خطبهی اول:
ستایش تنها از آن خداوندی است که اگر چیزی را اراده کند به آن میگوید باش، و میشود، هرکه را بخواهد عذاب میدهد و هرکه را بخواهد مورد رحمت قرار میدهد و به سوی او باز خواهید گشت:
﴿خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٞ تَنتَشِرُونَ ٢٠﴾ [الروم: ٢٠].
«شما را از خاک آفرید سپس ناگهان شما به صورت بشری پراکنده شدید».
او را حمد و سپاس میگویم که نعمتها و منتهایش پی در پی بر ما فرو میآید:
﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ فَإِلَيۡهِ تَجَۡٔرُونَ ٥٣﴾ [النحل: ٥٣].
«و هر نعمتی که شما دارید از الله است سپس هر گاه زیانی به شما رسد به سوی او روی میآورید».
و شهادت میدهم که معبودی به حق جز الله نیست، شهادتی مخلصانه که گویندهاش را در روزی که نه مال و نه فرزندان سودی ندارند، سود رساند و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد بنده و پیامبر خداوند و برگزیدة امین اوست. درود و سلام و برکتهای خداوند بر او و بر اهل بیت پاک و اصحاب نیک او باد. آنان که به حق رهنمون بودند و براساس آن رفتار مینمودند، و همچنین بر تابعین و کسانی که به نیکی از آنان پیروی نمایند. درود و سلامی همیشگی تا روز رستاخیز.
اما بعد:
ای مردم شما و خودم را به تقوای خداوند عزوجل سفارش میکنم پس تقوای او را پیشه سازید و بزرگواری را در تقوا، و عبادت را در وَرَع، و اُنس را در کتاب خدا، و پیروزی را در صبر، و بینیازی را در قناعت، و نجات را در راستی، و شکر را در خشنودی، و آسایش را در ترک حسد، و ترازوی سنگین را در اخلاق نیک، و سلامت را در حفظ زبان بجویید و بدانید که بهترین همراه، عمل نیک است.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَءَامِنُواْ بِرَسُولِهِۦ يُؤۡتِكُمۡ كِفۡلَيۡنِ مِن رَّحۡمَتِهِۦ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ نُورٗا تَمۡشُونَ بِهِۦ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٨﴾ [الحديد: ٢٨].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از الله پروا کنید و به پیامبر او ایمان آورید تا به شما دو بهره از رحمت خود عطا کند و برای شما نوری عطا کند که با آن راه بپیمایید و شما را مورد آمرزش قرار دهد و الله آمرزنده و مهربان است».
ای مسلمانان:
سخن ما دربارة یکی از مظاهر سستی در دین و کم تقوایی و خلل در فهم دین است، دربارة یکی از گناهان کشنده و از بین برندة دین که انسان را وارد حرام و در خطر انداختن آبروی دیگران میکند. خصلتی زشت و نکوهیده که امروزه به طور آشکار در تجمعات مردم و مجالسشان دیده میشود طوری که کم میبینی کسی از آن در امان مانده باشد، نه علما و نه مردم، نه مردان و نه زنان و نه بزرگ و نه کوچک.
جرمی است خطرناک که علاج آن سخت است، دردی است سخت که جامعه را ویران ساخته و جلو آبادانی را میگیرد و ارتباط انسانها را قطع میکند و دوستیها را از بین میبرد و سینهها را آکندة کینه میکند و مودتها را فاسد میسازد و دشمنی را گسترده ساخته و باعث کدورت میشود.
