خطبهی اول:
ستایش از آن الله است. ستایش مخصوص اوست که نیکیها و برکات با طاعت وی به دست آید و بلاها و مصیبتها به واسطهی معصیتش، و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است و پروردگار آسمانها و زمین، و گواهی میدهم که سرور ما محمد، بندهی الله و پیامبر او و سرور پیامبر و بهترین آفریدگان است. خداوند بر وی و بر اهلبیت و یاران او تا روز قیامت درود و سلام و برکت ارزانی دار.
اما بعد، ای مسلمانان:
خود و شما را به تقوای خداوند سفارش میکنم که تقوا سبب خیرات و برکات است و به واسطهی تقوا است که پس از سختی، آسانی و پس از تنگنا، گشایش حاصل میشود.
﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مِنۡ أَمۡرِهِۦ يُسۡرٗا ٤﴾ [الطلاق: ٤].
«و هر کس تقوای الله را پیشه سازد [الله] برایش در کارش آسانی قرار دهد».
ای مسلمانان: فتنههای بس بزرگ و محنتهای سهمناکی مسلمانان را در بر گرفته است چنانکه رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ دربارهی نزدیک شدن قیامت میفرماید: «وقت قیامت نزدیک میشود؛ عمل کم میشود و حرص و طمع بسیار، و فتنهها آشکار میشوند».
از بزرگترین فتنهها و خطرناکترین و زیانبارترین آنها همین فتنهها است که امروزه در بسیاری از جوامع مسلمان در جریان است؛ اختلاف و پراکندگی و انتشار کینه و دشمنی که همه به سبب رقابت بر سر این دنیا است که بر اثر آن شری فراگیر و زیانی بزرگ گریبانگیر سرزمینها و بندگان شده است؛ زیانی که امنیت را از بین برده و به جان و ناموس و آبروی مردمان آسیب رسانده است.
فتنههایی که باعث فدا شدن جانها و آبروها و هدر رفتن اموال بسیاری شده است و کار به جایی رسیده است که برخی از مسلمانان به روی همدیگر اسلحه کشیده و به ناموس و مال برادر دستدرازی میکنند و چنان شدهاند که گویی این سخن خداوند متعال [که دربارهی یهودیان نازل گردید] بر آنان صدق یافته است:
﴿يُخۡرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيۡدِيهِمۡ﴾ [الحشر: ٢].
«خانههایشان را با دستان خود ویران میکنند».
و این گفتار رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که خطاب به امتش فرمود: «پس از من به کفر باز نگردید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزنند».
بدانید که از جمله بزرگترین ضمانتها و اسباب در امان ماندن از فتنهها، پایبندی بر ثوابت و اصول و چنگ زدن به مبادی و بنیادهایی است که شریعت مطهر آورده است. تنها به این وسیله است که بزرگترین ضمانت برای در امان ماندن از خطر فتنهها به دست میآید و این تنها راه مصونیت برای دفع بدیها و خطرات است.
از جملهی این اصول آن است که یقین بداریم سبب هر بدی و ریشهی هر بلایی که بر مسلمانان واقع میشود دوری از اسلام و سستی در طاعت خداوند و انحراف از تطبیق احکام اسلام است.
آیا پروردگار ما ـ عز وجل ـ نفرمودند که:
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣﴾ [النور: ٦٣].
«برحذر باشند آنانی که از امر او ـ یعنی امر خداوند و پیامبر او ـ سرپیچی میکنند که دچار فتنهای شوند یا آنکه عذابی دردناک به آنان رسد».
تقوای الله ـ جل و علا ـ و عمل به شریعت اسلام و حاکم گرداندن قرآن، همان عامل رهایی و کشتی نجات است:
﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا ٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ﴾ [الطلاق: ٢-٣].
«و هر کس تقوای الله را پیشه سازد برایش راه برون رفتی قرار میدهد (۲) و او را از آنجایی که به حساب نیاورده روزی میدهد و هرکس بر الله توکل نماید او برای وی بس است».
