خطبهی اول:
ستایش از آن الله است. حمد و سپاس از آن اوست که قدرتمند و دارای ملک و ملکوت است... بزرگی در آسمانها و زمین، و قدرت و قهر و جبروت در چنگ اوست... اوست که شدید العِقاب است، زنده است و هرگز نمیمیرد.
خداوندا تو پاک و منزهی!! کیست آنکه از تدبیر و مراقبت تو غافل ماند و زیان نکرد؟؟ و کیست آنکه نسبت به حرامهای تو بیاعتنایی نکرد و پشیمان نشد؟؟ و کیست آنکه گرفتار وعید تو شد و سالم ماند؟؟
گواهی میدهم که خدایی به حق نیست جز تو و گواهی میدهم که محمد، بنده و پیامبر توست. درود و سلام بسیار خداوند تا روز قیامت بر او و بر اهل بیت و اصحاب بزرگوار وی باد.
اما بعد... ای بندگان خداوند تقوای او را آنگونه که شایسته است پیشه ساخته و به ریسمان محکم اسلام چنگ زنید و برای دیدار خداوند آماده شوید و از عذاب او برحذر باشید که بدنهای شما طاقت آتش را ندارد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨﴾ [الحشر: ١٨].
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد از الله پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا از پيش چه فرستاده است و از الله بترسيد در حقيقت الله به آنچه مىكنيد آگاه است».
ای مسلمانان: سخن از عاقبت فاجعه باری است که چشم صالحان را اشکبار ساخته است. سخن از بازگشتگاهی است که قلب پارسایان را به لرزه آورده است. این پایانی است که ترس آن، روز ِ عبادتکاران را به گرسنگی و تشنگی کشانده و باعث شده تا شب طولانی آنان به نماز طی شود. سخن ما از خاتمهای است که غمش در قلب ترسایان به استمرار باقی است:
﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا﴾ [السجدة: ١٦].
«پهلوهايشان از خوابگاهها جدا مىگردد [و] پروردگارشان را از روى بيم و طمع مىخوانند».
ای مسلمانان: این عاقبت و پایان بد، «آتش» است، آتش جهنم. جهنم، آفریدهای است عظیم از آفریدههای خداوند و خانهای است که وی برای کافران در نظر گرفته است. این، جایگاه ستمگران و زندان کافران و عقوبت گناهکاران است. این جایگاه، به حقیقت خاری و ذلت و زیان آشکار و بزرگ است.
جهنم، شر ِ مطلقی است که هیچ خیری در آن نیست. این جایگاهی است که باید ناگزیر از روی آن عبور کرد. جایگاهی که وجود داشته و آماده شده است:
﴿وَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِيٓ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ ١٣١﴾ [آل عمران: ١٣١].
«و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بترسيد».
این جایگاه، خلق شده و آماده است و چنانکه در صحیحین آمده است رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آن را به چشم دیده است.
ای مسلمانان! سخن دربارهی آتش جهنم سخنی است حق و راست... جهنمی که در آن کوهها و درهها و رودها وجود دارد... جهنمی که دارای درجات و منزلگاههایی است متفاوت... جهنمی که تاریک است و سیاه و بینور... که صدایش از دور شنیده میشود... جهنمی که زوزه میکشد و نعره میزند و آنگونه است که خداوند میفرماید:
﴿تَرۡمِي بِشَرَرٖ كَٱلۡقَصۡرِ ٣٢ كَأَنَّهُۥ جِمَٰلَتٞ صُفۡرٞ ٣٣ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٣٤﴾ [المرسلات: ٣٢-٣٣].
«[دوزخ] چون كاخى [بلند] شراره مىافكند (٣٢) گويى شترانى زرد رنگند».
غم آن همیشگی است و طولانی و اهل آن در حال ناله و فریادند.. قلب اهل آن پر است از یاس و ناامیدی و گذشت روزها جز بر یاس و بدبختی آنان نمیافزاید... در آن عذابها و دردهایی که زبانها و قلمها از وصف آن عاجزند و در آن ترسها و غمهایی است که ذهن از تصور آن ناتوان...
﴿إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا ٦٦﴾ [الفرقان: ٦٦].
«و در حقيقت آن بد قرارگاه و جايگاهى است».