چه بسیار پردهها که به واسطة آن دریده شده و چه انسانهای نیکی که با آن بد شدهاند و بسا خبرهای دروغی که به واسطة آن ساخته و پرداخته شدهاند. در گناه آن هم انجام دهندة آن شریک است و هم شنونده و هم کسی که به آن راضی است. دانستید دربارة چه گناهی سخن میگویم؟ گناهی که مهمانی فاسقان است و تلاش انسانهای ناتوان و چراگاه لئیمان. آنان که خورندة گوشت انسانهایند: خورندگان مردار... آن، گناهِ غیبت است که خداوند شما را از آن حفظ نماید و چه میدانید که غیبت چیست؟
دریدن پردة آبروی دیگران، و بدترین ربا، دست درازی انسان در آبروی برادرش است. پیامبرمان محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به طور کامل آن را شرح داده و حدود آن را مشخص ساخته و فرموده است: «غیبت، یاد کردن برادرت است آنطور که بدش میآید».
غیبت هر سخنی است که در آن برادرت را کوچک کنی یا در وی عیبی وارد سازی. غیبت ممکن است با عیب وارد ساختن در خلقت یا اخلاق یا دین و دنیا و یا بدن یا لباس یا پدر و مادر و فرزند و همسر و خانواده و کارها و رفتارها و حرکتها و برخوردهای برادرت باشد.
غیبت ممکن است با سخن یا رفتار یا وصف یا حرکت و یا اشاره و با دست و با زبان و با چشم و با حرکت انگشت و یا با اشارة چشم و ابرو باشد. بدتر اینکه غیبت در یک روش خلاصه نمیشود بلکه به نیت اشخاصی که گرفتار آنند بستگی دارد.
بلکه حتی ممکن است شخص غیبت کننده غیبت خود را لباس تدین و صلاح و ورع بپوشاند و مثلا بگوید: فلانی را خداوند ببخشاید که اینچنین و اینچنین است شاید خداوند درستش کند!
و شاید به عنوان تعجب غیبت کند و بگوید: چطور فلانی چنین و چنان میکند؟ استغفرالله! چطور میتواند چنین کاری بکند!
برخی هم غیبت خود را با روش حسرت و اظهار محبت و دلسوزی بیان میکنند و میگویند: وضعیت فلان شخص من را غمگین کرده است، من برای فلان برادر برای فلان کاری که کرده است دلسوزی میکنم خدا ما و او را هدایت کند!
و یا شاید بگوید: بعضیها این کار را کردهاند یا برخی که شما میشناسید چنین کاری کردهاند. در حالی که مردمی که آنجا هستند میدانند منظور او کیست.
یکی دیگر از انواع غیبت، غیبت غیر مستقیم است. مثلا ممکن است از کسی پرسیده شود حال فلانی چطور است؟ و بگوید: خدا ما و او را هدایت کند، یا خداوند ما و او را درست کند! و شاید هم بگوید: او هم گرفتار همان چیزی است که ما گرفتار آنیم!
و بدتر اینکه بخواهد با روش انکار منکر غیبت کند و خداوند میداند که قصد او انکار نیست بلکه بیآبرو کردن آن شخص است.
بلکه حتی اهل علم چنین تقریر کردهاند که گمان بد نسبت به مسلمان جزو غیبت است، پس اگر نسبت به شخصی گمان بد بردی به آن توجه نکن و براساس آن کاری انجام مده.
امام غزالی رحمه الله میگوید: «اگر شخصی که غیبت میشنود به شخص غیبت کننده بگوید: ساکت شو، اما در دل خود دوست دارد که او همچنان به سخنانش ادامه دهد این کار او در واقع نفاق است و او را از گناه خارج نمیکند».
روشهای غیبت ـ که خداوند من و شما را از آن حفظ کن ـ حدی ندارد و هنگامی که از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ پرسیدند که اگر در شخص غیبت شونده آن چیزی که گفته میشود باشد آیا باز غیبت او شده است؟ چنین فرمود: «اگر در او آنچه میگویی باشد او را غیبت کردهای و اگر آنچه میگویی در وی نباشد به او تهمت زدهای» [به روایت مسلم و دیگران].
حسن بصری ـ رحمه الله ـ میگوید: «یاد کردن از دیگری [به بدی] بر سه نوع است: غیبت و بهتان و افک؛ غیبت آن است که آنچه در برادرت هست را [پشت سر او] بگویی و بهتان آن است که چیزی را که در او نیست بگویی و افک آن است که دروغی که دربارهی برادرت به تو رسیده را بازگو کنی».
