خطبهی اول:
حمد و سپاس از آن الله است که وقت را گنجینهای قرار داد برای نزدیکی به خداوند و آن را عاملی گرداند برای طاعات و پیروزی برای آنانی که در راه نیکیها «سبقتجویند» و به سوی وی بازگشتکنندهاند. و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که یکتاست و شریک ندارد، شهادتی که باارزشتر از گنجینههاست. و گواهی میدهم که پیامبر و محبوب و اسوهی ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که والا مقامترین پیامبران و بزرگترین آنان است.
پس ای پروردگار درود و برکت بفرست بر او و بر اهل بیتش که اسوههاییاند در پاکی و بر صحابهاش که در راه حق جهاد نمودند و بر تابعین و کسانی که به نیکی از آنان پیروی نموده و امید درجات عالی بهشت را دارند نیز درود و برکات خود را ارزانی دار و بر آنان سلامی پی در پی و مستدام فرست.
اما بعد؛ ای بندگان خداوند تقوای وی را در پیش گیرید... تقوای وی را با غنیمت شمردن فرصتها و محاسبهی نفس پیش از نزدیکی به خاک و پایان فرصت، در پیش گیرید. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٢٨١﴾ [البقرة: ٢٨١].
«و بترسيد از روزى كه در آن، به سوى الله بازگردانده مىشويد، سپس به هر كسى آنچه به دست آورده، تمام داده شود؛ و آنان مورد ستم قرار نمىگيرند».
شاعر چنین میگوید:
بر تقوای خود همیشه در خوشی و ناخوشی و پنهان و آشکار پایبند باش
که هرکه تقوای رحمن را داشته باشد گشایش و آسانی وی را در بر گرفته و امرش آسان میشود و از سختی هراسی نخواهد داشت
پس ای انسان پارسا! مبارکت باد این پیروزی که تنها تو شایستهی زندگی آسودهای
پس از آنکه پسران و دختران دانش آموز ایام امتحانات را با همتی بلند به سر رساندهاند از خداوند متعال خواهانیم که کوشش آنان را با توفیق و موفقیت، و تلاششان را با سربلندی و پیروزی، و کارهایشان را با خیرو صلاح همراه سازد.
پس از گذشت این روزهاست که تعطیلات تابستانی صورت عیان نموده و با بوی خوش خود فضا را عطرآگین مینماید که استفادهی سودمند از این فرصت امید است و چشمها در انتظار نتیجهی آن است. پس خوش به حال آنکه از این فرصت با طاعت و فعالیت مفید استفاده نموده و خوش به حال آنکه آن را آبستن خیر و صلاح گردانده است.
ای عزیزان: در این مدت زمان مبارک شایسته است که از وقتها مرده استفاده شده و از فرصتهای مناسب آن بهرهوری درست شود بویژه آنکه موسم تابستان با گرمای طاقت فرسای خود آمده است...
و باید این را در نظر داشت که وقت محور زندگی و اساس و سرمایهی آن است وبلکه میتوان گفت که وقت، یا دوستی است صمیمی و یا دشمنی سرسخت. و «وقت کشی» یکی از نشانههای بدبختی است. در ارزش وقت همین کافی است که خداوند متعال به آن و به بخشهایی از آن به مانند عصر و فجر و شب و روز و ضحی (ضحا) سوگند یاد نموده است.
پروردگار بزرگ چنین فرموده است:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ خِلۡفَةٗ لِّمَنۡ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوۡ أَرَادَ شُكُورٗا ٦٢﴾
[الفرقان: ٦٢].
«و اوست كسى كه براى هركس كه بخواهد عبرت گيرد يا بخواهد سپاسگزارى نمايد شب و روز را جانشين يكديگر گردانيد».
و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «دو نعمت است که بسیاری از مردم در آن زیان میکنند: سلامتی و فراغت» [به روایت امام بخاری].
و چه زیبا میسراید ابن هبیره آنجا که میگوید:
وقتگرانبهاترینچیزیاستکهبایددرحفظآنبکوشی
امامیبینمکهآسانترینچیزیاستکهازدستشمیدهی!
آری بندگان خداوند! فراغت نعمتی است بزرگ که قدرش را نمیداند جز آنکه از دستش داده باشد و چه عجیب است از عاقل که وقت گرانبهای خود را با بطالت هدر داده و زمان ارزشمند را به بیهودگی از دست دهد و این همان کسی است که فرصتش فوت شده و در نهایت گرفتار غصهها و غم و ناخوشی میگردد.