انجام آنچه مقتضای توحید است و ایمان و عمل در جهت تطبیق شریعت پروردگار جهانیان، سبب امن و امان است:
﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢﴾ [الأنعام:٨٢].
«آنانی که ایمان آوردند و ایمانشان را با ستم (یعنی شرک) نپوشاندند، امنیت سزاوار آنان است و آنها هدایت یافتگانند».
در نصیحت جاودانهی رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ خطاب به امتش آمده که: «خداوند را حفظ کن تا تو را حفظ کند».
بنابراین ای مسلمانان و ای امت اسلامی، اسلام را حفظ کنید، از احکام قرآن محافظت نمایید و بر سنت سرور پیامبران ـ صلی الله علیه وسلم ـ پایبندی کنید تا از حفظ و عنایت خداوندی برخوردار گردید.
امروزه این برای امت ما بسیار ننگین است که از هدایت سرور بشریت منحرف شود و جهانیان به تماشای مسلمانان که در بدترین وضعیت قرار دارند، بایستند. رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «ای مردم! من در میان شما چیزی رها کردهام که هر گاه به آن چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و سنت من» [با سند صحیح].
چقدر زیاد است کنفرانسها و همایشهایی که میان مسلمانان و سران آنان برگزار میشود؟ اما متاسفانه چشمان ما از دیدن این اندرزهای نبوی که صلاح این امت به آن بستگی دارد، ناتوان است.
وقت آن رسیده که همهی ما ـ مسئولان و مردم ـ اگر ارادهی هدایت و سلامت و صلاح این امت را داریم با تمام نیرو و از روی صدق و اخلاص این اندرز نبوی را آویزهی گوش خود نماییم که میفرماید: «بر شما باد تقوای خداوند و شنیدن و اطاعت کردن، حتی اگر بردهای حبشی امیر شما شود. پس از من اختلاف شدیدی خواهید داد؛ پس [در این حالت] بر شما باد سنت من و سنت خلفای راشدین هدایت یافته و با بن دندان، محکم آن را بگیرید و از امور نوساخته در دین برحذر باشید، زیرا هر بدعتی گمراهی است».
ای مسلمانان:
از جمله اصولی که به ویژه در هنگام فتنهها باید از آن محافظت نماییم تقویت رابطهی برادری ایمانی در میان ماست و اینکه بدانیم از محکمترین گرههای ایمان، دوست داشتن در راه خداوند است، آن هم در زمانهای که قلبهای بسیاری از ما با دنیا و دوستی آن گره خورده است.
در صحیح مسلم روایت شده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «این امت شما عافیت در اول آن است و در پایان آن بلاها و اموری رخ خواهد داد که آن را بد خواهید داشت و فتنههایی خواهد آمد که یکی از دیگری بدتر خواهد بود؛ فتنهای میآید که مومن با خود میگوید: این هلاکت من است، سپس آن فتنه از بین میرود و فتنهای دیگر رخ میدهد و مومن با خود میگوید: این است! این است! بنابراین هر کس دوست دارد که از آتش نجات یابد و به بهشت وارد شود در حالی بمیرد که به الله و روز آخرت ایمان دارد و برای مردم همانگونه باشد که دوست دارند آنان برای او باشند».
این حدیث از نشانهای پیامبری است، به ویژه آنکه امت دههها است وارد فتنههایی پی در پی شده است؛ از یکی بیرون میآید و وارد دیگری میشود...
برادران و خواهران مسلمان:
از جمله اصولی که باید بدان تمسک جست و آن را مراعات نمود اصلی است عظیم که لازم است حاکمان و شهروندان ما آن را رعایت نمایند و آن، محافظت بر حقوق حاکمان و شهروندان است که اسلام برای صلاح این امت و برای مصلحت و منفعت سرزمینها و مردم بر آن تاکید نموده است. حقوقی که هر گاه رعایت شوند امنیت و رفاه و استقرار و پیشرفت حاصل میشود و هرگاه مورد سهلانگاری قرار گیرند بدیها و خطرات، رخ مینمایند، و تاریخ بهترین شاهد بر صحت این ادعا است.
