خطبهی اول:
ستایش مخصوص خداوند است، ستایش مخصوص اوست که همیشه و همواره خیرش به سوی ما روان است، دست او پرنعمت است و شبانه روز میبخشد و هیچ بخششی از آن کم نمیکند، ستایشها و بزرگواریها همه از آنِ اوست و نمیتوان ثنای او را آنگونه که شایسته است ادا نمود. او را ستایش گفته و شکر میگویم و بر او ثنا گفته و از او آمرزش میخواهم. او که با بزرگترین ماهها بر ما منت نهاد تا در آن اجر بزرگ به دست آریم.
و گواهی میدهم که معبودی به حق جز الله نیست که واحد و بیشریک است و گواهی میدهم که محمد، بنده و پیامبر اوست، درود و سلام و برکات خداوند تا قیامت، بر او و بر اهل بیت و یاران او و پیروان آنان باد.
اما بعد:
توصیة بزرگ، توصیة به تقوا است، که عامل بخشش گناهان و نجات از سختیها و شناخت حق در دوران گمگشتگی است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّكُمۡ فُرۡقَانٗا وَيُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٢٩﴾ [الأنفال: ٢٩].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر تقوای الله را پیشه سازید برای شما میزانی قرار خواهد داد که میان حق و باطل جدایی اندازید و گناهان شما را بر شما خواهد بخشید و شما را مورد آمرزش قرار خواهد داد و الله دارای فضلی است بس بزرگ».
خود را از سطح این دنیا بالاتر و والاتر بدانید چنانکه صالحان در آن زُهد ورزیدند و توشه را برای آن سفر بزرگ آماده کردند، سفری که ناگزیر است، و با گذر روزها و سالها عبرت گیرید و به خود آیید که غفلت همهگیر شده است و طوفان فتنهها نزدیک است، و خدای رحمت کند آنکه به خود آمد، و تفاوت است میان آنکه راه معصیت پروردگارش را برگزیده است و آنکه عمر خود را در معامله با پروردگار و یاد او گذارنده و همة عمر را بر در او ایستاده و سر بر خاکِ او نهاده است. آه از شرمِ شرمگینان و وای بر پشیمانی مقصران...
ای مسلمانان:
ماه بزرگ سر رسید و فرصت شما برای توشهگیری فرا رسید. بنده در این ماه یا موفق است و یا شکستخورده. به یاد داشته باشید که روزهایی از این ماه گذشتند و رفتند، بدانید که روزهای این ماه به سرعت میروند و در این میان، موفقان اجر وافر و سعادت دنیا و آخرت را به کف خواهند آورد.
اما از آن سو، گروههایی برای گذشت شبهای آن و از کف دادن فرصت، اشک نَدَم خواهند ریخت و آن هنگام پشیمانی و اشک چه فایدهای خواهد داشت؟ پس برای به دست آوردن نیکیها از هم سبقت گیرید و روزهای باقیمانده را با به دست آوردن باقیات صالحات غنیمت شمارید که از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به سند صحیح ثابت است که فرمودند: «هرکه رمضان را با ایمان و اخلاص روزه گیرد گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود» و همچنین فرموده است: «هرکه رمضان را با ایمان و اخلاص به نماز ایستد گناهان گذشتهاش آمرزیده خواهد شد» و در جایی دیگر فرموده است: «هرکه شب قدر را با ایمان و اخلاص به نماز ایستد گناهان گذشتهاش آمرزیده خواهد شد».
و همچنین از مصطفی ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به سند صحیح روایت شده است که فرمودند: «به خاک مالیده شد بینی کسی که (یعنی خوار و ذلیل شد کسی که) رمضان را درک نمود و مورد آمرزش قرار نگرفت».
