خطبهی اول:
ستایش از آن الله است، پروردگارا تو را ستایش گفته و از تو یاری میجوییم و به سوی تو بازمیگردیم و تو را با همهی نیکیها میستاییم، ثنایی بسیار و پی در پی...
و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنها و بیشریک است، گواهی اقرار کنندهی به پروردگاری و خداوندی و توحید او، و بزرگداشت جلال او، و گواهی میدهم که پیامبر و سرور ما محمد، بندهی الله و پیامبر اوست، او که پاکترین دعوتکنندهی بسوی توحید از نظر اعتقاد و عمل است، درود خداوند بر او و بر اهل بیت پاک او که حقیاب بودند و صحابهی وی که برای کلمهی توحید هر چه داشتند فدا کردند و بر تابعین و کسانی که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند...
اما بعد، ای بندگان خداوند؛ اگر در پی برادری و وحدت کلمه هستید، اگر تمکین و عزت میخواهید و اگر ثواب خداوند و بهشت را آرزو دارید پس تقوای الله را در گفتار و کردار پیشه سازید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾ [آلعمران: ١٠٢].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الله را آنگونه که شایسته است پاس دارید و نمیرید مگر در حالی که مسلمانید».
ای مسلمانان، در این زمانهی آکنده از تغییرات فکری و چالشهای سیاسی و اجتماعی و موثرات فرهنگی و اطلاعاتی، و در حالی که در آغاز سال مبارک هجری جدید قرار داریم، نمیتوان به آینده نگاه انداخت و نمیتوان آفاق آن را ترسیم نمود مگر در روشنای نعمتی آشکار و پرفضیلت که عظیمترین کلمه در همهی این وجود است، جلیلترین کلمهای که بر زبانها جاری شده است و پاکترین سخنی که گوشها شنیدهاند؛
این کلمه آن نعمت بزرگ الهی و منت هدیه دادهشده از سوی اوست، بزرگترین نعمتی که خداوند با آن بر هر کدام از بندگانش که بخواهد منت مینهد که کلمهی توحید، «لا إله إلا الله» است:
﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ [محمد: ١٩].
«پس بدان که معبودی [به حق] جز الله نیست».
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥﴾ [الأنبياء: ٢٥].
«و پس از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آنکه به سوی او چنین وحی میکردیم که مبعودی [به حق] جز من نیست پس مرا عبادت کنید».
گرچه این مساله ـ یعنی کلمهی توحید ـ مورد اتفاق و اقرار همهی اهل قبله است و توسط آنان نگاشته شده و در قلب آنان حک شده است، اما گروههایی از فرزندان اسلام تنها به قلب خود به آن راضی شده و به نام آن اکتفا جسته و به وصف آن قانع شدهاند اما از مضمون و محتوای آن غفلت کردهاند و در نتیجه نسبت به آن بیحس شده و قلبشان دچار خشکی شده است.
برای همین کسی که از این شرف بزرگ محروم شده است هرچه در این دنیا به مراتب بالا دست یابد و به هر درجهای از جاه و مال و جمال و زیرکی دست یابد در روز قیامت چنین آرزو خواهد کرد که: «ای کاش خاک میبودم» [النبأ: ٤٠].
نعمت «لا إله إلا الله» را نمیتوان قیمت نهاد؛ در حدیث صحیح از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت شده است که فرمود: «موسی ـ علیه السلام ـ گفت: پروردگارا مرا چیزی بیاموز که با آن تو را یاد کنم و فرا بخوانم. خداوند فرمود: ای موسی! بگو: لا إله إلا الله. موسی گفت: پروردگارا! همهی بندگانت این را میگویند. خداوند فرمود: ای موسی! اگر همهی آسمانها و زمین و اهل آن جز من، و هفت زمین در یک کفه قرار گیرند، و لا إله إلا الله در یک کفه قرار گیرد بر آنها سنگینی میکند» [به روایت حاکم و ابن حبان. ابن حبان آن را صحیح دانسته است].
اگر مسلمانان بر مقتضای کلمهی اخلاص و احکام آن، و مضامین بدیع توقف میکردند، هرگز نه ظلمی میدیدیم و نه سرکشان بر بیگناهان تجاوز میکردند و نه دشمنان اینگونه عزت و شرف ما را میدریدند.
