خطبهی اول:
ستایش از آن الله است؛ او را حمد گفته و از او یاری جسته و از بدیهای خویش و اعمال ناشایستمان به الله پناه میبریم. الله هرکه را هدایت کند او گمراهگری نخواهد داشت و هرکه را گمراه سازد وی هدایتگری نخواهد یافت و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است و گواهی میدهم که محمد، بنده و پیامبر اوست. درود و سلام خداوند بر او و بر اهل بیت و یاران وی باد.
اما بعد:
ای بندگان الله، تقوای او را آنگونه که شایستهی اوست پیشه سازید و به ریسمان محکم اسلام چنگ زنید.
ای مسلمانان:
خداوند متعال بندگان را آفرید و آنچه را در آسمانها و زمین است به تسخیر آنان در آورد و نعمتهای آشکار و پنهان خویش را بر آنها کامل گرداند تا تنها او را عبادت کنند. انسانها نیز قرنها موحدانه خداوند را عبادت کردند تا اینکه شیطان پرستش بتها را برای برخی از بندگان زیبا جلوه داد و آنان رو به عبادت بتها آوردند. سپس خداوند متعال پیامبران را فرستاد و به همراه آنان کتابهای خویش را نازل کرد تا مردم به عبادت خدای یگانه روی آورند و از مهربانی خود، فطرت بندگانش را نیز موافق بندگی و توحید قرار داد زیرا هر نوزادی براساس فطرت خداوندی یعنی توحید وی سرشته شده است، و این که تنها وی معبود حقیقی است. خداوند متعال میفرماید:
﴿فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيۡهَاۚ﴾ [الروم: ٣٠].
«... فطرتی كه الله مردم را بر آن سرشته است...».
شیطان سعی در فاسد نمودن فطرت مردم دارد تا آنان را از خشنودی پروردگارشان و از لذت ابدی دربهشتهای پرنعمت محروم سازد. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «خداوند عزوجل فرموده است: من همهی بندگانم را به دور از شرک آفریدم و شیاطین به نزد آنها آمده و آنها را از دینشان دور ساخته و با خود بردند و چیزهایی را که بر آنها حلال گردانده بودم حرام ساختند و به آنان دستور دادند که به من چیزی را شریک سازند که برای آن دلیلی نازل نساخته بودم» [به روایت امام مسلم].
ابلیس مردم را به سوی افتادن در بزرگترین گناهی که ممکن است در حق خداوند انجام شود دعوت میکند. از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ پرسیده شد که کدامین گناه بزرگتر است؟ فرمود: «اینکه برای الله شریک و همتایی قرار دهی در حالی که او تو را آفریده است» [متفق علیه].
و بسیاری از مردم به عبادت غیر خدا پرداختند چنانکه خداوند متعال خود فرموده است:
﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٧﴾ [هود: ١٧].
«ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند».
از آثار وخیم بیایمانی این است که انسان بیایمان، هر کاری را ـ هر چند که نیک باشد ـ انجام دهد به دلیل نداشتن اصل دین که همان ایمان است هیچ پاداشی به او داده نخواهد شد. ام المومنین عایشه ـ رضی الله عنها ـ خطاب به رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ گفت: ای رسول خداوند! ابن جُدعان در جاهلیت صلهی رحِم مینمود و به مستمندان غذا میداد؛ آیا این به او سودی خواهد رساند؟ رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «این کار هیچ سودی برای او نخواهد داشت زیرا او روزی نگفت که پروردگارا گناه مرا در روز قیامت مورد آمرزش قرار ده» [به روایت مسلم].
و این گناه بزرگ ـ یعنی شرک ـ سببی است برای خشم خداوند و گرفتار شدن صاحبش در ذلت و بدبختی. خداوند عزوجل فرموده است:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ سَيَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَذِلَّةٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ﴾ [الأعراف:١٥٢].
«آری کسانی که گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودی خشمی از پروردگارشان و ذلتی در زندگی دنیا به ایشان خواهد رسید».