اما متاسفانه، چه بسیار بینیهایی که در این ماه به خاک مالیده میشود و شهوتها و هوای نفس آنان را مشغول داشته است، ای کسانی که در پی سراب دنیا در حرکتید، ای کسانی که در پی همة اخبار و شایعاتید و ریز و درشت آن را دنبال میکنید، ای کسانی که شیفتة سریالها و کانالهای ماهوارهای هستید و چشمانتان مسحور صفحة تلویزیون است، این فرصت شما است تا کمی دست نگه دارید! این ماه شماست که درونتان کمی آرام گیرد، تا باز روحتان به سوی پروردگار باز گردد، تا در جستجوی سعادت به مسجد آیید و رو به قرآن آورید، و تا در کنار خانواده آرام گیرد.
در این ماه، کمتر پی دنیا گیرید و بیشتر به نیکی با نزدیکان و یاد خداوند و محقق ساختن تقوا که هدف روزه است، بپردازید:
﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾ [البقرة:١٨٣].
«روزه بر شما مقرر شده است همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر گردید باشد که تقوا پیشه کنید».
پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هنگامی که روز روزهی کسی از شماست، فحش ندهد و بدزبانی نکند، و اگر کسی او را بد گفت یا با او درگیر شد، بگوید: من روزهام» [به روایت بخاری و مسلم].
این رهنمودی است برای نشان دادن کمال درونی و صفای روحی که شایسته است روزهدار از آن برخوردار باشد و همینطور تاثیر تقوا؛ زیرا رمضان درون انسان را به خداوند متصل میسازد تا آنکه از سوی خداوند شیرینی ایمان را دریافت دارد و هرکه شیرینی ایمان را چشید هرگز کینه و نفرت و دشمنی را نخواهد شناخت.
اگر تقوا در قلب محقق گردد ناپاکی از درون اهل آن بیرون خواهد رفت و به جای آن خشیت الهی و امید به او خواهد نشست، چنین انسانهایی از حرام دوری میگزینند، چشم آنان به حرام نخواهد نگریست و زبانشان از دروغ باز خواهد ایستاد، زیرا زبانشان به ذکر خداوند و استغفار مشغول است. آنان از آنجایی که خداوند و آخرت را خواستهاند دنیا در نظرشان کوچک خواهد شد. در چنین محیطی مردم از اینکه بازرگانی آنان را فریب دهد یا فاجری به حق آنان تجاوز روا دارد، خود را در امان میدانند.
ای مومنان:
روزة واقعی مومن را به سوی تقوای خداوند سوق خواهد داد و او را به عمل نیک و تلاش و سبقت به سوی نیکیها و غنیمت شمردن اوقات باارزش واخواهد داشت. اما متاسفانه آنچه هماکنون میبینم بیش از این نیست که بسیاری از مردم روزه را تنها نخوردن و نیاشامیدن میدانند بیآنکه کاری دیگر انجام دهند یا تقوای بیشتری پیشه کنند، در حالی که خداوند متعال هدف از روزه را به دست آوردن تقوا ذکر نموده و فرموده است: ﴿لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾.
اما اگر ایمانت در این ماه افزایش نیافت، یا اعمال نیکت بیشتر نشد و یا دست از بدیها برنداشتی به خودت برگرد و ببین، شاید کوتاهی و تقصیری در کارت باشد.
هنگامی که انسان به خداوند بزرگ ایمان آوَرَد و به روز جزا و حساب یقین بدارَد، این ایمان و یقین او را بر آن خواهد داشت تا در پی خشنودی پروردگار و آمادگی برای دیدار او و پایداری بر صراط باشد. ببیند خداوند متعال چه میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾ [البقرة: ١٨٣].
«ای کسانی که ایمان آورزدهاید روزه بر شما مقرر شده است همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر گردید، باشد که تقوا پیشه کنید».
خداوند متعال این آیه را با ایمان آغاز نموده و با تقوا به پایان رسانده است.
این گمراهی است که انسان، حقیقتِ دین را چنان پایین آورد و اسلام را تنها کلماتی بداند که بر زبان جاری میشود یا آرزوهایی که تلاشی به همراه ندارد و هیچ وظیفهای را بر عهدة انسان نمیگذارد، و نه واجبی را انجام دهد و نه دست از منکر بکشد، و از جملة کسانی شود که دینشان بازی و سرگرمی است و زندگی دنیا آنها را فریفته است.
