به آن، که این‌ها همه بشارت‌هایی است برای مسلمانان، هنگامی که دشمانان نور اسلام را می‌بینند که تاریکی‌ها جهل و جهالت را شکافته و نیرنگ آنان را از بین می‌برد و به رغم کینه‌ی کینه‌توزان به راه خود ادامه می‌دهد.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:

﴿فَوَرَبِّكَ لَنَسۡ‍َٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٩٢ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٣ فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٩٤ إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ ٩٥ ٱلَّذِينَ يَجۡعَلُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۚ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٩٦ وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدۡرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ٩٧ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ ٩٨ وَٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ ٩٩ [الحجر: ٩٢-٩٩].

«پس سوگند به پروردگارت که از همه‌ی آنان خواهیم پرسید (۹۲) درباره‌ی آنچه انجام می‌دادند (۹۳) پس آنچه را که بدان مامور شده‌ای آشکار کن و از مشرکان روی برتاب (۹۴) که ما [شر] مسخره کنندگان را از تو دور خواهیم ساخت (۹۵) همانان که با الله معبود دیگری قرار می‌دهند پس به زودی خواهند دانست (۹۶) و قطعا می‌دانیم که که سینه‌ی تو از آنچه که می‌گویند تنگ می‌شود (۹۷) پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجده کنندگان باش (۹۸) و پروردگارت را پرستش کن تا آنکه مرگت فرا رسد».

خداوند من و شما را به واسطه‌ی کتاب خود و سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ سودمند سازد. این سخن را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از خداوند متعال از هر گناهی آمرزش می‌خواهم، پس از او آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.