پس ای کسی که در اوج فراغتی... آیا کسی نیست که نسبت به اوقات و ساعات خود بخیل باشد؟ آیا کسی نیست که بر از دست رفتن ماهها و سالهایش عبرت گیرد؟ آیا کسی نیست که در اثر گذشت روزها و لحظههایش پند گیرد؟
شاعر میگوید:
سپس همهی آن سالها ومردمش رفتند
گواینکههمهاشخواببودوهمهیمردمشرویا
امام ابن جوزی رحمه الله میگوید:
«شایسته است که انسان شرف زمان و قدر وقت خود را بداند و هیچ لحظهای از آن را جز برای قربت الهی از دست ندهد و در راه آن بهترین و باز هم بهترین سخنها و کردارها را تقدیم نماید و خوشبخت کسی است که زمانی را که آخرش ابتلاست و بیماری قدر داند و از عمری که ممکن است پایانش نزدیک باشد سود برد و چه زیبا گفته است شاعر که:
دیروز با آنکه به همین نزدیکی رفته است
همهیاهلزمینازبازگرداندنآنعاجزند
وگذشتهرروزازروزهایدنیاگرچهمارابشگفتآورد
در واقع کم شدن از عمر است
برادران و خواهران ایمانی: با تغییر رویهی زندگی معاصر و بازتر شدن مجال مردم در روشهای استراحت و تفریح، امروزه فقه تفریح و سرگرمی و اصولمند نمودن فرهنگ تفریح و همینگونه بهره بردن از اوقات فراغت نیازی ضروری و حیاتی برای این عصر است که بر دوش مردمان خود با مسئولیتهایی بس بزرگ سنگینی میکند تا آنجا که استمرار تلاش و کار باعث به وجود آمدن دلزدگی و خستگی و تنفر میشود و اینجاست که همتها سست شده و انسان همراه دردها و خستگیها میگردد.
در این حالت است که تفریح و سفر و سرگرمی باعث تجدید نشاط و ادامهی مسیر کار و تلاش میشود.
پس ای عزیزان: شریعت اسلام که براساس جلب منافع و دور نمودن مفاسد و براساس رفع سختی و مراعات آسانگیری و دوری از تشدد و سختگیری بنا شده است هرگر فطرت پاک و سالم را از تفریح محروم نگردانده و آرزوهای نفس و رغبتهای پاک آن را زیر پا نمینهد.
خداوند متعال دربارهی تفریحی که برادران یوسف از آن سخن گفتند چنین میگوید:
﴿أَرۡسِلۡهُ مَعَنَا غَدٗا يَرۡتَعۡ وَيَلۡعَبۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ١٢﴾ [يوسف: ١٢].
«فردا او را با ما بفرست تا بگردد و بازى كند».
اهل علم میگویند: «منظور از این تفریح همان رفع خستگی و از بین بردن دلزدگی است که این در همهی شریعتها تا آنجا که تبدیل به عادتی همیشگی نشود مباح است»
ابن جماعه ـ رحمه الله ـ میگوید: «اشکال ندارد که انسان اگر از خسته شدن ترسید تفریح و رفع خستگی کند»
شیخ الاسلام ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ میگوید: «هرکه به تفریح مباح زیبا به هدف کمک گرفتن برای انجام کارهای خیر روی آورد در واقع این از اعمال صالح است»
ای مسلمانان: نبودن اصلگذاری شرعی برای فقه تفریح و اهداف آن به همراه نبودن اصل استفاده بردن از اوقات فراغت و تعطیلات، امتها و جوامع را به پرتگاه تنبلی و انحراف میکشاند که بطور قطع در چنین حالتی بسیاری از استعدادها و مهارتها که شایسته بهرهبرداری و استفادهبری بودند بیکار و بیاستفاده خواهند ماند. زیرا منهج تفریح اسلامی از اوقات فراغت و تعطیلات با امید و خوشبینی استقبال کرده و سرگردانی و و تنبلی را برای مردم بد میداند زیرا سستی روحی و فکری و خستگی درونی و فطری باعث میشود انسان بد اندیش و بیتدبیر شده و جز بسوی تفریح منفی بیارزش مبتذل که انسان را به باتلاق پستی و تاریکی بیبند وباری و فروپاشی و شهوات میکشاند، رهنمون نگردد و چون آنانی شود که دنیای خود را به آخرت فروخته و توشهی روزهایشان را به اوقات روزشان.
