خطبهی دوم:
ستایش مخصوص خداوند است، به سبب وسعت عطایش، و او را برای نعمتهای فراگیرش شکر میگویم و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد است و در پروردگاری و وحدانیت و نامهای و صفاتش بیشریک است، و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که نامش را در زمین و آسمان بلندمرتبه ساخت. درود و سلام و برکات خداوند بر او و بر اهل بیت و یاران و دوستداران او و تابعین و همهی کسانی باد که تا قیامت از آنان پیروی نمایند...
اما بعد، ای مسلمانان:
اسلام طلاق را بد دانسته است و در حدیثی که ابوداوود با إسنادی متصل از ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت کرده است آمده که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «خداوند هیچ چیزی را حلال نگردانده که نزد وی بدتر از طلاق باشد».
اما هنگامی که ناگزیر نیاز به آن پیش آید دردی است تلخ که تنها با ضوابط و اصول آن جایز است زیرا در زندگی زناشویی جز دو حالت ممکن نیست: «یا باید [زن را] به نیکی نگاه داشت و یا آنکه به نیکی طلاق داد» [البقرة: ٢٢٩].
﴿وَإِن يَتَفَرَّقَا يُغۡنِ ٱللَّهُ كُلّٗا مِّن سَعَتِهِۦۚ﴾ [النساء: ١٣٠].
«و اگر از یکدیگر جدا شوند، الله هر کدام را از گشایش خود بینیاز میگرداند».
همانطور که سوء استفاده از طلاق خود مشکل و درد است نگه داشتن همسر به طور ناشایست و نامناسب بدتر و سختتر از آن است. طلاق برای آن در اسلام مشروع گردیده است که راه برونرفت باشد نه آنکه باعث تنگنا و سختی بیشتر شود، یعنی هنگامی که همهی راهها بسته شده و مقاصد ازدواج که بر مودت و آسایش و همکاری در زندگی بنا شده است محقق نگردد اینجاست که طلاق براساس ضوابط شریعت یک راه حل خواهد بود نه یک مشکل که کنندهی آن پشیمان نخواهد شد.
از سوی دیگر اسلام هنگامی که طلاق را مشروع گرداند برای آن قوانینی قرار داد و آن را چنان تنظیم نمود که راه علاج و دارویی برای درد باشد و مقاصد بزرگ زندگی یعنی استقرار و خوشبختی و حفظ کیان خانواده را در نظر گرفته است. بر این اساس طلاق در شریعت اسلام رخ نمیدهد مگر پس از پایان یافتن همهی وسائل اصلاح و هنگامی که زندگی سعادتمندانه و محبت و مودت دیگر ممکن نباشد.
این طلاقی که خود راه حل است، پیش از آنکه رخ دهد نیاز به عدم استعجال و اندیشه و نصیحت و جدا شدن در بستر و تهدید بدون خشونت و داوری خویشاوندان دارد. اما اگر همهی اینها فایدهای نداشت و تصمیم بر طلاق گرفته شد لازم است که مرد منتظر پاکی زن از عادت ماهیانه شود، عادت ماهیانهای که در آن نزدیکی صورت نگرفته است. پس از این همه انتظار و اندیشه تنها یک طلاق رجعی یعنی قابل بازگشت، صورت میگیرد.
اسلام مجال بازگشت به زندگی زناشویی را پس از طلاق باقی گذارده است زیرا چه بسا احساسات و عواطف زناشویی پس از طلاق دوباره بازگردد که در این صورت حق بازگشت در صورتی که یک یا دو طلاق رخ داده باشد وجود دارد.
اگر طلاق رخ داد و جدایی حاصل شد باید که طلاقی از روی احسان باشد، چنانکه خداوند عزوجل میفرماید. همینطور فراموشی اشتباهات و ترک پیگیری آنها و گذشت نیز از احسان است. امام نسائی در سنن خود بابی دارد به نام: «باب نهی از جستجوی عیب زنان» که این نام را از این حدیث نبوی برگرفته است که: «رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از آنکه مرد شبانه (ناگهانی) از سفر به نزد همسرش بیاید نهی نمود» [به روایت بخاری].
که این در هنگام زندگی زناشویی است چه رسد به بعد از طلاق.
همچنین از جملهی جدایی از روی احسان، دوری از زخم زبان زدن و خشونت است که خشونت و سختی خود طلاق کافی است چنانکه پیامبر آن را شکستن نامیده است.
همچنین محافظت از یاد و خاطرهی روزهای زیبا و لحظات محبت از جملهی جدایی از روی احسان است زیرا این از روی عقل و حکمت و خود مرهم و دوایی است برای درد فراق و زخم طلاق:
﴿وَلَا تَنسَوُاْ ٱلۡفَضۡلَ بَيۡنَكُمۡۚ﴾ [البقرة: ٢٣٧].
