خطبهی اول:
حمد وسپاس تنها از آن الله است، او را حمد گفته و از او یاری جسته و آمرزش میخواهیم و از بدیهای خود و کارهای ناشایست به الله پناه میبریم. الله هرکه را هدایت کند او گمراهگری نخواهد داشت و هرکه را گمراه سازد وی هدایتگری نخواهد یافت و گواهی میدهم که معبود به حقی نیست جز الله که واحد و بیشریک است و گواهی میدهم که محمد بنده و پیامبر اوست. درود و سلام بسیار خداوند بر او و اهل بیت و یاران او باد.
اما بعد:
ای بندگان خداوند، تقوای او را آنگونه که شایستة اوست پاس دارید و به ریسمان محکم اسلام چنگ زنید.
ای مسلمانان:
خداوند برای این امت بهترین پیامبران را برگزید و برای یاری این پیامبر نیز بهترین مردان امتش را انتخاب کرد که هرگز به مانند آنان نه در گذشته و نه در آینده نخواهد آمد. مردانی که خداوند به واسطة ایمان و اخلاص و یاری دادن پیامبر و صداقتی که داشتند گناهانشان را آمرزید و جایگاهشان را والا گرداند و رضایت خود را از آنان اعلام نمود. خداوند عزوجل میفرماید:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠﴾ [التوبة: ١٠٠].
«و سبقتجویان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردند، الله از آنان خشنود گردید و آنان از او خشنود گردیدند و برای آنان بهشتهایی را آماده ساخته است که از زیر آن رودهایی روان است که برای ابد در آن جاودان خواهند بود».
از جمله عواملی که باعث زیاد شدن ایمان میشود شناخت سیرت صحابه است؛ کسانی که پیامبر را تصدیق کرده و او را یاری و همراهی نمودند. امام احمد ـ رحمه الله ـ میگوید: «ذکر نیکیهای اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ از جملة سنت است».
دعا برای آنان قربت است و اقتدای به آنان وسیلهای برای نزدیکی به خداوند، و محبتشان اصلی است از اصول دین. امام طحاوی ـ رحمه الله ـ میفرماید: «و اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را دوست میداریم و در محبت کسی از آنها افراط نمیکنیم و از هیچ یک از آنان بیزاری نمیجوییم».
بهترینِ آن نسل بینظیر ابوبکر صدیق ـ رضی الله عنه ـ است که دارای راسخترین ایمان و بالاترین علم و بیشترین همراهی با رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بود.
سپس عمر فاروق ـ رضی الله عنه ـ که در فضیلت پس از صدیق قرار داد. او با نیروی شخصیت و کمال عدالتی که از آن برخوردار بود دژی بود محکم برای اسلام و شیطان هرگز از راهی که او عبور میکرد نمیگذشت.
و سومین آنها کسی نیست جز آن کریم بزرگوار، ابو عبدالله، عثمان بن عفان بن ابی العاص، ذو النورین، امیرالمومنین و سومین خلیفة راشد، صاحب الهجرتین، و یکی از بشارت یافتگان به بهشت و یار پیامبر در آن.
رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «پیامبری نیست مگر آنکه رفیقی از امتش در بهشت به همراه دارد و همانا این عثمان بن عفان یار و همراه من در بهشت است» [به روایت احمد].
وی در نسب، در جد سوم خود به پیامبر میرسد. او همینطور نوة عمة رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ «بیضاء بنت عبدالمطلب» است و هیچکس جز او با دو دختر یک پیامبر ازدواج نکرده است.
عثمان بن عفان ـ رضی الله عنه ـ در آغاز اسلام توسط ابوبکر صدیق ـ رضی الله عنه ـ اسلام آورد و چهارمین کسی بود که به اسلام گروید و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در بیعت الرضوان به جای او که حضور نداشت بیعت کرد و دست خود را به جای دست عثمان در دست دیگرش قرار داد و گفت: «این دست من است و این دست عثمان» [به روایت امام احمد].
