خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش مخصوص خداوندی است که اراده نمود تا مردم به حج خانه‌اش بیایند؛ او را برای نعمت‌های بزرگش سپاس و ستایش می‌گویم و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است، آن پادشاه پاک و بی‌عیب مبرا از هر بدی، و گواهی می‌دهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده‌ی الله و پیامرسان او و خاتم پیامبران است. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یارانش، آن امامان والامقام درود و سلام فرست.

اما بعد: ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و ایستادن‌تان را در برابر او به یاد آورید، آن روزی که انسان به آنچه برای خود پیش فرستاده است نظر افکنده و کافران گویند: «ای کاش خاک می‌بودم» [نبأ: ۴٠].

ای مسلمانان: محافظت از ساعات و دقایق عمر از تباهی و صرف آن در کارهای بی‌ارزش و زیان‌بار، روش انسان‌های موفق و عادت خردمندانی است که مواسم و مناسبت‌ها و فرصت‌هایی را که پروردگار بزرگوار برای آنان مهیا ساخته است با استفاده از طاعات و سبقت در انجام نیکی‌ها و رقابت در باقیات صالحات، غنیمت شمرده و پاس می‌دارند.

در این میان، روزهایی که خداوند خود امر به ذکر و یاد خود در آن‌ها نموده از گرامی‌ترین و بزرگ‌ترین روزها هستند که شایسته است تلاش‌ها در راه آن صرف شده و قلب‌ها و اعضا و جوارح به سوی آباد ساختن آن روند.

این روزها همان روزهایی است که خداوند در کتاب آن از آن به عنوان «روزهای مشخص» نام برده و فرموده است:

﴿۞وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ... [البقرة: ٢٠٣].

«و الله را در روزهایی مشخص یاد کنید...».

که این روزها همان سه روز تشریق پس از روز قربان است که رسول هدایت ـ صلی الله علیه وسلم ـ آن را چنین وصف نموده است: «روزهای تشریق، روزهای خوردن و نوشیدن و ذکر خداوند عزوجل است» [این حدیث را امام مسلم در صحیح خود از نُبَیشه‌ی هُذَلی رضی الله عنه روایت کرده است].

این روزها، روزهای مبارکی‌اند که برای مسلمان در آن‌ها دو نعیم و دو خوشی یکجا شده است: خوشی و نعیم قلب با ذکر و شکر، و نعیم بدن با خوردن و آشامیدن و لذت بردن از مباحاتی که در هنگام احرام بر حاجیان حرام شده بود.

ارتباط این دو نعمت دال بر این است که از نعمت‌های خداوند باید برای طاعت وی سود جست و آن را در آنچه باعث خشنودی اوست صرف نمود و هر کس از این نعمت‌ها در راه طاعت خداوند بهره ببرد به همین طریق شکر خداوند را به جای آورده و عکس آن نیز صحیح است، یعنی کسی که از نعمت‌های خداوند برای معصیت او بهره ببرد و آن را در راه به دست آوردن خشم خداوند صرف نماید در واقع کفر نعمت نموده و شکرش را به جای نیاورده است.

از ویژه‌ترین نعمت‌ها در این روزهای مبارک، نعمت خوردن از گوشت چارپایان است، زیرا این چارپایان چنانکه اهل علم گفته‌اند مطیع خداوندند و معصیت او را نمی‌کنند و تسبیح‌گوی اویند، چنانکه خداوند سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا ٤٤ [الإسراء: ٤٤].

«و هیچ چیز نیست مگر آنکه به ستایش او تسبیح گوی است اما شما تسبیح آنان را درک نمی‌کنید. همانا او بردبار و آمرزنده است».

و این چارپایان برای خداوند سجده می‌برند چنانکه خداوند متعال در سوره‌ی نحل بدان اشاره کرده است، و چه بسا همین حیوانات بیش از بسیاری از انسان‌ها ذکر خداوند را به جای می‌آورند.

خداوند عزوجل نیز ذبح این زبان بسته‌هایی که مطیع و ذاکر اویند را برای بندگان مومن خود مباح ساخته تا اینگونه بدن‌هایشان قوی شده و لذتشان کامل شود و به وسیله‌ی آن به کسب دانش سودمند و کارهای شایسته و ذکر و شکر خداوند بپردازند.

و از آنجا که روزه گرفتن در این روزها مانع از تحقیق این ذکر و شکر است، از روزه‌ی این روزها در مِنیٰ و در دیگر سرزمین‌ها نهی شده است زیرا این روزها از اعیاد مسلمانان است چنانکه رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ در حدیثی که امام احمد در مسند خود با سند صحیح از عقبة بن عامر ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده فرموده است: «روز عرفه و روز نحر و ایام تشریق عید ما مسلمانان است و این روزها روزهای خوردن و نوشیدن است» [البته روزه‌ی روز عرفه برای حجاج صحیح نیست اما برای دیگران مستحب است].

اما ذکر خداوند در این روزهای مشخص دارای انواع بسیاری است تا بدین وسیله اجر و پاداش مسلمان افزون شود از جمله:

ذکر خداوند ـ سبحانه و تعالی ـ در پی نمازهای فرض با تکبیر و تهلیل، زیرا این دو ذکر نزد جمهور اهل علم تا پایان روزهای تشریق مستحب هستند.

و از جمله‌ی این اذکار، ذکر خداوند هنگام ذبح قربانی است چنانکه خداوند متعال فرموده است:

﴿وَٱلۡبُدۡنَ جَعَلۡنَٰهَا لَكُم مِّن شَعَٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرٞۖ فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا صَوَآفَّۖ فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَٱلۡمُعۡتَرَّۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرۡنَٰهَا لَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٣٦ لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمۡ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٣٧ [الحج: ٣٦-٣٧].

