خطبهی دوم:
ستایش تنها از آن الله است، و درود و سلام بر آنکه پیامبری پس از وی نیست. اما بعد:
بندگان خداوند، تقوای او را پیشه سازید و بدانید که مثالهای قرآن برای عبرت و پندآموزی است. ماوَردی ـ رحمه الله ـ میگوید: «از بزرگترین علوم قرآن، علم اَمثال آن است، اما مردم با مشغول شدن به خود مثالها و بیتوجهی به آنچه خداوند از آن برای مثال استفاده کرده است، از این علم غافل شدهاند».
زیرا مثال باعث زیر آمدن سر خصم و قانع کردن معاند میشود زیرا دارای تاثیری است که وصفِ مجرد از آن برخوردار نیست.
و اگر به مثال خداوند در مورد مگس و ادامهی سخن خداوند متعال پس از آن دقت کنیم که میفرماید: «الله را آنگونه که شایستهی اوست قدر ندانستند» به شکاف عمیقی که میان ما و یادآوری عظمت خداوند در همهی امور زندگیمان وجود دارد پی خواهیم برد. پس آیا از نظر قولی و عملی آنچه را خداوند برای آن ما را آفریده است درک میکنیم؟ و آیا فروتنی همهی آفریدگان را در برابر او احساس میکنیم؟
﴿وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡۚ﴾ [الإسراء: ٤٤].
«و هیچ چیز نیست مگر آنکه به ستایش او تسبیح میگوید اما شما تسبیح آنان را درک نمیکنید».
﴿إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا ٩٣﴾ [مريم: ٩٣].
«هر آنکه در آسمانها و زمین است جز بندهوار به نزد رحمان نمیآید».
حتی حیوانات زبانبسته نیز دلیل خلقت خود را درک کردهاند، پس آیا ما نیز به این مهم پی خواهیم برد؟
رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نماز صبح را به جای آورد سپس رو به مردم نمود و فرمود: «در حالی که مردی گاوی را به پیش میبرد سوار آن شد و آن را زد، پس گاو گفت: ما برای این آفریده نشدهایم بلکه برای کشاورزی و درو آفریده شدهایم». مردم گفتند: سبحان الله! گاو حرف میزند! پس رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «من به این ایمان دارم و ابوبکر و عمر نیز به آن ایمان دارند..» [به روایت بخاری و مسلم؛ لفظ روایت از بخاری است].
ببینید این گاو که حیوانی بیزبان است چگونه پی به سبب خلقت خود برده است، آیا بنیآدم نیز به این درک خواهند رسید که برای چه آفریده شدهاند؟ و آیا خداوند را آنگونه که شایستهی آن است قدر دانستهاند؟ چه کسی این گاو را به سخن آورد به جز خداوند عز وجل؟!
﴿وَقَالُواْ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَيۡنَاۖ قَالُوٓاْ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَنطَقَ كُلَّ شَيۡءٖۚ﴾ [فصلت: ٢١].
«و [جهنمیان] به پوستهای خود گفتند: چرا علیه ما گواهی دادید؟ گفتند: الله که همه چیز را به سخن آورده است ما را به سخن آورد».
اگر از این روایت در تعجیب تعجبآورتر روایتی است که امام احمد در مُسنَد خود در داستان یک عرب بادیهنشین روایت کرده است که به نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آمد. ابوسعید خُدری میگوید: «گرگ به گلهای از گوسفندان حمله برد و یکی از آنها را برداشت؛ چوپان در پی گرگ بر آمد و آن گوسفند را از او گرفت. پس آن گرگ بر دم خود نشست و گفت: از خداوند پروا نداری؟ روزیای را که خداوند برای من فرستاده از من میگیری؟! آن عرب بادیهنشین گفت: عجبا! گرگی بر نشیمنگاه خود مینشیند و با من همانند مردم سخن میگوید! گرگ گفت: آیا عجیبتر از آن را به تو نگویم؟ محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در یثرب مردم را از خبر آنچه در گذشته رخ داده است آگاه میکند. راوی میگوید: پس آن چوپان در حالی که گلهی خود را هدایت میکرد به مدینه وارد شد و به نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ آمد.
پاک و منزه است خداوند، و معبودی به حق جز او نیست، و خداوند از همه چیز و همه کس بزرگتر است! گرگی مردم را از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آگاه میکند و به سوی او و دعوتش راهنمایی میکند! یک گرگ خداوند را آنگونه که شایستهی اوست قدر دانسته است، ما کجاییم و حال ما چگونه است؟
امانت بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه شد اما آنان از برداشتن آن ابا کردند زیرا قدر و مقام پروردگار را به خوبی میشناختند و کسی آن را برنداشت جز این انسان ستمگر و جاهل! همه مخلوقات خداوند را آنطور که شایستهی اوست قدر دانستند جز بنیآدم.
