خطبهی اول:
حمد و سپاس از آن الله است... حمد از آن اوست که علمش همه چیز را در بر گرفته است و زمانه را میان شب و روز گردانده است و آن را مکانی برای انجام کارهای نیک و بد قرار داده است تا آنکه دنیا به پایان رسد و هر زندهای بمیرد جز الله... که آسمان را گسترانده سپس به بهترین نحو آن را در هم خواهد پیچاند...
و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنهاست و بیشریک است و گواهی میدهم که محد بنده و پیامبر اوست... خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت پاک و صحابهی نیکش درود و سلام فرست و همچنین بر آنانی که به نیکی از آنان پیروی نماند، تا روز قیامت...
اما بعد: تقوا، وصیت خداوند است برای پیشینیان و پسینیان آنجا که میفرماید:
﴿... وَلَقَدۡ وَصَّيۡنَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَإِيَّاكُمۡ أَنِ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ...﴾ [النساء:١٣١].
«ما به كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] به شما سفارش كرديم كه از الله پروا كنيد».
از گذر روزها و شبها و در پی هم رفتن سالها عبرت گیرید که هر گامی انسان را به پایان نزدیک میسازد و گذر هر روز او را به انتها نزدیکتر.
ای مومنان: در مورد سال خداوند عزو جل میفرماید:
﴿إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثۡنَا عَشَرَ شَهۡرٗا فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوۡمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ مِنۡهَآ أَرۡبَعَةٌ حُرُمٞۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُۚ فَلَا تَظۡلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمۡۚ وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ كَآفَّةٗ كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمۡ كَآفَّةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ ٣٦﴾ [التوبة: ٣٦].
«در حقيقت تعداد ماهها نزد الله از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب الله دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه حرام است اين است آيين استوار پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد و همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مىجنگند و بدانيد كه الله با پرهيزگاران است».
این ماههای قمری است که تعداد آن ١٢ است که چهار ماه آن حرام است و خداوند از این که در این چهار ماه به خود ستم کنیم ما را برحذر داشته است و انسان هر گناهی که انجام دهد در واقع به خود ستم ورزیده است... که حدیث ابوبکرة رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آن را چنین تفسیر میکند: «زمانه به مانند روزی که خداوند آسمانها و زمین را آفرید چرخیده است: سال دوازده ماه است که چهار ماه آن حرامند: سه ماه پشت سر هم است: ذوالقعده و دوالحجه و محرم، و رجب که میان جمادی [الثانی] و شعبان قرار دارد»...
سپس فرمودند: «اکنون چه ماهی است؟» گفتیم الله و رسولش داناترند. سپس سکوت نمود تا آنکه فکر کردیم به اسمی دیگر آن را نام خواهد برد. پس فرمود: «آیا این ماه ذی الحجه نیست؟» گفتیم: بله. فرمود: «امروز چه روزی است؟» گفتیم الله و رسولش داناترند. سپس سکوت نمود تا آنکه فکر کردیم به اسمی دیگر آن را نام خواهد برد. فرمود: «آیا امروز روز نحر نیست؟» گفتیم: آری.
فرمود: «پس بدانید که خونها و مالها و ناموسهای شما به مانند حرمت این روزتان در این سرمینتان در این ماهتان بر شما حرام است و به زودی به دیدار پروردگارتان خواهید شتافت و او از اعمالتان سوال خواهد کرد... پس بعد از من به کفر باز نگردید که گردن یکدیگر با بزنید... هان! حاضر [این پیام را] به غایب برساند که چه بسا برخی از آنانی که غایبند و این پیام به آنها میرسد از برخی از آنان که حاضرند بهتر آن را بدانند..» سپس فرمودند: «آیا [این پیام را] رساندم؟» [به روایت بخاری و مسلم].
ای مسلمانان... این است پیام رسول خدا – صلی الله علیه وآله وسلم – در حجة الوداع که با آن با این سال و با مردم وداع گفت...
و ما نیز امروز با یک سال و با موسم حج وداع نمودیم و چند روز پیش نیز شاهد جشن گرفتن جهانیان در روز حقوق بشر بودیم...
رسول خداوند صلی الله علیه وآله وسلم ١٤٠٠ سال پیش همینجا نزدیک کعبه ایستاد تا حقوق بشر را پایه گذارده و مبادی عدالت و میزان حق را پایدار کند و همهی انواع ظلم و ستم را در عقیده و رفتار و اندیشه و ارزشها و عبادت و معاملات، لغو نماید. تا جانها را محترم اعلام کرده و ربا را حرام کند و حقوق زنان را تثبیت نماید...
