خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش ویژه‌ی خداوند بزرگ و متعال است، او که دارای عزت و جبروت و جلال است. ستایش در آغاز و در پایان از آن اوست و حکم و فرمان به دستش است و همه‌ی امور به او پایان می‌یابد، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنها و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمد بنده‌ی خداوند و پیامبر اوست که صاحب خصلت‌های نیک و کارهای راستین است. درود و سلام خداوند بر وی و بر اهل بیت و یاران وی باد.

اما بعد:

ای مردم خود و شما را به تقوای خداوند و چنگ زدن به ریسمان محکم و برنامه‌ی راستین و استوار او توصیه می‌کنم و از تنبلی و ترک تلاش باز می‌دارم که هیچ انسان تنبلی به مقام عالی نرسیده و در میان خاصّان جای نگرفته است:

﴿إِنَّهُۥ مَن يَتَّقِ وَيَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٩٠ [يوسف: ٩٠].

«همانا آنکه تقوا و صبر پیشه کند بی‌شک الله اجر نیکوکاران را ضایع نمی‌سازد».

ای مردم: چه زیباست این ماه مبارک و چه باشکوه است! چه باصفاه است و چه گوارا! چونان شهدِ مُکَرَّر است و انس و آرامشی در آن نهفته است که لَمس کننده‌ی آن آرزو می‌کند ای کاش همه‌ی سال رمضان بود!

آری ای بندگان خداوند:

بیشتر این ماه مبارک را پشت سر گذاشته‌ایم اما انگار چیزی از آن نگذشته است... روزهای آن سریع و در یک چشم به هم زدن گذشت و شب‌های آن همانند برگ خزان در باد وزان یک به یک فرو افتادند و تنها اثری از آن به جای ماند...

در این ماه مبارک با پاک‌ترین و راست‌ترین سخن ـ کلام خداوند ـ همراه بودیم، آن کتابی که عزت است و یاران آن شکست نمی‌خورند، و منهجی است که روندگان آن گمراه نمی‌شوند و معدن ایمان و چشمه‌ی علم است. آن، بهار قلب‌ها و دارویی است که پس از آن دردی نخواهد ماند. در آن اخبار گذشتگان و خبر از آیندگان است و خداوند به واسطه‌‌‌ی آن گروه‌هایی را والا مقام ساخته و مقام برخی دیگر را پایین می‌آورد، و هر کس به آن تمسک جوید به راه راست هدایت شود:

﴿وَإِذَا سَمِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَى ٱلرَّسُولِ تَرَىٰٓ أَعۡيُنَهُمۡ تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ ٱلۡحَقِّۖ يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٨٣ [المائدة: ٨٣].

«و چون آنچه را به سوی این پیامبر نازل شده بشنوند می‌بینی بر اثر آن حقیقتی که شناخته‌اند اشک از چشم‌هایشان سرازیر می‌شود می‌گویند پروردگارا ما ایمان آورده‌ایم پس ما را در زمره‌ی گواهان بنویس».

ما هیچ داستان و مثال و خبری را راست‌تر از آنچه در این کتاب آمده است نخواهیم یافت و هیچ سخنی مشوق‌تر و دلرباتر از سخن باری ـ سبحانه و تعالی ـ نیست، سخنی که توسط روح الامین بر قلب پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نازل شده است تا از هشدار دهندگان باشد و به زبان عربی آشکار است:

﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢ [النساء: ٨٢].

«آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند؟ اگر از جانب غیر الله بود بی‌شک در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند».

و ماه مبارک رمضان بهترین فرصتی است که پیش می‌آید تا انسان مومن در این فضا زندگی کند و با فکر و اندیشه‌ی خود در امثال و عجایب این کتاب غوص کند:

﴿وَقُرۡءَانٗا فَرَقۡنَٰهُ لِتَقۡرَأَهُۥ عَلَى ٱلنَّاسِ عَلَىٰ مُكۡثٖ وَنَزَّلۡنَٰهُ تَنزِيلٗا ١٠٦ قُلۡ ءَامِنُواْ بِهِۦٓ أَوۡ لَا تُؤۡمِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهِۦٓ إِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ يَخِرُّونَۤ لِلۡأَذۡقَانِۤ سُجَّدٗاۤ ١٠٧ وَيَقُولُونَ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِن كَانَ وَعۡدُ رَبِّنَا لَمَفۡعُولٗا ١٠٨ [الإسراء: ١٠٦-١٠٨].

«قرآنی [با عظمت را] بخش بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به آرامی به مردم بخوانی و آن را به تدریج نازل کردیم (١٠٦) بگو [چه] به آن ایمان بیاورید یا نیاورید بی‌گمان کسانی که پیش از [نزول] آن دانش یافته‌اند چون [این کتاب] بر آنان خوانده شود سجده‌کنان به روی درمی‌افتند (١٠٧) و می‌گویند منزه است پروردگار ما که وعده‌ی پروردگار ما قطعا انجام شدنی است».