برای آنکه بدانید این بلا تا چه اندازه بزرگ است میتوانید به آنچه در فضای اینترنت منتشر میشود نگاهی بیندازید که تا چه حد عیبهای مردم و اشتباهات اهل فضل و صلاح برای اهداف مختلف منتشر میشود.
ای مسلمانان:
چه اندازه میبینینم مسلمانان سهلانگاری را که زبان خود را برای ریختن آبروی دیگران و زیر پا نهادن حرمت آنان در عیبجویی و طعنهزنی به حرکت در آوردهاند. این دراز است و این کوتاه، و این احمق است و این فاسق، این منافق است و این با همه میسازد...
و چه بسا انسانهایی را میبینی که از فواحش و ظلم به دورند و بر آنها مظاهر صلاح مانند روزه و نماز و صدقات نمایان است اما به آسانی به آبروی زندهگان و مردهگان تجاوز میکنند و برایشان مهم نیست که چه میگویند. کاش عبادتش او را باز میداشت و کاش صلاح و نیکی که در وی هست جلو او را میگرفت! و آیا جز این است که حاصل زبان مردم آنان در آتش میاندازد؟!
مجالس غیبت، مجالس شر و بلا و فتنه و از بین رفتن خوبیهای است که در آن گوشت مومنان خورده میشود و آبروی بیخبران ریخته میشود. چنین مجالسی سفرههای نابودیاند و راه خطا، مجالسی که در آن عیب خلق گرفته میشود و غیبتکننده در آن هم به خود ضربه میزند و هم به همنشین خود آزار میرساند...
سفیان بن عیینه ـ رحمه الله ـ میگوید: «غیبت نزد خداوند از زنا و شرب خَمر بدتر است، زیرا زنا و شرب خمر گناهی است بین تو و خداوند که اگر توبه کنی خداوند عزوجل بر تو توبه میپذیرد اما غیبت مورد آمرزش قرار نمیگیرد مگر آنکه کسی که غیبتش کردهای تو را ببخشد».
چیزی باعث واقع شدن آنان در این گناه نشده است مگر ضعف دینداری و کمتقوایی و بیشترین چیزی که تقوا را به خط میاندازد بر اثر زبان و همراهی کردن با دیگران و راه آمدن با همنشینان است.
ای کسی که دچار غیبت هستی: چه بسیار افراد ساده و ژولیدهای که هم نزد خداوند از تو بهترند و هم برای خود و هم برای خانوادة خود!
ای مسلمانان:
غیبت هم در کتاب خدا و هم در سنت پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و هم در إجماع اهل علم حرام دانسته شده و فطرتهای سالم و درونهای پاک و سینههای سالم از آن إبا دارند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِيمٞ ١٢﴾ [الحجرات: ١٢].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناهند و جاسوسی مکنید و گروهی از شما گروهی دیگر را غیبت نکنند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادرش را در حالی که مرده است بخورد پس شما از آن کراهت دارید و تقوای الله را پیشه سازید که الله توبهپذیر مهربان است».
آیا تعجب نمیکنید که چگونه خداوند متعال برای شخص غیبتکننده چنین مثالی زده است؟! او شخص زشتسیرتی است که دستش را به سوی مردار دراز کرده و دهانش را باز کرده تا آن را بخورد، و آن هم نه مردار حیوان بلکه جسد برادر مردهاش را و هنگامی که پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به معراج رفت از کنار گرهی رد شد که ناخنهایی مسی داشتند و با آن صورت و سینة خود را چنگ میزدند پس گفت: «ای جبرئیل! آنان که هستند؟ گفت: آنان کسانی هستند که گوشت مردم را میخورند و به آبروی آنان تجاوز میکنند» [به روایت امام احمد با سند صحیح].
