خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش مخصوص خداوند والا و والامرتبه است، او را ستایش می‌گویم و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله واحد بی‌شریک، او که آنچه در آسمان‌ها و زمین و میان آن دو و زیر خاک است، از آن اوست؛ و گواهی می‌دهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامبر او و امام پیامبران و خاتم آنان و بهترین انسان‌هاست. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد، و بر اهل بیت و یاران او، آن امامان هدایت و آن ستارگان روشنگر، درود و سلام فرست.

اما بعد:

ای بندگان خداوند، تقوای او را پیشه سازید «و از روزی بترسید که در آن به سوی الله باز خواهید گشت، سپس هر کس آنچه را انجام داده است به طور کامل دریافت خواهد داشت و نسبت به آنان ستم نخواهد شد» [البقرة: ٢٨١].

خداوند متعال با فرو فرستادن کتاب عزیز خود بر این امت منت نهاده است، کتابی با ارزش و مبارک که هیچ کژی در آن نیست، کتابی که به سوی آنچه استوارتر است هدایت می‌کند. خداوند به واسطة آن بندگانش را به سوی هر خیری که با آن زندگی پاک را به دست بیاورند، و خوشبختی به درونشان راه یابد و عاقبت نیک را به دست آورند، راهنمایی کرده است. به واسطة این کتاب، قلب‌های مرده زنده شدند و تاریکی‌های راه از بین رفت، چنانکه خداوند متعال در وصف آن فرموده است:

﴿كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩ [ص: ٢٩].

«آن کتابی است مبارک که بر تو نازل نمودیم تا در آیات آن تدبر کنند و تا صاحبان خرد یادآور گردند».

برکت‌های آن حدی ندارد، و پایان نمی‌پذیرد، جز اینکه راه به دست آوردن این برکت، راهی است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آن را به ما نشان داده است. کسی که خداوند او را اسوة ما گردانده تا به او اقتدا کنیم و گام‌های او را در پیش گیریم و به روش او چنگ زنیم:

﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا ٢١ [الأحزاب: ٢١].

«بی‌شک در شخصیت رسول الله برای شما الگوی نیکی است برای هرکه امید الله و روز آخرت را دارد و بسیار الله را یاد می‌کند».

رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ برای امت خود، بهترین روش را برای بهره بردن از قرآن و هدایت یافتن از آن، بیان نموده است. با آن قرآن برکت واقعی خود را نشان داده و راه عمل به قرآن مشخص می‌شود.

رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بیان نموده‌اند که اشتغال مستمر به تلاوت این کتاب از چه برکتی برخوردار است؛ برکتی که صاحب خود را غرق در اجر و حسنات می‌کند و او را به درجات والا ترقی می‌دهد و او را به منازل شریف و باارزشی که خداوند برای حاملان قرآن در نظر گرفته است می‌رساند. چنانکه رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «قرآن را بخوانید، که آن ـ یعنی قرآن ـ در روز قیامت به عنوان شفیعی برای یاران خود می‌آید» [به روایت مسلم در صحیح از حدیث ابو أمامة رضی الله عنه].

و همینطور این سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که می‌فرماید: «در روز قیامت قرآن و اهل قرآن را که در دنیا به آن عمل می‌کردند می‌آورند در حالی که سوره‌ی بقره و آل عمران در جلو آنان قرار دارند و از صاحب خود دفاع می‌کنند» [به روایت مسلم در صحیح از حدیث نواس بن سمعان رضی الله عنه].

و در جایی دیگر می‌فرماید: «خداوند به واسطه‌ی این قرآن گروه‌هایی را بلندمرتبه ساخته و گروه‌هایی را پایین می‌آورد» [به روایت مسلم در صحیح از حدیث عمر بن خطاب رضی الله عنه].

و می‌فرماید: «آنکه قرآن را می‌خواند و در آن ماهر است همراه فرشتگان فرستاده شده‌ی بزرگوار نیک است، و آنکه قرآن را می‌خواند و خواندن آن برایش سخت است دو اجر دارد» [به روایت بخاری و مسلم در صحیح از حدیث عائشه رضی الله عنها].

