خطبهی اول:
ستایش مخصوص خداوندی است که پاکیها را برای بندههایش حلال گرداند و ناپاکیها و هلاک کنندهها را بر آنها حرام قرار داد، و گواهی میدهم که معبود به حقی نیست جز الله که واحد و بیشریک است و پروردگار زمین و آسمانهاست و گواهی میدهم که پیامبر ما محمد بنده و پیامبر او و برانگیخته شدهای است برای رحمت جهانیان، کاملترین و بهترین درودها و سلامها بر او باد.
اما بعد... ای مسلمانان:
خود و شما را به تقوای الله ـ جَلّ و عَلا ـ سفارش میکنم که آن اساس همهی خوبیهاست.
حرام خوری سببی است برای بدبختی و ناسعادتی... رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هر گوشتی که از مال حرام پرورده شده باشد آتش به آن اولیتر است».
و از جمله حرامخوریهایی که به شدت و با تاکید فراوان از آن نهی به عمل آمده است، جنایت «رشوه خواری» است، گرفتن رشوه و دادن رشوه و واسطه شدن برای آن... پروردگار متعال میفرماید:
﴿وَلَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ وَتُدۡلُواْ بِهَآ إِلَى ٱلۡحُكَّامِ لِتَأۡكُلُواْ فَرِيقٗا مِّنۡ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ بِٱلۡإِثۡمِ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٨٨﴾ [البقرة: ١٨٨].
«و اموال خود را در میان یکدیگر به ناروا مخورید و [به عنوان رشوه قسمتی از] آن را به قاضیان مدهید تا بدینوسیله بخشی از اموال مردم را با گناه بخورید در حالی که میدانید».
و باز خداوند ـ جَلّ و عَلا ـ دربارهی یهودیان چنین میفرماید:
﴿سَمَّٰعُونَ لِلۡكَذِبِ أَكَّٰلُونَ لِلسُّحۡتِۚ﴾ [المائدة: ٤٢].
«بسیار شنوا و پذیرای دروغند و بسیار مال حرام میخورند».
و میفرماید:
﴿وَتَرَىٰ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٦٢﴾ [المائدة: ٦٢].
«بسیاری از آنان را میبینی که در گناه و تجاوز و خوردن حرام از هم سبقت میگیرند چه بد کاری انجام میدادند».
عمر بن خطاب ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «دو باب از حرام است که مردم از آن میخورند: رشوه و درآمد زنان روسپی».
زیرا رشوه عاملی است برای خشم خداوند و جلب عذاب او. در حدیث صحیح آمده که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ رشوه دهنده و رشوه گیرنده را لعنت نمودند.
همچنین طبرانی با سند خوب از پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ چنین روایت کرده است که ایشان فرمودند: «رشوهدهنده و رشوهگیرنده در آتشند».
پس ای مسلمان: تا میتوانی خود را از رشوه دور کن که آن از بزرگترین گناهان و عظیمترین جرمهاست، برای همین اهل علم این گناه را جزو گناهان کبیره دانستهاند زیرا دربارهی آن نصوص صریحی وارد شده است.
امت مسلمان:
رشوه آفتی است دامنگیر و مرضی است خطرناک که به سبب آن مصیبتها و زیانهای جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد میشود. کسی دچار رشوه نگردید مگر آنکه برکت از سلامتی و وقت و روزی و خانواده و عُمرش رخت بر میبندد و کسی به آن آلوده نشد مگر آنکه دعایش نامستجاب میگردد و شخصیتش خرد شده و اخلاقش فاسد گشته و حیا از او سلب میشود...
پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از هوای خود سخن نگفته آنجا که میفرماید: «هر گوشتی که از سُحت بر آمده باشد آتش به آن اولیتر است» گفتند سُحت چیست ای پیامبر خدا؟ فرمود: «رشوه در قضاوت» [گروهی از محققان آن را صحیح دانستهاند].
ای مسلمانان:
رشوه هر مالی است که انسان برای رسیدن به چیزی که حق وی نیست به مسئولی پرداخت نماید، و از زشتترین انواع آن رشوهای است که برای باطل گرداندن حق یا احقاق باطل و یا برای ستم در حق کسی پرداخت شود.
از انواع رشوه این است که کارمند یا مسئول مبلغی از ارباب رجوع بگیرد تا کاری را برای او انجام دهد که در واقع وظیفه و مسئولیت اوست، پس هر کس از مسئولیت و وظیفهای که دارد در جهت سوء استفاده از مردم استفاده ببرد از زبان رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مورد لعنت قرار گرفته است.
هر کس در این جُرم افتاده از خداوند بترسد پیش از آنکه مرگ او را غافلگیر سازد و آنگاه نه مال و نه فرزند برای او سودی نخواهد داشت.
