خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش ویژه‌ی خداوندی است که پاکِ حلال را دوست می‌دارد و خبیثِ حرام را بد می‌دارد. او را ستایشی می‌گویم که به آن امید مزیدِ اکرام و انعام است، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است، آن پادشاه قدوسِ سلام، و گواهی می‌دهم که سرور و پیامبر ما محمد بنده و پیامبر او و خاتم انبیا و سررو مردمان است. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یاران او درود و سلامی ابدی فرست تا هنگامی که شب‌ها و روزها در پی هم می‌آیند.

اما بعد:

ای بندگان خداوند تقوای الله را پیشه سازید که تقوا بهترین توشه‌ی سالکان و رهروان به سوی پروردگار جهانیان است.

ای مسلمانان:

دوست داشتن مال و تعلق به درخواست آن و حرص بر جمع‌آوری و ازدیاد آن و تلاش در جهت حفاظت از آن، در فطرت و خرد و درون انسان‌ها ریشه دار و مستقر است.

در بیان قدرت این محبت ـ یعنی محبت مال ـ خداوند متعال فرموده است:

﴿وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠ [الفجر: ٢٠].

«و مال را دوست دارید، دوست داشتنی بسیار».

و همچنین خداوند عزوجل در وصف انسان می‌فرماید:

﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨ [العاديات: ٨].

«و به راستی که او به شدت شیفته‌ی مال است».

و رسول رحمت و هدایت ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «قلب پیر بر محبت دو چیز جوان است: محبت زنده ماندن ـ یا زندگی طولانی ـ و محبت مال» [به روایت بخاری و مسلم از ابوهریره رضی الله عنه].

این محبت شدید می‌تواند انسان را به هر راهی بکشاند و سوار هر مرکبی نماید تا بتواند بیشترین نصیب را از آن ببرد، جز آنکه خداوند متعال او را بی‌کس در برابر برق جادوی مال رها نکرده است تا اسیر فتنه و فریب آن شود و در راه جمع و خرج آن به هر سویی رود، بلکه برای وی نشانه‌ها و حدودی قرار داده است تا به بهترین هدف نائل شود.

این راه، همان راهی است که در آیات محکم کتاب پروردگار و سنت پیامبرمان ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ به آن راهنمایی شده است و از جمله‌ی آن ثنای مال نیکی است که روزیِ بنده‌ی صالح و مطیع و فرمانبردار می‌شود. بنده‌ای که حافظ حدود خداوند است؛ رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «ای عَمرو چه نیک است مال صالح همراه با مرد صالح» [به روایت امام احمد و ابن حبان از عمرو بن عاص رضی الله عنه].

صلاح مال با پاک بودن اصل آن و کسب آن از راه پاک و مشروع بودن منبع آن خواهد بود که این مستلزم دوری از هرگونه مال حرام و خبیث است که بی‌شک وبال آن بر گردن صاحبش خواهد بود. در حدیثی که امام مسلم در صحیح خود و ترمذی در جامع خود از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده‌اند آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «همانا الله پاک است و جز پاک را نمی‌پذیرد و خداوند مومنان را به همان چیزی امر نموده که پیامبران را به آن امر کرده و فرموده است: «ای پیامبران از پاکی‌ها بخورید و کار نیک انجام دهید. همان من به آنچه می‌کنید آگاهم» [المومنون: ۵۱] و فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از پاکی‌هایی که روزی شما نمودیم بخورید» [البقرة: ١٧٢] سپس رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مردی را یاد کرد که «سفرش به دراز می‌کشد و ژولیده مو و غبار آلود است و در این حال دو دستش را به آسمان دراز می‌کند و می‌گوید: پروردگارا! پروردگارا! در حالی که غذایش حرام است و نوشیدنی‌اش حرام است و با حرام تغذیه شده است، پس چگونه استجابت می‌شود؟».