پس ای گرامیان... آیا نیاز نیست که تاریخ را با چشمانی تیزبین و بصیرتی روشنگر بررسی نمایید؟ چه آنکه حقیقت دارای نوری است که از ورای پردهها میتابد هر چند که تاریکیها کشنده و ضخیم باشند و هیچ قومی نیست که به سلک راحتطلبی و تنبلی در آمده مگر آنکه خورشید ارزشها در درونشان ضعیف گشته و بدیها و ناشایستگیها در آنان شعلهور شده است و سپس طعمهی سقوط و انحطاط گردیدهاند.
شاعر میگوید:
در جستجوی امور بزرگ و باارزش تلاش نما و نگو که بزرگیها و بلندمرتبگی روزی برخی هاست
و از اینکه در راه رسیدن به آن هدف با ارزش دچار تقصیر و ضعف شوی ابا داشته باش
همانا تفریح پاک و به هدف جلب خیر و دفع بدیها و محکم سازی روابط میان افراد و محیطها و روابط میان ملتها و گروهها که بر اساسی از محبت و عاطفهی دوجانبه و یگانگی بوده و با انواع وسائل و روشهای مباح صورت گیرد در واقع علامتی است بر ترقی جامعه و پایبند بودن آن به ارزشها و مبادی... چرا که نه؟! در حالی که عاقبت و فرجام چنین تفریحی چیزی نیست جز احساس شادی و خوشحالی و انس یافتن به خشنودی و رضایت پروردگار؟!
ای امت مسلمان: و برای همین اصل اسلامی در تفریح است که اسلام سفرهای هدفمند و سیر و سیاحت وسیع و گسترده و طی نمودن این زمین گسترده و صحراها و دریاها و دشتهای آن را پسندیده دانسته است.
امام شافعی رحمه الله میفرماید:
سفر کن که در عوض آنانی که ترکشان میکنی دوستان دیگری خواهی یافت / و سختی بکش که لذت زندگی در همین سختی کشیدن است
پس «نه» برای سفر لهو و بیهودگی و فخر فروشی و بیکارگی و گناه و زیر پا نهادن ارزشها و اخلاق و مبادی! که چه بسا مسافرانی که در سفر پرده از درون ناپاک خویش کنار زده و بدیها را آشکار نمودهاند!
و در مقابل «آری» برای سفر تفکر در ملکوت خداوند و پند و عبرت گرفتن از احوال ملتها که چگونه از شکوفایی به سقوط رسیدند و «آری» به درس گرفتن از اخبار گذشتگان. که روح و عقل هرگز شکوفایی خود را از یکجا نشینی و تنبلی برنمیگیرند و بلکه باید در این راه در افقهای وسیع معرفت و عصرهای گوناگون و مختلف سیر نمایند و سیرت بهترین انسانها محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ شاهدی است بر این مدعا. خداوند متعال چنین میفرماید:
﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا ٢١﴾ [الأحزاب: ٢١].
«قطعا براى شما در رسول الله سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به الله و روز بازپسين اميد دارد و الله را فراوان ياد مىكند».
اوقات زندگی پیامبر ما صلی الله علیه وآله وسلم بهترین مثال است برای پیروزی، و تفریح وی بهترین الگو است در میانهروی و اعتدال و بلندمرتبگی و کمال، که او ـ صلی الله علیه وسلم ـ از یک سو در کمال جدیت و لطف و از سوی دیگر در اوج انس و الفت و عطوفت قرار داشت.
پس ای بندگان خداوند تقوای وی را پیشه سازید و به هدایت پیامبرتان چنگ زنید و سنت وی را در پیش گیرید تا آنکه به پیروزی و غنیمت و نعیم دنیا و آخرت دست یابید:
﴿قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُمۡ سُنَنٞ فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ١٣٧ هَٰذَا بَيَانٞ لِّلنَّاسِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ ١٣٨﴾ [آل عمران: ١٣٧-١٣٨].
«قطعا پيش از شما سنتهايى سپرى شده است پس در زمين بگرديد و بنگريد كه فرجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است (١٣٧) اين [قرآن] براى مردم بيانى و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است».
خداوند متعال من و شما را با دو وحی خویش ـ قرآن و سنت ـ خیر و برکت عطا فرماید و با هدایت آن بهترین پیامبران سود رساند. این را بدون آنکه نیرو و قدرتی از خود داشته باشم گفته و برای خود و شما و همهی مسلمانان از خداوند بزرگ برای هر گناه و معصیتی مغفرت میخواهم پس از او آمرزش بخواهید که او بس غفور و بس رحیم است.