خطبهی دوم:
ستایش مخصوص الله، پروردگار جهانیان است، و درود و سلام بر بهترین پیامبران...
اما بعد:
خانوادهی مسلمان، اساس جامعهی مسلمان است و تصویر کلی یک جامعه نشان دهندهی واقعیت خانوادههای آن است. بنابراین اگر اختلاف و درگیری و دشمنی در خانواده پا بگیرد ناگزیر باید در چنین خانواده و جامعهای منتظر تشتت و از هم گسیختگی بود و این مساله بیشتر در مورد زن و شوهر اهمیت دارد زیرا این دو اساس خانوادهاند.
کسی که واقعیت جامعه را با چشم بصیرت نگاه کند مشکلاتی را که زندگی خانوادگی بسیاری از مردم با آن مواجه است را خواهد دید که همهاش با کمترین و بیهودهترین سببها رخ میدهد. چه بسا زنانی که به سبب کم بودن نمک غذا یا قفل بودن در طلاق داده میشوند، و گاه به اندازهی تعداد ستارههای آسمان طلاق داده میشوند! اینجاست که قدرت مردانه اعمال میشود و حکمت و محبت زیر پا نهاده میشود که برعکس آن نیز صحیح است.
گاه نیز دخالتهای نزدیکان و خویشاوندان باعث شعلهور شدن بیشتر اختلاف و درگیری میشود...
اما آنچه بدیهی است این است که خداوند متعال زن و شوهر را با یک اخلاق و یک طبع نیافریده و هرکه چنین گمانی داشته باشد در توهم زندگی میکند زیرا ممکن نیست که یکی از زوجین با عقل دیگری فکر کند یا با قلب دیگری احساس کند و هر کدام عقل خود و قلب خود را دارند.
از سوی دیگر انتظار آسایش و آرامش کامل میان زوجین نیز نوعی وهم و خیال است که جز در حالات نادر رخ نمیدهد. برای همین از روی خرد است که انسان همیشه انتظار برخی تنگناها را در زندگی داشته باشد زیرا کمال تنها از آن خداوند است و بنابراین بر جوامع مسلمان لازم است که نسبت به خانواده اهمیت خاصی قائل شوند و بدانند که وضعیت خانواده چراگاهی است سرسبز برای هرگونه اختلاف و دشمنی چرا که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «ابلیس عرش خود را بر آب مینهد سپس سپاهیانش را میفرستد و نزدیکترین آنان به او کسی است که فتنهاش بزرگتر باشد. یکی از آنان میآید و میگوید: چنین و چنان کردم، ابلیس در پاسخ میگوید: کاری نکردهای. سپس یکی دیگر میآید و میگوید: او را رها نکردم تا آنکه میان و همسرش جدایی انداختم. پس ابلیس آن شیطان را به خود نزدیک کرده و میگوید: آری، تو توانستی و او را گرامی میدارد» [به روایت امام مسلم].
دین ما نیز نسبت به اصلاح میان همسران و از بین بردن اختلافات خانوادگی تاکید و تشویق روا داشته است تا آنکه این بنیان فرو نریخته و باعث لرزهی همهی جامعه نشود. برای همین خداوند متعال فرموده است:
﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ شِقَاقَ بَيۡنِهِمَا فَٱبۡعَثُواْ حَكَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهِۦ وَحَكَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن يُرِيدَآ إِصۡلَٰحٗا يُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَيۡنَهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرٗا ٣٥﴾ [النساء: ٣٥].
«اگر از جدايى ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانوادهی آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگارى دارند الله ميان آن دو سازگارى خواهد داد آرى الله داناى آگاه است».
و فرموده است:
﴿وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يُصۡلِحَا بَيۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞۗ وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّۚ وَإِن تُحۡسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ١٢٨﴾ [النساء: ١٢٨].
«و اگر زنى از شوهر خويش بيم ناسازگارى يا رويگردانى داشته باشد بر آن دو گناهى نيست كه از راه صلح با يكديگر به آشتى گرايند كه سازش بهتر است».
شارع حکیم چنان بر آشتی و از بین بردن عوامل دشمنی حریص بوده است که حتی کمی دروغ را برای اصلاح و از همبستگی جایز دانسته است چنانکه رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «کسی که روابط میان مردم را اصلاح میکند و سخن خیر میگوید یا سخن خیری را میرساند» [متفق علیه].
منظور از دروغ در این حدیث سخنی است که باعث همبستگی و یکی کردن قلبها میشود. چه زیباست دروغ اگر برای اصلاح میان مردم باشد و چه بد است راستی اگر برای فساد و به هم زدن میان دیگران باشد. چه بد انسانی است آنکه زبانش شیرین است و قلبش تلخ که خداوند متعال دربارهی چنین کسانی فرموده است:
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيُشۡهِدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلۡبِهِۦ وَهُوَ أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ ٢٠٤ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُفۡسِدَ فِيهَا وَيُهۡلِكَ ٱلۡحَرۡثَ وَٱلنَّسۡلَۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ ٢٠٥ وَإِذَا قِيلَ لَهُ ٱتَّقِ ٱللَّهَ أَخَذَتۡهُ ٱلۡعِزَّةُ بِٱلۡإِثۡمِۚ فَحَسۡبُهُۥ جَهَنَّمُۖ وَلَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ٢٠٦﴾ [البقرة: ٢٠٤-٢٠٦].
«و از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامىدارد و الله را بر آنچه در دل دارد گواه مىگيرد و حال آنكه او سختترين دشمنان است (٢٠٤) و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مىكند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و الله تباهكارى را دوست ندارد (٢٠٥) و چون به او گفته شود از الله پروا كن نخوت وى را به گناه كشاند پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است».
و در پایان بر بهترین انسانها محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب، صاحب حوض و مقام شفاعت درود و سلام فرستید که خداوند شما را به آن امر نموده و فرموده است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦﴾ [الأحزاب: ٥٦].
خداوند بر بنده و پیامبرت محمد، درود و سلام فرست و از چهار خلیفهی وی، ابوبکر و عمر و عثمان و علی و از دیگر صحابهی پیامبرت، و از صحابه و تابعین و کسانی که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند و همچنین از ما همراه آنان، راضی و خشنود باش.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده و شرک و مشرکان را خوار بگردان. خداوندا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت و بندگان مومنت را یاری ده. خداوندا غم غمداران و سختی سختیدیدگان را از بین ببر و وامِ وامداران را ادا کن و بیماران ما و دیگر بیماران مسلمانان را شفا ده ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا ما از تو بهترین چیزهایی را میخواهیم که بنده و پیامبرت محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از تو خواسته است و از بدترین چیزهایی که بنده و پیامبرت محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از آنها به تو پناه برده است، به تو پناه میبریم.
خداوندا ما را در سرزمینهایمان ایمن بدار و مسئولان ما را اصلاح نما و مسئولیتهای ما را در دست کسانی قرار ده که تقوای تو را پیشه سازند و در پی خشنودی تو باشند.
خداوندا تویی آن خداوندی که معبودی به حق جز تو نیست، تو بینیازی و ما نیازمند، باران را بر ما نازل فرما و ما را از نومیدان مگردان. باران را بر ما نازل ساز و ما را مایوس مگردان. خداوندا تو بینیازی و ما فقیرانیم، باران را بر ما فرو ریزان و ما را از نا امیدان قرار مده. خداوندا خیر خود را به سبب شر ما از ما دریغ مدار، ای دارای جلال و عظمت...
پاک است و بیعیب پروردگار ما پروردگار عزت از آنچه وصف میکنند و سلام بر پیامبران و آخر سخن آنکه: الحمدلله رب العالمین.