بنابراین بر هر حاکم و مسئولی در هر کشوری لازم است که امانت و مسئولیت را با اخلاص و راستی و با در نظر داشتن خداوند متعال، پاس بدارد و همیشه این سخن خداوند متعال خطاب به پیامبرش داوود را به یاد داشته باشد که میفرماید:
﴿يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ﴾ [ص: ٢٦].
«ای داوود! ما تو را به عنوان خلیفهای در زمین قرار دادیم، بنابراین میان مردم براساس حق داوری کن و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه الله گمراه سازد».
بر هر حاکم و مسئول و رهبری لازم است که با جان و دل این سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ دربارهی مسئولیت را به یاد آورد که خطاب به ابوذر ـ رضی الله عنه ـ فرمود: «این، امانت است و در روز قیامت خواری و پشیمانی خواهد بود مگر آنکه انسان آن را با رعایت حقش، بر عهده گیرد و آنچه را بر وی لازم است ادا نماید» [به روایت مسلم].
و آیا گمان میکنید که جاودانه خواهید بود؟ هرگز! این زندگی فانی است؛ چه برای حاکمان و چه برای مردم.
بر هر حاکمی واجب است که در هر آن این سخن پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را شعار خود قرار دهد، آنجا که فرمودند: «هر مسئولی که خداوند مسئولیت مردم را به دست او داده است اگر در حالی از دنیا رود که با مردمش از در فریب وارد شده است بوی بهشت بر او حرام میشود» [به روایت مسلم].
بنابراین ای حاکم و ای مسئول! خود براساس این سخن رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ ببین جایگاهت کجا است؛ بهشت یا جهنم؟
لازم است که همهی حاکمان در سرزمینهای اسلامی با مردم خود براساس قاعدهی عدل و مبدأ انصاف رفتار کنند و به شدت از ظلم و نهادینه شده آن به هر شکلی برحذر باشند زیرا ممکن است ستم از جانب خود آنان اعمال نشود اما از جانب نزدیکان و یا مسئولانی که توسط آنان منصوب شدهاند رخ دهد که در این صورت، خودِ حاکم مسئول کارهای آن شخص خواهد بود، زیرا خداوند عزوجل در حدیث قدسی فرمودهاند: «من ستم را بر خود حرام داشتهام و آن را میان شما نیز حرام قرار دادهام».
با عدل است که هم حاکم و هم شهروندان در امان خواهند ماند و ستم، عامل فراگیر شدن بدی و انتشار فساد است و باعث ایجاد کینه و نفرت در قلبها خواهد شد و انقلابهایی که در کشورهای مسلمان رخ داد دلیلی است بر صحت این سخن...
لازم است که حاکمان به تفقد اوضاع مردم بپردازند و هیچچیز آنان را از این وظیفه باز ندارد و مانعی میان آنان و مردم وجود نداشته باشد که در این صورت همهی پیوندهای میان آنان و مردم بریده شده و فسادی وسیع پدیدار خواهد شد.
از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ با سند صحیح روایت شده است که فرمود: «هر کس خداوند چیزی از امور مسلمانان را به او بسپارد اما حاضر نشود برای رفع نیازشان به نزد آنها خارج شود، خداوند نیز در روز قیامت برای رفع نیاز و فقرش حاضر نخواهد شد».