جهنمی که خداوند فرشتگان مقرب خود را از آن ترسانده است و فرموده:
﴿۞وَمَن يَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّيٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِكَ نَجۡزِيهِ جَهَنَّمَۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٩﴾ [الأنبياء: ٢٩].
«و هركس از آنان بگويد من جز او خدايى هستم او را به دوزخ كيفر مىدهيم سزاى ستمكاران را اين گونه مىدهيم».
و خطاب به پیامبرش فرمود:
﴿وَلَا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتُلۡقَىٰ فِي جَهَنَّمَ...﴾ [الإسراء: ٣٩].
«و با خداى يگانه معبودى ديگر قرار مده و گرنه در جهنم افكنده خواهى شد...».
و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم صحابه و امتش را از آن برحذر داشته و فرموده است: «شما را نسبت به جهنم هشدار دادم... شما را نسبت به آتش هشدار دادم» آیا پس از این، جهانیان میتوانند خیال خود را از آتش آسوده سازند؟
حسن بصری رحمه الله میفرماید: «به خدا قسم که کسی به جهنم ایمان نمیآورد مگر آنکه زمین با وسعتش بر وی تنگ میگردد اما منافق اگر آتش پشت سرش باشد هم به آن ایمان نخواهد آورد تا اینکه به آن درافتد. به خداوند قسم که بندگان به چیزی ترسناکتر از آن هشدار داده نشدهاند».
﴿فَأَنذَرۡتُكُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ ١٤ لَا يَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى ١٥ ٱلَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ١٦﴾
[اليل: ١٤-١٦].
«پس شما را به آتشى كه زبانه مىكشد هشدار دادم (١٤) جز نگونبختتر [ين مردم] در آن درنيايد (١٥) همان كه تكذيب كرد و رخ برتافت».
و در کتاب خداوند چنین آمده است:
﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا ٧١﴾ [مريم: ٧١].
«و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه] در آن وارد مىگردد اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است».
بندگان خداوند! ترس ما از عبور از پل صراط کجاست؟ آنکه ترسید شبانه به راه میافتد و آنکه شب به راه افتاد به منزلگاه خواهد رسید و به خدا قسم که تنها مومنان نجات خواهند یافت.
﴿قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا قَبۡلُ فِيٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِينَ ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ ٢٧ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ ٢٨﴾ [طور: ٢٦-٢٨].
«گويند ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناک بوديم (٢٦) پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد (٢٧) ما از ديرباز او را مىخوانديم كه او همان نيكوكار مهربان است».
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «جهنم در روز قیامت آورده میشود بطوری که هفتاد هزار افسار دارد و هر افسار را هفتاد هزار فرشته میکشند» [به روایت مسلم].
جهنمیان در حالی جهنم را میبینند که صدایی بس وحشتناک دارد:
﴿إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَيُّظٗا وَزَفِيرٗا ١٢﴾ [الفرقان: ١٢].
«چون [دوزخ] از فاصلهاى دور آنان را ببيند خشم و خروشى از آن مىشنوند».
و در سورهی مُلک آمده است که:
﴿تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۖ﴾ [الملك: ٨].
«نزديک است كه از خشم شكافته شود».
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «آتشی که انسانها برمیافروزند جزئی از هفتاد جزء آتش جهنم است»گفتند: به خداوند سوگند که همان یک بخش نیز کافی بود. فرمود: «اما با این وجود آتش جهنم ٦٩ بار بر آتش دنیا برتری دارد که هر بخش از آن به اندازهی گرمای آتش دنیا است» [به روایت بخاری و مسلم].
﴿هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٤٣﴾ [الرحمن: ٤٣].
«اين است همان جهنمى كه تبهكاران آن را دروغ مىخواندند».
جهنمیان به بدترین صورت مورد خطاب قرار میگیرند و وارد آن میشوند و سپس درهای جهنم بر آنها بسته میشود:
﴿نَارُ ٱللَّهِ ٱلۡمُوقَدَةُ ٦ ٱلَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى ٱلۡأَفِۡٔدَةِ ٧ إِنَّهَا عَلَيۡهِم مُّؤۡصَدَةٞ ٨ فِي عَمَدٖ مُّمَدَّدَةِۢ ٩﴾ [الهمزة: ٦-٩].