و می‌فرماید: «در روز قیامت خطاب به صاحب قرآن گفته می‌شود: به ترتیل بخوان و بالا برو چنانکه در دنیا به ترتیل می‌خواندی، زیرا جایگاه تو نزد آخرین آیه‌ای است که می‌خوانی» [به روایت امام احمد در مسند و ترمذی و ابوداوود در سنن از حدیث عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنهما با إسناد صحیح].

اما رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ تنها این را نگفته است، بلکه همچنین برای امت خود بیان کرده است که برکت این کتاب و سود بردن کامل از آن و راه بهره بردن از هدایت آن، برای کسی است که تنها هدف و دلمشغولی خود را خواندن آن قرار ندهد، بلکه به تدبر و فهم معانی آن نیز بپردازد زیرا هدف از خواندن و تلاوت قرآن همین است.

اهل علم تدبر را چنین وصف کرده‌اند که قلب قاری قرآن به تفکر در معنی آنچه می‌خواند بپردازد و معنی هر آیه را بداند و به تامل در امر و نهی آن پرداخته و اعتقاد به پذیرش آن داشته باشد، و اگر از کسانی بوده که پیش از آن در مورد امر و نهی قرآن کوتاهی کرده است آمرزش بخواهد و اگر به آیة رحمت برسد خوشحال شود و از الله رحمت او را بخواهد و چون به آیه عذاب رسد در هراس افتد و به خداوند پناه برد و اگر به آیة تنزیه رسد خداوند را از هر نقصی پاک بداند و او را بزرگ بدارد و چون به آیة دعا رسد متضرعانه از خداوند درخواست کند.

رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سهم والایی از این صفات داشت. حذیفة بن یمان ـ رضی الله عنه ـ می‌گوید: شبی همراه با رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نماز گزاردم. ایشان سورة بقره را آغاز کرد، با خود گفتم نزد صد آیه به رکوع خواهد رفت، اما ادامه داد، با خود گفتم سورة بقره را در ـ هر دو رکعت ـ نمازش خواهد خواند، اما باز ادامه داد، سپس سورة نساء را آغاز کرد و آن را خواند، سپس سورة آل عمران را آغاز کرد و آن را خواند، و به آرامی می‌خواند و اگر به آیه‌ای که در آن تسبیح بود می‌رسید تسبیح می‌گفت و اگر به آیه‌ای که در آن درخواستی بود می‌رسید، درخواست می‌کرد و اگر به آیه‌ای می‌رسید که در آن پناه بردن به خداوند بود، به خداوند پناه می‌برد [به روایت مسلم در صحیح خود].

رسول خدا ـ علیه الصلاة والسلام ـ در تدبر قرآن و کمال تفکر در آن و یاد آوردن معانی آن در قلب، و عظمت پروردگارِ گویندة قرآن، به جایی رسیده بود که یک شب را در نماز تنها به خواندن یک آیه گذراند، چنانکه در حدیثی که امام احمد در مسند خود و نسائی و ابن ماجه در سنن خود و حاکم در مُستَدرَک با سند صحیح از ابوذر غِفاری ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده‌اند آمده است که وی گفت: رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ شبی را تنها با یک آیه نماز گزارد تا آنکه صبح نمود. با آن رکوع می‌کرد و با آن سجده می‌کرد و آن آیه، این سخن خداوند متعال است که می‌فرماید: ﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١١٨ [المائدة: ١١٨]. «اگر آن‌ها را عذاب دهی آن‌ها بندگان تو هستند و اگر آن‌ها را بیامرزی همانا تویی که عزیز و حکیمی».

عجیب نیست که این راه و روش نبوی تاثیر خود را در قلب و عقل سلف صالح ما ـ رضوان الله علیهم ـ به جای گذاشته باشد. مردی از زید بن ثابت ـ رضی الله عنه ـ پرسید: نظرت دربارة خواندن همة قرآن در هفت روز چیست؟ گفت: «خوب است، اما خود من ترجیح می‌دهم که همة آن را در نیم ماه یا بیست روز بخوانم. از من بپرس چرا؟» گفت: چرا؟ فرمود: «تا در آن تدبر کنم و بر معانی آن واقف شوم» [به روایت امام مالک در موطا و عبدالرزاق در مُصَنَّف خود].

روزی نصر بن عِمران به ابن عباس گفت: من سریع قرآن می‌خوانم، و قرائت همة قرآن را در سه روز به پایان می‌رسانم. ابن عباس ـ رضی الله عنه ـ فرمود: «اینکه سورة بقره را در یک شب به پایان برسانم و در آن تدبر کنم و آن را به ترتیل بخوانم برایم دوست‌داشتنی‌تر از آن است که به مانند تو قرآن بخوانم».

