خطبهی اول:
ستایش از آن الله است، او را سپاس گفته و از او یاری جسته و آمرزش میخواهیم و از بدیهای نفس خود و کارهای ناشایستمان به او پناه میبریم، الله هرکه راه هدایت کند او گمراهگری نخواهد داشت و هرکه را گمراه سازد او هدایتگری نخواهد یافت، و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است و از شبیه و همتا و همانند، پاک و مبرا است.
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١﴾ [الشورى: ١١].
«هیچ چیز به مانند او نیست و او شنوا و بیناست».
اما بعد: راستترین سخن، کلام خداوند است و بهترین راه و روش، راه و روش محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ است و بدترین امور، امور نو ساخته در دین است، و هر نوآوری در دین بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است.
بدانید که بهترین توصیهها توصیة به تقوای خداوند بزرگ است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾ [آلعمران: ١٠٢].
«ای کسانی که ایمان آوریدهاید آنگونه که شایستهی الله است پروای او را داشته باشید و نمیرید مگر در حالی که مسلمانید».
هر که تقوای الله را پیشة خود سازد، خداوند او را به دوستی خود بر خواهد گزید. خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨﴾ [النحل: ١٢٨].
«همانا الله با کسانی است که تقوای او را پیشه ساختهاند و کسانی که اهل نیکیاند».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ ٤﴾ [التوبة: ٤].
«همانا الله متقیان را دوست دارد».
اگر بندهای همراهی خداوند را به دست آورد سختیها در مقابلش آسان خواهد شد و ترس و هراسش به امنیت بدل خواهد شد، زیرا با خداوند همة سختیها آسان و هر دوری نزدیک است، و با خداوند است که غمها و دلمشغولیها از بین میروند. آنجا که خداوند یار انسان است نه غمی خواهد بود و نه غصهای، اگر خداوند همراه تو باشد دیگر از که میترسی؟ و اگر او علیه تو باشد دیگر به که امید داری؟!
ای مسلمانان:
تمدن انسانی با اکتشافات و اختراعات و نوآوریهای خود، غالبا آخر آن بهتر از اول آن است، به خلاف دین و اعتقاد، زیرا در مورد ادیان، نخستین پیروان هر دین صحیحی از پیروان بعدی آن بهترند و سلف آنان بهتر از خلفند، زیرا تمدن ـ به خلاف ادیان ـ در آغاز همانند کودکی سینه خیز و چهار دست و پا به حرکت میافتد و کم کم پا میگیرد در حالی که ادیان به طور کامل و ایستاده به دنیا میآیند. تمدن تراکم علم و معرفت بشر است که کم کم کامل میشود اما دین وحیی است از سوی خداوند و هدایتی است محکم و بینقص.
تفاوت میان نخستین پیروان هر دین صحیح با متاخران، مانند تفاوت میان آبی است زلال که از چشمه میجوشد و همان آب که مسافتی طولانی را پیموده و با خاک و خار و خاشاک در تماس بوده است.
بر این اساس، بهترین یهودیان پیامبران و نخستین احبار آنهایند و بهترین نصارا: عیسی بن مریم و حواریان اویند و بهترین مسلمانان: محمد بن عبدالله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و صحابة اویند و سپس کسانی که به ترتیب پس از آنان بیایند.
هر چه یک نسل یا یک قرن از مردمان بروند، به همراه آنان قسمتی از علم و فضیلت از میان امت خواهد رفت، چنانکه رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هر کدام از شما که پس از من بماند اختلاف بسیاری خواهد دید، پس بر شما باد سنت من و سنت خلفای راشدین هدایت یافتهی پس از من، به آن چنگ بزنید و با بن دندان آن را بگیرید و از امور نوساخته در دین دوری گزینید که هر نوساختهای بدعت است و هر بدعتی گمراهی است».
هرگاه خواستی دوری یا نزدیکی اهل یک دین به دینشان را مورد سنجش قرار دهی، به دوری یا نزدیکی آنان از سلف و پیشینیانشان نظر بینداز که هر چه به آنها نزدیکتر باشند هدایت یافتهترند و هر چه دورتر باشند به گمراهی نزدیکتر، اما اگر خلف یک امت سلف خود را نفرین کنند، دیگر خیری در آنان نیست...
امام احمد بن حنبل ـ رحمه الله ـ میفرماید: «اگر کسی را دیدی که یکی از صحابه را به بدی یاد میکند او را در دینش متهم ساز».
برای همین است که نوشتههای ائمه آکنده از تشویق به تمسک به دلائل سلف در هنگام پیروی از کتاب و سنت است زیرا این ضامن امنیت از انحراف و گمراهی است.
ای مسلمانان:
سخن گفتن از منهج حق در زمانهای که سرچشمههای عقیدتی رو به فزونی است بیشتر مورد تاکید است، زمانهای که در آن علما و دلسوزان اندکند و شبههها بسیار، و حق حتی بر اهل آن نیز مورد تلبیس قرار گرفته و دعوتگران باطل و دشمنان هدایت و مدعیان علم میان آنان و حق فاصله انداختهاند.
هنگامی که دشمن پی به این حقیقت بُرد سعی نمود خلف این امت را از سلف آن جدا کند و قلب متاخران را نسبت به پیشینیان آکنده از کینه کند و سیرت و تاریخ آنان را تخریب نماید.
