خطبهی اول:
ستایش از آن خداوند است که دارای عزت و جلال است... خداوندا تو را برای نعمتهایی که پیاپی میآید سپاس میگوییم، پاک و منزهی ای آفریدگار که نیرنگ و فریب را حرام گردانده و آنانی را که حدودت را زیر پا میگذارند وعدهی عذاب دادهای...
و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز تو که واحد و بیشریکی و حلال را از حرام آشکار گرداندهای، و گواهی میدهم که پیامبر و اسوهی ما محمد، بنده و پیامبر توست... و او پاکترین کسی است که برای حفظ حقوق و آبرو و اموال مردم مبعوث گردیده شده؛ پس درود و سلام پروردگار من بر او و بر اهل بیت پاکش باد، آنانی که دارای خصلتهای و سجایای نیکاند و بر صحابهاش که به قلههای بزرگی و کمال دست یافتند و بر تابعین و آنانی که به نیکی تا قیامت از آنان پیروی نمایند، تا آنگاه که روز و شب در پی هم میآیند...
اما بعد...
ای بندگان خداوند: خود و شما را به تقوای خداوند سفارش میکنم که تقوای خداوند بهترین یاور برای ثبات در طاعت و فرمانبرداری او و محکمترین ریسمان برای هدایت و وصال و بزرگترین زاد و توشه برای روزی است که نه در آن معاملهای است و نه دوستی میان کسی وجود دارد:
﴿... وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ﴾ [البقرة: ١٩٧].
«و توشه برگیرید که بهترین توشه تقوا است».
ای امت مسلمان: در زمانهای که آکنده است از کش مکشهای مادی و اجتماعی و پدیدههای رفتاری و اخلاقی، و فهم برعکس نسبت به شریعت اسلامی، در این زمانه قضیهای بس خطرناک رخ عیان نموده که ایستادن در برابر آن واجب و حتمی است... مشکلی که به وجود نیامده است مگر بر اثر حرص و طمع و نادیده گرفتن و تلاش در فریب دادن خداوند متعال...
آن معضلی است وحشتناک و مشکلی است ترسناک و آن چیزی نیست جز فریبکاری و دخالت دادن حیله و نیرنگ در شریعت خداوند و احکام وی و چرخ دادن آن به چیزی غیر از حقیقت آن و گذاشتن احکام الهی در غیر سیاق شرعیاش...
بندگان خداوند... این قضیه هشداری است برای هر فساد و زیان... و دور بودن از آن هدایت است و خشنودی و سرور. هرکه در صادر نمودن احکام به راه فریب رود و از نیرنگ و راه و روش ستمگران برای خواستهی خود استفاده کند و به خود جرات زیر پا نهادن حدود خداوندی را بدهد خود را آلودهی بزرگترین گناه و خشم خداوند نموده است... چرا که فریب و نیرنگ براساس کتاب و سنت و اجماع سلف امت و قواعد شریعت و مقاصد آن حرام میباشد.
به علت همین سیاهکاریها و گمراهیهای زشت است که خداوند متعال دربارهی یهود و آنچه در روز شنبه انجام دادند و عذاب دردناکی که به آن دچار شدند برای ما چنین میگوید که:
﴿وَلَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلَّذِينَ ٱعۡتَدَوۡاْ مِنكُمۡ فِي ٱلسَّبۡتِ فَقُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ ٦٥﴾ [البقرة: ٦٥].
«و كسانى از شما را كه در روز شنبه [از فرمان الله] تجاوز كردند نيک شناختيد پس ايشان را گفتيم بوزينگانى طرد شده باشيد».
و به سبب بزرگی این جنایت و زشتی آن است که خداوند متعال یاران باغ را که فریبپیشه بودند و حق مستمندان را نادیده میگرفتند مجازات نمود و باغ آنان را سوزاند و ترس در دلشان انداخت تا آنکه عبرتی شوند برای هر فریبکار و تا داستانشان تربیتی باشد برای طاعت و فرمانبرداری خداوند.
برادران و خواهران ایمانی: از آنجایی که فریب و نیرنگ به منزلهی مخالفت با فرمان خداوند است و باعث دشمنی و کینه است و به بازی گرفتن آبرو و جان دیگران ختم میشود، حرام قرار داده شده است...
فریب و نیرنگ از آثار و نشانههای خودخواهی و اندیشیدن به منفعت مادی است که چشمان زیادی را کور کرده و آن را با حرام پوشانده است و اگر آنان به حلال اندک راضی میشدند برایشان از حرام بسیار، بهتر بود.
چگونه ممکن است اینچنین مفاسدی با شریعتی که همهاش نجابت است و پاکی و صفا هماهنگ شود؟... آنانی که در پی انواع و اقسام حیلهها میروند تا آنچه را که حرام است حلال کنند و با الفاظ و کلمات بازی میکنند و از اهداف و معانی شرعی روی میگردانند. آنان ندانستهاند که مسائل براساس حقایق و معانیشان بررسی میشوند و نه براساس ظاهرشان...