و این حدیث ـ چنانکه اهل علم گفته‌اند ـ اشاره به این است که هیچ عملی پذیرفته و پاک نمی‌شود مگر با خوردن حلال، و حرام‌خوری باعث فساد عمل و عدم پذیرش آن است. معنای حدیث چنین است که پیامبران و امت‌هایشان مامورند که از پاکی‌ها بخورند که همان روزی حلال است و عمل صالح انجام دهند، پس تا هنگامی که خوردنی حلال باشد عمل صالح نیز پذیرفته شده است اما هرگاه غذای انسان حلال نباشد چگونه ممکن است عمل وی پذیرفته شود؟!

برای همین است که صدقه با مال حرام مردود است و پذیرفته نمی‌شود، چنانکه در صحیح مسلم از ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت است که فرمودند: «خداوند نمازی را بدون وضو و صدقه‌ای را که از مال غَلول باشد، نمی‌پذیرد» و غَلول غنیمتی است که پیش از تقسیم شدن بر مستحقان آن به ناحق برداشته شده باشد.

و در صحیح ابن خزیمه و صحیح ابن حبان و مستدرک حاکم با سند حسن از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «هنگامی که زکات مالت را دادی آنچه را که بر عهده‌ی تو است ادا نموده‌ای و هرکه مال حرامی را جمع کند سپس آن را صدقه دهد در آن پاداشی نخواهد داشت و وبال آن بر گردنش خواهد ماند».

و در مراسیل ابوداوود ـ رحمه الله ـ با سندی حسن از قاسم بن مُخیمِره از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت است که فرمودند: «هرکه مالی را از راه حرام به دست آورد و سپس با آن صله‌ی رحم نمود یا با آن صدقه داد یا در راه خداوند انفاق کرد همه‌ی آن‌ها یکجا شده در آتش جهنم انداخته می‌شوند».

اما قضیه تنها به همین آثار ـ با همه‌ی شدت آن ـ محدود نیست بلکه فراتر از آن است و در پایان صاحب خود را در قیامت به آتش جهنم می‌کشاند، چنانکه در حدیثی که ابن حبان در صحیح خود با إسناد صحیح از جابر بن عبدالله ـ رضی الله عنهما ـ روایت کرده آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «ای کعب بن عُجره! گوشتی که با سُحت پرورش یافته است وارد بهشت نمی‌شود».

سُحت یعنی حرام با همه‌ی گونه‌های آن، مانند رباخواری و خوردن مال یتیم و رشوه و درآمد فاحشه و کاهن، و پولی که در ازای فروش خمر و مواد مخدر گرفته می‌شود و هر مالی که از فروش حرام از جمله نوشیدنی‌ها و خوردنی‌ها و پوشیدنی‌های حرام به دست آید که شرح آن به طور مفصل در کتب اهل علم آمده است.

در جامع ترمذی نیز با سند صحیح از جابر بن عبدالله ـ رضی الله عنهما ـ روایت شده است که پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «ای کعب بن عُجره! هیچ گوشتی با حرام رشد نمی‌کند مگر آنکه آتش به آن سزوارتر است».

این، پایانی است وحشتناک و عاقبتی است بس هراس‌انگیز که صاحب‌خردان را به فکر فرو می‌برد و باعث تلاش در جهت شناخت راه نجات و اسباب سلامت می‌شود که در طلیعه‌ی آن تقوای خداوند متعال و حیای حقیقی نسبت به اوست که این از قوی‌ترین اسباب دوری از حرام‌خواری است.

چنانکه در حدیثی که امام ترمذی ـ رحمه الله ـ در جامع خود از عبدالله بن مسعود ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده است چنین آمده که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «از خداوند آنگونه حیا کنید که حق آن است» راوی می‌گوید: گفتیم: ای پیامبر خدا! ما حیا می‌کنیم و برای آن خداوند را حمد می‌گوییم. فرمود: «[منظور] نه آن است. اما حق حیای خداوند آنگونه است که سر خود و اعضای آن را حفظ کنی و شکم خود را و آنچه را در آن است حفظ کنی، و مرگ و پوسیده شدن بدن را یاد آوری، و هرکه آخرت را بخواهد زینت دنیا را ترک گوید و هرکه چنین کند آنگونه که شایسته است از خداوند حیا نموده است».

