خطبهی دوم:
ای مردم: آنکه تاریخ اوقاف را در گذر قرنها ورق زند به تعجب خواهد افتاد و مساحت وسیع اوقاف اسلامی را به چشم خواهد دید تا جایی که برخی از سرزمینهای اسلامی در آن دوران به جایگاه عظیمی دست یافته بود به طوری که در برخی از سرزمینهای اسلامی مساحت زمینهای کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد دو سوم آن موقوفه است.
اما هم اکنون شخص ناظر خواهد توانست فاصلهی عمیق میان وضعیت حاضر و گذشتهی ما در باب اوقاف به چشم ببیند و خواهد دید که سنت وقف در دوران معاصر، آن حضور گذشتهی خود را ندارد و این برمیگردد به جهل مردم نسبت به ارزش و فضیلت آن و عقب انداختن این کار تا لحظهی مرگ که دیگر وقف ارزش ندارد.
همچنین طمع و بخل نقش بزرگی در غیاب سنت وقف بازی میکند و همچنین بیاعتمادی به امنای اوقاف و مسئولان آن که این عکس العملی است در برابر برخی از رفتارهای نادرست از سوی امنای اوقاف.
تعجب از کسانی است که خداوند آنان را صاحب ثروتهای ملیونی کرده و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر آنها ارزانی داشته است اما با این وجود عملا به فکر وقف نیستند...
چه بسا ثروتمندانی که در این دنیا دارا بوند اما مرگ آنها را غافلگیر کرد تا آنکه پس از مرگ خویش، خود را بینوا یافتند... عمر خود را در جمع مال و ثروت و شمارش آن به سر بردند گو اینکه نقش آنان این است که خزانه دار کسانی باشند که پس از آنان میآیند!
چنین بینوایانی چه میدانند که بیشتر ثروتمندان بیآنکه وقفی کنند از دنیا میروند و آنچه جمع کردهاند میان دیگران توزیع میشود که خوش شانس ترینشان کسی است که فرزندش او را به خیر یاد کند و از سوی او صدقهای بدهد یا ندهد...
برای همین برای شخص ثروتمند بهتر است که وقف را بر وصیت مقدم بدارد آن هم به دو سبب:
- نخست اینکه: وقف در زمان حیات شخص به اجرا درمیآید و او خود میتواند تا وقتی در قید حیات است آن را اداره کند و هرگاه از دنیا رفت نیز وقفش در همان راهی که وقف کرده است خواهد ماند و با وفات وی قطع نخواهد شد به خلاف وصیت که معلوم نیست بعد از مرگش به اجرا در خواهد آمد یا نه.
- دوم آنکه: معمولا اموالی که از ثرومتندان به جا میماند به سبب فراوانی و گستردگی آن و همچنین اختلاف وارثان، سالهای زیادی بدون تقسیم به جا میماند و به این سبب وصیت آن شخص نیز به سبب ارتباط با تقسیم میراث، به مدت زیادی معطل خواهد ماند. اما وقف اینگونه نیست زیرا در زندگی شخص اجرا میشود و ربطی به تقسیم میراث ندارد.
چه بسا مردگانی که سالها و بلکه دهها سال از مرگشان گذشته اما وصیتشان معطل تصفیهی حسابها و انحصار وراثت است به خلاف وقف که شخص واقف در حالی که زنده است آن را احساس میکند و از کار نیک خود لدت میبرد و منت هیچ کسی برای اجرای آن بر گردن شخص واقف نیست و هیچ مانعی هم میان او و اجرای آن وجود ندارد.
همچنین همانگونه که علما گفتهاند شایسته است که شخص واقف در هنگام وقف برای احتیاط شرط کند که بتواند تا هنگامی که زنده است از سود موقوفه استفاده نماید و اگر خواست از آن استفاده کند و اگر خواست از آن استفاده نکند و پس از مرگ وی تمام موقوفه و سود آن برای کار خیر صرف خواهد شد.
و راست گفت رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آنجا که به اصحابش فرمود: «کدام یک از شما مال وارثش برایش محبوبتر از مال خودش است؟» گفتند: ای رسول خدا... هیچ یک از ما نیست مگر آنکه مال خودش را بیشتر دوست دارد. آنگاه رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «پس بدانید که مال شخص آن چیزی است که برای خود پیش فرستاده است و آنچه باقی گذاشته است مال وارثان است» [به روایت امام بخاری در ادب المفرد].
بدانید که مال میآید و میرود و در واقع این مال جز وسیلهای برای مصرف و بخشش و بذل نیست. چنانکه رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «بهترین صدقه آن صدقهای است که از روی بینیازی باشد» [متفق علیه].
و راضی باد خداوند از عمر فاروق... روزی به سوی بقیع رفت و گفت: «سلام بر شما ای اهل قبور... خبر ما این است که زنانتان ازدواج کردند و خانههایتان مسکن دیگران شد و اموالتان تقسیم گردید، پس هاتفی ندا داد که: ای عمربن خطاب... خبر ما هم این است که آنچه پیش فرستادیم آن را یافتیم و آنچه انفاق کردیم سود بردیم و آنچه جای گذاشتیم از دستش دادیم».
و در پایان درود و سلام فرستید بر بهترین انسانها محمد بن عبدالله آن صاحب حوض کوثر و دارای مقام شفاعت که خداوند شما را بدان امر نموده و فرموده است:
﴿... يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦﴾ [الأحزاب: ٥٦].
و رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هرکه بر من یک درود فرستد خداوند بخاطر آن بر وی ده درود خواهد فرستاد».
خداوندا درود و سلام فرست بر بنده و پیامبرت محمد و راضی و خشنود باش از چهار خلیفهی پیامبرت ـ ابوبکر و عمر و عثمان و علی ـ و از دیگر یاران پیامبرت و از تابعین و آنانی که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند و همچنین از ما ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، و شرک و مشرکان را خوار گردان. خداوندا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت و بندگان مومنت را یاری ده.
خداوندا غم غمداران و سختی سختی دیدگان مسلمان را از بین ببر و قرض قرض داران را ادا کن و بیماران ما و دیگر بیماران مسلمان را با رحمت خود شفا ده.
خداوندا ما را در سرزمینهایمان ایمن گردان و مسئولان ما را صالح گردان و مسئولیت ما را در دست کسانی قرار ده که تقوای تو را داشته و در پی رضایت تو باشند.
خداوندا تویی آن الله که معبودی به حق جز تو نیست... تو بینیازی و ما نیازمند... بر ما باران ببار و ما را از نومیدان مگردان... بر ما باران ببار و ما را از نومیدان مگردان... بر ما باران ببار و ما را از نومیدان مگردان... خدایا خیر خود را به سبب شر ما از ما دریغ مدار.
پروردگارا ما را در دنیا و آخرت نیکی عطا کن و از آتش دوزخ دور بدار.
پاک و منزه است پروردگار تو آن پروردگار عزت و بزرگی از آنچه مشرکان به دروغ وصف میکنند و سلام بر پیامبران و الحمدلله رب العالمین.