«و شتران فربه را برای شما از [جمله] شعائر الله قرار دادیم در آن‌ها برای شما خیر است پس نام الله را بر آن‌ها در حالی که بر پای ایستاده‌اند ببرید و چون به پهلو در غلتیدند از آن‌ها بخورید و به تنگدست [سائل] و به بینوا [ی غیر سائل] بخورانید. این گونه آن‌ها را برای شما رام کردیم امید که شکرگزار باشید (۳۶) هرگز نه گوشت‌های آن‌ها و نه خون‌هایشان به الله نمی‌رسد بلکه این تقوای شماست که به او می‌رسد. اینگونه آن‌ها را برای شما رام کرد تا الله را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگی یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده».

و همچنین ذکر خداوند هنگام رمی جمار چنانکه رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ انجام داه است و جابر بن عبدالله در وصف حج پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت نموده و امام مسلم و دیگران این حدیث تخریج نموده‌اند و چنانکه در حدیث ابن عمر نزد شیخین بخاری و مسلم نیز آمده است که این ذکر مخصوص اهل منی است.

از دیگر اذکار، یاد نمودن خداوند هنگام خوردن و آشامیدن است که این، سبب خشنودی خداوند متعال است چنانکه در حدیثی که امام مسلم در صحیح خود از انس بن مالک رضی الله عنه روایت کرده آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «خداوند از بنده‌اش راضی می‌شود که غذا را بخورد و او را برای آن ستایش کند و نوشیدنی را بنوشد و او را برای آن ستایش گوید».

و از دیگر انواع ذکر، یاد کردن خداوند به طور مطلق و بدون در نظر گرفتن زمان یا وضعیت مشخصی است که این ذکر همه‌ی اوقات را در بر می‌گیرد و در این روزها انجام دادن بسیارِ آن مستحب است و روایت شده است که «امیر المومنین عمر بن الخطاب ـ رضی الله عنه ـ در مسجد منی تکبیر می‌گفت و در روایت دیگر آمده است که در خیمه‌ی خود تکبیر می‌گفت و کسانی که در مسجد بودند نیز تکبیر می‌گفتند به طوری که بازارهای مِنیٰ از صدای تکبر به لرزش در می‌آمد تا آنکه صدای تکبیر به مسجدالحرام می‌رسید و مردم می‌گفتند: عمر تکبیر می‌گوید، و سپس در پی تکبیر او تکبیر می‌گفتند» [این روایت را بخاری در صحیح خود به صورت مُعَلّق تخریج نموده و دیگران به صورت موصل تخریج کرده‌اند].

و همچنین ذکر خداوند متعال هنگام به پایان رساندن مناسک حج زیرا خداوند متعال فرموده است:

﴿فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١ [البقرة: ٢٠٠-٢٠١].

«پس آنگاه که مناسکتان را به پایان رسانید الله را همانطور که پدرتان را یاد می‌کنید یا شدیدتر از آن یاد کنید و از مردم کسی است که می‌گوید پروردگارا ما را در همین دنیا عطا کن حال آنکه برای او در آخرت نصیبی نیست (۲۰۰) و از آنان کسی است که می‌گوید: پروردگارا ما را در دنیا نیکی عطا کن و در آخرت نیز نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش دور نگه دار».

از سعید بن جبیر ـ‌ رحمه الله ـ به نقل از ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که گفت: «گروهی از اعراب بادیه‌نشین به موقف عرفه می‌آمدند و می‌گفتند: خداوندا این سال را سال باران و سال خوبی برای باروری حیوانات بگردان، و یادی از آخرت نمی‌کردند، پس خداوند در مورد آنان چنین نازل کرد که: «از مردم کسی است که می‌گوید پروردگارا به ما در همین دنیا عطا کن و حال آنکه برای او در آخرت نصیبی نیست» و پس از آنان مومنانی آمدند که گفتند: «پروردگارا ما را در دنیا نیکی عطا کن و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش دور بدار» پس خداوند متعال چنین نازل نمود که: «آنانند که از دستاوردشان بهره‌ای خواهند داشت و الله زود شمار است»».

که این، دعایی است جامع و فراگیر برای همه‌ی خوبی‌ها در دنیا و در آخرت و چنانکه انس بن مالک در حدیثی که امام مسلم در مسند خود با سند صحیح تخریج نموده، می‌گوید، این دعا بیشترین دعایی بود که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ به زبان می‌آورد.

برای همین است که بسیاری از سَلَف ـ رضوان الله علیهم ـ بسیار دعا کردن در این روزها را مستحب دانسته‌اند.

همچنین در امر به ذکر پس از پایان نُسُک اشاره به این است که همه‌ی عبادت‌ها به پایان می‌رسند اما ذکر خداوند باقی است و نه پایان می‌یابد و نه انسان از آن فراغت می‌یابد بلکه این عبادت برای مومنان در دنیا و آخرت همچنان مستمر و پایدار است و اعمال صالح همه پایان یافتنی هستند اما ذکر خداوند چنین نیست و همه‌ی اعمال با پایان دنیا قطع می‌شوند اما ذکر ادامه می‌یابد، زیرا مومن با ذکر خداوند زندگی می‌کند و با ذکر خداوند می‌میرد و با ذکر خداوند مبعوث می‌شود.

خداوندا ما را از جمله کسانی بگردان که بسیار تو را یاد می‌کنند و نعمت‌هایت را شکر می‌گویند و برای رسیدن به خشنودی تو در جستجوی وسیله هستند.

خداوند من و شما را با هدایت کتابش و با سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ سود رساند. این سخن خود را گفته و برای خود و شما و همه‌ی مسلمانان از هر گناهی از خداوند بزرگ آمرزش می‌خواهم که او بسیار آمرزنده و مهربان است.