خطبهی اول:
ستایش از آن خداوندی است که فرموده است: «و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد» [الإسراء: ٢٣].
او را سپاس میگویم که او نعمت عطا نموده و ما را بینیاز ساخته است، و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنها و بیشریک است، آنگونه شهادتی که با آن امید نجات و رستگاری و رضوان خداوند و مغفرت او را داریم، و گواهی میدهم که پیامبر و سرور ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که ما را به نیکی دستور داده و از بدی و نافرمانی نهی نموده است. درود و سلام و خداوند بر وی و بر اهل بیت و یارانش باد. آنان که سمبل حق بودند و یاور نیکی...
اما بعد، ای مسلمانان تقوای الله را پیشه سازید که تقوای او بهترین دستاوردهاست و طاعت او بالاترین شرف و نسب است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾ [آلعمران: ١٠٢].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الله را آنگونه که شایستهی اوست پاس بدارید و نمیرید مگر در حالی که مسلمانید».
ای مسلمانان... از خوشبختی انسان است که پدر و مادرش در کنارش باشند و چشمش با دیدن آنها شاد شده و با گرمای مهر و محبت آنان گرما گیرد و با نصیحت آنان راهنما شود و برکت دعای آنها و اجر نیکی به آنها و همراهی نیک آنان را به دست آورد.
از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که گفت: مردی به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمد و گفت: با تو بر هجرت و جهاد بیعت میکنم و اجر آن را از الله میخواهم. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به او گفت: «آیا از پدر و مادرت هیچکدامشان در قید حیات هستند؟» گفت: آری، هر دو زنده هستند. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «آیا از خداوند متعال اجر و پاداش میخواهی؟» گفت: آری. پس رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «پس به نزد پدر و مادرت برگرد و با آن دو به نیکی بمان» [متفق علیه].
ای مسلمان... همانا بدی و نافرمانی پدر و مادر توسط پسران و دختران همان مصیبت بزرگ و بلای سهمگین و زندگی تلخ است... بدی و نافرمانی تلخی که قصهی پرغصهاش تمام شدنی نیست...
این گناه بزرگ و کبیرهای است که باعث خشم و عذاب پروردگار است. از ابوبکرة رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «آیا شما را به بزرگترین گناهان کبیره آگاه نکنم؟» گفتیم آری ای رسول خداوند. گفت: «شرک آوردن به الله و نافرمانی و بدی نسبت به پدر و مادر...» سپس وی که تکیه داده بود نشست و گفت: «آگاه باشید، و سخن دروغین و گواهی دروغین، پس همچنان این جمله را تکرار میکرد تا آنکه گفتیم کاش بیشتر نمیگفت» [متّفق علیه].
و همچنین از مغیرة بن شعبة رضی الله عنه از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمودند: «همانا الله نافرمانی و بدی نسبت به مادران و منع کردن آنچه باید بدهید و درخواست آنچه حقی در آن ندارید، و زنده به گور کردن دختران را حرام کرده است. و گفتن و نقل کردن هر چه را میشنوید و در خواست کردن بسیار، و هدر دادن مال را برایتان بد دانسته است» [متفق علیه].
و از ابوهریرة رضی الله عنه از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمودند: «خوار و بدبخت شد، سپس خوار و بدبخت شد، سپس خوار و بدبخت شد آن که پدر و مادر یا یکی از آن دو را در هنگام پیری درک نمود اما [به واسطهی نیکی به آنان] وارد بهشت نگردید» [به روایت مسلم].
و از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «سه کس هستند که الله در روز قیامت به آنان نظر ننموده و به بهشت داخل نمیشوند: آنکه نسبت به پدر و مادرش بدی و نافرمانی میکند و زنی که خود را به مردان شبیه میسازد و آنکه نسبت به ناموس خود بیغیرت است» [به روایت احمد و نسائی].
پس چه پست است آنکه در حق پدر و مادرش بدی میکند و چه بیارزش است و تا چه اندازه در سفاهت و حماقت به سر میبرد! آنگاه که والدینش به پیری رسیدند و کمر خم کردند، او در مقابل، خوبی آنها را با کفران و انکار و فراموشی و قطع رابطه پاسخ گفت... وفای آنان را با جفا عوض کرد و صفا و صمیمیتشان را با بد دهنی...
اگر از او چیزی بخواند بخل میرود و اگر به او امیدی داشته باشند آنان را ناامید میکند و اگر او را بخواهند حاضر نخواهد شد... پاسخشان را نمیدهد مگر به تندی و چیزی نمیدهد مگر از روی ترس و چیزی جز کلمهی «بعداً» نمیداند.