و صاحب آن همیشه در غمها و غصهها و نا آرامیها دست و پا خواهد زد. خداوند متعال چنین میفرماید:
﴿وَمَن يُرِدۡ أَن يُضِلَّهُۥ يَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَيِّقًا حَرَجٗا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي ٱلسَّمَآءِۚ﴾[الأنعام:١٢٥].
«و [الله] هرکه را بخواهد گمراه کند دلش را سخت تنگ میگرداند چنانکه گویی به زحمت در آسمان بالا میرود».
و خداوند او را از ورود به بهشت باز خواهد داشت و برای ابد در آتش باقی خواهد گذاشت:
﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ﴾ [المائدة: ٧٢].
«همانا کسی که به الله شرک بیاورد الله بهشت را بر او حرام کرده و جایگاه وی آتش است».
برای اینکه بندگان در تلهی شیطان گرفتار نشوند و پروردگار خود را خشمگین نسازند و تا اینکه برای ابد در آتش جهنم ماندگار نشوند، خداوند متعال برای هر امتی پیامبری فرستاد تا آنان را از دعوت ابلیس برحذر بدارد و به پرستش پروردگار فراخواند، و کتابهایی از سوی خویش نازل نمود، و همچنین در بسیاری از آیات قرآن به سوی پرستش خداوند امر نمود و همهی آیات قرآن دال بر توحید است، چنانکه اولین دستوری که در قرآن آمده است این است که:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ﴾ [البقرة: ٢١].
«ای مردم پروردگارتان را عبادت کنید».
یعنی: تنها وی را مورد عبادت قرار دهید، و همچنین اولین نهیی که در قرآن وارد شده است نهی از شرک است:
﴿فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٢﴾ [البقرة: ٢٢].
«پس در حالی که میدانید برای الله شریکانی قرار ندهید».
و بزرگترین سوره در کتاب خدا سورهای است که شامل بحث توحید است یعنی سورهی اخلاص و بزرگترین آیهی قرآن آیهای است که وحدانیت خداوند را تقریر نموده است که آیة الکرسی است، و رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به مدت ده سال در مکه تنها به توحید دعوت میداد و به چیز دیگری نمیپرداخت، سپس شرایع دین یکی پس از دیگری بر وی نازل گردید و پس از آن به همراه توحید به شریعت نیز میپرداخت، و از جمله سنتهای رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ این بود که هر صبحگاه و شامگاه این دعا را میخواند:
«أَصْبَحْنَا عَلَى فِطْرَةِ الْإِسْلَامِ، وَعَلَى كَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ، وَعَلَى دِينِ نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ ـ صلی الله علیه وسلم ـ وَعَلَى مِلَّةِ أَبِينَا إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا مُسْلِمًا، وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» [به روایت امام احمد].
یعنی: «بر فطرت اسلام و بر کلمهی اخلاص و بر دین پیامبرمان محمد و بر امت پدرمان ابراهیم که حنیف بود و مسلمان و از مشرکان نبود، صبح نمودیم».
همچنین روز خود را با توحید آغاز مینمود و در دو رکعت قبلیهی صبح سوره کافرون و اخلاص را قرائت میکرد و روز خود را نیز با توحید به پایان میرساند و در دو رکعت نماز وتر که آخرین نمازی است که در روز خوانده میشود سورههای کافرون و اخلاص را میخواند. وی امت خویش را نیز به توحید سفارش نموده است. روزی یک اعرابی به نزد او آمد و گفت: مرا به کاری راهنمایی کن که اگر آن را انجام دهم به بهشت وارد شوم. پس رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «خداوند را عبادت میکنی و با او چیزی را شریک نمیگردانی و نمازهای فرض را به جا میآوری و زکات واجبت را ادا میکنی و رمضان را روزه میگیری» [متفق علیه].
