خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش مخصوص الله، نجات دهنده‌ی مومنان و نابودگر کافران است. او را ستایش می‌گویم که حمد او در هر لحظه واجب است، و گواهی می‌دهم که معبودی حقیقی نیست مگر الله که واحد و بی‌شریک است؛ شهادتی که با آن امید پیروزی در روز قیامت داریم، و گواهی می‌دهم که سرور و پیامبران محمد، بنده‌ی الله و فرستاده‌ی او و خاتم پیامبران و امام متقیان و رحمتِ بر جهانیان است. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یاران نیک او و بر تابعین و کسانی که تا قیامت از آنان پیروی نمایند درود و سلام فرست.

اما بعد، ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و در هر حال او را مراقب خود بدانید و به یاد داشته باشید که به زودی به دیدار او خواهید رفت و در برابر او به حساب خواهید ایستاد:

﴿يَوۡمَ لَا تَمۡلِكُ نَفۡسٞ لِّنَفۡسٖ شَيۡ‍َٔاۖ وَٱلۡأَمۡرُ يَوۡمَئِذٖ لِّلَّهِ ١٩ [الإنفطار: ١٩].

«روزی که هیچ‌کس برای کسی دیگر صاحب چیزی نیست و امر در آن روز به دست الله است».

ای مسلمانان:

یادآوری روزهای جاودانه و توقف در برابر آن برای عبرت و برای یاد آوردن نعمت‌های خداوند و ترسیم راهی که باید در پیش گرفت، براساس آن، راه و روش خردمندان و توبه کنندگان و بندگان برگزیده‌ی خداوند است.

از جمله مهم‌ترین روزهای خداوندی که مسلمانان به استقبال آن می‌روند، روز عاشورا است. آن روز بزرگی که خداوند، اهل ایمان را از یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خود و مؤثرترین آن آگاه می‌سازد و آن نعمت، نعمتِ نجات موسی ـ علیه السلام ـ و مومنان همراه او و غرق ساختن فرعون و حزب وی و سربازان اوست:

﴿ٱلَّذِينَ طَغَوۡاْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ ١١ فَأَكۡثَرُواْ فِيهَا ٱلۡفَسَادَ ١٢ [الفجر: ١١-١٢].

«آنان که در سرزمین‌ها طغیان نمودند (۱۱) و در آن فسادِ بسیار کردند».

آنگاه که در زمین بدون حق استکبار ورزیدند، قیامت را انکار کردند و فرعون در تکبر و سرکشی و زیاده‌روی به جایی رسید که خطاب به قومش گفت:

﴿مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي [القصص: ٣٨].

«جز خود معبودی برای شما نمی‌شناسم».

و گفت:

﴿أَنَا۠ رَبُّكُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤ [النازعات: ٢٤].

«من پروردگار والاتر شمایم».

خداوند متعال نیز خبر او را در کتاب خود آورد تا عبرتی باشد ابدی و پندی برای همه‌ی زمانه‌ها:

﴿۞وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ٥٢ فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ ٥٣ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ ٥٤ وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ ٥٥ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ ٥٦ فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٧ وَكُنُوزٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ ٥٨ كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٥٩ فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِينَ ٦٠ فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ ٦١ قَالَ كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ ٦٢ فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ ٦٣ وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٤ وَأَنجَيۡنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ٦٥ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٦ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ٦٧ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٦٨ [الشعراء: ٥٢-٦٨].

«و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (۵۲) پس فرعون ماموران جمع‌آوری [خود را] به شهرها فرستاد (۵۳) [و گفت] این‌ها عده‌ای ناچیزند (۵۴) و به راستی آن‌ها ما را بر سر خشم آورده‌اند (۵۵) و [لی] ما همگی به حال آماده‌باش درآمده‌ایم (٥٦) سرانجام ما آنان را از باغستان‌ها و چشمه‌سارها (۵۷)و گنجینه‌ها و جایگاه‌های پر ناز و نعمت بیرون کردیم (۵۸) [اراده‌ی ما] چنین بود و آن [نعمت‌ها] را به بنی اسرائیل میراث دادیم (۵۹) پس هنگام برآمدن آفتاب آن‌ها را تعقیب کردند (۶۰) چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسی گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد (۶۱) گفت چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد (۶۲) پس به موسی وحی کردیم با عصای خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پاره‌ای همچون کوهی بزرگ بود (۶۳) و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (۶۴) و موسی و همه‌ی کسانی را که همراه او بودند نجات دادیم (۶۵) آنگاه دیگران را غرق کردیم (۶۶) مسلما در این [واقعه] عبرتی بود و [لی] بیشترشان ایمان‌‏آورنده نبودند (۶۷) و قطعا پروردگار تو همان شکست‌ناپذیر مهربان است».