او فراموش نموده که دستور پدر و مادر باید اطاعت شود و حقشان نباید پایمال گردد... پس وای به حال نافرمان... وای به حال او از آن روزی که سوار بر اسب نافرمانی و بدی نسبت به پدر و مادرش گردد و در رکاب اهل بدی و فسق و فجور راه بیفتد... وای بر او از آن روزی که باعث گریه و آه پدر و مادر شود و آن دو را ناراحت کند و باعث خستگی و آزار آنان شده و آن دو را با غمها و غصهها رها سازد...
ای آنکه در حق پدر و مادر بدی میکنی... ای آنکه حقوقی را که بر گردنت هست فراموش کردهای... چطور با تندی و بیتوجهی و کوچک شمردن و خوار کردن و این روز به آن روز انداختن با پدر و مادرت برخورد میکنی؟؟ چگونه است که زن و خانواده و دوستان و پول و ثروت را بر آنها مقدم میداری در حالی که اکنون برای خود مردی شدهای و آنان پس از خدا به تو امید دارند و از تو انتظار نیکی و احترام و محبت و ارتباط دارند.
چگونه از خداوند انتظار خشنودی داری در حالی که به مادر و پدرت بدی کردهای؟ چطور توانستهای مادرت را ترک کنی؟ چطور توانستهای او را ترک کنی در حالی که او برای تو خود را از خواب محروم میکرد و بدنش را برای تو فنا کرد و از وجودش به تو شیر داد و آغوشش را منزل تو گرداند و برای تو خستگی و سختی را تحمل کرد؟
اگر تو دچار غم اندوه شدی او نیز غمگین و اندوهگین شد... تو را بر خود ترجیح داد و برای تو آرزوی زندگی کرد حتی اگر به قیمت مرگ خودش باشد...
اکنون... اکنون که او پیر شده و به تو نیاز دارد در نگاه تو بیارزشترین چیز گردیده است؟ و خوبیهای او را به فراموشی سپردهای و خوبیاش را انکار کردهای؟ خدمت آسان او برایت سخت شد و عمر کوتاه او برایت طولانی گردید؟ او را هنگامی ترک گفتی که او بعد از خداوند به تو نیاز داشت و در هنگام پیری او را از یاد بردی و سینهات برایش تنگ شد و او را جام زهر نوشاندی و خود با خیال راحت خوابیدی و خودخواهانه به سرزنش دیگران هم گوش نسپردی... این بود پاداش او بعد از این همه سختی؟ حقا که تو نادانی و کور...
ابو بردة روایت میکند که ابن عمر رضی الله عنهما مردی را دید که طواف کعبه میکند در حالی که مادرش را بر کول خود گذاشته است و میگوید: من شتر رام اویم... سپس به ابن عمر گفت: آیا به نظر تو حقش را ادا کردهام؟ ابن عمر گفت: هرگز، نه حتی به اندازهی یک نفس از نفس زدنهای هنگام درد زایمان [به روایت بخاری در ادب مفرد].
و از ابوهریرة رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «هیچ فرزندی حق پدرش را ادا نمیکند مگر آنکه او را در حال بردگی بیابد و سپس او را بخرد و آزاد کند» [به روایت سلم].
پس ای آنکه در حق پدر و مادرت بدی میکنی... چقدر آنها کام تو را شیرین کردند و چقدر تو آنان را تلخکام میکنی. بیا اکنون کمکاری خود را در حق آنان جبران کن که آنان تو را مدتی طولانی نگهداری کردند پس تو آنان را در این مدت کوتاه نگهداری کن.
﴿... وَقُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرٗا ٢٤﴾ [الإسراء: ٢٤].
«... و بگو پروردگارا آن دو را مورد رحمت قرار ده همانطور که مرا در کودکی تربیت نمودند».
با آنان مهربان و نرمخو باش و با فروتنی در خدمت آنها باش و به آنان سخن بزرگوارانه و زیبا بگو و بگو خداوندا آن دو را رحمت کن همانگونه که من را در کودکی نگهداری نمودند زیرا از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که ایشان فرمودند: «خشنودی پروردگار در خشنودی پدر است و خشم پروردگار در خشم پدر» [به روایت ترمذی].
خداوند من و شما را با کتاب و سنت برکت داده و با بینات و حکمت موجود در آن سود رساند... آنچه را شنیدید گفتم، و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی از خداوند آمرزش میخواهم پس از او آمرزش بخواهبد که او بسیار بخشنده و بسیار مهربان است.