خطبهی اول:
ستایش ویژهی خداوندی است که هر کس را بخواهد به سوی راه راست هدایت میکند. او را به پاکی ستایش میکنم که فضلش فراگیر است و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است و نیکوکار و مهربان و رحیم است و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بندهی الله و پیامبر او و صاحب راه و روش درست و اخلاق والا است. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یاران او و تابعین و کسانی که تا قیامت به نیکی از او پیروی کنند درود و سلام فرست.
اما بعد:
ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و بدانید که روزی به دیدار او خواهید رفت و در برابر او به حساب خواهید ایستاد، پس سعادتمند آن است که توشهی لازم را برای آن هنگام فراهم آورد و هر پَستی و بلندی را به سوی خداوند بپیماید و هر سختی را برای آن به جان خرد و برای رسیدن به او، گفتار و کردار نیک را وسیله قرار دهد و از خداوند امید قبول و مغفرت و رضوانش را داشته باشد.
ای مسلمانان:
قرآن آنچنان مملو از پند و توصیه به هدایت و راهنمایی به خوشبختی در دنیا و به دست آوردن خشنودی پروردگار و بهشت پر نعمت در آخرت است که باعث میشود صاحبان خرد و توفیقیافتگان در آیات آن تفکر کنند و به تدبر در معانی و کشف اسرار آن بپردازند تا امر خداوند متعال را استجابت کنند آنجا که میفرماید:
﴿كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩﴾ [ص: ٢٩].
«آن کتابی است مبارک که به سوی تو نازل نمودیم، تا در آیات آن تدبر کنند و تا خردمندان یادآور شوند».
همچنین سخن از فضل شریعت مبارک محمدی، شریعتی که حق است و رها کردن آن و عوض کردن آن با هواهای درونی کسانی که نمیدانند، هرگز جایز نیست.
اگر هوای نفس بدترین رهبر و زشتترین اطاعتشونده و گمراهکنندهترین راهنما است، دربارهی هوای نفس کسانی که نمیدانند چه میتوان گفت؟ آنانی که نسبت به حق جاهلند و از راه خداوند گمراهند و عمل به ضد آن میکنند، از جمله مشرکان دوران جاهلیت و کسانی که روش آنان را در پی گرفته و در گسترهی دورانها روش آنان را پسندیدهاند. پیروی از چنین کسانی نه تنها راه سستی و شکست و زیان است، بلکه همچنین دلیلی است بر انتخاب بد انسان...
زیرا این حق ناشناسان و جاهلان و عمل کنندگان به باطل نمیتوانند در روزی که بر خداوند عرضه میشوند هیچ سودی برای کسانی داشته باشند که از هوای نفس آنان پیروی کردهاند و نمیتوانند خشم و عذاب خداوندی را از پیروان خود دفع کنند.
آنان همچنین توانایی زیان رساندن به دیگران را ندارند چنانکه خداوند عزوجل ضمن امر پیامبر خدا به پیروی از این شریعت مبارک و مداومت بر آن و هشدار نسبت به پیروی از این گروه گمراه، خطاب به گرامیترین بندگانش ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید:
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ١٨ إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيَۡٔاۚ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۖ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُتَّقِينَ ١٩﴾ [الجاثية: ١٨-١٩].
«سپس تو را در طریقهی آیینی [كه ناشی] از امر [الله است] نهادیم پس از آن پیروی کن و هوسهای کسانی را که نمیدانند پیروی مکن (۱۸) آنان هرگز در برابر الله از تو حمایت نمیکنند [و به هیچ وجه به کار تو نمیآیند] و ستمگران بعضیشان دوستان بعضی [دیگر] ند و الله یار پرهیزگاران است».
بلکه حتی این جاهلان در قیامت از کسانی که پیروی آنان را کردهاند و در پی هوا و هوس آنان رفتهاند اعلان برائت و بیزاری میکنند چنانکه الله سبحانه و تعالی در بیان اوضاع آنان میفرماید:
﴿إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِينَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَتَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ ١٦٦﴾ [البقرة: ١٦٦].
«آنگاه که رهبران از پیروان بیزاری جستند و عذاب را دیدند و روابط میانشان قطع گردید».
یعنی همهی ارتباطاتی که در این دنیا میان آنان بود از جمله نزدیکی خویشاوندی و دینی و منافع دنیایی، همه قطع میشود.
مثال آنان در این بیزاری جستن همانند شیطان است که خداوند متعال دربارهاش میفرماید:
﴿كَمَثَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱكۡفُرۡ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّنكَ إِنِّيٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦﴾ [الحشر: ١٦].
«همانند شیطان که خطاب به انسان گفت: کافر شو، پس هنگام که کفر ورزید گفت: من از تو بیزارم، من از الله پروردگار جهانیان میترسم».
اما شیطان در همین حد باقی نمیماند بلکه اضافه بر آن به سرزنش آنان میپردازد تا بیش از این حسرت خورند و به شدت پیشمان شوند:
﴿وَقَالَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لَمَّا قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاْ أَنفُسَكُمۖ مَّآ أَنَا۠ بِمُصۡرِخِكُمۡ وَمَآ أَنتُم بِمُصۡرِخِيَّ إِنِّي كَفَرۡتُ بِمَآ أَشۡرَكۡتُمُونِ مِن قَبۡلُۗ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٢٢﴾ [إبراهيم: ٢٢].