خطابهای که جهان تا آن روز نشنیده بود و تاکنون پژواک آن از ورای قرنها به گوش میرسد...
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم میدانست که پایان زندگیاش نزدیک است و امتی که بنا نموده است در زمین ریشه دوانده و خود را در تاریخ ثبت نموده و صدای اذان به همه سو رسیده است و جماعتها نماز بر چهارسوی زمان منتشر شده که اهل آن همه روزه پیش از طلوع خورشید و پس از آن و هنگام زوال آفتاب و پیش از شام به هم میرسند و آنانی که او تربیت کرده است این نور را به دیگر نقاط زمین خواهند رساند... این نسلی که رسول خدا آنان را تربیت نمود جزئی از رسالتی بودند که او ادا نمود و ما گواهی میدهیم که او به درستی این رسالت را به انجام رسانید.
و برای همین بود که او سخن میگفت و در همان حال نیز با امت خویش وداع مینمود و در تار و پود سخنانش همهی خیرخواهی و محبت و اخلاصی را که داشت خالی مینمود... چه با ارزش است این وصیت و دارای چه اثر بلند مدتی است در تاریخ، برای کسانی که بیاندیشند! و برای همین است که در پایان این خطابهی نبوی چنین آمده که: «هان! حاضران به غایبان برسانند...».
و اصحاب رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به بهترین وجه این امانت را ادا نمودند و خداوند از همهی آنان راضی و خشنود باد.
ای مسلمانان: این وصایایی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در وجدان مردم به جای گذاشت در بر گیرندهی قضایایی فلسفی و یا نظریههایی خیالی نیست... اینها مبادی و اصولی است که در کلماتی اندک و آسان جای گرفته و حاوی حقایقی است که دنیا برای سعادت و هدایت به آنها نیازمند است و با همهی اختصار خود راهنماتر و کاربردیتر از همهی پیماننامههای پر طمطراق بین المللی است.
و این از آن جا است که گویندهی آن قلبی مملو از محبت به مردم و مهربانی نسبت به آنان داشت و بسیار نسبت به وصل نمودن مردم به خداوند آماده ساختن آنان بری لقای الهی حریص بود و به این یقین داشت که زندگی صحیح با دوری از خداوند و وحی وی ممکن نیست.
بندگان خداوند... در این آیهی کریمه و حدیثی که اکنون ذکر شد، خداوند متعال با رساترین و مختصرترین عبارت انسانها را از ظلم و ستم برحذر داشته و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به اصول مسائل اشاره نموده است زیرا او اصولی جاویدان و قواعدی پایدار را تقریر مینماید.
ستم آفتی است که فطرتها و نصوص وحی بر بدی آن و نکوهش انجامدهندهی آن اتفاق دارند... اما گاه این انحراف برخی از مردم را دچار خود میکند:
﴿أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنٗاۖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۖ﴾ [فاطر: ٨].
«آيا آن كس كه زشتى كردارش براى او آراسته شده و آن را زيبا مىبيند [به مانند مومنان صالح است؟] این الله است كه هركه را بخواهد به گمراهی کشانده و هركه را بخواهد هدايت مىكند».
ای مسلمانان: زشتترین ستمها شکر به خداوند متعال است. لقمان به فرزند خود چنین میگوید که: «ای فرزندم به الله شرک نورز که شرک ستمی است بس بزرگ» [لقمان: ١٣] و در سورهی مائده چنین آمده که:
«... همانا آنکه به الله شرک ورزد الله بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش آتش است و ستمگران یاوری ندارند» [المائدة: ٧٢].
و این برای آن است که الله متعال همان آفریدگار روزیدهندهای است که ما را از عدم به وجود آورده و نعمت داده است و هر چه در این جهان است در پیشگاه او خاضع است و هر فضلی به او بر میگردد... او پروردگار است و ما بندگان او و اوست که هر چه بخواهد میکند... ما را برای عبادت خود آفرید پس چگونه غیر از او عبادت شود! و ما را به بندگی خود فرمان داده پس چگونه برای بنده شایسته است بر او شوریده و از دستور آقا و سرورش سرپیچی کند؟
کوتاهی در حق خداوند ظلمی است که آثارش تنها بر خود آن ظالم سنگینی خواهد کرد و برای همین است که خداوند متعال فرموده است:
﴿فَلَا تَظۡلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمۡۚ...﴾ [التوبة: ٣٦].