وی یارانش را امر میکرد که بر بندگی خداوند به یگانگی با وی بیعت کنند. عوف بن مالک ـ رضی الله عنه ـ میگوید: ما نزد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بودیم پس وی گفت: «آیا با رسول خدا بیعت نمیکنید؟» گفتیم: بر چه چیزی با تو بیعت کنیم؟ فرمود: «بر این که الله را عبادت کنید و با او چیزی را شریک نگردانید و بر نمازهای پنجگانه...» [به روایت مسلم].
هنگامی که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دعوتگران خویش را به سوی دیگر سرزمینها میفرستاد به آنان امر میکرد که نخست از دعوت به توحید شروع کنند. وی معاذ را به سوی یمن فرستاد و به او گفت: «تو به نزد قومی از اهل کتاب خواهی رفت پس نخستین چیزی که آنان را به سوی آن فرا میخوانی گواهی دادن به این باشد که معبودی به حق جز الله نیست و محمد پیامبران خدا است» [متفق علیه].
و هنگامی که فرستادههایی از شهرهای دیگر به نزد او میآمدند نخست توحید را به آنان یاد میداد. یک بار فرستادههای عبدالقیس به نزد او آمدند پس به آنان گفت: «آیا میدانید ایمان به خداوند به یگانگی چیست؟» گفتند: الله و رسول وی داناترند. فرمود: «گواهی دادن به این که معبودی به حق نیست جز الله و اینکه محمد، فرستادهی الله است..» [به روایت بخاری].
پیامبران نیز از اینکه فرزندانشان به پیروی از شیطان به عبادت بتها بپردازند میترسیدند. قرآن دعای خلیل الله، ابراهیم ـ علیه السلام ـ را چنین نقل میکند که فرمود:
﴿وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ ٣٥﴾ [إبراهيم: ٣٥].
«و من و فرزندانم را از عبادت بتها دور بدار».
و رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نیز از آن بر امت خویش بیم داشت و فرمود: «بیشترین چیزی که از آن بر امت خویش بیم دارم شرک کوچک است» پرسیده شد: شرک کوچک چیست؟ فرمود: «ریا کاری» [به روایت احمد].
توحید حقی است که خداوند بر گردن بندگان خویش دارد. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ خطاب به معاذ فرمود: «ای معاذ! آیا میدانی حق خداوند بر بندگان چیست؟» گفت: خدا و رسول وی داناترند. فرمود: «حق خداوند بر بندگان این است که او را عبادت کنند و [در عبادت] برای او شریکی قائل نشوند» [متفق علیه].
توحید، بنده را به بهشت نزدیک کرده و از آتش جهنم دور میدارد. عربی بادیه نشین به نزد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آمد و گفت:ای رسول خداوند! مرا به کاری آگاه کن که مرا به بهشت نزدیک کرده و از آتش دوزخ دور بدارد. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نگاهی به یارانش انداخت و سپس گفت: «او توفیق داده شد ـ یا اینکه هدایت شد» پس به آن اعرابی گفت: «چه گفتی؟» او نیز سوال خود را دوباره تکرار کرد. پس رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «خداوند را عبادت میکنی و چیزی را [در عبادت وی] شریک نمیآوری و نماز را برپا میداری و زکات را میدهی و پیوند خویشاوندی را حفظ میکنی» [متفق علیه].
و هیچ سعادتی در دنیا و آخرت، بدون توحید وجود نخواهد داشت. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ خطاب به قومش فرمود: «بگویید «لا إله إلا الله» تا رستگار شوید» [به روایت امام احمد].
و هرکه خاتمهاش با آن باشد وارد بهشت خواهد شد. پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هرکه آخرین سخنش در هنگام مرگ «لا إله إلا الله» باشد وارد بهشت خواهد شد» [به روایت مسلم].
و هرکه بر آن بمیرد به بهشت وارد شده و از آتش جهنم نجات مییابد. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هرکه در حالی به ملاقات خداوند برود که چیزی به او شرک نمیآورد، وارد بهشت خواهد شد و هرکه در حال شرک به دیدار خداوند برود به آتش وارد میشود» [به روایت مسلم].