«آتش افروخته خدا [يى] است (٦) [آتشى] كه به دلها مىرسد (٧) و در ستونهايى دراز آنان را در ميان فرامىگيرد».
جهنمی که هیزم آن مردم و سنگهاست... آتش آن با گذر زمان خاموش نمیشود و گرمای آن با گذر زمان کم نمیشود
﴿... كُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِيرٗا ٩٧﴾ [الإسراء: ٩٧].
«هر بار كه آتش آن فرو نشيند شرارهاى [تازه] برايشان مىافزاييم».
و با تمام اینها جهنمیان دست و پا بستهاند:
﴿إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَلَٰسِلَاْ وَأَغۡلَٰلٗا وَسَعِيرًا ٤﴾ [الإنسان: ٤].
«ما براى كافران زنجيرها و غلها و شعلههاى سوزان آتش آماده كردهايم».
﴿... إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ يُسۡحَبُونَ ٧١ فِي ٱلۡحَمِيمِ ثُمَّ فِي ٱلنَّارِ يُسۡجَرُونَ ٧٢﴾ [المؤمن: ٧١-٧٢].
«هنگامى كه غلها در گردنهايشان [افتاده] و [با] زنجيرها كشانيده مىشوند (٧١) در ميان جوشاب [و] آنگاه در آتش برافروخته مىشوند».
و بدتر از همهی اینها، جهنمیان زده شده و مورد اهانت قرار میگیرند:
﴿وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ ٢١ كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِيدُواْ فِيهَا وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ ٢٢﴾ [الحج: ٢١-٢٢].
«و براى آنان گرزهايى آهنين است (٢١) هر بار بخواهند از [شدت] غم از آن بيرون روند در آن باز گردانيده مىشوند، بچشيد عذاب آتش سوزان را».
آنان لباسی از آتش به تن میکنند و میسوزند:
﴿فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِيَابٞ مِّن نَّارٖ يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ ١٩ يُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِي بُطُونِهِمۡ وَٱلۡجُلُودُ ٢٠ وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ ٢١﴾ [الحج: ١٩-٢١].
«و كسانى كه كفر ورزيدند جامههايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مىشود (١٩) آنچه در شكم آنهاست با پوست [بدن] شان بدان گداخته مىگردد (٢٠) و برای آنان گرزهایی از آهن است».
آیا دیدهاید که چگونه گوشت بر روی آتش کباب میشود؟ این دقیقا حال کفار است در آتش جهنم:
﴿يَوۡمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ يَقُولُونَ يَٰلَيۡتَنَآ أَطَعۡنَا ٱللَّهَ وَأَطَعۡنَا ٱلرَّسُولَا۠ ٦٦﴾
[الأحزاب: ٦٦].
«روزى كه چهرههايشان را در آتش زيرورو مىكنند مىگويند اى كاش ما الله را فرمان مىبرديم و پيامبر را اطاعت مىكرديم».
﴿تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ ١٠٤﴾ [المؤمنون: ١٠٤].
«آتش چهره آنها را مىسوزاند و آنان در آنجا ترشرويند».
غذای آنها عذاب است و نوشیدنیشان نیز عذاب...
﴿لَّيۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٖ ٦﴾ [الغاشية: ٦].
«خوراكى جز «ضریع» ندارند».
«ضریع» خاری است که در سرزمین حجاز میروید.
﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ ٤٤ كَٱلۡمُهۡلِ يَغۡلِي فِي ٱلۡبُطُونِ ٤٥ كَغَلۡيِ ٱلۡحَمِيمِ ٤٦﴾ [الدخان: ٤٣-٤٦].
«آرى درخت زقوم (٤٣) خوراک گناهکار است (٤٤) چون مس گداخته در شكمها مىگدازد (٤٥) همانند جوشش آب جوشان».
«زقوم» نیز درختی است که در وسط جهنم میروید و میوههای آن به مانند سر دیوهاست. نوشیدنی آنها نیز غسلین و غساق است که خونابه و چرکاب بدن اهل آتش است:
﴿وَإِن يَسۡتَغِيثُواْ يُغَاثُواْ بِمَآءٖ كَٱلۡمُهۡلِ يَشۡوِي ٱلۡوُجُوهَۚ﴾ [الكهف: ٢٩].