مردی به عبدالله بن مسعود گفت: من مُفصَّل ـ یعنی از سورة ق تا پایان قرآن ـ را در یک رکعت خوانده‌ام. ابن مسعود به او گفت: «یعنی همینطور سریع به مانند خواندن شعر؟ همانا اقوامی قرآن را می‌خوانند اما از گلویشان جلوتر نمی‌رود، اما اگر در قلب افتد و در آن راسخ شود آنگاه سودمند است».

و باز ابن مسعود ـ رضی الله عنه ـ می‌فرماید: «قرآن را بخوانید و با آن قلب‌ها را به حرکت در آورید و در کنار عجائب آن توقف کنید و همة فکر و ذکر یکی از شما به پایان رساندن سوره نباشد».

اما بسیاری از مردم در گذر زمان از این راه و روش نبوی و طریقة سلفی روی‌گردان شده‌اند و همة دل‌مشغولیشان ـ به ویژه در ماه رمضان ـ این است که تا می‌توانند با عجلة تمام هر چه بیشتر قرآن را ختم کنند بی‌آنکه به تدبر و فهم معانی آن اهمیت دهند، و این همان چیزی است که ابن جوزی ـ رحمه الله ـ آن را از جملة تبلیس ابلیس دانسته و گفته است: «ابلیس گروهی را با خواندن بسیار قرآن فریب داده است وآنان قرآن را به مانند شعر سریع می‌خوانند بی‌آنکه ترتیل را رعایت کنند و یا در آن فکر کنند و این حالت خوبی نیست، گرچه روایت شده است که برخی از سلف همة قرآن را در یک روز یا در یک رکعت خوانده‌اند اما این به طور نادر از آن‌ها سر زده است، اما اگر کسی به طور مداوم چنین کند ـ گرچه جایز است ـ اما ترتیل و آرام خواندن نزد علما مستحب‌تر است و رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرموده‌اند: «کسی که قرآن را در کمتر از سه روز بخواند آن را نخواهد فهمید» [به روایت ابوداوود و نسائی و ابن جه در سنن خویش با إسناد صحیح]».

و در ادامه می‌گوید: «ابلیس بر گروهی از قاریان نیز تلبیس نموده به طوری که شبانه یک یا دو جزء از قرآن را بر منارة مسجد با صدای بلند می‌خوانند و اینگونه هم مردم را با جلوگیری از خوابشان آزار می‌دهند و هم خود را در معرض ریا قرار می‌دهند. برخی از آنان هم در مسجد به هنگام اذان قرآن می‌خوانند، زیرا در این هنگام مردم در مسجد هستند!

از عجیب‌ترین کارهایی که از برخی آنان دیده‌ام این است که: مردی نماز صبح را برای مردم امامت کرد سپس بعد از نماز سورة فلق و ناس را خواند و سپس دعای ختم قرآن را خواند تا مردم بدانند که قرآن را ختم کرده است! و این راه و رش سلف نیست زیرا آنان عبادات خود را مخفی نگه می‌داشتند. عمل ربیع بن خُثَیم مخفیانه بود تا جایی که گاه بر وی داخل می‌شدند و او قرآن را باز کرده بود اما آن را با لباسش می‌پوشاند و امام احمد بسیار قرآن می‌خواند اما کسی نمی‌دانست کی قرآن را ختم می‌کند».

پس ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و امر خداوند و راه و روش پیامبر وی ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بهترین انگیزه برای شما باشد تا در کتاب خداوند تدبر نمایید، زیرا تدبر است که باعث عمل به قرآن می‌شود که هدف اصلی از قرائت قرآن است چنانکه خداوند متعال ما را به تدبر در قرآن تشویق نموده و فرموده است:

﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢ [النساء: ٨٢].

«آیا (در معانی) قرآن تدبر نمی‌کنند؟ اگر از جانب غیر الله بود بی‌شک در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند».

خداوند متعال من و شما را با راهنمایی کتاب خود و سنت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سود رساند. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و همة مسلمانان از خداوند بزرگ آمرزش می‌خواهم که همانا او آمرزندة مهربان است.