از جمله قوانینی که اسلام وضع نموده این است که هدایایی که کارمندان و کارگزاران دریافت میکنند ناحق است و گرفتن آن جایز نیست. این شامل بالاترین مقام کشور تا نائبان وی و همهی کارمندان دولتی و غیر دولتی است، در هر سطحی که باشند.
از صورتهای رشوه این است که انسان رشوه بدهد تا چیزی را که از آن او نیست صاحب شود حتی اگر آن چیز جزو اموال عمومی باشد، یا آنکه رشوه دهد تا حقی را که بر گردنش هست ندهند و یا برای آنکه در به دست آوردن کار یا موقعیتی بر دیگر مسلمانان مقدم گردد.
برادر و خواهر مسلمان:
رشوه به هر صورتی که باشد حرام است، هر نامی که بر خود گیرد، هدیه یا شیرینی یا هر نام دیگر، زیرا در شریعت اسلام، نام یک چیز حقیقت آن را تغییر نمیدهد زیرا آنچه معتبر است حقایق و معانی است نه الفاظ و مبانی.
بخاری و مسلم از ابی حُمَید ساعدی ـ رضی الله عنه ـ روایت کردهاند که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مردی از قبیلهی أزْد را بر کاری گماشت. هنگامی که آن مرد از ماموریت خود بازگشت و مالهای جمعآوری شده را آورد گفت: این مال شماست و این به من هدیه داده شده است... هنگامی که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از آن اطلاع یافت بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای خداوند چنین فرمود: «کارگزاری را چه شده که وی را میفرستم و میگوید: این برای شما و این به من هدیه داده شده است! در خانهی پدر و مادرش مینشست و منتظر میماند آیا کسی برای او هدیهای میآورد؟ قسم به آنکه جانم در دست اوست؛ کسی از شما چیزی از این اموال را نمیگیرد مگر آنکه در روز قیامت در حالی میآید که آن را بر گردنش حمل میکند..».
و در سنن بیهقی این سخن از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت شده است که فرمود: «هدایای کراگزاران به مانند خیانت در غنیمت است».
اینها قواعدی هستند که هیچ راهی برای تاویل و تفسیر باقی نمیگذارند و تاییدی است بر مبدأ: «از کجا آوردهای؟»
ابن کثیر در تاریخ خود ذکر میکند که هنگامی که مسلمانان در اقلیم ترکستان به پیروزی دست یافتند و غنیمت بسیاری به دست آوردند، به همراه بشارت دهندهای که خبر پیروزی را به عمر میبُرد هدایایی نیز برای عمر بن خطاب ـ رضی الله عنه ـ فرستادند اما عمر از پذیرفتن آن اجتنباب ورزید و دستور داد آنها را فروخته و پول آن را در بیت المال قرار دهند.
همچنین هنگامی که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ عبدالله بن رواحه را به سوی یهود خیبر فرستاد آنها زیورآلات زنان خویش را برای او جمع کردند تا به او رشوه دهند اما عبدالله به آنان گفت: شما را بیش از همهی مخلوقات خداوند بد میدارم اما این باعث نمیشود در حق شما ستم بورزم، رشوهای که به من عرضه نمودید سُحت است و مال حرام، و ما آن را نمیخوریم... پس یهودیان به وی گفتند: با همین عدالت است که آسمانها و زمین برپا است...
در حدیثی که نزد بخاری به صورت مُعَلّق و نزد دیگران به صورت موصول روایت شده آمده است روزی عمربن عبدالعزیز هوای سیب نمود اما نه در خانهاش سیب یافت و نه مالی یافت که با آن سیب بخرد، پس از خانه بیرون رفت ـ در حالی که در آن هنگام خلیفهی مسلمانان بود ـ پس نوجوانانی با ظرفهایی از سیب با وی روبرو شدند [و به وی سیب تعارف کردند] عمر دانهای سیب برداشت و آن را بو کرد و سپس آن را در ظرفش گذاشت و گفت: نیازی به آن ندارم. گفتند: آیا رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و ابوبکر و عمر هدیه نمیپذیرفتند؟ گفت: آری؛ این برای آنها هدیه به حساب میآمد اما برای کارگزاران پس از آنها رشوه به شمار میرود».
امروزه که فساد فراگیر شده و بندگان دینار و درهم زیاد شدهاند چه بسیار نیازمندیم که به شریعت اسلام عمل نموده و به هشدارهای قرآن و سنت تمسک ورزیم.
خداوند برای من و شما در قرآن برکت نهاده و با آیات و بیان آن سود رساند. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی از خداوند آمرزش میخواهم که او بسیار آمرزنده و مهربان است.