«و اگر فريادرسى جويند به آبى چون مس گداخته كه چهرهها را بريان مىكند».
﴿وَسُقُواْ مَآءً حَمِيمٗا فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ ١٥﴾ [محمد: ١٥].
«و آبى جوشان به خوردشان داده مىشود [تا] رودههايشان را از هم فرو پاشد».
در آیهای دیگر چنین آمده است که:
﴿... وَيُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِيدٖ ١٦ يَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُۥ وَيَأۡتِيهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِيظٞ ١٧﴾ [إبراهيم: ١٦-١٧].
«به او آبى چركين نوشانده مىشود (١٦) آن را جرعه جرعه مىنوشد و نمىتواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سويش مىآيد ولى نمىميرد و عذابى سنگين به دنبال دارد».
همهی آیاتی که ذکر کردیم تنها بعضی از انواع عذاب است. آیا این عذابها ارزش لحظهای از شهوت حرام دنیا را دارد؟
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «خوشگذارنترین جهنمیان از اهل دنیا را در روز قیامت میآورند و در آتش غوطه میدهند سپس به او گفته میشود: ای فرزند آدم آیا هیچ خوشی و لذتی ذر زندگیات دیدی؟ آیا هیچ خوشی و نعمتی بر تو گذشته است؟ و او در جواب میگوید: نه هرگز! به خدا قسم ای پروردگار [هیچ خوشی و لذتی در زندگی ندیدم] ..» [به روایت امام مسلم].
بله ای بندگان خداوند! تنها یک غوطه در آتش جهنم باعث میشود انسان همهی خوشیها و لذتها و شهوتهایی را که در دنیا چشیده است از یاد ببرد:
﴿يَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ يَفۡتَدِي مِنۡ عَذَابِ يَوۡمِئِذِۢ بِبَنِيهِ ١١ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِيهِ ١٢ وَفَصِيلَتِهِ ٱلَّتِي تُٔۡوِيهِ ١٣ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ يُنجِيهِ ١٤ كَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ١٥ نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ ١٦ تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ ١٧﴾ [المعارج: ١١-١٧].
«گناهكار آرزو مىكند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد (١١) و [نيز] همسرش و برادرش را (١٢) و قبيلهاش را كه به او پناه مىدهد (١٣) و هركه را كه در روى زمين است همه را [عوض مىداد] و آنگاه خود را رها مىكرد (١٤) نه چنين است [این آتشی است که] زبانه مىكشد (١٥) پوستسر و اندام را بركننده است (١٦) هركه را پشت كرده و روى برتافته فرا میخواند».
وهنگامی که بلا و سختی بر اهل آتش طولانی گردد و عذاب و درد به اوج خود رسد و حسرت و پشیمانی آنان فزونی یابد، آنهنگام درخواست خارج شدن از آتش میکنند:
﴿وَهُمۡ يَصۡطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُۚ﴾ [فاطر: ٣٧].
«و آنان در آنجا فرياد برمىآورند پروردگارا ما را بيرون بياور تا غير از آنچه مىكرديم كار شايسته كنيم».
و به گناهان خود اعتراف میکنند:
﴿قَالُواْ رَبَّنَا غَلَبَتۡ عَلَيۡنَا شِقۡوَتُنَا وَكُنَّا قَوۡمٗا ضَآلِّينَ ١٠٦ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ ١٠٧﴾ [المؤمنون: ١٠٦-١٠٧].
«گفتند: پروردگارا شقاوت ما بر ما چيره شد و ما مردمى گمراه بوديم (١٠٦) پروردگارا ما را از اينجا بيرون بر پس اگر باز هم [به بدى] برگشتيم در آن صورت ستمگر خواهيم بود».
پس از گذشت زمانی بسیار، به آنها چنین پاسخ داده میشود:
﴿قَالَ ٱخۡسَُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ١٠٨﴾ [المؤمنون: ١٠٨].
«در آن گم شويد و با من سخن مگوييد».
پس از آن جهنمیان دست به دامان نگهبان جهنم میشوند تا آنکه نزد خداوند برای آنها شفاعت کرده تا آنان را بمیراند و از عذاب راحت شوند:
﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَۖ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ ٧٧﴾ [الزخرف: ٧٧].
«و فرياد كشند اى مالک [بگو] پروردگارت جان ما را بستاند. پاسخ دهد: شما ماندگاريد».
