خطبهی اول:
ستایش مخصوص خداوند است، ستایش مخصوص اوست که حج بیتالله الحرام را برای بندگانش کامل گرداند و زیر پای نهادن آن سرزمینهایی را که قدمگاه پیامبران بوده است برای آنان آسان نمود. آن است عرفات و مِنی و این است مقام ابراهیم، نمادهای اسلام و رسم پیامبران که سالها و روزها از آن میگذارد و همچنان باقی ماندهاند تا آیندگان را به یاد گذشتگان اندازند و تا این جایگاهها به سخن آیند و داستان پیامبران را که بر این خاک رخ داده است بازگو نمایند. تا کوههای این سرزمین سورههایی را که بر آن نازل شده است و عقایدی را که بر آن راسخ گردیده و شریعتهایی که تشریع شدهاند به یاد آورند.
گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که شریکی ندارد و گواهی میدهم که محمد بندهی و پیامبر اوست؛ خداوند به واسطهی او پیامبری را به پایان رساند و چه نیک پایانی بود! درود و سلام و برکات خداوند بر او و بر اهل بیت و یاران او باد.
اما بعد:
تقوای الله را آنگونه که شایسته است پاس دارید، و به ریسمان محکم اسلام چنگ زنید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾ [آلعمران: ١٠٢].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الله را آنگونه که شایسته است پاس دارید و نمیرید مگر در حالی که مسلمانید».
اما بعد، ای مسلمانان:
در این زندگی نظامهای فکری و مناهج و اندیشههای مختلفی است، بناهایی باشکوه را میبینی که چونان درختی سربلندند، اما همین که بادها و طوفان وزیدن میگیرند و زمین به لرزه میافتد تصاویر قلابی فرو میریزند و بناهای به ظاهر محکم به زیر میآیند و اینجاست که عیب و ایرادشان آشکار میگردد.
آنکه امروز در حال و روز جهان نظر افکند این فرو ریختنهای پی در پی را به چشم میبیند. در دنیای پول و اقتصاد، در حکومتداری و سیاست، و در اندیشه و ایدئولوژی؛ حیرت و پریشانی صاحبان سرمایه و سیاستمداران را میبیند و سپس نگاهی به بنای سر به فلک کشیدهی اسلام میاندازد و آن را ثابت و مستقر مییابد که ریشهی آن در زمین است و فرع آن در آسمان.
هنگامی که در مبادی اسلام در همهی جوانب زندگی تامل میکنی ارزشهایی خواهی یافت ریشهدار و محکم، در همهی زمینهها؛ چه در عقیده و اندیشه، چه در عبادت و شریعت، و چه در اخلاق و رفتار؛ و آن را برای هر زمان و مکانی مناسب میبینی، و شایسته است هر مسلمانی پس از این تامل فضل خداوند را به یاد آورده و ارزش دین خود و نعمتی را که خداوند به او ارزانی داشته است قدر بداند.
ای مسلمان:
خداوند هیچ نعمتی را کاملتر و با ارزشتر و فراگیرتر از این به تو عطا نکرده است که مسلمانی هستی در میان دیگر مسلمانان، نه به سوی درختی سجده میبری و نه به سنگ، نه برای حیوانی خود را ذلیل میکنی و نه برای هیچ جمادی و نه حتی برای هیچ انسانی دیگر و تنها عبادت پروردگارت را به جای میآوری. این اسلام مبارکت باد و این ایمان گوارایت؛ خداوند تو را در زمانهای توفیق هدایت داد که بسیاری گمراه شدند، و هنگامی تو را راهنمایی نمود که بسیاری سرگردان شدند. بار دیگر تامل کن و به اساس دین خود و قاعدهی ایمانت تمسک بجوی و با شناخت فضیلت اسلام و توحید پروردگار به این بشارت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ خطاب به معاذ ـ رضی الله عنه ـ دلخوش باش که میفرماید: «کسی نیست که صادقانه از قلب خود گواهی دهد که معبودی به حق جز الله نیست و محمد پیامبر خداوند است، مگر آنکه خداوند وی را بر آتش حرام میگرداند» [به روایت بخاری].