اگر در مثال‌هایی که در قرآن زده شده است به دقت نظر بیندازیم قرآنی عجیب خواهیم شنید که به سوی هدایت رهنمون می‌شود، زیرا خداوند متعال فرموده است:

﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖۚ [الروم: ٥٨].

«و در این قرآن برای انسان‌ها از هر گونه مثالی آورده‌ایم».

در این قرآن چهل و سه مثال وارد شده است که کسی در آن تدبر نمی‌کند و بلاغت و زیبایی آن را حس نخواهد کرد، جز خردمندان. یکی از پیشینیان و سلف این امت می‌گوید: «من هنگامی که یکی از مثال‌های قرآن را می‌خواندم و آن را تدبر نمی‌کردم به حال خود می‌گریستم زیرا خداوند متعال فرموده است: «و این مثال‌ها را برای مردم می‌آوریم اما جز دانایان [کسی] آن را درک نخواهد کرد» [العنکبوت: ۴۳]».

خداوند در این قرآن مثال‌های متنوعی آورده است که تنها به یکی از آفریده‌های او محدود نیست، برای مثال خداوند یک بار در مثال خود از درختان استفاده می‌کند:

﴿أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا كَلِمَةٗ طَيِّبَةٗ كَشَجَرَةٖ طَيِّبَةٍ [إبراهيم: ٢٤].

«آیا ندیدی که الله چگونه مثل زده است سخنی پاک همانند درختی پاک است...».

و گاهی از حیوانی گنگ و بی‌زبان برای مثال استفاده می‌کند، مانند مثال قرآن درباره‌ی کسی که آیات خداوندی به او رسیده سپس از آن دست کشید و پی شیطان را گرفت و از گمراهان گردید:

﴿فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ ٱلۡكَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَيۡهِ يَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُكۡهُ يَلۡهَثۚ ذَّٰلِكَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَاۚ فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ ١٧٦ [الأعراف: ١٧٦].

«از اين رو مثال او چون مثال سگ است [که] اگر بر آن حمله‌ور شوی زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کنی [باز هم] زبان از کام برآورد؛ این مثل آن گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند پس این داستان را [برای آنان] حکایت کن شاید که آنان بیندیشند».

و گاه نیز از انسان در مثال‌های خود بهره می‌برد چنانکه می‌فرماید:

﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ لَا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ أَيۡنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأۡتِ بِخَيۡرٍ هَلۡ يَسۡتَوِي هُوَ وَمَن يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٧٦ [النحل:٧٦].

«و الله مثلی [دیگر] می‌زند: دو مردند كه یکی از آن‌ها لال است و هیچ کاری از او برنمی‌آید و او سربار صاحبش می‌باشد هر جا که او را می‌فرستد خیرى به همراه نمی‌آورد، آيا او با کسی که به عدالت فرمان می‌دهد و خود بر راه راست است یکسان است؟».

چه زیبایند این مثل‌های قرآنی و چه عظیم است پند و اندرز و عبرت موجود در آن که در اوج بلاغت و اختصار و تشبیه نیکو است، و راست گفت خداوند متعال که می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ ٢٣ [الزمر: ٢٣].

«الله زیباترين سخن را [به صورت] کتابی متشابه متضمن وعد و وعید نازل کرده است آنان که از پروردگارشان می‌هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه می‌افتد سپس پوستشان و دلشان به ياد الله نرم می‌گردد این است هدايت الله هرکه را بخواهد به آن راه نماید و هرکه را الله گمراه کند او را راهبری نیست».

و اگر از این مثل‌ها در شگفتید، شگفت‌انگیزتر آنگاه است که خداوند با یکی از حقیرترین و کوچک‌ترین مخلوقات خود برای انسان‌ها مثال می‌آورد؛ خداوند متعال درباره‌ی عنکبوت می‌فرماید:

﴿مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلۡعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَيۡتٗاۖ وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٤١ [العنكبوت: ٤١].

«مثال کسانی که جز الله یاورانی برگرفته‌اند همانند مثال عنکبوت است که خانه‌ای برگرفته است و همانا سست‌ترین خانه‌ها خانه‌ی عنکبوت است اگر می‌دانستند».

این حال و روز هر کسی است که به غیر خدا دل ببندد یا امید و هراسِ جز او را در دل داشته باشد و یا برای به دست آوردن خشنودی مردم خشم خداوند را به جان بخرد؛ زیرا آنکه خداوند را از دست دهد چه به دست آورده است؟ و آنکه خداوند را یافته است چه از دست داده است؟!

﴿قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ يُطۡعِمُ وَلَا يُطۡعَمُۗ [الأنعام: ١٤].

«بگو آیا غیر از الله، پدیدآورنده‌ی آسمان‌ها و زمين سرپرستی برگزینم و اوست که غذا می‌دهد و غذا داده نمی‌شود؟».

و از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت است که فرمودند: «هر کس چیزی (از جمله تعویذ و نوشته‌ای) به خود بیاوزید به همان چیز سپرده می‌شود» [به روایت ترمذی].