اما در پاسخ تمام درخواستهایشان تنها با جواب رد مواجه میشوند... و سپس مرگ [به صورت یک گوسفند] آورده میشود تا در برابر چشمان اهل بهشت و جهنم ذبح شود. به اهل بهشت گفته میشود: جاودانهاید و مرگی در کار نیست و به اهل جهنم نیز گفته میشود: جاودانهاید و دیگر مرگی نخواهد بود... که این قضیه در صحیح بخاری روایت شده است.
اینجا است که ناله و ضجهی اهل آتش بالا میرود و غمشان افزون شده و بیشتر میگریند و آنقدر اشک میریزند که اشکشان تمام شده و به جای آن خون میگریند تا آنکه در صورتهایشان جای اشک به مانند خندقی باقی میماند.
ای مسلمانان: این از کمال عدل الهی است که میان اطاعتکار و عاصی و مصلح و مفسد، تساوی قرار ندهد. خداوند متعال میفرماید:
﴿أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ كَٱلۡمُجۡرِمِينَ ٣٥ مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ ٣٦﴾ [القلم: ٣٥-٣٦].
«پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد (٣٥) شما را چه شده؟! چگونه داورى مىكنيد».
و خداوند متعال عقوبت خود را برای ما وصف نموده است و گناهکاری هیچ عذر و حجتی نزد خداوند ندارد و کفر و نفاق عامل ابدی شدن در آتش جهنماند:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ هِيَ حَسۡبُهُمۡۚ وَلَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّقِيمٞ ٦٨﴾ [التوبة: ٦٨].
«الله به مردان و زنان منافق و كافران آتش جهنم را وعده داده است در آن جاودانهاند آن [آتش] براى ايشان كافى است و الله لعنتشان كرده و براى آنان عذابى پايدار است».
حال هر کس که در برابر امر الله و شریعت وی نظر شخصی خود را ترجیح میدهد این سخن خداوند متعال را خوب گوش دهد:
﴿أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّهُۥ مَن يُحَادِدِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَأَنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدٗا فِيهَاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡخِزۡيُ ٱلۡعَظِيمُ ٦٣﴾ [التوبة: ٦٣].
«آيا ندانستهاند كه هركس با الله و پيامبر او درافتد براى او آتش جهنم است كه در آن جاودانه خواهد بود اين همان رسوايى بزرگ است».
وای به حال بینماز! وای به حال بینماز آنگاه که از آنها چنین پرسیده میشود که:
﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ ٤٣ وَلَمۡ نَكُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡكِينَ ٤٤ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِينَ ٤٥ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤٦ حَتَّىٰٓ أَتَىٰنَا ٱلۡيَقِينُ ٤٧ فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِينَ ٤٨﴾ [المدثر: ٤٢-٤٨].
«چه چيز شما را در آتش [سقر] درآورد (٤٢) گويند از نمازگزاران نبوديم (٤٣) و بينوايان را غذا نمىداديم (٤٤) و با باطلگرایان در باطلگویی فرو میرفتیم (٤٥) و روز جزا را دروغ مىشمرديم (٤٦) تا مرگ ما در رسيد (٤٧) از اين رو شفاعت شفاعتكنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد».
و همینطور رباخواری و خوردن مال یتیمان از عوامل فرو رفتن در آتش جهنم است:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا ١٠﴾ [النساء: ١٠].
«در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مىخورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مىبرند و به زودى در آتشى فروزان درآيند».
و در صحیح مسلم آمده است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «خداوند متعال چنین میفرماید که: کبریاء ردای من است و عظمت اِزار من؛ هر کس با من در این دو رقابت کند او را به آتش داخل خواهم کرد».
و در کتاب خداوند چنین آمده است که:
﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِيمٗا ٩٣﴾ [النساء: ٩٣].
«و هركس عمدا مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و الله بر او خشم مىگيرد و لعنتش مىكند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است».
همچنین خوردن به ناحق ِ مال مردم و خودکشی در یک آیه یکجا آمدهاند:
﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا ٢٩ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِيهِ نَارٗاۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرًا ٣٠﴾ [النساء: ٢٩-٣٠].
