خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش از آن الله است که اهل طاعت را برای عبادت یاری داده و از روی فضل و رحمت خویش حرام‌ها را برای آن‌ها ناخوشایند گردانده است؛ اوست آنکه خوبی می‌کند و اوست که منافقان را خوار گردانده تا در گمراهی‌ها سرگردان شوند...

عطا می‌کند و منع می‌کند و به هیچ یک از آفریدگان ستم نمی‌ورزد. پروردگارم را سپاس گفته و شکر می‌گویم و به سوی او توبه کرده و از او آمرزش می‌خواهم، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که پیامبر و سرور ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که الله او را با نشانه‌های آشکار و معجزات یاری رسانده است...

خداوندا درود و سلام و برکت فرست بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یاران بهشتی وی...

اما بعد: تقوای خداوند را آنگونه که به شما امر نموده است پاس دارید و از آنچه شما را از آن نهی نموده است دوری کنید تا به رحمت وی داخل شده و از مجازات او دور شوید.

بندگان الله... اگر انسان مسلمان به طور مداوم در نعمت‌های بزرگ خداوند اندیشه کند بسیار به انجام فرائض و مستحبات پایبند خواهد شد و از حرام‌ها متنفر شده و خود را از گناهان بزرگ حفظ می‌نماید.

خداوند متعال بر ما منت نهاده و آنچه را باعث سعادت ماست و سود ما در آن است به ما یاد داده و ما را از آنچه زیان ما در آن است باز داشته است.

خداوند دین را به ما آموخته است، دینی که نگهدارنده‌ی امر ماست و دنیای ما را که زندگی ما در آن است و آخرت ما را که بازگشتگاه ابدی ماست، اصلاح می‌کند، و خداوند بر ما منت نهاد به گونه‌ای که ارکان دین ما آشکار و واضح است به طوری که برای مردم پیچیده و پنهان نیست و هیچکس قادر به تغییر آن نمی‌باشد...

یکی از این ارکان، رکن مبارک نماز است زیرا که نماز ستون اسلام است و بازدارنده‌ی از زشتی‌ها و گناهان است. هرکه آن را حفظ کند دین خود را حفظ کرده و کارهایش رو به راستی نهاده و اوضاعش رو به نیکی می‌نهد و همه‌ی اسباب خیر برایش فراهم شده و عاقبت او در همه‌ی امور رو به صلاح می‌نهد و بهترین جایگاه را در آخرت به دست خواهد آورد.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَوَٰتِهِمۡ يُحَافِظُونَ ٩ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡوَٰرِثُونَ ١٠ ٱلَّذِينَ يَرِثُونَ ٱلۡفِرۡدَوۡسَ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١١ [المؤمنون: ٩-١١].

«و کسانی که بر نماز‌هایشان محافظت می‌کنند (٩) آن‌هایند که وارثانند (١٠) کسانی که فردوس را به ارث می‌برند و در آنجا جاودانه می‌مانند».

و «فردوس» بالاترین طبقه‌ی بهشت است همانگونه که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرموده است: «اگر از خداوند بهشت خواستید از او فردوس بخواهید زیرا که آن بالاترین طبقه‌ی بهشت است و در وسط بهشت قرار دارد و رودهای بهشت از آن فرو می‌ریزد و بالای آن عرش رحمن است» [به روایت بخاری و مسلم].

و از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که که گفت: شنیدم رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «اولین عملی که بنده از آن در روز قیامت مورد پرسش قرار می‌گیرد نماز او است که اگر درست بود او رستگار شده و نجات یافته است و اگر فاسد و ناصحیح بود بدبخت و زیانکار گردیده است، و اگر چیزی از نماز‌های فریضه‌ای ناقص بود خداوند متعال می‌گوید: ببینید آیا بنده‌ام نماز‌های مستحتبی دارد که با آن نقص نماز‌های فرضش جبران شود؟ و سپس دیگر اعمالش بر همین منوال خواهد بود» [صحیح لغیره به روایت ترمذی].

و از ابوهریرة ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «نماز از سه بخش تشکیل شده است: وضو یک سوم آن است و رکوع یک سوم آن، و سجود یک سوم دیگر، پس هرکه آن را به حق ادا کند از او پذیرفته می‌شود و دیگر اعمالش نیز پذیرفته خواهد شد و هرکه نمازش پذیرفته نشد دیگر اعمالش هم رد خواهد شد» [حسن صحیح به روایت بزار].