امامِ حافظ، ابن کثیر درباره‌ی معنای این آیات عظیم چنین می‌گوید:

«هنگامی که مدت زمان ماندن موسی در سرزمین مصر به طول انجامید و همه‌ی براهین خداوندی را برای فرعون و درباریانش اقامه نمود و آنان با این وجود همچنان به تکبر و عناد خود ادامه دادند، راهی جز عذابِ آنان باقی نماند، پس خداوند موسی ـ علیه السلام ـ را امر نمود که بنی اسرائیل را شبانه از مصر خارج سازد و آنان را به جایی که امر نموده است ببرد. موسی ـ علیه السلام ـ آنچه را خداوند به او امر نموده بود اجرا کرد و پس از آنکه از قوم فرعون زینت بسیاری به استعاره گرفتند با آنان از مصر خارج شد.

خروج آنان چنانکه بسیاری از مفسران گفته‌اند هنگام طلوع ماه بود و صبح، هنگامی که قوم فرعون از خواب بیدار شدند و کسی را در مجلس خود نیافتند فرعون خشمگین شد و از آنجایی که خداوند قصد نابودی او را داشت، کینه‌اش بر بنی‌اسرائیل شدت گرفت و کسانی را به سرعت در قلمرو خود فرستاد تا لشکریان را فراهم آورند و به آنان گفت: بنی‌اسرائیل گروهی اندک‌اند و هر چند وقت کاری می‌کنند که باعث خشم ما می‌شود و برای همین نسبت به آنان در حال آماده باشیم و قصد نابودی آنان داریم.

خداوند نیز براساس همان نیتی که در دل داشت با او و لشکریانش رفتار کرد. پس از زندگی پر ناز و نعمتی که در آن به سر می‌بردند بیرون آمدند و از آن خانه‌های باشکوه و باغ‌ها و رودها و مال و پادشاهی و مقام والای دنیا بیرون آمدند چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَأَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِينَ كَانُواْ يُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَمَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَاۖ وَتَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ بِمَا صَبَرُواْۖ وَدَمَّرۡنَا مَا كَانَ يَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَقَوۡمُهُۥ وَمَا كَانُواْ يَعۡرِشُونَ ١٣٧ [الأعراف: ١٣٧].

«و به آن گروهی که پیوسته تضعیف می‌شدند [بخش‌های] غرق و شرق سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند و وعده‌ی نیکوی پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ویران کردیم».

تنی چند از مفسران گفته‌اند: فرعون با همراهی محفلی بزرگ از صاحبان رای و امیران و وزیران و بزرگان و رؤسا و لشکریان خارج شد و هنگام طلوع خورشید به قوم موسی رسید. هنگامی که دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسی گفتند: «بی‌شک گرفتار شدیم» [الشعراء: ۶١] اما موسی در پاسخ آنان گفت: «هرگز! پروردگارم با من است و مرا راهنمایی خواهد کرد» [الشعراء: ۶٢] یعنی: هیچ زیانی که بیم آن دارید به شما نخواهد رسید، زیرا الله ـ سبحانه وتعالی ـ مرا امر نموده تا با شما از اینجا بگذرم و او خلاف وعده نمی‌کند.

هارون ـ علیه السلام ـ و همراه با وی یوشع بن نون و مؤمن آل فرعون و موسی ـ علیه السلام ـ در آخر گروه بودند.

بسیاری از مفسران می‌گویند: آنان در این حال ایستاده بودند و نمی‌دانستند باید چه کنند و یوشع بن نون یا مومن آل فرعون خطاب به موسی گفتند: ای پیامبر خدا! خداوند تو را امر نموده تا اینجا به راهِ خود ادامه دهی؟ و او گفت: آری.

فرعون و لشکریانش به آنان نزدیک شدند و جز اندکی کسی از لشکریانش باقی نماند که در این هنگام خداوند پیامبرش موسی را امر نمود تا با عصای خود به دریا بزند. او عصا را به دریا زد و گفت: به اذن خداوند از هم بشکاف «پس [دریا] از هم شکافت، پس هر پاره‌ی آن همانند کوهی بزرگ بود» [الشعراء: ۶٣].

ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ می‌گوید: دریا تبدیل به دوازده راه شد، برای هر سبط یک راه جداگانه، و خداوند باد را به قعر دریا وزاند به طوری که همانند سطح زمین خشک شد. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِيقٗا فِي ٱلۡبَحۡرِ يَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَكٗا وَلَا تَخۡشَىٰ ٧٧ [طه: ٧٧].

