خطبهی دوم:
ستایش تنها از آن الله است و درود و سلام بر آنکه پیامبری پس از وی نیست... اما بعد...
ای مسلمانان تقوای الله را پیشه سازید و بدانید که اگر صفت امعه بودن در جامعهای رواج یابد جلو سازندگی آن را گرفته و شخصیت آن را ضعیف میکند و آن جامعه را در میان دیگر جوامع ذلیل و خوار کرده که به سبب این صفت روحیهی تبعیت در آن تزریق شده به طوری که در عادات و فرهنگ و روش و اندیشه وبال دیگران خواهند شد.
افتادن جامعهی مسلمان در گرداب تقلید از بیگانگان خواستگاه شکست درونی و به مانند مینی است پنهان که شخصیت آن جامعه را با تقلید کورکورانه از بین میبرد تا آنکه تمام ویژگیهای آن جامعهی مسلمان که خداوند به واسطهی آنها این امت را از دیگران متمایز کرده بود به کلی ناپدید میشود:
﴿صِبۡغَةَ ٱللَّهِ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبۡغَةٗۖ وَنَحۡنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ ١٣٨﴾ [البقرة: ١٣٨].
«این است رنگ خدایی و چه کسی است که از الله خوش نگارتر باشد و ما برای او عبادت کنندگانیم».
جامعهی مسلمان اگر امعه باشد در پس سرابی که با او متفاوت است به راه میافتد تا آنکه خود را با اخلاق و روشی جدید که از مدنیتی بیگانه با خود و دین و سنتهایش بیرون آمده شکل دهد... و این چنین مردانگی برخی از مردان آن و زنانگی برخی از زنانش تغییر کرده میکند و همهی اینها به سبب یورش به سوی مجهول است مجهولی که با تقلید کورکورانه صورت میگیرد اما این تقلید کورکورانه هر چه برای خود سبب و علت داشته باشد که با زرق و برق خود برای بار اول چشم مردم را خیره کند اما طولی نمیکشد که در دنیای واقعی فرو میریزد، و از قدیم گفتهاند: «با نگاه اول قانع نشو زیاد فجر کاذب اول طلوع میکند!».
و اگر جامعه در درون خود این را احساس میکند که برای تغییر نیاز به نهضتی فراگیر دارد این نهضت در بازگشت به شرع پروردگار است، و شریعت محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بزرگترین عاملی است که باعث تغییر و اصلاح اوضاع ما میشود:
﴿... إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ...﴾ [الرعد: ١١].
«... در حقيقت الله حال قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند...».
و آیا این تغییر چیزی است جز اخلاق حقیقی اسلام؟ و آیا ممکن است بر روی زمین نهضتی ثابت به وجود بیاید مگر براساس این تغییر؟
﴿أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِي حَكَمٗا وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مُفَصَّلٗاۚ وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّكَ بِٱلۡحَقِّۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ ١١٤﴾ [الأنعام: ١١٤].
«پس آيا داورى جز الله جويم با اينكه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوى شما نازل كرده است و كسانى كه كتاب [آسمانى] بديشان دادهايم مىدانند كه آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش».
و در پایان درود و سلام فرستید بر بهترین و پاکترین انسانها محمد بن عبدالله، آن صاحب حوض و مقام شفاعت که خداوند شما را به آن امر نموده و فرموده است:
﴿... يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦﴾ [الأحزاب: ٥٦].
خداوند درود و سلام وبرکت ارزانی دار بر بنده و پیامبرت محمد و راضی و خشنود باش از چهار خلیفهی وی ـ ابوبکر و عمر و عثمان و علی ـ و همچنین از دیگر صحابهی پیامبرت محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و از تابعین و کسانی که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی کنند و همچنین از ما با عفو و کرمت راضی باش ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده و شرک و مشرکان را خوار بگردان. خداوندا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت و بندگان مومنت را یاری ده.
خداوندا غم و غصهی غصهداران را از بین ببر و سختی سختیدیدگان را آسان گردان و وام وامداران را ادا کن و بیماران ما و دیگر بیماران مسلمان را شفا ده ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا ما را در سرزمینهایمان ایمن گردان و امامان ما و والیان امر ما را اصلاح نما و مسئولیت ما را در دست کسانی قرار ده که تقوای تو را داشته و در پی خشنودی تو باشند.
پروردگارا ما را در دنیا و آخرت نیکی عطا نما و از آتش دوزخ دور کن.
پاک و منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت از آنچه مشرکان وصفش میکنند و سلام بر پیامبران و آخرین سخن ما این که: الحمدلله رب العالمین.