بنابراین حفظ شکم و محتویات آن یعنی محافظت از شکم و غذا و نوشیدنی‌هایی است که در آن گذاشته می‌شود که انسان در پی حلال آن باشد و به این یقین داشته باشد که روزی‌ای که برای وی قرار داده شده است بی‌شک پیش از مرگش به او خواهد رسید بنابراین آرام رسیدن روزی او را بر آن نمی‌دارد که از راه گناه به آن دست یابد زیرا این سبب شومی و ناکامی است.

چنانکه در حدیث دیگری که بَزّار در مسند خود با سند صحیح از حذیفة بن یمان ـ رصی الله عنه ـ روایت کرده است آمده که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ برخواست و فرمود: «به سوی من بیایید» صحابه به سوی رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ شتافتند و در برابرش نشستند، پس فرمود: «این فرستاده‌ی پروردگار جهانیان جبرئیل است که در درون من دمید که هیچ کس نمی‌میرد مگر آنکه روزیِ خود را به کمال دریافت دارد اگر چه آرام آرام به وی رسد، پس از الله پروا دارید و در طلب روزی میانه‌رو باشید و آرام رسیدن روزی شما را بر آن ندارد که معصیت خداوند کنید که آنچه نزد خداوند است جز با طاعت وی به دست نیاید».

و شایسته است انسان همیشه این را به یاد داشته باشد که خداوند در روز قیامت از وی درباره‌ی آنکه مالش را از چه راه به دست آورده و در چه راهی خرج نموده است سوال و محاسبه خواهد کرد. سوالی که در پی آن جزای عادل خواهد بود و پروردگار در حق کسی ستم روا نمی‌دارد، چنانکه در حدیثی که ترمذی در جامع خود با سند صحیح از ابوبَرزه‌ی اسلمی ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده، آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «قدم‌های بنده در روز قیامت از جای خود برداشته نمی‌شوند تا آنکه از عمر خود که در چه راهی گذرانده و از علم خود که با آن چه کرده است و از مال خود که از کجا به دست آورده و در چه راهی خرج کرده است و درباره‌ی بدن خود که در چه راهی فرسوده‌اش کرده است پرسیده شود».

و بداند که مال کمی که برای او کافی باشد بهتر از مال بسیاری است که او را از آنچه به صلاح اوست در دین و دنیایش است مشغول سازد و در حدیثی که امام احمد در مسند خود با سند صحیح و همینطور ابن حبان در صحیح خود و حاکم در مستدرک از ابودرداء روایت کرده‌اند آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «خورشید هیچ روزی طلوع نمی‌کند مگر آنکه دو فرشته در آن فرستاده می‌شوند که ندایشان را همه جز جن و انس می‌شنوند و می‌گویند: ای مردم رو به سوی پروردگارتان آورید که همانا آنچه کم باشد و کفایت کند بهتر از زیادی است که انسان را مشغول سازد..».

تامل همیشگی در این شواهد و نصوص باعث می‌شود انسان متامل و اندیشمند مَلَکه‌ای به دست آرد که همیشه در جستجوی حلال و پاک و دوری از حرام و ناپاک در غذا و نوشیدنی و لباس و همه‌ی امور خود باشد تا بدین ترتیب خشتی در جهت اصلاح جامعه نهاده و دیگران را نیز به پیمودن این مسیر و بیان حسن عاقبت آن و گسترش برکت‌ها و خیرات آن و سعادت در دنیا و آخرت و به دست آوردن رضایت پروردگار فرا بخواند.

خداوند من و شما را با راه و روش کتاب و سنت سود رساند. این سخن خود را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی آمرزش می‌خواهم که همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است.