نماز، زکات بدن و پاک کننده‌ی آن است. از ابوذر ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «هر صبح بر بند بند بدن شما صدقه‌ای لازم است؛ پس هر تسبیح صدقه است و هر الحمدلله یک صدقه است و هر لا إله إلا الله گفتن یک صدقه است و هر الله اکبر گفتن یک صدقه است و امر به معروف صدقه است و هر نهی از منکر یک صدقه است و دو رکعت نماز که انسان در هنگام چاشت به جای می‌آورد همه‌ی این‌ها را کفایت می‌کند» [به روایت مسلم].

معنای حدیث این است که هر مفصلی از مفاصل بدن هر روز برای آن یک صدقه لازم است که این صدقه برای شکر گذاری از خداوند برای سلامت بدن است و دو رکعت نماز ضحی یا چاشت برای صدقه‌ی همه‌ی مفصل‌های بدن کافی است. زیرا در نماز همه‌ی بدن به حرکت افتاده و همه‌ی مفاصل به کار می‌افتند و همه‌ی آن‌ها نصیب خود از عبادت را به جای می‌آورند و همچنین نماز در بر گیرنده‌ی ثنای خداوند با همه‌ی ستایش‌ها و در برگیرنده‌ی صفات جلال و بزرگی و کمال است و در بر گیرنده‌ی پاک دانستن و تقدیس خداوند متعال از هر نقص و عیب است.

خداوند دوست دارد که بنده‌اش او را با همه‌ی انواع ستایش‌ها ثنا گوید و او را از هر چیزی که لایق او نیست پاک بداند.

همچنین نماز، توحید پروردگار را در خود دارد و همه‌ی عبادت‌ها را تنها از آن الله می‌گرداند و این سخن خداوند متعال که در نماز گفته می‌شود مبین آن است: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥ [الفاتحة: ٥]. و آن بدنی که نماز را به پا دارد در دنیا زندگی نیک و در آخرت بهشت را به دست خواهد آورد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ يُحَافِظُونَ ٣٤ أُوْلَٰٓئِكَ فِي جَنَّٰتٖ مُّكۡرَمُونَ ٣٥ [المعارج: ٣٤-٣٥]. «و کسانی که بر نمازشان محافظت می‌کنند (٣٤) آنان در بهشت‌ها گرامی داشته می‌شوند».

اما آن کسی که نماز را ترک گوید یا در انجام آن سستی ورزد آتش به او سزاوارتر است. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ ٤٣ وَلَمۡ نَكُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡكِينَ ٤٤ [المدثر: ٤٢-٤٤].

«چه چیز شما را در سقر (جهنم) وارد ساخته است (٤٢) گفتند ما از نمازگزاران نبودیم (٤٣) و بیچارگان را غذا نمی‌دادیم».

و از ابن عمر ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نماز را یاد کرده و فرمود: «هرکه بر آن محافظت نماید آن نماز برای او نور و برهان و نجاتی در روز قیامت خواهد شد و هرکه بر آن محافظت ننماید برایش نه نوری خواهد بود و نه برهان و نه نجات و وی در روز قیامت به همراه فرعون و هامان و قارون و ابی بن خلف خواهد بود» [به روایت احمد و طبرانی].

علما می‌گویند: حکمت از مجازات شدن بی‌نماز به همراه آنان این است که هرکه نماز را ترک می‌کند یا آن را برای ریاست ترک می‌کند که او به همراه فرعون است و یا آن را برای وزرات و مسئولیت ترک می‌کند که او به همراه هامان است و یا آن را برای مال و ثروتش ترک می‌کند که او به همراه قارون خواهد بود یا برای تجارت نمازش را ترک می‌کند که چنین کسی به همراه ابی بن خلف خواهد بود.

همچنین از انس ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «هرکه نماز‌ها را سر وقت آن ادا کند و وضوی آن را کامل به جای آورد و قیام و خشوع و رکوع و سجود آن را به طور کامل به جای آورد، نمازش سفید و روشن شده و می‌گوید: خداوند تو را حفظ کند همانطور که من را حفظ کردی. و هرکه آن را در غیر وقت آن به جای آورد و وضوی آن را به خوبی ادا نکند و خشوع و رکوع و سجود آن را به خوبی انجام ندهد نمازش سیاه و تاریک شده و می‌گوید: خداوند تو را ضایع کند همانگونه که مرا ضایع کردی... تا جایی که آن نماز به مانند لباس کهنه پیچیده شده و به صورت وی زده می‌شود» [به روایت طبرانی].