«و در میان یکدیگر بزرگواری را فراموش نکنید».
همینطور پرداخت سخاوتمندانهی مخارج و هزینههای کودکان، چه در حضانت پدر باشند و یا در حضانت مادر، که این هرچند وظیفهی مرد است همینطور بزرگواری و نیکی و احسان نیز هست.
ایوب سختیانی (رحمه الله) میگوید: «اگر بدانم فرزندانم سبزی میخواهند ساعتی با شما اینجا نمینشستم».
اینها برخی از راه حلها و آداب در زمینهی امور خانواده و تعاملات آن است. پس تقوای خداوند را پیشه سازید و روابط میان خود را اصلاح نمایید. بر هر خویشاوندی لازم است که در راه کم کردن دردها و عواقب و آثار طلاق از نظر مادی و معنوی یاری رسان باشد.
و در پایان درود و سلام فرستید بر آن رحمت هدایتگر و نعمت خداوندی، پیامبرتان محمد، فرستادهی خداوند، که پروردگارتان در کتاب خود شما را بدان امر نموده و فرموده است:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦﴾ [الأحزاب: ٥٦].
خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد مصطفی و نبی مجتبی، و بر اهل بیت و یاران پاک او و بر همسرانش مادران مومنان درود و سلام و برکت ارزانی دارد و از چهار خلیفهی راشد، ابوبکر و عمر و عثمان و علی، و از دیگر صحابه و تابعین، و کسانی که تا قیامت از آنان به نیکی پیروی نمایند و همچنین از ما به همراه آنان راضی و خشنود باش، ای گرامیترین گرامیان.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت بخش، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده و شرک و مشرکان را خوار گردان و سرکشان و ستمگران و ملحدان و دیگر دشمنان دین و امت را خوار گردان.
خداوندا ما را در سرزمینهایمان ایمن گردان، خداوندا ما را در سرزمینهایمان ایمن گردان و مسئولان ما را اصلاح گردان و مسئولیتهای ما را بر عهدهی کسانی قرار ده که تقوای تو را پیشه ساخته و در پی خشنودی تو باشند.
خداوندا مسئولان و والیان امر مسلمان را برای عمل به کتابت و سنت پیامبرت ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ موفق گردان و آنها را رحمتی برای بندگان مومنت قرار ده و کلمهی آنها را بر حق و هدایت یکی گردانای پروردگار جهانیان.
خداوندا برای امت اسلام امر رشدی قرار ده که در آن اهل طاعتت عزت یابند و اهل معصیت هدایت شوند و در آن به معروف امر شود و از منکر باز داشته شود که همانا تو بر کاری توانایی.
خداوندا یهودیان تجاوزگر اشغالگر را به تو میسپاریم، خداوندا آنان را نابود ساز که آنها را یارای ناتوان ساختن تو نیست، خداوندا عذاب خود را که از مجرمان بازگشتپذیر نیست بر آنان نازل گردان...
خداوندا ما را به سوی توبه و بازگشت توفیق عطا کن و درهای قبول و استجابت را بر ما بگشای. خداوندا طاعات و دعای ما را بپذیر و اعمال ما را نیک گردان و بدیهای ما را بپوشان و بر ما توبه پذیر و ما را مورد آمرزش و رحمتت قرار ده ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا، تو آن معبود به حقی که مبعودی دیگر جز تو نیست، تو بینیازی و ما نیازمند، باران را بر ما نازل گردان و ما را از نومیدان مگران، خداوندا تویی آن الله که معبودی به حق جز تو نیست، تو بینیازی و ما فقیرانیم، باران را بر ما فرو ریزان و ما را از مایوسان مگردان، خداوندا ما را باران عطا کن، خداوندا ما را باران عطا کن، خداوندا ما را باران عطا کن. خداوندا ما از تو آمرزش میخواهیم که تو بسیار آمرزندهای، پس باران را پی در پی بر ما نازل گردان و آن را برای ما نیرویی برای طاعتت بگردان.
خداوندا ما آفریدهای از آفریدههای توایم، پس با گناهانمان فضل خود را از ما نستان.
«بر پروردگارمان توکل نمودیم، پروردگارا ما را فتنهای برای گروه ستمگران مگردان» [یونس: ٨٥].
«پروردگارا ما را در دنیا و آخرت نیکی عطا کن و از آتش دوزخ دور بدار»
[البقرة: ٢٠١].
پاک و بیعیب است پروردگار تو، پروردگار عزت از آنچه به دروغ وصفش میکنند، و سلام بر پیامبران، والحمدلله رب العالمین.