امام علامه ابن قیم ـ رحمه الله ـ میگوید: «حیلههای حرام در واقع تلاش برای فریب دادن خداوند است و سعی در فریب خداوند حرام است؛ پس برای کسی که تقوای خداوند را دارد و از عذاب او میترسد شایسته است که از حلال کردن حرامهای خداوند با استفاده از انواع حیلهها بپرهیزد.
ای مسلمانان: اگر نگاهی به حال اهل فریب و حیله بیاندازیم، آنانی که در پی رخصتهای حرام و فریب حرامند چیزهایی خواهیم دید که باعث تاسف و اندوه و درد میشود و کافی است برای دانستن نمونهای از این نوع نیرنگ به این سخن مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم گوش بسپارید که میفرماید: «خداوند یهود را نفرین کند... چربی [حیوان] بر آنها حرام گردید پس آن را آب کردند و فروختند» [متفق علیه].
امام خطابی ـ رحمه الله ـ میگوید: «این حدیث دلیل بطلان هر حیلهای است که به وسیلهی آن سعی در رسیدن به حرامی شود و اینکه حکم آن حرام با تغییر شکل و اسم آن تغییر نمیکند» پایان کلام امام خطابی.
هیچ کدام از حیلهها و نیرنگها از چارچوب مغالطه و در نظر گرفتن ظاهر بدون توجه به مقصد شریعت، خارج نیست...
از جملهی انواع حیلهها حیلهگری در بالا بردن قیمت توسط کسی است که در واقع قصد خرید جنس را ندارد تا خریدار واقعی فریب بخورد که این همان «نجش» حرام است... خداوند متعال میفرماید:
﴿... وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِۦۚ...﴾ [فاطر: ٤٣].
«...و نيرنگ زشت جز [دامن] صاحبش را نمیگيرد...».
و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در حدیثی که در صحیحین وارد شده است از نجش نهی نمودند.
مثال دوم: حیله و فریب برای به دست آوردن وام است مانند این که شخص تاجر جنسش را به صورت مدتدار به شخص وام گیرنده بفروشد سپس آن را از همان شخص به صورت نقدی با قیمتی پایینتر بخرد؛ که این همان مسالهی معروف به "عینه" است...
این حیله بدین صورت است که ظاهر کار به مانند فروش است اما در حقیقت همان ربای حرام است. شیخ الاسلام ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ میگوید: «... سبحان الله! که چگونه ربایی که آن قدر نزد خداوند گناه عظیمی است [به طوری که] جنگ با کسی که آن را حلال بداند واجب دانسته و خورنده و دهنده و نویسنده و شاهدان آن را لعنت نموده است به سادهترین روش در صورت عقدی که عبث و بازی است حلال گردانده میشود».
و همچنین روشهای دیگر فریبکاری برای ربا و انجام معاملات غیر شرعی در خرید و فروش و وام و صرافی و سرمایهگذاری و صیغههای حاوی غرر در عقود و پروژهها و مناقصهها و سوء استفادههای شغلی و رشوه و تقلب... این جدا از تعطیل حدود و تعزیرات و قاچاق و ترویج مواد مخدر و اختلاس و تجاوز به اموال عمومی است...
و از جملهی این نیرنگها متوسل شدن به حیله و فریب برای فرار از ادای زکات است آن هم با فروش مقداری از مال زکات یا هدیه دادن آن تا به حد نصاب نرسد و سپس برگشتن از آن...
و چهارمین نمونه استفاده از حیله و نیرنگ برای ساقط نمودن چیزی است که در حال واجب گردیده است مانند نفقهی زن مطلقه و ادای دین، و اینچنین است که شخص سعی در فریب پروردگارش میکند و در واقع جز خود کسی را نمیفریبد و به زعم اعسار و سختی مال همسر یا فرزندانش را تصاحب میکند و چه زشت است این حیلهگری...
از دیگر صورتهای حیلهگری حرام این است که شخصی که قصد طلاق دادن همسرش را دارد برای برگرداندن مهریهای که داده است همسرش را تحت فشار قرار میدهد و با اذیت و آزار او باعث میشود که زن برای آزاد شدن از شر وی از مهریهاش گذشته و خلع کند.
خداوند متعال میفرماید:
﴿... تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٢٩﴾ [البقرة: ٢٢٩].
«اين است حدود احكام الهى پس از آن تجاوز مكنيد و كسانى كه از حدود احكام الهى تجاوز كنند آنان همان ستمكارانند».
ششمین نمونه فریب دادن زن با رجوع بعد از طلاق است، نه برای الفت و جمع شدن بلکه برای تجاوز و زیان رساندن به زن...
و در مورد این حیله و فاش ساختن آن است که خداوند متعال میفرماید:
﴿... وَلَا تُمۡسِكُوهُنَّ ضِرَارٗا لِّتَعۡتَدُواْۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥۚ وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗاۚ...﴾ [البقرة: ٢٣١].
«و آنان را براى [آزار و] زيان رساندن [به ايشان] نگاه مداريد تا [به حقوقشان] تعدى كنيد و هركس چنين كند قطعا بر خود ستم نموده است و آيات الله را به ريشخند مگيريد».