وی دارای طولانیترین مدت خلافت در میان خلفای راشدین است و دوران خلافت او دوازده سال به طول انجامید. او بسیار عبادتگذار و در برابر خداوند خاشع و فروتن بود.
خداوند متعال میفرماید:
﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا﴾ [الزمر: ٩].
«یا آن کسی که او در طول شب در سجده و قیام است».
عمر بن خطاب ـ رضی الله عنه ـ دربارة این سخن خداوند متعال میفرماید: «او عثمان است».
وی مطیع پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و پویندة راه او، و نسبت به او و دو یارش، ابوبکر و عمر وفادار بود. عثمان رضی الله عنه میگوید: «مصاحبت پیامبر را کردم و با او بیعت نمودم؛ به خدا سوگند هرگز نه سرپیچیاش را کردم و نه با وی از در فریب وارد شدم تا آنکه وفات نمود، سپس با ابوبکر همینگونه بودم و سپس با عمر» [به روایت بخاری].
عبدالرحمن بن سمُرة میگوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در حالی وفات یافت که از وی راضی بود».
ترس پروردگار را در سینه داشت و یاد آخرت را فراموش نمیکرد و بسیار به زیارت قبور میرفت و هنگامی که بر قبری میایستاد آنقدر میگریست که محاسنش خیس میشد. با یقینی که داشت ثابتقدم بود و اسوهای بود برای دیگران. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دیگران را امر نمود که در هنگام فتنهها به او اقتدا کنند و وی را امین خواند.
رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «شما پس از من با فتنهها و اختلافاتی روبرو خواهید شد» یکی از حاضران گفت: در این فتنهها چه کسی یاریمان میکند؟ فرمود: «امین و یاران او» در حالی که به عثمان اشاره میکرد [به روایت احمد].
هر که در آسانی خداوند را بشناسد خداوند نیز در سختی او را خواهد شناخت و از فتنهها حفظ خواهد کرد. روزی رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فتنهها را یاد کرد و سپس در حالی که به عثمان اشاره میکرد فرمود: «این بر هدایت است» [به روایت ترمذی].
او انسانی پاکدل بود که علیه هیچ کس حسادت یا کینهای به دل نداشت. علی ـ رضی الله عنه ـ میفرماید: «من امیدوارم که من و عثمان از جملة کسانی باشیم که خداوند دربارة آنها فرموده است: «آنچا از کینه و شائبههای نفسانی است از سینهی آنان بیرون آوریم...»».
باعفت بود و پاکدامن و دیندار، وی میگوید: «به خدا قسم نه در جاهلیت و نه در اسلام هرگز مرتکب زنا نشدم».
اخلاقی نیک داشت و خداوند نیز به وی علمی عطا کرده بود که صحابه به او رجوع میکردند. ابن سیرین میگوید: «آنان (یعنی صحابه) عثمان را آگاهترینشان نسبت به مناسک میدانستند».
خداوند نیز به او ایمانی محکم و عقلی راسخ عطا کرده بود. پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ او را در حدیبیه برای مذاکره با قریش فرستاد. ابن عمر ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «اگر کسی در مکه محبوبتر از او بود حتما او را به جای عثمان میفرستاد» [به روایت بخاری].
شعبی ـ رحمه الله ـ میگوید: «عثمان در قریش محبوب بود و نسبت به او توصیه میکردند و بزرگش میداشتند».
عمر ـ رضی الله عنه ـ نیز او را به عنوان یکی از اعضای شورای شش نفرة پس از خود قرار داد و او بهترین این شش تن بود که توسط آنها به عنوان خلیفة مومنان برگزیده شد. ابن مسعود ـ رضی الله عنه ـ پس از آنکه با وی برای خلافت بیعت کردند گفت: «با بهترینمان بیعت کردیم و دریغ نورزیدیم».