در هیچ آیهای از کتاب خداوند ایمان به تنهایی ذکر نشده است، بلکه همیشه عمل نیک یا تقوا یا اسلام به همراه آن آمده است تا آنکه بدانیم رابطة تلاش عملی و ایمان، بسیار محکم و ناگسستنی است و در بسیاری از آیات، اسلام به واسطة کارهایی عملی و محدود شناسانده شده است. برای مثال خداوند متعال میفرماید:
﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ ١٣ أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِي يَوۡمٖ ذِي مَسۡغَبَةٖ ١٤ يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦﴾ [البلد: ١١-١٦].
«اما او از گردنه عبور نکرد (١١) و تو چه میدانی که آن گردنه چیست؟ (١٢) آزاد کردن بردهای (١٣) یا غذا دادن در روزی سخت (١٤) یتیمی خویشاوند (١٥) یا مستمندی به خاک نشسته».
و بلکه قرآن خودداری انسان از انجام برخی کارهای نیک را نشانة تهیبودن درون از عقیده و ویرانی قلب دانسته است. چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يُكَذِّبُ بِٱلدِّينِ ١ فَذَٰلِكَ ٱلَّذِي يَدُعُّ ٱلۡيَتِيمَ ٢ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ٣﴾ [الماعون: ١-٣].
«آیا ندیدهای آنکه روز حساب را دروغ میانگارد؟ (١) او همان است که یتیم را به سختی از خود میراند (٢) و به غذا دادن به مستمندان ترغیب نمیکند».
چنین چیزی را میتوان در اوضاع کنونی و سستی جمعی و عدم انجام اعمال نیک به خوبی دید. مردمی هستند که گناهان، رابطة آنان با خداوند را به شدت ویران ساخته و هوای درون، آنان را به دور از خداوند به خود مشغول ساخته است، خداوند را به طور کامل فراموش کردهاند و قدر رمضان را ندانستهاند.
شما ـ ای مسلمانان ـ تاریخ امتهایی را میدانید که به سبب اعمال ناشایست خود نابود شدند و میدانید که خداوند بر قوم لوط به سبب ارتکاب فاحشه خشم گرفت و همینطور بر قوم شعیب به سبب کمفروشی و خیانت در ترازو. شما آخر و عاقبت این اقوام را به خوبی میدانید؛ اما آیا تنها این امت ماست که میخواهد بدون ترس و بیآنکه نگران چیزی باشد مرتکب بدیها شود؟ اسلام، جدایِ از شریعتهای گذشته نیست و ایمان را بدون عمل واجب نکرده است، بلکه هر دو را واجب و ضروری میداند. بلکه قرآن کریم داستان اقوام گذشته را برای عبرت ما ذکر نموده و فرموده است:
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ١٣ ثُمَّ جَعَلۡنَٰكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ ١٤﴾ [يونس: ١٣-١٤].
«قطعا نسلهای پیش از شما را هنگامی که ستم کردند به هلاکت رساندیم و پيامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند و [لی] بر آن نبودند که ایمان بیاورند؛ این گونه مجرمان را جزا میدهیم (١٣) سپس شما را پس از آنان جانشینان (آنان) در زمین گرداندیم تا ببینیم چگونه عمل خواهید کرد».
اینگونه مورد امتحان قرار میگیریم و کارهایمان مورد مراقبت قرار میگیرد، و اینگونه خداوند ما را به ایمان و عمل ـ هر دو با هم ـ مکلف گردانده است، سپس خواهد دید که ما تا چه اندازه به این عهد خود وفادار خواهیم ماند.