کارهای نیک انسانهای موحد به اندازهی تفاوت ایمان و اخلاصی که در قلب دارند از نظر درجه و ارزش نیز متفاوت است و بهترین چیزی که یک مسلمان از آن برخوردار است توحید پروردگار است و مهمترین چیزی که بر عهدهی انسان مسلمان است حفظ کردن توحید از نابودی و یا نقص میباشد. امام ابن قیم ـ رحمه الله ـ میگوید: «توحید لطیفترین و پاکترین و صافترین چیزهاست. برای این است که کمترین چیزی به آن خدشه وارد ساخته و آن را چرکین نموده و در آن تاثیر میکند. آن به مانند لباسی سفید است که کوچکترین اثری بر آن میماند و به مانند آینهی صاف و پاکی است که کمترین چیز بر آن اثر میگذارد».
و خداوند متعال به سوی پیامبرانش وحی نمود که اگر از آنان شرکی سر بزند همهی کارهای نیکشان باطل خواهد شد، پس چه برسد به دیگر مردم؟ خداوند متعال فرموده است:
﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾ [الزمر: ٦٥].
«و بدون شک به سوی تو و به سوی کسانی که پیش از تو بودند چنین وحی شده است که اگر شرک بورزی کارت ساقط شده و بیتردید از زیانکاران خواهی بود».
برای همین، ابراهیم خلیل از شرک هراس داشت و در حالی که کعبه را بنا میکرد از خداوند چنین خواست:
﴿وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ ٣٥﴾ [إبراهيم: ٣٥].
«و من و فرزندان مرا از پرستش بتها دور نگه دار».
اگر ابراهیم بت شکن از شرک هراس دارد شایسته است دیگران بیشتر از شرک در هراس باشند.
آموزش اساس دین به فرزندان، و پرسیدن در مورد آن، روش پیامبران است. یعقوب ـ علیه السلام ـ در حالی که در بستر مرگ بود در مورد توحید از فرزندان خود سوال کرد:
﴿أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ يَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِيۖ قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِكَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٣﴾ [البقرة:١٣٣].
«آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید حاضر بودید هنگامی که به پسران خود گفت پس از من چه را خواهید پرستید؟ گفتند معبود تو و معبود پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، معبودی یگانه را میپرستیم و در برابر او تسلیم هستیم».
و پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از دخترکی خردسال پرسید که: «خداوند کجاست؟» او گفت: در آسمان [به روایت مسلم].
مطالعه و مدارسهی کتابهای اعتقادی صحیح و همنشینی با اهل علم از جمله اسباب ثبات بر دین است. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «در میان شما چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آن تمسک جویید هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خداوند و سنت من» [به روایت مسلم].
همچنین دعا برای ثبات و پایداری بر دین، راه و روش پیامبران است. یوسف ـ علیه السلام ـ در دعای خویش میفرماید:
﴿تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ١٠١﴾ [يوسف: ١٠١].
«مرا در حال اسلام بمیران و به صالحان ملحق ساز».
بزرگداشت توحید و درک اهمیت آن و دوری از شبهات از اسباب هدایت است.
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَكُمۡ وَمَثۡوَىٰكُمۡ ١٩﴾ [محمد: ١٩].
«پس بدان که هیچ معبودی به حق نیست جز الله و برای گناه خویش آمرزش بخواه و برای مردان و زنان مومن [طلب مغفرت کن] و الله است که فرجام و عاقبت [هر یک از] شما را میداند».
خداوند برای من و شما در قرآن بزرگ برکت داده و با آیات و ذکر حکیم سود رساند. آنچه را شنیدید گفته و برای خود و شما و همهی مسلمانان از هر گناهی از خداوند آمرزش میخواهم که او بسیار آمرزنده و مهربان است.