امام احمد ـ رحمه الله ـ میگوید: «بر بیعت هیچ کس به مانند بیعت عثمان اجماع رخ نداد».
انفاق در راه رضایت خداوند یکی از نشانههای صدق ایمان و محبت مومنان و توکل بر خداوند است و عثمان در زمینة بذل و بخشش دستی بلند داشت؛ رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در روز «لشکر عُسرة » یعنی لشکر سختی، نگاهی به چهرة اصحاب انداخت، در حالی که مومنان در وضعیت سخت و طاقتفرسایی قرار داشتند و فرمود: «هرکه اینها را برای نبرد مجهز سازد خداوند او را مغفرت نماید» عثمان میگوید: «آنان را مجهز ساختم تا آنکه حتی یک افسار و پابند شتر هم کم نداشتند» [به روایت نسائی].
او هنگامی که شنید رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «هرکه با خریدن این خانه مسجد را برای ما وسیعتر گرداند خانهای در بهشت به جای آن خواهد داشت» برای توسعة مسجدالنبی آن خانه را خریداری کرد [به روایت امام احمد].
عثمان بن عفان تعداد بیشماری از بردگان را آزاد ساخت و در این باره میفرمود: «از هنگامی که اسلام آوردم جمعهای نشد مگر آنکه در آن بردهای را آزاد میساختم» و در روزی که به محاصرة شورشیان در آمد به بردگانش گفت: «هرکه شمشیرش را در غلاف کند آزاد است».
حیاء خصلتی است والا و عثمان ـ رضی الله عنه ـ حتی از خود نیز شرم میکرد و هنگامی که تنها در خانه بود و در نیز بسته بود لباس خود را برای حمام کامل بیرون نمیآورد و از شدت حیا در هنگام غسل راست نمیایستاد و در این امت کسی به حیای او نمیرسد. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «باحیاترین فرد امت من عثمان است» [به روایت ترمذی].
حتی رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از عثمان شرم میکرد؛ روزی رسول الله در کنار آبی نشسته بود و زانوی خود را آشکار ساخته بود اما همین که عثمان وارد شد زانویش را پوشاند [متفق علیه].
ملائکه نیز از عثمان شرم داشتند. روزی رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بر بستر خود خوابیده بود. اما همین که عثمان وارد شد نشست و فرمود: «آیا حیا نکنم از مردی که ملائکه از او حیا میکنند؟» [به روایت مسلم].
قرآن کلام خداوند است که خداوند آن را به برکت و بزرگواری و هدایت وصف کرده است؛ هرکه به آن نزدیک شود از برکت آن بهرهمند گردیده و درجهاش نزد خداوند والا میشود و عثمان ـ رضی الله عنه ـ دوستدار کلام خداوند بود. حسن بصری ـ رحمه الله ـ میگوید: «عثمان وفات نیافت مگر آنکه مُصحف وی (یعنی قرآن وی) از شدت آنکه از آن خوانده بود فرسوده شده بود» و میفرمود: «اگر قلبهایمان پاک بود از کلام پروردگارمان سیر نمیشدیم».
از نیکیهای بزرگ وی این بود که مردم را بر یک قرائت جمع کرد و مصحف خود را زمانی نوشت که جبرئیل در آخرین بار قرآن را با پیامبر مدارسه میکرد.
وی سپس زید بن ثابت ـ رضی الله عنه ـ را در آخر حیات خود امر نمود که آن مصحف را نوشته و در سرزمینهای اسلامی توزیع کند برای همین است که خط مصحف را رسم الخط عثمانی مینامند که منسوب به وی و دوران وی است. قرآن به او سود رساند و او نیز با قرآن به مردم سود رساند و این امت به رستگاری نمیرسد مگر با قرآن و با عمل به آن.
ابن کثیر ـ رحمه الله ـ میگوید: «در دوران عثمان بن عفان ممالک اسلام به دورترین نقاط شرق و غرب جهان رسید و آن به سبب برکت تلاوت و دراست و جمع امت بر حفظ قرآن بود».