«پس در این ماههای حرام به خود ستم نورزید...».
تجدد مواسم و گذر سالها یادآور این است که انسان وضعیت رابطهی خود را با خداوند مورد بررسی قرار داده و ایمان و عقیده و اعمال و اندیشهی خود را بسنجد. زیرا او در حال سیر به سوی خداوند هست و به زودی در برابر پروردگار به حساب و کتاب خواهد ایستاد و نامهی عملی که هیچ کوچک و بزرگی را رها نخواهد کرد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدۡحٗا فَمُلَٰقِيهِ ٦﴾ [الإنشقاق: ٦].
«اى انسان حقا كه تو به سوى پروردگار خود بسختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد».
ای مسلمانان همچنین از ستمهایی که شخص در حق خود انجام میدهد انجام دادن گناهان و سهلانگاری در انجام واجبات است که هرکه به این آلوده شود در واقع به خود ستم ورزیده زیرا خود را به سوی آتش کشانده و در معرض خشم خداوند قرار داده است و اگر گناهان بدون آنکه کسی در برابر آن بایستد و بدون آنکه کسی در صدد اصلاح برآید در جامعه منتشر گردد بلا و عذاب الهی همه را فراخواهد گرفت و این سنت الهی در مورد امتها و حکومتها واضح و معلوم است:
﴿وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ ١٠٢﴾ [هود: ١٠٢].
«و اين گونه بود [به قهر] گرفتن پروردگارت وقتى شهرها را در حالى كه ستمگر بودند [به قهر] مىگرفت آرى [به قهر] گرفتن او دردناک و سخت است».
و از دیگر انواع ستم که در این آیهی کریمه از آن سخن به میان آمده و در حدیث شریف در مورد آن به تفصیل سخن گفته شده ستم در حق مردم و تجاوز به آنان در جان و ناموس و مالشان است و ستم زشتتر و قبیحتر خواهد بود اگر در قبال نزدیکان و خویشانوندان باشد یا در حق همسر و دختر انسان یا در حق ضعیفان و زیردستان مانند خدمتکاران و کارگران باشد...
این تصویری از ستم است که دل را به درد میآورد... برخیها تا احساس قدرت میکنند سعی در مسخر کردن دیگران در راه خواستههای خود میکنند و حق آنان را زیر پا گذشته و به تکلیف خود در قبال دیگران عمل نمیکنند:
﴿كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧ إِنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلرُّجۡعَىٰٓ ٨﴾ [العلق: ٦-٨].
«حقا كه انسان سركشى مىكند (٦) همين كه خود را بىنياز پندارد (٧) در حقيقت بازگشت به سوى پروردگار توست».
که این آیه برای دلداری ستمدیده و نصیحت ستمگر کافی است که: «همانا بازگشت به سوی پروردگار است».
ظلم تاریکی روز قیامت است و دعای مظلوم به بالای ابرها برده شده و درهای آسمانبرای آن گشوده میشود و میان آن و خداوند هیچ حجابی نیست و خداوند متعال در پاسخ به آن چنین میگوید که: «یاریات خواهم داد حتی اگر پس از مدتی باشد». و خداوند به ظالم فرصت میدهد اما اگر او را گرفت دیگر رهایی نخواهد یافت:
﴿... وَسَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ ٢٢٧﴾ [الشعراء: ٢٢٧].
«و كسانى كه ستم كردهاند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت».
هر که در عاقبت ستمگران نظر کند نشانههایی عجیب از نشانههایی الهی را مشاهده خواهد کرد که ممکن است این قصاص الهی در دنیا باشد و ممکن است در آخرت رخ دهد و اگر این قصاص رخ دهد بسیار وحشتناک خواهد بود:
﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ ٤٢﴾ [إبراهيم: ٤٢].
«و الله را از آنچه ستمكاران مىكنند غافل مپندار جز اين نيست كه [كيفر] آنان را براى روزى به تاخير مىاندازد كه چشمها در آن خيره مىشود».
ستم و زیر پا گذاشتن حق دیگران و زیر پا نهادن کرامتهای انسانی باعث بدبختی و افروختن آتش فتنه خواهد بود و ستم اگر همه گیر شود باعث فساد و ویرانی و نابودی خواهد گردید...
خداوند من و شما را به واسطهی کتاب و سنت مورد برکت قرار دهد و من شما را با آیات و حکمت موجود در آن سود رساند. این سخن خود را گفته و برای خود شما از خداوند بزرگ آمرزش میخواهم.