بر حاکم لازم است که تقوای خداوند را پیشه سازد و هوای نفس و تعصب را کنار نهد و از اهل تقوی و اهل طاعت و نیکی برای انجام امور مسلمانان کمک بگیرد؛ کسانی که به امانتداری معروفند و باعث جمع شدن مردم میشوند نه تفرقهی آنان و باعث اصلاح میان مردم میشوند نه اِفساد، اما هر گاه حاکمی همنشینان و مشاوران بدی برای خود برگزید آن هنگام خطر فراگیر شده و بدیها منتشر میشوند.
تاریخ بزرگترین عبرت و حوادث آن عظیمترین هشدار است، اما آنکه از حوادث درس نگیرد کی هشیار خواهد شد؟!
حاکم و دیگران از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت کردهاند که فرمود: «هر کس کاری را در میان مردمی بر عهده گیرد در حالی که میداند کسی در میان آنان هست که بهتر از وی هست، نسبت به خدا و پیامبرش و مومنان خیانت ورزیده است».
بنابراین ای حاکم در هر سرزمینی از سرزمینهای مسلمان که هستی به هوش باش که دنیا را بر دینت ترجیح دهی و آن را با دنیای دیگران فاسد گردانی.
برای حاکم شایسته است که بداند دنیا همیشه بر درون بسیاری از مردم کنترل دارد و بدیها در جوامع رخ نداده است مگر به سبب رقابت بر سر دنیا و مناصب و زرق و برق آن.
آنکه با داشتن مسئولیت مورد آزمایش قرار گرفته است باید نسبت به اهل دنیا هشیار باشد و از ستم به مردم دوری کند زیرا در صحیح بخاری از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت است که فرمودند: «همانا مردانی به ناحق در مال خداوند تصرف میکنند؛ نصیب اینان در روز قیامت، آتش جهنم است».
برای همین است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ در تطبیق عملی این مسئولیت میفرماید: «به خدا قسم من عطا میکنم و از کسی باز نمیدارم، همانا من تقسیمکنندهام و [این مال را] همان جایی میگذارم که به من امر شده است» [به روایت بخاری].
برای همین از مدرسهی او ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ کسانی مانند ابوبکر و عمر و دیگر صحابه فارغ التحصیل شدند. در سیرت عمر ـ رضی الله عنه ـ راویت شده است که به وی گفتند: ای امیرالمومنین! کاش کمی از مال خداوند را برمیداشتی و به وضعیت خود میرسیدی.
گفت: «آیا میدانی مثال من و مردم چیست؟ ما همانند گروهی هستیم که با هم در مسافرتند و مالی از همدیگر میگیرند و به یکی از میان خود میدهند تا خرج سفرشان شود؛ آیا برای آن شخص جایز است که از اموال آنان برای امور شخصی خود استفاده کند؟».
بر حاکم واجب است که به شدت برای حفظ ضرورتهای پنجگانه یعنی: دین و جان و عقل و آبرو و اموال مردم تلاش نماید که بزرگترین آنها دین مردم است؛ برای همین است که حاکم باید در راه نشر وسائل دعوت به سوی خداوند و سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ تلاش نماید و امر به معروف و نهی از منکر را در سرزمینهای تحت حکم خود احیا نماید و در همهی امور به شریعت خداوند پایبند باشد و هر حکم خلاف شرع خداوند را به دور اندازد و از فعالیت مفسدان و اهل بدعت جلوگیری نموده و به هیچ کس اجازهی نشر فساد یا کشاندن آن به سرزمینهای مسلمان را ندهد.
زیرا خداوند متعال فرموده است:
﴿وَلَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا﴾ [الأعراف: ٥٦].
«و پس از اصلاح زمین در آن به فساد مپردازید».
بر مردم و جامعه نیز لازم است که حقوق حاکم را رعایت نماید از جمله: اطاعت مسئولان در غیر معصیت خداوند و بذل نصیحت براساس اصول شرعی به صورت پنهانی و نه علنی، و با نرمی و لطف و همچنین دعای توفیق و صلاح برای حاکمان و مسئولان...