بر اثر تعلقی که وی به قرآن داشت پایان او نیز با قرآن بود و در حالی که قرآن در بغل او بود به شهادت رسید و خون او بر آن روان شد.
با وجود عبادت و خشیتی که نسبت به خداوند داشت خلیفهای راشد و سیاستمدار بود که خداوند به دست او بسیاری از سرزمینها را فتح نمود و مرزهای مسلمانان گسترش یافت. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «خداوند زمین را برای من جمع نمود و من مشرقها و مغربهای آن را دیدم و ملک امت من تا جایی میرسد که برای من جمع گردید» [به روایت مسلم].
ابن کثیر در البدایة والنهایة میگوید: «همة اینها در دوران عثمان کاملا محقق گردید».
مردم در دوران خلافت او در رفاه و امنیت به سر میبردند. حسن بصری اوضاع دوران او را چنین وصف میکند: «عطایا در خلافت او جاری بود و روزی پی در پی، و دشمن در هراس و روابط نیکو و خیر بسیار، و هیچ مومنی از مومن دیگر هراس نداشت و با هرکه روبرو میشد برادرش بود».
روش صحابه ـ رضی الله عنهم ـ سالم بودن قلوبشان نسبت به یکدیگر و محبت و احترام متبادل بود. صحابه ـ رضی الله عنهم ـ نیز عثمان ـ رضی الله عنه ـ را در حیات پیامبر و پس از وفات او مورد احترام قرار میدادند. ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ میگوید: «ما در حالی که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در قید حیات بود و اصحاب او نیز بودند همیشه ابوبکر و عمر و عثمان را کنار هم ذکر میکردیم» [به روایت احمد].
علی ـ رضی الله عنه ـ پس از وفات ابوبکر و عمر میگوید: «عثمان بهترین و پاکترین ما بود».
و عایشه (رضی الله عنها) میگوید: «او بهترین آنها در صلة رحم و باتقواترین آنها بود».
او دیگر یاران پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را بسیار دوست داشت و کنیة خود را از به نام ابوبکر صدیق، أبوعبدالله گذاشته بود و یکی از فرزندانش را عمر و یکی از دخترانش را عائشه نام نهاده بود.
هنگامی که رفاه و امنیت گسترش یافت و اسلام منتشر گردید بیماردلان او را هدف قرار داده و در حالی که هشتاد و دو سال سن داشت او را در حالی که روزهدار بود و قرآن تلاوت میکرد به شهادت رساندند.
شهادت عثمان نخستین فتنههایی بود که در این امت رخ داد. حذیفه ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «نخستین فتنه شهادت عثمان بود و آخرین آن خروج دجال».
صحابه با شهادت او بسیار اندوهگین شدند. علی ـ رضی الله عنه ـ روز شهادت عثمان فرمود: «خود را انکار کردم». و هنگامی که خبر شهادت وی به سعد بن ابی وقاص ـ رضی الله عنه ـ رسید برای او آمرزش خواست و دعای رحمت نمود و بر قاتلان وی چنین نفرین کرد که: «خداوندا آنان را پیشمان کن و سپس به عذاب بگیر». سعد مستجاب الدعوه بود و برخی از سلف سوگند میخوردند که همة قاتلان عثمان کشته شدد.
اما بعد ای مسلمانان:
محبت صحابة پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و دفاع از آنان و پیروی از راهشان واجب است زیرا آنان بودند که دین خدا و شریعت او را حفظ کردند و به ما رساندند و آنها کاملترین محبت را نسبت به رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در دل داشتند و به بهترین وجه از او پیروی میکردند.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
﴿مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا ٢٣﴾ [الأحزاب: ٢٣].
خداوند برای من و شما در قرآن بزرگ برکت نهاده و با آیات و ذکر حکیم سود رساند. آنچه را شنیدید گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی آمرزش خواسته پس از او آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.