ای امت مسلمان: و از دیگر کارهایی که در زیر حیلهگری حرام قرار میگیرد زیان رساندن به وارثان در نصیب و سهم آنها از طریق محروم کردن آنها به وسیلهی وصیت کردن و بخشیدن بیش از یک سوم مال به دیگران یا کم کردن نصیب آنان است.
این بلای کمرشکن چه بسیار میان برادران دشمنی ایجاد کرده و همدلیها را از بین برده است و تاسفآور است که شعلههای آن بسیاری از جوامع را به کام خود کشانده است...
و همچنین حیلهگری و دست انداختن بر اوقاف و وصیّت دیگران و اموال زنان و بیوهها و یتیمان و کودکان و است. ولا حول ولا قوة إلا بالله.
ای مومنان: هشتمین این حیلهها و نیرنگهایی که باعث آفتهای فراوان گشته و باعث زیر پا گذاشته شدن کرامت زنان مومن بیخبر گشته حیلهها و نیرنگهایی است که زیر اسم ازدواجهای مختلف با نامهای گوناگون صورت میگیرد که بیشتر این ازدواجها برای اشباع غریزه است تا برای مودت و رحمت و انجام واجبات زناشویی و ظاهر آن صحیح است اما محتوای آن تدلیس و فریبی است واضح و آشکار.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «آنچه را که یهود مرتکب شدند مرتکب نشوید که حرامهای خداوند را با کمترین حیلهها حلال کنید» [به روایت ترمذی و دیگران با سند حسن].
از دیگر انواع حیلهگری و فریب تمییع و تغییر قضایای دینی به نام مصلحت و آسانگیری و تساهل و پیشرفت و تمدن است..
آری این اصطلاحات حقاند و درست و اینها جزو دین و از نتایج آنند اما این کلمات دارای معانی و مضمون خاصی هستند که همینطور بدون قید و ضابطه بر زبان رانده نمیشوند و کسی نمیتواند وارد این عرصه شود مگر علمای راسخ در فهم و استنباط احکام شرع.
آیا این اصطلاحات و فتاوای بیضابطه که به دور از تامل و آگاهی و ورع بر زبان رانده میشود نتیجهای داشته است جز مهجور شدن شعائر اسلام؟
برادران و خواهران ایمانی: اما کج کردن نصوص کتاب و سنت و احتکار نمودن معانی آن به دور از فهم سلف امت به قصد نشر افکار ویرانگری که کشتن بیگناهان را مباح نموده و سرزمینهای ایمن را عرصهی تکفیر و بمبگذاری میکند، عین فریب و نیرنگ است که گوش از شنیدن آن ابا دارد و آن را انکار میکند...
همینطور میتوان دربارهی کسانی گفت که صورتهای خود را به سوی غرب گرفتهاند و کاری ندارند جز حمله به ثوابت این امت و مخصوصا قضایای متعلق به زن و وارد کردن وی به عرصهی رذیلتها و تبرج و خودنمایی و بیحجابی و اختلاط حرام...
برای انسان غیرتمند بسیار جای تعجب است که انسانی که خود را مسلمان میداند در برابر آنچه برای وی فرض گردیده است ایستاده و تکبر بورزد و برای یافتن حیلهای برای در رفتن از زیر آن به این سو و آن سو برود.
آیا عقبگردی بدتر از این دیده و شنیدهاید؟ احکام اسلام به این سادگی تعطیل شود و چنین گستاخانه شبهات انجام گیرد و از تکالیف و وظایف شانه خالی گردد؟
کجاست ترس و خشیت از خداوند آگاه به غیب؟ کجاست نور ایمان در قلبها؟ چه بد جسارتی است که تنها ناشی از اخلاقی ویران شده است که عاقبتی ندارد جز پشیمانی و زیان:
﴿أَفَأَمِنُواْ مَكۡرَ ٱللَّهِۚ فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩٩﴾ [الأعراف: ٩٩].
«آيا از مكر الله خود را ايمن دانستند [با آنكه] جز مردم زيانكار [كسى] خود را از مكر الله ايمن نمىداند».
به خدا سوگند بسیار عجیب است! چگونه مردمی که از انجام معاملات حرام واضح دوری میکنند اما وقتی همان معامله از در پشتی و یا زیر میز صورت میگیرد در آن اشکالی نمیبینند... گویی زبان حالشان چنین میگوید که: هرکه حیلهای بلد است به آن متوسل شود!
خداوند از بین ببرد باندهای فریب و نیرنگ را که از طاعت خداوند روی برگردانده و با استفاده از نیرنگ روباهگونهشان از سادگی خوبان سوء استفاده میکنند. خداوند کارشان را لنگ کرده و آنان را زیاد نگرداند...
پس ای مسلمانان تقوای خداوند را پیشه سازید و بشنوید و اطاعت کنید و از حیلهها و نیرنگها به سوی خداوند توبهای نصوح کنید تا به منزلت صالحان دست یافته و رضایت خداوند را به دست آورید.
خداوندا تو مولای مایی پس ما را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار ده و تو بهترین آمرزندگانی.