خطبهی اول:
ستایش از آن الله است که واحد و یگانه است، تنها و بینیاز است، نه زاده و نه زاده شده است و هرگز هیچ همتایی نداشته است. آفریشن هر چیزی را بدو عطا نموده و سپس وی را راهنمایی کرده است، ستایش در آغاز و در پایان از آن اوست، حُکم به دست اوست و به سوی او باز خواهید گشت.
و گواهی میدهم که معبودی به حق جز الله نیست که تنها و بیشریک است و گواهی میدهم که محمد بنده و پیامبر و برگزیده و خلیل او و بهترین بندگان اوست. او که رسالت را ابلاغ کرد و امانت را ادا نمود و برای امت خیرخواهی کرد و در راه خداوند آنگونه که شایسته است جهاد نمود. پس درود و سلام خداوند بر او و بر اهل بیت پاک و بر صحابه و تابعین و همة کسانی باد که تا قیامت راه آنان را ادامه دهند و پیرو روش آنان باشند.
اما بعد:
ای مردم شما را به تقوای خداوند و پایداری بر دین و دعوت و عمل به آن سفارش میکنم، پس از خداوند روزی بجویید و او را عبادت کنید و شکر او را گویید که بازگشت به سوی اوست.
ای مردم:
هیچ جامعة مسلمانی نمیتواند راه پیروزی را در پیش گیرد مگر با تکامل، و تکامل وجود نخواهد داشت مگر هنگامی که هر فرد حقوق و واجبات خود را به درستی بشناسد و آنچه را که به او مربوط است از آنچه به او مربوط نیست و آنچه را که مهم است از آنچه مهمتر است، باز شناسد. همچنانکه یک جامعه حالت استقرار و توازن به خود نخواهد دید مگر با دانستن اولویتها و شناخت آنچه باید به دست آورد و آنچه باید از آن دوری نمود و همینطور آن چیزی که جزو تخصص به شمار میرود و آنچه جزو تخصص محسوب نمیشود. تا آنکه مسائل در هم نرود و منافع به هم نریزد و مردم در آشوب و بلوا فرو نروند.
آنچه در همة این موارد ما را یاری میرساند آن چیزی است که «تخصص» نامیده میشود. به معنای منحصر شدن یک کار یا فن مشخص به یک فرد یا گروه خاص. این از ضرورتهای تشکیل یک جامعة متکامل است به طوری که کارها و دانستهها میان افراد تقسیم بشود و هر فرد براساس توان و دانشی که خداوند در اختیار او نهاده است و یا آن امور مسلمانان که در اختیار او نهاده شده عمل کند.
و این بدون شک باعث بالا رفتن دقت در کار و مهارت و کیفیت و اختراع و نوآوری شده و از آشوب و بینظمی به وجود آمده از فرو رفتن تخصصها جلوگیری میکند به خصوص اگر کشکمکش ناشی از تضاد باشد نه تنوع.
هر که در نمونههای اختلاف و تفرقه و درگیری در تاریخ مسلمانان و ناتوانی در به سرانجام رساندن منافع آنان دقت نمایند خواهد دید بیتوجهی به تخصص نقش بزرگی در شعلهور شدن این آتش داشته است و از آنجایی که شریعت اسلامی شریعتی است متکامل که به هیچ صورت نقص به آن راه نمییابد خداوند متعال نیز در کتاب مبین خود این قضیه را بدون آنکه مجالی برای اختلاف باقی بماند چنین بیان نموده است:
﴿۞وَمَا كَانَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةٗۚ فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي ٱلدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَحۡذَرُونَ ١٢٢﴾ [التوبة: ١٢٢].
«و شایسته نیست مؤمنان همگی [برای جهاد] کوچ کنند پس چرا از هر فرقهای از آنان دستهای کوچ نمیكنند تا [دستهای بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند بیم دهند باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند».
این آیه به این حقیقت دلالت دارد که ممکن نیست همهی مردم عالم شوند یا همه حاکم یا مجاهد باشند، و این ممکن نیست که همهیشان کشاورز یا پژوهشگر باشند.
در آیهای دیگر این معنا آمده است که باید تخصصها به اهل آن سپرده شود و در مورد آن با اهلش منازعه نگردد زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِينَ يَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِلَّا قَلِيلٗا ٨٣﴾ [النساء: ٨٣].
«و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانىاند كه [مىتوانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل الله و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میكرديد».
توصیه به احترام گذاشتن به تخصص تا این حد باقی نمانده بلکه در سنت نیز احادیثی آمده که به اهمیت تخصص و سپردن تخصصها به اهل آن و عدم دخالت در کار آنها دلالت دارد و همچنین این که تخصص نه تنها در امور دین بلکه در امور دنیا نیز وجود دارد چنانکه رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در مسألهی گرده افشانی نخل فرمودند: «شما به امور دنیای خود آگاهترید».
و مانند این سخن رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که فرمودهاند: «هرکه طبابت کند در حالی که طبیب نیست باید غرامت بپردازد».
اینجا رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ تخصص را تنها از آن اهل آن میداند و از سوی دیگر غیر متخصصان را از وارد شدن به عرصهی آن نهی نموده و آنان را از بازخواست و محاسبه برحذر میدارد، چه رسد به آنانی که اهل تخصصند و در انجام تخصص خود کوتاهی میکنند؟
اگر این تعجب آور است، عجیبتر از این کار کسانی است که در همهی تخصصها سرک میکشند؛ کسانی که خود را به عنوان صاحب نظر همهی مسائل دینی یا دنیوی میدانند و هم مسئولند و هم اهل فتوا و هم پزشکند و هم اقتصاد دان و هم اندیشمند! در حالی که چیزی نیستند جز عدهای کاغذنگار که جز فضولی و شهوت شهرت و ریاستطلبی و ثنای دیگران هدفی ندارند.