انسان بی‌نماز در بدبختی دایمی است و زندگی‌اش تلخ و بی‌روح است، سینه‌اش همیشه تنگ است و اخلاقش بد و کارهایش همیشه در بدترین وضعیت است و اوضاعش پی در پی در تغییر، و پایانش نیز شکست است و زیان، و خیری در آنچه از دنیا به او رسیده وجود ندارد حتی اگر همه‌ی دنیا را به او داده باشند.

لازم و ضروری است که به این سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ جامه‌ی عمل پوشانده شود که فرمودند: «فرزندانتان را در هفت سالگی به نماز امر کنید و در ده سالگی برای نخواندن آن، آنان را تنبیه کنید و در این سن رختخواب آن‌ها را جدا کنید» [به روایت ابوداوود از حدیث عبدالله بن عمرو] تا آنکه در بزرگسالی این عبادت برای آن‌ها آسان شود و تا آن‌که با نماز از بدی‌ها در امان بمانند.

از آنجا که نماز از چنین جایگاهی برخوردار است قرآن و سنت برپایی آن را به جماعت واجب قرار دادهاند. از جمله‌ دلایل وجوب نماز جماعت این سخن خداوند متعال است که می‌فرماید:

﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرۡكَعُواْ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ ٤٣ [البقرة: ٤٣].

«و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و به همراه رکوع کنندگان رکوع کنید».

همچنین نماز خوف دلیلی بر وجوب جماعت در حالت غیر خوف است. همچنین از دلایل وجوب جماعت این سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در پایان عمر خویش است که فرمود: «ابوبکر را امر کنید تا برای مردم نماز بگذارد» اینکه رسول خدا ابوبکر را برای برگزار کردن نماز جماعت دستور دادند دلیل بر وجوب آن است و اگر وجوب جماعت نبود، رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دستور می‌دادند در حالت بیماری ایشان هر کس برای خود به تنهایی نماز بگذارد... پس ابوبکر صدیق برای مردم نماز گزارد و رسول خدا هنگامی که آن‌ها را در صف‌های نماز پشت سر ابوبکر مشاهده کرد از این که امتش بر دین ثابت قدم هستند و آن‌چه را به آن‌ها آموخته حفظ نموده‌اند از شادی لبخند زد.

همچنین عملکرد عمر و عثمان و علی ـ رضی الله عنهم ـ که مردم را برای برپایی نماز جماعت الزام نمودند و همینطور پادشاهان مسلمان، دلیلی بر واجب دانستن آن است. همچنین رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به عبدالله بن ام مکتوم نابینا برای ترک نماز جماعت اجازه نداد، که دیگران از باب اولی اجازه ترک آن را ندارند.

در هنگام اختلاف در حکم شرعی نیز باید به ادله‌ی کتاب و سنت مراجعه نمود زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «... پس اگر در چیزی اختلاف کردید آن را به الله و رسولش برگردانید...» [النساء: ٥٩] پس ارجاع دادن مسائل باید به کتاب و سنت باشد و دنبال کردن رخصت‌ها جایز نیست.

هرکه نماز جماعت را ساقط گرداند در واقع از یاد خدا و از نماز جلوگیری نموده است؛ عبدالله بن مسعود ـ رضی الله عنه ـ می‌فرماید: «شخص توسط دو مرد آورده می‌شد تا آنکه در صف نماز قرار داده شود» و صحابه ـ رضی الله عنهم ـ کسی را که از نماز جماعت تخلف می‌رزید به نفاق متهم می‌کردند. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا... [آل عمران: ١٠٣].

«و همگی به ریسمان الله چنگ زنید و دچار تفرقه نشوید و نعمت الله را بر خود به یاد آورید آن هنگام که دشمنان هم بودید پس میان قلب‌های شما الفت ایجاد کرد پس به نعمت او برادران هم شدید...».

خداوند من و شما را با قرآن بزرگ برکت داده و با آیات و ذکر حکیم و سنت سرور پیامبران سود رساند. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از الله آمرزش می‌خواهم...