«و راهی خشک در دریا برای آنان باز کن که نه از فرا رسیدن [دشمن] بترسی و نه [از غرق شدن] بیمناک باشی».

و همچنین درباره‌ی این داستان می‌فرماید:

﴿وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٤ [الشعراء: ٦٤].

«و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم».

یعنی: آنگاه فرعون و لشکریانش را به دریا نزدیک ساختیم و دریا را به آن‌ها، سپس موسی و بنی‌اسرائیل و کسانی را که پیرو دین آنان شده بودند نجات دادیم که هیچ‌یک از آنان هلاک نشدند و فرعون و سربازانش را غرق نمودیم که هیچ‌یک از آنان باقی نماند مگر آنکه به هلاکت رسید».

بندگان خداوند:

در این واقعه نشانه‌ها و عبرت‌هایی است بسیار که در حصر نیاید و نتوان همه را بیان نمود، از جمله آنکه: تنها خداوند متعال است که بندگانش را از سختی‌ها و مشکلاتی که برای مومنان پیش می‌آید نجات می‌دهد، به ویژه پیامبران، چنانکه خداوند متعال فرموده است:

﴿ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠٣ [يونس: ١٠٣].

«سپس فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند نجات می‌دهیم زیرا این حقی است بر ما که مؤمنان را نجات دهیم».

که این نشانه‌ای است آشکار برای این حقیقت که ایمان و اسلام سبب نجات از هر زیان و بدی در دنیا و راه به دست آوردن هر خیر و خوشی در آخرت است، البته اگر انسان به مقتضیات آن پایبندی نموده و به احکام آن عمل نماید که همه‌ی این‌ها نیازمند خالص گردان عبادت برای خداوند و پناه آوردن صادقانه به سوی او و توکل کامل بر وی و چنگ زدن به درگاه او با فروتنی و اصرار و توسل به وی است:

﴿فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَۗ [المؤمن: ٦٥].

«پس او را در حالی که دین [خود] را برای وی خالص ساخته‌اید به فریاد خوانید».

همچنین سنت خداوند در نابود ساختن طاغوت و شکست سربازان آن، سنتی است تغییر ناپذیر؛ برای همین خداوند متعال در بیان عاقبت فرعون فرموده است:

﴿فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٠ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا يُنصَرُونَ ٤١ وَأَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِينَ ٤٢ [القصص: ٤٠-٤٢].

«تا او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم بنگر که فرجام کار ستمکاران چگونه بود (۴۰) و آنان را پیشوایانی که به سوی آتش می‌خوانند گردانیدیم و روز رستاخیز یاری نخواهند شد (۴۱) و در این دنیا لعنتی بدرقه‌ی [نام] آنان کردیم و روز قیامت [نیز] ایشان از [جمله‌ی] زشت‌رویانند».

اما برعکس آنان، کسانی که در زمین به استضعاف کشانده شده بودند و تحت شدیدترین آزارها و تجاوزها قرار داشتند و مصیبت‌هایی چنین بر آنان تحمیل گردید در پایان خداوند عاقبتشان را به عزت و سروری و رهبری و تمکین و استخلاف در زمین منتهی ساخت، چنانکه می‌فرماید:

﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٥ وَنُمَكِّنَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنُرِيَ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا كَانُواْ يَحۡذَرُونَ ٦ [القصص: ٥-٦].

«و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست‌شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم (۵) و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفی] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند بنمایانیم».

و این همیشه عاقبت حق و اهل آن است، هر چه چهره‌ی حق غبارآلود شود و باطل آن را بپوشاند و بشارت محقق شدن این عاقبت برای مومنان مستضعف در غزه و دیگر بخش‌های فلسطین و در سوریه و میانمار نیز ان شاءالله در افق دیده می‌شود.

بشارت باد آنان را و بشارت باد آنان را:

﴿فِي بِضۡعِ سِنِينَۗ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ مِن قَبۡلُ وَمِنۢ بَعۡدُۚ وَيَوۡمَئِذٖ يَفۡرَحُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٤ بِنَصۡرِ ٱللَّهِۚ يَنصُرُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٥ [الروم: ٤-٥].

«و آن روز است که مومنان شاد می‌شوند (۴) از یاری الله، که هر کس را بخواهد یاری می‌دهد و اوست آن شکست‌ناپذیرِ مهربان».

خداوند من و شما را با راه و روش کتاب خود و سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ سود رسانَد. این سخن را گفته و برای خود و شما و همه‌ی مسلمانان از هر گناهی آمرزش می‌خواهم که او بسیار آمرزنده و مهربان است.