چه بیچاره است آنکه در هر امری از امورش به غیر خدا وابسته شود!

همچنین خداوند از پشه، این موجود بسیار کوچک که آن را به حساب هم نمی‌آوریم جز برای کشتن، برای ما مثال آورده و گفته است:

﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَسۡتَحۡيِۦٓ أَن يَضۡرِبَ مَثَلٗا مَّا بَعُوضَةٗ فَمَا فَوۡقَهَاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡۖ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۘ [البقرة: ٢٦].

«الله از اینکه به پشه‌ای یا فروتر [یا فراتر] از آن مثل زند شرم نیاید پس کسانی که ایمان آورده‌اند می‌دانند كه آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست ولی کسانی که به کفر گرایده‌اند می‌گویند الله از این مثل چه قصد داشته است؟».

سبحان الله! آیا آز خود پرسیده‌ایم که چرا خداوند برای ما با پشه مثال آورده است؟ آری، پشه‌ای که هنگام نزول این آیه تنها ظاهر آن برای مردم شناخته شده بود، اما ما در زمانه‌ای قرار داریم که قلب و مغز و چشم و عروق پشه نیز شناسایی شده است، بنابراین این آفریده‌ی کوچک را نمی‌توان تحقیر کرد یا کوچک و ساده شمرد.

هنگامی بیشتر تعجب می‌کنیم که خداوند به واسطه مگس مثال می‌آورد. مگسی که عموم مردم از آن بدشان می‌آید، اما خداوند به خلاف دیگر مثال‌های قرآن مردم را تشویق به شنیدن آن می‌کند و می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡ‍َٔا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ ٧٣ مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ٧٤ [الحج: ٧٣-٧٤].

«ای مردم مثلی زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانی را که جز الله می‌خوانید هرگز [حتی] مگسی نمی‌آفرینند هر چند برای [آفریدن] آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزی از آنان برباید نمی‌توانند آن را بازپس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند (٧٣) قدر الله را چنانکه در خور اوست نشناختند در حقيقت الله است كه نیرومند شکست‌ناپذير است».

شگفت‌آور است! چگونه خداوند با این آفریده‌ی بسیار کوچک که مردم به دیده‌ی تحقیر به آن می‌نگرند مثال می‌آورد؟ مخلوقی که اگر مردم اسرار آن را می‌دانستند بی‌شک به عظمت باری ـ جَلَّ شَأنُه ـ پی می‌بردند و یقین می‌یافتند که علمشان به آن احاطه ندارد و خداوند ممکن است اسرار بزرگی را در ضعیف‌ترین آفریده‌های خود قرار دهد.

این مخلوق تا چه اندازه ذهن دانشمندان و پزشکان و داروسازان و صاحبان آزمایشگاه‌های بزرگ را به خود مشغول کرده است و چه آزمایش‌هایی که بر روی آن انجام نگرفته است و به نتایجی معجزه‌آسا دست یافته‌اند که باعث شگفتی می‌شود، و عجیب نیست اگر برخی به واسطه‌ی همین آیه اسلام آورند زیرا یکی از اسرار خلقت مگس حس قوی این موجود برای فرار از ضربه است به طوری که به سبب این خاصیت، بسیار سخت است که آن را شکار کرد یا به دام انداخت. همچنین این موجود در یک آن بر یک بال خود بیماری و بر بال دیگرش پادزهر آن را دارد چنانکه رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرموده‌اند: «اگر مگس در ظرف یکی از شما افتاد آن را در ظرف فرو برد سپس بیرون اندازد زیرا در یکی از بال‌هایش بیماری و در بال دیگرش شفای آن قرار دارد».

الله اکبر! چه باعظمت است مثال‌های خداوند که نمی‌توانیم ثنا و بزرگی او را چنانکه شایسته است در شمار آوریم و او همانگونه است که خود ثنای خود را گفته است.

حال که خلقت مگس چنین شگفت‌انگیز است درباره‌ی خلقت انسان‌ها چه می‌توان گفت؟ و اگر خلقت انسان چنین است که می‌بینیم و می‌دانیم و بخش‌هایی از آن را هنوز نمی‌دانیم، پس درباره‌ی خلقت آسمان‌ها و زمین چه می‌توانی بگوییم؟ اینجاست که باید گفت: معبودی به حق نیست جز الله، به آنچه نازل نمود ایمان آوردیم و از پیامبرش پیروی نمودیم، پس خداوندا ما را از جمله‌ی گواهان بنویس:

﴿لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَكۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٧ [المؤمن: ٥٧].

«بی‌شک آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند».

خداوند برای من و شما در قرآن عظیم برکت نهد و به واسطه‌ی آیات و ذکر حکیم سود رسانَد؛ آنچه را گفتم اگر صحیح بود از سوی خداوند و اگر خطا بود از نفس بود و از شیطان، و از الله آمرزش می‌خواهم که او بسیار آمرزنده است.