برادران و خواهران ایمانی:
این دین ارزشمند همان نعمت بزرگ و منت عظیم است که مومن به واسطهی آن از اهل دیگر امتها متمایز میشوند، هر چند آنان نیز با وی در نعمت وجود و عقل و روزی و دیگر نعمتها شریکند اما تنها مسلمان است که از نعمت اسلام، از نعمت «لا إله إلا الله» برخوردار است که شایسته است برای این نعمت، برای شکر خداوند متعال پیشانی بر خاک نهیم.
هر که از نعمت این زندگی برخوردار نباشد در حقیقت مرده است:
﴿أَوَ مَن كَانَ مَيۡتٗا فَأَحۡيَيۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا يَمۡشِي بِهِۦ فِي ٱلنَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُۥ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ لَيۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ﴾ [الأنعام: ١٢٢].
«آیا کسی که مرده بود پس او را زنده گرداندیم و برای او نوری قراردادیم که با آن در میان مردم راه برود همانند کسی است که در تاریکیها است و از آن بیرونآمدنی نیست».
و هرکه با آن انس نمیگیرد تنها و بیکس واقعی است:
﴿أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٢٢﴾ [الزمر: ٢٢].
«پس آیا کسی که الله سینهی او را برای پذیرش اسلام گشاده ساخته است و از نوری از جانب پروردگارش برخوردار است [همانند تاریکدلان است؟] پس وای بر کسانی که از سنگدلی یاد خداوند نمیکنند؛ آنان در گمراهی آشکاری هستند».
آیا خداوند متعال نیست که ما را آفرید و نیکو خلق نمود؟ مگر این است که با فضل و احسان اوست که هستیم و زندهایم؟ و مگر هرگاه او را فرا خواندیم ما را استجابت نکرد؟ و آیا او نبود که ما را از هر سختی و تنگنایی نجات داد؟
﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢﴾ [النمل: ٦٢].
«یا کیست آنکه درمانده را آنگاه که فرایش خواند استجابت نموده و گرفتاری را برطرف میساز و شما را جانشینان در زمین قرار میدهد؟ آیا معبودی به همراه الله است؟ چه کم یادآور میشوید».
پس ای عزیزان سختیدیدهی غمزده! هر جایی که هستید به دعا پناه ببرید و در برابر پروردگار زمین و آسمان به استغاثه بپردازید تا شما را از شر هر ستمگر و مستبدی نجات دهد.
از جمله والاترین معانی و مبادی این دین و بلکه زیباترین حقائق و ظرائف آن که جوهرهی و لُبّ آن به شمار میرود، اظهار شکستگی و فقر و نیاز در برابر خداوند یگانهی قهار است.
ای امت عقیده:
تنها کسانی کلمهی توحید را فراچنگ میآورند که درپی آن هستند، و کسانی از یافتن آن ناتوانند که به جستجوی آن برنمیآیند و سلسلهی توحید را با شرکیات و خرافات و سیل اعتقادات گوناگون آلوده میسازند، زیرا کلمهی توحید تنها سختی نیست که بر زبان جاری میشود گرچه تنها به زبان آوردن آن جان و مال انسان را محترم میسازد بلکه این کلمه به مثابهی خون برای بدان، و هوا برای جانداران و آب برای گیاهان که اگر در درون صاحب خود جای گرفت بیدرنگ فریاد برخواهد آورد که تنها معبودی شایستهی عبادت اللهِ واحد بینیاز است...
اینگونه همهی سخنان و کردارها و رفت و آمدهای او همه برای الله پروردگار جهانیان خواهد شد، او که شریکی ندارد:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾ [الأنعام: ١٦٢-١٦٣].
«بگو همانا نماز و عبادات من و زندگی و مرگ من برای الله، پروردگار جهانیان است (١٦٢) او هیچ شریکی ندارد و به این امر شدهام و من نخستین مسلمانانم».
و اینکه الله متعال در پروردگاری و الوهیت و در نامها و صفات و در طاعت و فرمانبرداری از شریعت وی یگانه و بیشریک است، و این روح بندگی در کاملترین بندگان خداوند و محبوبترین آنان نزد او و گرامیترینشان، یعنی پیامبران او تجسید یافته بود.