حتی اگر برای مداوای سرماخوردگی بیمار را به جذام مبتلا کنند، یا برای بیرون آوردن خار از چشم آن را کور کنند. و کار به جایی رسیده است که مردم برخی اوقات میان پزشک و عالم و روزنامهنگار و اندیشمند و داعی فرق نمیگذارند. به ویژه اگر مساله مربوط به فتوی و سیاست شرعی و منافع عمومی مسلمانان باشد. آنان به عمد یا بدون عمد این تربیت نبوی را که امت خویش را براساس احترام به تخصص و زیر پا ننهادن آن تربیت نموده به فراموشی سپردهاند. زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ عبدالله بن زید را که در خواب روش اذان را دیده بود دستور داد تا کلمات اذان را به بلال بگوید زیرا صدای بلال از او رساتر بود.
همچنانکه از وی ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت شده است که فرمود: «داناترین شما به علم میراث زید است» و همچنین فرموده است: «ابی بن کعب قاریترین شماست» و از وی به طور صحیح روایت شده است که حسان را به سبب آنکه شاعرترین اصحاب است ستوده است و این که علی آگاهترین آنان به قرائت است و معاذ داناترینشان به حلال و حرام است و علی قاضیترین آنهاست و خالد بن ولید شمشیر از نیام کشده شدهی خداوند است و همچنین از او ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت شده است که فرمود: «هر گروه را قاریترین آنان نسبت به کتاب خدا امامت میکند».
احادیث در این زمینه در سنت مصطفی ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بیش از آن است که در شمار آید. همچنین اهل علم ذکر نمودهاند که قاضیان باید در اموری که خارج از تخصصشان است از اهل تخصص مانند پزشکان و مهندسان و مترجمان، یاری گیرند. و اگر شخص خود را در چیزی که خارج از تخصص یا طبیعت وی هست وارد سازد بیتردید در اشتباه خواهد افتاد چنانکه امام ابن قیم رحمه الله در کتاب خود تحف المولود میگوید: «شایسته نیست جوان پس از آنکه به سن رشد رسید وارد کاری شود که منافی طبیعت، یعنی تخصص و کارهایی که در آن توانایی و مهارت دارد، شود زیرا در این صورت بیش از آنکه کارها را به خوبی انجام دهد در انجام آن کوتاهی خواهد ورزید».
وارد شدن شخص به کاری که در آن تخصص ندارد عین وارد شدن به آن چیزی است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از آن نهی نموده و فرموده است: «از زیبایی اسلام شخص آن است که آنچه را به او مربوط نیست ترک گوید».
بسیار تاسف آور است که در عصر علم و پیشرفت اطلاعات، زیر پا نهاده شدن اساسیات پیشرفت را به چشم میبینیم به طوری که چنان امور دچار بینظمی شده و چنان مفهوم تخصص در میان مردم سست گردیده که علنی میبینیم برخی در کار مسئول فضولی میکنند و برخی در کار عالم دست میآورند و هرکه هر چه میخواهد میگوید و هیچ هیبتی برای هیچ اهل فن و تخصص قائل نمیشوند. در حالی که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «حق هر صاحب حقی را آنگونه که شایسته است بدهید».
چه بسا صاحب نظران و نابغههایی که به واسطهی یک کشمکش بیهوده رانده شدهاند و چه بسیار پیش میآید که نادان، زیبایی را دشمن خود میداند و احمق، دانایی را خطری برای خود میبیند و انسان بیهیچ از دیدن موفقیت دیگران ناخرسند میشود.
پس ای بندگان خداوند تقوای الله را پیشه سازید و از آشوب بپرهیزید، ای طالب علم از سخن گفتن دربارة چیزی که بر آن دلیلی نداری بپرهیز، ای پزشک از اینکه خارج از مجال خود دست به طبابت بزنی برحذر باش، و ای نویسنده از این برحذر باش که در مورد منافع عمومی جامعه با علما درگیر شده و علیه آنان دست به قلم بری.
هر که اندازة خود را بداند در هر کاری که میکند تقوای الله را مد نظر خواهد داشت، که خداوند رحمت کند کسی را که قدر خود را میشناسد و چه نیک است کار آن کسی که به آنچه شنیده یا دانسته و یا دیده است عمل نماید و هرکه در شبهات افتد در حرام افتاده است همانند چوپانی که دور و بر منطقة ممنوعه چرا میکند و نزدیک است گوسفندانش در آن بچرند.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩﴾ [النساء: ٥٩].
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد الله را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى اختلاف نظر يافتيد اگر به الله و روز بازپسين ايمان داريد آن را به الله و پيامبر عرضه بداريد این بهتر و نيکفرجامتر است».
﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا٣٦﴾ [الإسراء: ٣٦].
«و چیزی را که نسبت به آن آگاهی نداری دنبال مکن. زیرا شنوایی و بینایی و قلب همه مورد پرسش قرار خواهند گرفت».
خداوند متعال برای من و شما در قرآن بزرگ برکت دهد و من و شما را با آیات و ذکر حکیم سود رسانَد. آنچه را گفتم اگر صحیح بود از سوی خداوند، و اگر خطا بود از نفس بود و از شیطان، پس از الله آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است.