و در صحیح از عائشه ـ رضی الله عنها ـ روایت شده است که خطاب به رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ گفت: برای تو در مورد صفیه همین کافی است که چنین و چنان است ـ یعنی کوتاه است ـ پس رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «سخنی گفتی که اگر با آب دریا مخلوط شود آن را در بر میگیرد» [به روایت ابوداوود با سند صحیح].
سبحان الله! کلمة کوچکی که شخص آن را کم میشمارد چنان بزرگ است که آب دریا را تغییر میدهد، پس در مورد کسانی که همة مجالسشان این است و ساعتهای طولانی را با از بین بردن آبروی دیگران لذت میبرند چه میتوان گفت؟!
بندگان خداوند:
هرکه خداوند او را از شر دهان و شرمگاهش در امان دارد به بهشت وارد میشود پس از سخن بیهوده دور باشید که سخن بسیار بدون ذکر خداوند باعث سنگدلی میشود و دورترین کس از خداوند کسی است که قلبش سخت است و ایمان شخص نزد خداوند درست نمیشود مگر آنکه قلبش راه راستی گیرد و قلب انسان راست نمیشود مگر آنکه زبانش به راستی رود.
سعی کن مشغول عیبهای خود باشی که عجیب است از اهل غیبت! خاشاک را در چشم برادرش میبیند اما از دیدن دستههای هیزم بر پشت خود عاجز است!
در درون خود دقت کن و وقت و زبان خود را حفظ نما و در امانتداری خود و در اخلاق خود دقت کن و در مسئولیت خود نظر بینداز و مراقب خانواده و عمل خود باش.
اگر انسان غیب کننده خود را محاسبه کند خواهد دانست گناهی که گرفتار آن است او و همنشینانش را ـ اگر وی را باز ندارند ـ نابود خواهد کرد زیرا شنوندة غیبت شریک غیبت است و آنکه به آن راضی باشد نیز شریک آن است پس انکار غیبت و توبه و نصیحت متقابل و دفاع از آبروی مسلمان واجب است و هرکه از آبروی برادرش دفاع کند خداوند چهرهاش را روز قیامت از آتش برمیگرداند و این از پیامبر به ثبوت رسیده است.
هرکه در پی عیب برادرش باشد خداوند در پی عیب او خواهد بود و هرکه خداوند در پی عیب او باشد رسوا خواهد شد حتی اگر درون خانهاش باشد و هر گاه غیبت همهگیر شد برادری از بین میرود چنانکه فضیل بن عیاض ـ رحمه الله ـ گفته است.
یکی از صالحان میگوید: «اگر قرار بود غیبت کسی را بکنم غیبت پدر و مادرم را میکردم چون آنان شایستهترین کس برای به دست آوردن نیکیهای من هستند».
میگویند شخصی خواست همسرش را طلاق دهد. به او گفتند: مگر از چه چیز او بدت میآید؟ گفت: انسان عاقل همسرش را رسوا نمیکند. پس از آنکه او را طلاق داد به او گفتند: چرا طلاقش دادی؟ گفت: چرا باید دربارة یک زن بیگانه سخن بگویم؟!
پس تقوای الله را پیشه سازید و پرهیز کنید از اینکه آبروی مردم را عامل تفریح مجالس خود کنید و گوشت مردم غذایتان باشد زیرا غیبت، دین مسلمان را زودتر از آن از بین میبرد که لاشخورها لاشه را.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ ١٦ إِذۡ يَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيدٞ ١٧ مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨﴾ [ق: ١٦-١٨].
«و به تحقیق ما انسان را آفریدیم و میدانیم که نفس او به او چه وسوسهای میکند و ما از رگ کردن به او نزدیکتریم (١٦) آن هنگام که دو فرشتهی دریافت کننده از راست و از چپ او مراقب نشستهاند (١٧) هیچ سخنی به زبان نمیآورد مگر آنکه مراقبی آماده نزد اوست».
خداوند من و شما را با قرآن بزرگ و روش محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سود رساند. این سخن خود را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی از خداوند آمرزش میخواهم پس از او آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.