بندگان خداوند:
امتها معمولا از جهل و نادانی فرزندان خود ضربه میخورند، بسیاری از جاهلان امت که نسبت به نیت آنها حسن ظن داریم با اشتباهات خود پروژة دشمنان این امت را کامل کردند. آنان خود را به سلف صالح نسبت دادند و به نام آنان در آمدند؛ خود را سلفی نامیدند و گروهها و تشکیلاتی به وجود آوردند و نام زیبای سلف صالح را دزدیدند و به این نام مرتکب انحرافات شدند و درگیری و نزاع به وجود آوردند.
دشمن آنان نیز فرصت را از دست نداد و مزدوران خود را سوار بر این موج کرد تا فاصلة مردم را با سلف صالح گسترش دهند. آنان خود را نمایندة سلف صالح جا زدند و اینگونه بود که اشتباه آنان، به اشتباه، نیکی سلف فرض شد و غلو و تندروی آنان به جای میانهروی سلف قرار گرفت و کار به جایی رسید که امروزه به نام مبارزه با سلفیت با اسلام به مبارزه بر میخیزند و رسانهها، تندروها و تروریستها را سلفی مینامند و بازگشت به دین را «سلفیت تندرو» مینامند تا دینداری را زشت و منفور نشان دهند. سلفیت تبدیل به فحش و جنایتی شد که صاحب آن مورد پیگرد قرار میگیرد و سلفیان واقعی از آن تبری میجویند.
﴿وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٢٦﴾ [الفتح: ٢٦].
«در حالی که آنان نسبت به آن شایستهتر و اهل آن بودند و الله به هر چیزی داناست».
سلف شما محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و صحابة او و بهترین قرنهای این امتند. در کدام کتاب خواندهاید که آنان مسلمانان را میکشتند یا به غیر مسلمانانی که امان دارند خیانت میکردند و یا فتنه را در میان مسلمانان برمیانگیختند؟
سلف شما بر جمع کلمه و یکپارچگی صف و پاکسازی دین از تحریف غالیان و اهل باطل و تاویل جاهلان حریص بودند. سلف شما هدایت یافتهتر از دیگران بودند و در پیروی از کتاب و سنت ثابتقدمتر و نسبت به وحی آگاهتر، آنان مسلمانان واقعی بودند.
انتساب به سلف نه ادعایی است که یک شخص یا یک گروه کند و یا یک حزب و سازمان. سلفی بودن یعنی طاعت و پیروی، یعنی وحدت و یکپارچگی و دور انداختن تفرقه، یعنی: وحدت.
منهج سلف صالح همان اسلام نخستین است که ابوبکر و عمر و عثمان و علی آن را شناختند. همان راه و روشی است که خالد و سعد برای آن جنگیدند و حمزه و مُصعب برای آن به شهادت رسیدند. همان جادهای است که ابن مسعود و ابن عباس آن را پیمودند، آن راهی است که حسن بَصْری و و نَخَعی و شَعبی آن را ترسیم کردند. همان مسیری است که ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمد طی کردند. راه بخاری و مسلم و ابوداوود و ترمذی... آنان و بسیاری دیگر که همین راه را پیمودند که سیرت و زندگینامهشان باقی است و جای پایشان مشخص و کتابهایشان موجود.
خوشبخت کسی است که به آنچه سلف بر آن بودند پایبند بماند و از بدعتها و اشتباهاتی که خلف مرتکب شدند دوری گزیند. چه آسان است پیروی و هدایت اگر انسان از دعوتگران گمراهی در امان بماند.
خداوند متعال بر این حقیقت گواهی داده و فرموده است:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠﴾ [التوبة: ١٠٠].
«و پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی نمودند، الله از آنان راضی گشت و آنان از او راضی شدند و برای آنان بهشتهایی آماده نموده است که از زیر آنها رودهایی جاری است که تا ابد در آن جاودانه میمانند و آن است پیروزی بزرگ».
عِمران بن حُصَین ـ رضی الله عنه ـ از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نقل میکند که فرمودند: «بهترین مردم قرن منند، سپس کسانی که پس از آنان میآیند، سپس کسانی که پس از آنان میآیند» [به روایت بخاری و مسلم].
ای مسلمانان:
منهج و روش سلف صالح، همان راه و روشی است که این دین بزرگ را با همهی شمول و صفا و خلوص آن در بر میگیرد چنانکه مسلمانان را با ایجاد وحدت و یکپارچگی یکجا میگرداند. نام سلف صالح اسلام را به طور کامل در بر میگیرد چنانکه مسلمانان ثابتقدم را که بر همان اسلام پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و یاران او هستند به نظم میآورد، زیرا این شریعت خداوند و عقیدة حق است و هیچ گروه و شخصی حق ندارد آن را کوچک شمارد.
این قرآن است که حدود این منهج را ترسیم نموده و این سنت پیامبر خاتم است که ویژگیهای آن را مشخص میسازد. راه و روش سلف باعث در امان ماندن از هر گونه اختلاف است. با این منهج است که نوآوریها شناخته و دور انداخته میشوند و مدعیان دروغین علم رسوا میشوند و عاملان اختلاف و دشمنان وحدت از مخلصان و هدایتیافتگان متمایز میگردند.
اهمیت منهج سلف صالح در این است که این منهج نخستین تطبیق عملی اسلام زیر نظر رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به شمار میرود. پس از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ تابعین همین راه و روش را زیر نظر صحابة پیامبر به اجرای عملی گذاشتند و همینطور پیروان تابعین... کیست که میتواند این منهج را زیر سوال برد یا ادعا کند که حق، خلاف آن است.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩﴾ [النساء: ٥٩].
خداوند برای من و شما به واسطة قرآن و سنت برکت قرار دهد و با آیات کتاب و حکمت سود رسانَد. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما از خداوند آمرزش میخواهم.