همچنین معاذ بن جل ـ رضی الله عنه ـ در جای دیگری از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت میکند که فرمود: «هرکه در حالی به دیدار خداوند رود که برای اوهیچ شریکی قائل نیست به بهشت وارد میشود» [به روایت بخاری و مسلم].
ای مسلمانان:
این توحید نشانههایی دارد که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آن را بیان و ترسیم نموده است. این بشارت نبوی دارای شواهدی است که شایسته است مسلمان به آن چنگ زده و از جدایی انداختن میان آنها دوری کند تا مبادا کارهایش بیارزش شده یا تلاشش به هدر رود، زیرا چه بسا سرگردانانی که خود نمیدانند و چه گمراهانی که گمان میکنند بر راه هدایتند!
از ابن عباس ـ رضی الله عنه ـ روایت است که معاذ ـ رضی الله عنه ـ فرمود: رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مرا به یمن فرستاد و فرمود: «تو به سوی گروهی از اهل کتاب خواهی رفت، پس آنان را به گواهی دادن به اینکه معبودی به حق جز الله نیست و اینکه من پیامبر خدایم فرا بخوان، پس اگر تو را اطاعت کردند آنان را آگاه ساز که خداوند نمازهای پنجگانه روزانه را بر آنان فرض نموده است، پس اگر از تو اطاعت نمودند آنان را آگاه ساز که خداوند صدقهای را بر آنان واجب گردانده است که از ثروتمندانشان گرفته شده و به فقرایشان بازگردانده میشود، پس اگر از تو اطاعت کردند زنهار که به اموالشان دستدرازی نمایی و از دعای مظلوم بترس که میان آن و خداوند هیچ حجابی نیست» [به روایت بخاری و مسلم].
رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در این حدیث اصول ایمان را توحید، سپس نماز، سپس زکات و سپس حفظ حقوق و مبدأ عدالت مطلق قرار داده است.
ای مسلمانان:
خداوند انسان را گرامی داشته است و برای او قوانینی را تشریع نموده است که وی را از خرافات و یا تعلق به اوهام دور گرداند و او را آزاد گردانده به طوری که جز به خداوند که خالق اوست وابسته نباشد و وابستگی به غیر خداوند را چه از نظر اعتقادی و چه عملی، منافی توحید دانسته است. از علی بن ابیطالب ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: شنیدم رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرمود: «خداوند لعنت کند کسی را که برای غیر خداوند ذبح نماید، و خداوند لعنت کند کسی را که بدعتگذاری را پناه دهد، و خداوند لعنت کند کسی که پدر و مادرش را نفرین کند، و خداوند لعنت کند کسی که علامتهای زمین را تغییر دهد» (یعنی زمین مردم را به ناحق تصرف نماید) [به روایت مسلم].
چنانکه از نذر نمودن برای غیر خداوند نهی نموده و آن را از عمل مشرکان دانسته است. خداوند متعال در کتاب مبین خود فرموده است:
﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِيبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَكَآئِنَاۖ فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمۡ فَلَا يَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَىٰ شُرَكَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ١٣٦﴾ [الأنعام: ١٣٦].
«و [مشرکان] براى الله از آنچه از کشت و دامها كه آفریده استسهمی گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين برای الله است و اين ویژهی بتان ما، پس آنچه خاص بتانشان بود به الله نمیرسید و [لی] آنچه خاص الله بود به بتانشان میرسید چه بد داوری میکنند».
از دیگر نشانههای این توحید، پناه جستن به خداوند است و نه هیچ کس دیگر؛ خداوند متعال دربارهی مشرکان فرموده است:
﴿وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا ٦﴾ [الجن: ٦].
«و همانا مردانی از انسیان به مردانی از جنیان پناه میبردند و بر سرکشی آنان میافزودند».
از دیگر زیباییهای این دین این است که مسلمان جز خداوند را فرا نمیخواند و جز به الله امید ندارد، زیرا میان مسلمان و پروردگارش هیچ واسطهای نیست؛ خداوند متعال فرموده است:
﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةًۚ﴾ [الأعراف: ٥٥].
«پروردگارتان را به زاری و پنهانی بخوانید».
و فرموده است:
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ٦٠﴾ [المؤمن: ٦٠].