«و چون کار از کار گذشت [و داوری صورت گرفت] شیطان میگوید در حقیقت الله به شما وعده داد وعدهی راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطی نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک میدانستید کافرم آری ستمکاران عذابی پر درد خواهند داشت».
این تنها دو راه است که سومی ندارد: یا هدایت خداوند و دین و شریعت او و یا هوا و هوس کسانی که «نمیدانند». حال انسان خردمندی که نسبت به خود دلسوز است و برای خود خواهان خیر و نیکی است کدام راه را انتخاب خواهد کرد و به کدام سو روی خواهد آورد؟
شکی در این نیست که هدایت خداوندی همان راه هدایت است و دین او همان دین حقی است که جز آن را از کسی نخواهد پذیرفت، و راه او همان راه مستقیمی است که به خشنودی و بهشت او منتهی میشود و پیروی از غیر او چیزی نیست جز پیروی از هواهای درونی که خداوند پیامبرش را از آن برحذر داشته و بیان نموده که پی گرفتن آن چیزی نیست جز ستمی آشکار به خود:
﴿وَلَئِنۡ أَتَيۡتَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ بِكُلِّ ءَايَةٖ مَّا تَبِعُواْ قِبۡلَتَكَۚ وَمَآ أَنتَ بِتَابِعٖ قِبۡلَتَهُمۡۚ وَمَا بَعۡضُهُم بِتَابِعٖ قِبۡلَةَ بَعۡضٖۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّكَ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٤٥﴾ [البقرة: ١٤٥].
«و اگر هر گونه معجزهای برای اهل کتاب بیاوری [باز] قبلهی تو را پیروی نمیکنند و تو [نیز] پیرو قبلهی آنان نیستی و خود آنان پیرو قبلهی يکدیگر نیستند و پس از علمی که تو را [حاصل] آمده اگر از هوسهای ایشان پیروی کنی در آن صورت بیشک از ستمکاران خواهی بود».
وی همچنین پیامبرش را امر نمود تا برای مردم تبیین نماید که وی آنان را از عبادت بتهایی که جز خداوند عبادت میکنند نهی نموده است و اگر او ـ یعنی پیامبر ـ از هواهای درونی آنان در عبادت این بتها پیروی نماید عاقبتش گمراهی از راه مستقیم خداوند خواهد بود:
﴿قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَكُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِينَ ٥٦﴾ [الأنعام: ٥٦].
«بگو من از پرستش کسانی که به جز الله به فرمان میخوانید نهی شدهام، بگو از هواهای درونی شما پیروی نمیکنم [که در این صورت] بیشک گمراه شدهام و از هدایت شدهگان نخواهم بود».
همچنین وی ـ سبحانه و تعالی ـ این کتاب را به حق نازل نموده تا میان مردم با دستور خداوند که در آن بیان شده حکم نماید، و او را از پیروی هواهای درونی اهل کتاب که برای داوری به نزد او آمدهاند نهی نموده و او را هشدار داده که فریب آنان را نخورده و برخی از احکام کتاب را برای آنان ترک نکند و در پی اهوای آنان نرود:
﴿وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ ٤٩﴾ [المائدة: ٤٩].
«و میان آنان به موجب آنچه الله نازل کرده داوری کن و از هواهایشان پیروی مکن و از آنان برحذر باش مبادا تو را در بخشی از آنچه الله بر تو نازل کرده به فتنه دراندازند پس اگر پشت کردند بدان که الله میخواهد آنان را فقط به [سزای] پارهای از گناهانشان برساند و در حقیقت بسیاری از مردم نافرمانند».
خداوند هنگامی که پیامبرش را امر به دعوت مردم به پایبندی دینی نمود که برای همهی پیامبرانش تشریع کرده است و آنان را دستور به استقامت و ثبات بر این دین نمود همچنین آنان را از پیروی هوا و هوس مشرکان و گمراهان در عبادتِ جز خداوند و رویگرانی از هدایت خداوندی، نهی نمود و فرمود:
﴿فَلِذَٰلِكَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَيۡنَكُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُۖ ٱللَّهُ يَجۡمَعُ بَيۡنَنَاۖ وَإِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ ١٥﴾ [الشورى: ١٥].
«بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که ماموری ایستادگی کن و هوسهای آنان را پیروی مکن و بگو به هر کتابی که الله نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم الله پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتی نیست. الله میان ما را جمع میکند و فرجام به سوی اوست».
پس ای بندگان خداوند، تقوای الله را پیشه سازید و به بینات و هدایت خداوندی تمسک جویید و از پیروی هوای نفس برحذر باشید که پیروی از آن اساس گمراهی و راه کژی و ناکامی در دنیا و آخرت است.
خداوند من و شما را با هدایت کتاب خود و سنت پیامبرش سود رساند. این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از خداوند متعال از هر گناهی آمرزش میخواهم. پس از او آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.