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا الله همواره با شما مهربان است (٢٩) و هركس از روى تجاوز و ستم چنين كند به زودى وى را در آتشى درآوريم و اين كار برای الله آسان است».
سوگند به دروغ نیز صاحب خود را در آتش فرو خواهد برد و به همین خاطر این سوگند، «غموس» یعنی «فروبرنده» نام گرفته است.
میل به ستمگران و همراهی با آنان نیز از عوامل ورود به آتش جهنم است. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَا تَرۡكَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ ٱلنَّارُ...﴾ [هود: ١١٣].
«و به كسانى كه ستم كردهاند متمايل مشويد كه آتش [دوزخ] به شما مىرسد...».
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «دو گروه از اهل آتشاند که آنان را ندیدهام: گروهی که شلاقهایی چون دم گاو به همراه دارند و با آن مردم را میزنند و زنانی پوشیده اما لخت که به مردان مایلند و مردان را نیز به خود جذب میکنند، سرانشان به مانند کوهان شتران مائل است. این زنان نه به بهشت وارد میشوند و نه بوی آن را استشمام میکنند. درحالی که بوی بهشت از فاصلهی چنین و چنان به مشام میرسد» [به روایت امام مسلم].
و از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم خطاب به زنان فرمودند: «ای زنان! صدقه دهید و بسیار استغفار کنید که من شما را بیشترین اهل آتش دیدم» پس زنی از آنان گفت: ای رسول خداوند چرا ما بیشترین اهل آتشیم؟ ایشان فرمودند: «چون بسیار نفرین میکنید و خوبی را انکار میکنید» [به روایت بخاری و مسلم].
ریاکاران نیز اولین گروهی هستند که در روز قیامت، آتش برای آنان داغ میشود. اما دربارهی کسانی که بدون هیچ حساب و ملاحظهای زبان و قلم خود را به کار میاندازند هرچه میخواهی بگو...
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «و آیا به جز محصول زبان انسانها چیز دیگری آنها را بر صورتهایشان در آتش میاندازد؟».
اینان به آتش وعده داده شدهاند: معتاد به خمر، قطع کننده پیوند خویشاوندی، باور کنندهی سحرو سخنچین. و کسی که با قسم دروغین مال برادرش را صاحب شود باید جایگاه خود را در آتش آماده کند.
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برخی از انواع عذاب اهل آتش را به چشم دیده است چنانکه در حدیث سمرة بن جندب رضی الله عنه آمده است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مردی از اهل آتش را دید که خوابیده است و مردی دیگر در کنار او ایستاده و صخرهای را بر سر او میکوبد به طوری که سر وی له میشود سپس سر او دوباره به حالت اول برمیگردد. سپس برای بار دیگر دوباره بر سر او با سنگ کوبیده میشود... سپس رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «این مرد کسی است که از نماز فرض خواب میافتد..».
همچنین رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تنوری را دید که از آن سر و صدای بسیاری بیرون میآید و مردان و زنانی لخت در آنند سپس زبانهای از آتش از زیر پای آنان شعلهور میشود و آنان فریاد میکشند... آنگاه فرمودند: «اینان مردان و زنان زناکارند..».
در حدیثی دیگر آمده است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم رودی سرخرنگ را دید که مردی در آن شنا میکند و بر کنارهی رود مردی دیگر است که سنگهایی بسیار به همراه دارد و در دهان مرد نخست میگذارد و این کار را تکرار میکند... رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «این، شخص ِ رباخوار است... و مردی بسیار بدچهره را دید و فرمود: این، «مالک» نگهبان ِ آتش جهنم است» [به روایت بخاری].
آیا پس از این همه وعید و هشدار، هشداری باقی مانده است؟؟
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ ٣٧﴾ [ق: ٣٧].
«قطعا در اين [عقوبتها] براى هر صاحبدل و حق نيوشى كه خود به گواهى ايستد عبرتى است».
بارالها ما را از آتش جهنم نجات ده، بارالها ما را از آتش نجات ده، بارالها ما را از آتش جهنم نجات ده... پروردگارا ما ایمان آوردیم پس گناهان ما را بیامرز و ما را از دوزخ دور بدار...
خداوند من و شما را به واسطهی کتاب خود سود رساند و ما را از خواری و عذاب خود دور بدارَد... این سخن خود را گفته و برای خود و شما از خداوند متعال آمرزش میخواهم...