«و پروردگار شما گفت: مرا فرا بخوانید تا شما را استجابت کنم. همانا کسانی که از عبادت من تکبر میورزند خوار و ذلیل به جهنم وارد میشوند».
خداوند متعال در این آیه دعا را عبادت دانسته است و در آیهای دیگر پیامبر خود را به خالص گرداندن آن از هرگونه شائبهای امر نموده و فرموده است:
﴿قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي ١٤﴾ [الزمر: ١٤].
«بگو الله را عبادت میکنم در حالی که دین خود را برای او خالص گرداندهام».
و فرموده است:
﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٦ وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٧﴾ [يونس: ١٠٦-١٠٧].
«و به جز الله چیزی را که نه سودی و نه زیانی برای تو ندارد فرا مخوان که اگر چنین کنی از ستمگران خواهی بود (١٠٦) و اگر الله به تو زیانی برساند آن را برطرفکنندهای نیست جز او، و اگر برای تو خیری بخواهد بخشش او را رد کنندهای نیست، آن را به هر کس از بندگان که بخواهد میرساند و او آمرزندهی مهربان است».
خداوند متعال کسانی را که جز او را به فریاد میطلبند چنین مورد خطاب قرار داده و فرموده است:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ لَكُمۡ رِزۡقٗا فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ وَٱشۡكُرُواْ لَهُۥٓۖ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ١٧﴾ [العنكبوت: ١٧].
«کسانی که به جز الله عبادت میکنید برای شما مالک رزقی نیستند، پس نزد الله روزی بخواهید و او را عبادت کنید و شکر او را به جای آورید که به سوی او باز خواهید گشت».
خداوند متعال در جای دیگری میفرماید:
﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥ وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ ٦﴾ [الأحقاف: ٥-٦].
«و چه کسی گمراهتر از آن کسی است که به جز الله کسی را به فریاد میخواند که تا روز قیامت او را استجابت نمیکند و آنها از دعایشان بیخبرند (٥) و چون مردم محشور گردند دشمنان آنان میشوند و به عبادتشان کافر میشوند».
حتی خداوند متعال دعا و به فریاد خواندن غیر خود را شرک دانسته و در کلام خود فرموده است:
﴿وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ ١٤﴾ [فاطر: ١٣-١٤].
«کسانی که به جز او فرا میخوانید مالک پوستهی هستهی خرمایی نیستند (١٣) اگر آنها را فراخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر بشنوند نخواهند توانست پاسخ شما را دهند و روز قیامت به شرک شما کفر میورزند و کسی مانند [خداوند] آگاه تو را خبردار نمیکند».
بندگان خداوند:
از جمله مسائلی که باعث انحراف و فساد در دینداری است غلو و زیادهروی و مبالغهی از روی بیعلمی است و رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودهاند: «از غلو در دین دوری کنید که کسانی که پیش از شما بودند به واسطهی غلو و زیادهروی در دین هلاک شدند» [به روایت امام احمد و ترمذی و نسائی و ابن ماجه با سند صحیح] و در روایت مسلم آمده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سه بار پشت سر هم چنین فرمودند که: «افراطگرایان هلاک شدند».
و خداوند متعال فرمودهاند:
﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ﴾ [النساء: ١٧١].
«ای اهل کتاب در دینتان زیادهروی نکنید و بر الله جز حق نگویید».
از جمله غلو و افراط و زیادهروی در دین، زیادهروی در بزرگداشت اولیا و صالحان یا بزرگداشت آثار آنان است و پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نسبت به چنین غلوی هشدار داده و فرموده است: «چنانکه نصاری در مورد عیسی بن مریم غلو کردند در مورد من غلو و زیادهروی نکنید؛ زیرا من بندهی اویم پس بگویید: بندهی خداوند و پیامبر او» [به روایت بخاری].
و از شقیق از عبدالله ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: شنیدم رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرمود: «از بدترین مردم کسانی هستند که در حالی که زندهاند قیامت برپا میشود، و کسانی که قبرها را مسجد میکنند» [به روایت امام احمد].
دین اسلام، همهاش نیکی است و زیبایی، و خداوند از چیزی نهی ننموده است مگر به سبب زیانی که به انسانهای و جوامع وارد میسازد، مانند جادوگری و آمدن به نزد کاهنان و پیشگویان؛ خداوند متعال فرموده است:
﴿وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَيۡثُ أَتَىٰ ٦٩﴾ [طه: ٦٩].