خداوند متعال این را در کتاب خود ذکر کرده است که همهی آنچه در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان به او سجده میبرند و نگفت همهی مردم نیز به او سجده میبرند بلکه فرمود: «و بسیاری از مردم...» [الحج: ۱۸].
﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ كَفَّارٞ ٣٤﴾ [إبراهيم: ٣٤].
«همانا انسان ستمپیشهی ناسپاس است».
و راست گفت خداوند ـ و چه کسی از خداوند راستگفتارتر است ـ که:
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٧﴾ [الزمر: ٦٧].
«و الله را آنگونه که باید به بزرگی نشناختهاند و حال آنکه زمین یکسره به قبضهی اوست و آسمانها در هم پیچیده به دست راست اوست. او منزه و برتر از آنچیزی است که با وی شریک میآورند».
ابن مسعود ـ رضی الله عنه ـ روایت میکند که یکی از احبار یهود به نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آمد و گفت: ای محمد! ما شنیدهایم که خداوند آسمانها را بر یک انگشت خود و آب و خاک را بر یک انگشت و دیگر مخلوقات را بر انگشت دیگرش میگزارد و میگوید: «منم پادشاه» پس رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در تصدیق سخن او خندید و این آیه را خواند که:
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ﴾ [الزمر: ٦٧].
پس ای فرزند آدم ببین که تو که هستی؟ آیا از آبی پست آفریده نشدهای؟ آیا تو فقیر نیستی و خداوند بینیاز و ستوده شده است؟ آیا تو ضعیف نیستی و خداوند است که قوی و عزیز است؟ راست گفت رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که فرمود: «اگر دنیا نزد خداوند به اندازه پر پشهای ارزش داشت به هیچ کافری آب برای نوشیدن نمیداد».
ببینید ما در مقابل خداوند چه ناچیزیم و او فرموده است:
﴿مَّا خَلۡقُكُمۡ وَلَا بَعۡثُكُمۡ إِلَّا كَنَفۡسٖ وَٰحِدَةٍۚ﴾ [لقمان: ٢٨].
«آفریدن و مبعوث ساختن شما [برای ما] جز به مانند آفریدن یک تن نیست».
آری، چه آسان است آفرینش برای خداوند، ابودرداء هنگامی که حکومت خسرو را دید که در برابر مسلمانان فرو میریزد گریست. گفتند: چه چیزی باعث شده است در این شرایط گریه کنی؟ گفت: «چقدر بندگان در برابر خداوند هیچ و بیارزشند اگر امر او را ضایع سازند. در حالی که آنان امتی قدرتمند و پیروز بودند امر خداوند را ترک گفتند و اینگونه شدند که میبینی».
پس ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و بدانید که خداوند برای شما صدقهی فطر را بر مرد و زن و آزاد و برده و کودک و پیر فرض ساخته است و رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ آن را پیش از خارج شدن برای نماز عید ادا میکرد و صحابه ـ رضی الله عنهم ـ نیز آن را یک یا دو روز پیش از عید ادا میکردند.
شما نیز این صدقه را با طیب نفس و با پیروی از پیامبرتان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ ادا نمایید تا مورد رحمت خداوند قرار گیرید.
و بر بهترین انسانها و پاکترین آنها محمد بن عبدالله، صاحب حوض و مقام شفاعت درود فرستید که خداوندا شما را به آن امر نموده و فرموده است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦﴾ [الأحزاب: ٥٦].
خداوند بر بنده و پیامبرت محمد درود و سلام و برکت ارزانی دار و از چهار خلیفهی وی ابوبکر و عمر و عثمان و علی و از دیگر صحابهی پیامبرت و از تابعین و کسانی که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند راضی و خشنود باش و همچنین از ما نیز به همراه آنان با عفو و کَرَم خود راضی باش ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، و شرک و مشرکان را خوار گردان. خداوندا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت و بندگان مومنت را یاری ده.
خداوندا غم غمداران و سختیِ سختیدیدگان را از بین ببر و وامِ وامداران را ادا کن و بیماران ما و دیگر بیماران مسلما را به رحمت خود شفا ده، ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا ما را در سرزمینهایمان ایمن گردان و مسئولان و والیان امر ما را صالح گردان و مسئولیتهای ما را بر عهدهی کسانی قرار ده که تقوای تو را پیشه ساخته و در پیِ خشنودی تو باشند ای پروردگار جهانیان.
خداوند مواسم خیر را باعث بُرد و سود و پیروزی ما بگردان و اوقات برکات و نَفَحات را راهی برای رسیدن به رحمت خود قرار ده.
«پروردگارا ما را در دنیا و آخرت نیکی عطا کن و از عذاب آتش دور نگه دار»
[البقرة: ۲۰۱].
پاک و بیعیب است پروردگار ما، پروردگار عزت از آنچه به دروغ وصفش میکنند، و سلام بر پیامبران، و آخرْ سخن اینکه: الحمدلله رب العالمین.