خطبهی دوم:
ستایش از آن الله، پروردگار جهانیان است، آنکه رحمان است و رحیم است، و مالک روز قیامت است، وگواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله، به تنهایی و بدون شریک، آن پادشاه آشکار به حق. و شهادت میدهم که محمد، بنده و پیامبر اوست. درود و سلام خدا بر او و بر اهل بیت و یاران وی.
اما بعد... ای مسلمانان... نظریه پردزان میگویند: آموزش و پرورش فرایندی است تکاملی. و باید از خود بپرسیم که نقش پدران و مادران در این فراینده چه است و از خود بپرسیم که نقش رسانهها در تربیت و راهنمایی و نصیحت و تعلیم این میان چه چیزی است. و اصولا برنامهی جامعهی اسلامی در این فرایند چه باید باشد.
نوجوان هنگامی که با تناقض و اختلاف میان آنچه در مدرسه آموزش دیده و آنچه از برخی رسانههای دیداری و خواندنی، میبیند مواجه میگردد دچار نوعی دوگانه گی و اضطراب درونی میگردد.
از یک سو مدرسه سعی در راسخ گرداندن قواعد تربیتی و بنای آن دارد و از سوی دیگر با فضای باز موجود در رسانهها و فناوریهای نوین ارتباطی شاهدین که دیگران دارند با ما در تربیت فرزندان ما رقابت میکنند مخصوصا اگر در نظر داشته باشیم که گناه بیشتر این رسانههای از نفعشان بیشتر است.
این شرایط چنین ایجاب میکند که اصحاب رای و اندیشه و غیرتمندان، تلاشهای خود را در پژوهش این پدیده و ایحاد راه حل، دوچندان نمایند و در راه ایجاد راهکارهایی برای حمایت نسل جوان و پاسداشت امت تلاش نمایند.
هر جامعهای دارای مرزها و خط قرمزهایی است که در کنار آن میایستد و دارای فرهنگ و سنتهایی است که برای آن احترام قائل است، حتی در سرزمینهایی که الحاد و بیدینی حاکم است نیزمردم بر اموری که باعث ایجاد همبستگی میان آنهاست توافق دارند و زندگی خود را از آن خواستگاهها نظم میبخشند.
ما مسلمانان نیز زندگی خود را تنها براساس یقین به خداوند متعال یگانه بنا میکنیم و خطوط کلی جامعه و آیندهی خویش را براساس هدایت خداوند همانگونه که پیامبرمان ابلاغ داشته ترسیم میکنیم.
بر این اساس هرگز نمیتوان اشاعهی فحشا و الحاد را در زندگی جامعهی مسلمان تحمیل کرد و هرگز نمیتوان زیر پا گذاشته شدن احکام الهی را در هیچ یک در شئون زندگی قبول کرد و نمیتوان مظاهر ایمان را در زندگی عمومی مردم این جامعه مختل نمود.
خشنود نمودن خداوند، عملی مستحبی نیست که زاهدان در آن زهد ورزند یا آنکه مترددان در انجام آن تردید کنند. غیر ممکن است که میراث حق خداوندی را که از او به ما رسیده است رها کنیم سپس در انتظار خیر و نیکی نزدیک یا دور باشیم.
برای آنکه به سطح بالایی در تربیتی که در نظر داریم دست یابیم باید در گام نخست عقاید خویش و قدسیت آن را حفظ نماییم زیرا ایمان به الله و آخرت و اطمینان مطلق به آن چه از نزد خداوند و رسولش به ما رسیده است، اساسی است محکم و متین برای تربیتی کامل و فراگیر.
بلکه همانگونه که واگنها به قطار متصلاند، رفتار به عقیده وابستگی کامل دارد. بنابراین اگر ایمانی وجود نداشته باشد که حرکات و سکنات شخص را به خود مرتبط سازد، عرصه برای دیگر محرکها باز خواهد شد و شهوات و اهواء و خواستهها و غرایز و رقابتها این عرصه را تصاحب خواهند کرد و مردم برای به دست آوردن خواستههای خود بدون هیچ مرز و حدی به هم خواهند ریخت.