پیامبر و محبوب و اسوهی ما محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در روز بدر رو به قبله نمود و سپس دست به سوی آسمان دراز کرد و چنین پروردگارش را به فریاد خواند که: «خداوندا آنچه را به من وعده دادی انجام ده، خداوندا آنچه را به من وعده نمودی انجام ده، خداوندا اگر این گروه از اهل اسلام را هلاک کنی در زمین پرستیده نخواهی شد».
و همچنان پروردگارش را فرا میخواند تا آنکه ابوبکر آمد و او را از پشت سر در آغوش گرفت و گفت: «ای پیامبر خدا! دعا و در خواست از پروردگارت کافی است که او آنچه را به تو وعده داده است به انجام خواهد رساند...
﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ ٩﴾ [الأنفال: ٩].
«[به یاد آورید] آنگاه را که پروردگار خود را به فریاد میخواندید پس چنین شما را استجابت نمود که من شما را با هزار فرشتهی پیاپی یاری خواهم داد».
ای جمع دوستداران:
آنکه در این حدیث به خوبی تامل کند در آن تصویری زنده از خشوع و فروتنی و تضرع و فقر و نیاز و پناهآوردن به سوی خداوند واحد یگانه را از بهترین بندهی او که درود و سلام خداوند بر وی باد، خواهد یافت.
در سایهی تضرع و دعای خاشعانهی در عروجگاه توحید خالص در برابر خداوند متعال از سوی همهی پیامبران خدا، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و ایوب و یونس و زکریا و محمد ـ درود و سلام خداوند بر آنان باد ـ است که اثر عقیده و محقق گردیدن خیر دنیا و آخرت، نمود مییابد.
امت توحید و سنت:
با وجود جایگاه والای کلمهی توحید، حفاظت از آن و محقق ساختن شروط و مقتضیات آن به ویژه در میدان عمل و عرصهی موضعگیریها و آزمایشات هدف بزرگ همهی زندگی است، زیرا بزرگترین مقصد از مقاصد شریعت حفظ دین و پاسداری از عقیده در برابر هرگونه تخلف به ویژه در زمانهای است که کشمکشهای عقیدتی و نعرههای طائفهگری و اختلافات مذهبی در آن طغیان میکند.
در این دوران که دامنهی بدیها گسترده شده و بدعتها منتشر گردیده است و گرمای اشکها با غرش توپخانهها درآمیخته و آنانی که به عقیدهی صحیح و سنت پیامبرشان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و راه و روش سلف صالحشان پایبند ماندهاند، دچار مصیبتها گردیدهاند...
میگوییم: ای اهل توحید و سنت، هر جا که هستید صبر پیشه کنید، صبر پیشه کنید، و بشارت دهید که اینک پرچمهای پیروزی از دور نمایان میشوند...
ای امت سلام:
با وجود شرایط تلخی که امت مسلمان ما در گوشه و کنار سرزمین اسلامی با آن روبرو است، اما با خوشبینی احساس میکنیم که این آتش خالص کننده برای روشن شدن راه ما در این سال هجری جدید لازم و ضروری است و به این مطمئنیم که کلمهی توحید زاد و توشهی ما در هر سال جدید است و هیچ جایگزینی برای این کلمه برای رسیدن به سربلندی و افتخار و عزت و دستیابی به آرزویی که در پی آن هستیم و سروری و سربلندی امت نیست.
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيَۡٔاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٥٥﴾ [النور: ٥٥].
«الله کسانی از شما را که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند چنین وعده داده است که بیتردید آنان را در این سرزمین جانشین خواهد ساخت چنانکه کسانی که پیش از شما بودند را جانشین [پیشینیان] قرار داد و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر گرداند و ترسشان را به امنیت تبدیل سازد [تا] مرا عبادتکنند و برای من شریکی قرار ندهند و هرکه پس از آن کفر ورزد آنانند که نافرمانانند».
خداوند متعال برای من و شما در قرآن سنت برکت نهد و با آیات و حکمت آن سود رساند. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از خداوند بزرگ از هر گناهی آمرزش میخواهم، پس از او آمرزش بخواهید و به سوی او توبه کنید که همانا پروردگار من بسیار آمرزنده و مهربان است.