بر آنها لازم است که حق سلطان و احترام او را نگه دارند چنانکه در مُسنَد با سند صحیح از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت شده است که فرمود: «هر کس سلطان خداوند را در دنیا گرامی بدارد خداوند نیز او را در روز قیامت گرامی خواهد داشت و هر کس سلطان خداوند را در دنیا مورد اهانت قرار دهد خداوند نیز او را در روز قیامت مورد اهانت قرار خواهد داد».
همچنین بر آنان لازم است که بر ستم حاکمان ـ در صورتی که بر آنان ستم روا داشتند ـ صبر نمایند زیرا در صحیح بخاری از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت است که ایشان خطاب به صحابه فرمودند: «شما پس از من تبعیض و چیزهایی خواهید دید که آن را بد خواهید داشت» صحابه گفتند: «در این حالت ما را به چه کاری امر مینمایی؟» فرمود: «حقی که از آنان بر گردن شما است را ادا کنید و حق خود را از خداوند بخواهید».
همچنین باید به شدت از خروج بر حاکم مسلمان تا هنگامی که کفری آشکار از وی سر نزند، دوری جست، آن هم براساس شروطی که علما تعیین نمودهاند نه اهل جهل، چنانکه در صحیح از عُبادة بن صامت ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: با رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بر سمع و طاعت در حال نشاط و در حال ناخوشی و در حال سختی و در حال آسانی و در صورتی که علیه ما تبعیض رخ دهد، بیعت نمودیم و این که در این امر با اهل آن درگیر نشویم مگر آنکه کفری آشکار ببینیم که در مورد آن از سوی خداوند دلیل و برهانی داشته باشیم.
بندگان خداوند:
از بزرگترین فتنهها شبیه شدن مسلمانان به کافران و مشرکان است به ویژه در مواردی که با ثوابت اسلام و احکام و رهنمودهای آن در تضاد است که این از جمله مواردی است که باعث کشیده شدن شر و زیان به سرزمینهای اسلامی شده است. برای همین است که مصطفی ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از این تَشَبَّه نهی نموده و فرموده است: «هر کس خود را به قومی شبیه سازد از آنان است».
همچنین از جمله اصولی که مسئولان و مردم در هنگام فتنهها باید به آن تمسک جویند اهمیت دادن به عوامل اتحاد و دوری از تفرقه و ایجاد دوستی میان مردم و دوری از کینهها است.
و اینکه جامعه صبری را پیشه سازد که به واسطهی آن از انجام کارهایی که سرانجام خوبی ندارد باز داشته شود زیرا بیصبری باعث شعلهور شدن اسباب فتنهها و بدیها و فساد میشود.
فتنه، آنگونه که علما میگویند یا به سبب ترک حق است یا به واسطهی ترک صبر:
﴿وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣﴾ [العصر: ١-٣].
«قسم به زمانه (۱) که انسان در زیان است (۲) مگر کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و همدیگر را به حق توصیه نمودند و همدیگر را به صبر توصیه نمودند».
بر مردم و مسئولان لازم است که شکیبا باشند و از عجله دوری گزینند زیرا تنها با آرامش است که واقعیتها روشن میشود و از سوی دیگر بسیاری اوقات این عجله و بیدقتی در کارها است که باعث بروز حوادث ناخوشایند میشود.
همچنانکه باید همه در کارهای خود نرمش را رعایت کنند زیرا براساس رهنمودهای نبوی «نرمش با هیچ کاری همراه نشده است مگر آنکه آن را زیبا میکند و از چیزی کم نشده است مگر آنکه آن را زشت میکند، و نرمش همهی نیکی است».
پس ای مسلمانان، بر این نظام بزرگ پایبندی کنید تا کارهایتان به صلاح آید و سرزمینهایتان را اینگونه پاک سازید.
این سخن را گفته و برای خود و شما و همهی مسلمانان از خداوند متعال از هر گناهی آمرزش میخواهم، پس از او آمرزش خواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.