می شود آغاز این وضعیت را در برخی از جوامع که در آنها دینداری به عقب کشانده شده و نیروی ایمان در اصول رفتار و تربیت، ضعیف گردیده است مشاهده کرد. در این جوامع هر شخص در زندگی خصوصی خود و در برخورد با دیگران، براساس خواستههای خود و براساس وضعیت خاص محیطی که در آن زندگی میکند، رفتار مینماید و این باعث فروپاشی ترسناکی در سطح اخلاق اجتماعی گردیده تا آنجا که میتوان آثار خودخواهی زشت و منفی و خودپرستی و تلاش بیش از حد برای دنیا و اهمیت ندادن به آخرت را در این جوامع به سادگی مشاهده کرد.
این عقاید اسلامی بود که نسلهایی را بنا نمود که دارای قدرت بنای زندگی انسانی و تربیت آن بودند. و این عقاید است که میتواند اخلاق متین و محکم را ساخته و در ورای آن مردانگی را بنا نهاده و در برابر بحرانها بایستد.
تربیت موفق بر حقایق اقرار شده و بر مسلمات غیرقابل شک بنا نهاده میشود. حال اگر محیط به فساد کشانده شود و در آن شک رواج یابد و بسوی آنچه از آسمان نازل شده است انگشت اتهام دراز گردد، پس هیهات اگر بتوان در چنین محیطی نسلهایی تربیت کرد که بتوان به ادب و عفت و عدالت آن اعتماد نمود
نباید به دارندگان قلبهای مریض اجازه داد تا هر چند وقت یک بار در میان مسلمانان به انتشار شک و تردیدهای ساختگی بپردازند. نباید افکاری که بسوی بینظمی دعوت میدهند و با فریب آزادی بسوی آزاد شدن از هر قید بندی دعوت میکنند.
ممکن است نوجوانان مسلمان و مردم بر اثر تکرار این سموم در خطر فساد قلب قرار گیردند
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ...﴾ [التحريم: ٦].
«ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانوادهی خود را از آتشی که مردم و سنگها هیزم آنند، نجات دهید».
هر آنکه خود و خانوادهاش را حفظ نکند به تحقیق مورد بازخواست قرار خواهد گرفت...
این است آنچه قصد گفتنش را داشتم و درود و سلام بفرستید بر بهترین انسانها محمد بن عبدالله... بارالها درود و سلام بفرست بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یارانش و بر آنان که بر راه او روند و روش او را در پیش گیرند.
خداوندا از چهار خلیفهی پیامبرت ابوبکر و عمر و عثمان و علی و از دیگر صحابهی پیامبرت و تابعین و تابعین آنان تا روز قیامت خشنود باش.
بارالها اسلام و مسلمانان را عزت ده و شرک و مشرکان را خوار بگردان. بارالها آنان را که دینت را یاری میدهند یاری ده و طاغیان و ملحدان و مفسدان را ذلیل بگردان. خدایا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت را و بندگان مومنت را یاری ده.
خدایا مستضعفان مسلمان را یاری ده. خدایا آنان را در فلسطین و هر جای دیگر یاری ده. ای پروردگار جهانیان برای آنان یاور و یاری ده باش. بارالها ما را در سرزمین هایمان ایمن بگردان و امامان و والیان امر ما را صالح بگردان.
خدایا گرانی و بیماری و ربا و زنا و زلزلهها و سختیها و فتنههای بد آشکار و پنهان را از ما دور گردان. بار الها بر مسلمانان لطف بورز و بلا را از آنان دور گردان ای زندهی پایدار ای دارای بزرگی و بزگواری.
بارالها غمهای غمگینان مسلمان را دور گردان و سختی سختی دیدگان مسلمان را برطرف گردان و اسیران را آزاد گردان و بدهی بدهکاران را از آنان بردار و به رحمت خود بیماران ما و دیگر بیماران مسلمان را شفا ده.
پروردگارا برای ما در دنیا و در آخرت نیکی عطا کن و از آتش دوزخ دورمان گردان. پروردگارا ما را و پدران ما را و همهی مسلمانان را مورد آمرزش قرار ده. بارالها جوانان مسلمان و پیران آنان و زنان و مردان و همهی آنان را هدایت کن.
پروردگارا از ما بپذیر که تو شنوای دانایی و بر ما توبه پذیر که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی. پاک و منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت، از آنچه مشرکان وصف میکنند و سلام بر پیامبران و الحمدلله رب العالمین.