«و جادوگر هر جا که رود رستگار نمیشود».
و فرموده است:
﴿وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ﴾ [البقرة: ١٠٢].
«و [هاروت و ماروت] به کسی جادوگری یاد نمیدادند مگر آنکه [پیش از آن به او] میگفتند همانا ما آزمایشی هستیم پس کافر مشو».
و در ادامه میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ﴾ [البقرة: ١٠٢].
«و بیتردید دانسته بودند که هر کس خریدار این کالا باشد در آخرت نصیبی نخواهد داشت».
چه بسیار مردمی که به این اوهام وابسته شده و دین و دنیای خود را از دست دادهاند و عقلشان به درک خرافات سقوط کرده است، خرافاتی که آن را دین و آیین خود قرار دادهاند. شکر خدای که ما را با اسلام گرامی داشته است.
از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت است که فرمود: «از هفت گناه هلاک کننده دوری کنید» فرمودند: ای رسول خدا خداوند! آنها چه هستند؟ فرمود: «شرک به خداوند، و جادوگری، و کشتن انسانی که خداوند حرام نموده است جز به حق، و خوردن ربا، و خوردن مال یتیم، و پشت کردن در روز نبرد، و تهمت زدن به زنان پاکدامن بیخبر» [به روایت بخاری و مسلم].
و نزد مسلم روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «هرکه نزد کاهن و طالعبینی بیاید و از او در مورد چیزی سوال کند، نماز او تا چهل شب پذیرفته نخواهد شد» و نزد ابوداوود روایت است که فرمودند: «هرکه نزد کاهنی آید و او را تصدیق نماید از آنچه بر محمد نازل شده است بیزاری جسته است».
ای مسلمانان:
از جمله نشانههای زیبای دین والا بردن و با ارزش نمودن محبتها و عواطف و دوستیها و یاری یکدیگر است، آن هم در زمانهای که مبادی و ارزشهای اهل دنیا رو به پستی نهاده است و محبت و یاری نیست مگر برای دنیا و منافع دنیایی؛ از انس ـ رضی الله عنه ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت است که فرمود: «سه خصلت است که در هرکه باشد شیرینی ایمان را خواهد چشید: اینکه الله و رسول نزد او از دیگران محبوبتر باشند، و اینکه شخص را جز برای خداوند دوست نداشته باشد، و اینکه بازگشت به کفر را چنان بد بدارد که افتادن در آتش را بد میدارد» [به روایت بخاری و مسلم].
ای مسلمانان:
این دین، دین خداوند است و این شریعت، شریعت اوست و بر هر کسی که کلام خداوند و سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به او رسیده است واجب است که از حق پیروی نماید و جز آن را ترک گوید، و کتاب و سنت را برای سخن هر کسی ـ هرکه باشد ـ ترک نکند، و خداوند متعال فرموده است:
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣﴾ [النور: ٦٤].
«پس کسانی که مخالفت امر او میکنند از این بترسند که دچار فتنهای شوند یا عذابی دردناک به آنان برسد».
خداوند متعال کسانی را که از بزرگان خود در مخالفت امر خداوند و پیامبر او اطاعت نمودند نکوهش نموده و فرموده است:
﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾ [التوبة: ٣١].
«آنان احبار و راهبان خود را به جای الله به الوهیت گرفتند».
عدی بن حاتم ـ رضی الله عنه ـ که نصرانی بود و سپس اسلام آورد میگوید: هنگامی که شنیدم رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ این آیه را میخواند گفتم: ای رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ ما آنان را عبادت نمیکنیم. فرمود: «آیا اینگونه نیست که آنچه را خداوند حلال کرده حرام میکنند و شما نیز آن را حرام میکنید؟ و آنچه را حرام کرده حلال میگردانند و شما نیز آن را حلال میکنید؟» گفتم: آری. فرمود: «همین عبادتکردن آنهاست» [به روایت امام احمد و ترمذی].
خداوندا برای ما در کتاب و سنت برکت ده و با آیات و حکمت سود رسان، این سخن خود را گفته و برای خود و شما از خداوند بزرگ آمرزش میخواهم.