خداوند متعال با این حقیقت آشکار، بنی آدم را مورد خطاب قرار داده و به آنان فهمانده است که نجاتشان در صلاح و تقوی است نه در نفاق و ادعا:
﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ إِمَّا يَأۡتِيَنَّكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي فَمَنِ ٱتَّقَىٰ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٣٥ وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٣٦﴾ [الأعراف: ٣٥-٣٦].
«ای فرزندان آدم چون پیامبرانی از خودتان برای شما بیایند و آیات مرا بر شما بخوانند پس هر کس به پرهیزگاری و صلاح گراید نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین میشوند (٣٥) و [اما] کسانی که آیات ما را دروغ انگاشتند و [از پذیرش] آن استکبار ورزیدند، آنان اصحاب آتشند که جاودانه در آن میمانند».
بنابراین رمضان ماهی است که ثمرهاش تقوا و عمل صالح است، نه تنها دست کشیدن از خوردن و آشامیدن، و چنانکه پیامبرمان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هرکه سخن باطل و عمل به آن و جهل و سرکشی را ترک نگوید، خداوند نیز نیازی به این ندارد که او دست از غذا و نوشیدنیاش بکشد».
پس هرکه با خود صادق است رمضان را ماهی برای عبادت و خشوع و توبه و بازگشت قرار دهد، در آن به ادب پایبند باشد و از پستیها و ناپاکیها دوری گزیند و با روزة خود قصد عبادت داشته باشد و وقت خود را با طاعات و تلاوت قرآن و تدبر آیات آن، یا با صدقه و صلة رحم و احسان و نیکی و یاد خداوند و خشوع، آباد گرداند.
روزهدار همة روز را در این حالت میگذراند، و هنگامی که غروب نزدیک میشود، رمضان خود را به همة جهان نشان میدهد، چهرة مردم با دیدن آن شاد میشود و زبانها از آن یاد میکنند. ببین که لحظة افطار چه آرامشی دنیا را فرا گرفته است، و مردم از کشمکش بر سر دنیا آسوده شدهاند. ببین چگونه مرد خانه کنار خانوادة خود در کنار زیباترین سفره و مجلس و سودمندترین مدرسه است!
پس از آن نیز نماز شب است و تلاوت قرآن و دعا و تضرع و توبه و استغفار پس «ای خواهندهی خیر و نیکی، رو بیاور و ای خواهندهی بدی و گناه، دست نگه دار!».
خداوند متعال از من و شما بپذیرد...
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥۚ وَأَن تَصُومُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٨٤ شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۗ يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ وَلِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٨٥ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ ١٨٦﴾ [البقرة: ١٨٣-١٨٦].
«ای کسانی که ایمان آورزدهاید روزه بر شما مقرر شده است همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر گردید باشد که تقوا پیشه کنید (١٨٣) [روزه در] روزهای معدودی [بر شما مقرر شده است] [ولی] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [میتواند] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانی که [روزه] طاقتفرساست کفارهای است که خوراک دادن به بینوایی است و هر کس به میل خود بیشتر نیکی کند پس آن برای او بهتر است و اگر بدانید روزه گرفتن برای شما بهتر است (١٨٤) ماه رمضان [آن ماهی] است که در آن قرآن نازل شده است [کتابی ] که راهنمای مردم است و [متضمن] دلایل آشکار هدایت و [میزان] تشخیص حق از باطل است پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد و کسی که بیمار یا در سفر است [باید به شمارهی آن] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد] خدا برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد تا شماره [مقرر] را کامل کنید و الله را به پاس آنکه هدایتتان کرده است به بزرگی بستایید و باشد که شکرگزاری کنید (١٨٥) و اگر بندگان من از تو دربارهی من پرسیدند، پس من نزدیکم دعای دعا کننده را هنگامی که مرا میخواند اجابت میکنم. پس آنان باید فرمان مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند، امید است که راه یابند».
خداوند متعال برای من و شما در قرآن و سنت برکت دهد و با آیات و حکمت سود رسانَد، این سخن خویش را گفته و برای خود و شما از خداوند متعال آمرزش میخواهم.