خطبه های حرمین

فهرست کتاب

خطبه‌ی اول:

خطبه‌ی اول:

ستایش مخصوص خداوند است، او که «آمرزنده گناه است و پذیرنده‌ی توبه و سخت‌کیفر و فراخ نعمت، معبودی به جز او نیست و بازگشت به سوی اوست»[المؤمن:٣].

او را سپاس و ستایش گفته و به سوی او بازگشته و از او آمرزش می‌خواهم و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمد، بنده و پیامبر او و برگزیده‌ی بندگان اوست که رسالت را ابلاغ نمود و امانت را به جای آورد و برای امت خیرخواهی نمود و ما را بر راه و روشی روشن که شب آن به مانند روز است باقی گذاشت و جز هلاک‌شده‌گان کسی از آن منحرف نمی‌شود. پس درود و سلام خداوند بر او و بر اهل بیت پاک و بر صحابه‌ی نیک او و بر تابعین و همه‌ی کسانی باد که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند.

اما بعد: بهترین سخن، کتاب خداوند است و بهترین راه و روش، راه و روش محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ است و بدترین کارها نوآوری در دین است و هر نوآوری در دین بدعت است و هر بدعتی گمراهی است.

تقوای خداوند توشه‌ی هر امیدوار است و پشتوانه‌ی هر هراسناک، که بنده به واسطه‌ی آن از جایی که گمان نداشته است روزی به دست می‌آورد و از هر غم و تنگنایی راه برون رفت می‌یابد:

﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٦٣ [يونس: ٦٢-٦٣].

«آگاه باشید که دوستان الله نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می‌شوند (٦٢) کسانی که ایمان آوردند و تقوا پیشه می‌کردند».

ای مسلمانان، اختلاف مردم و تفاوت آنان در شناخت و رغبت‌ها و طبایعشان بسیار زیاد است، با آنکه همه از یک پدر و مادرند، و این در واقع اسباب امتحان است چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَجَعَلۡنَا بَعۡضَكُمۡ لِبَعۡضٖ فِتۡنَةً أَتَصۡبِرُونَۗ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرٗا ٢٠ [الفرقان: ٢٠].

«و برخی از شما را آزمایش برخی دیگر قرار دادیم که آیا صبر پیشه می‌کنید و پروردگار تو بسیار بینا است».

از سوی دیگر برخی از مردم شکیبا و اهل اندیشه و اخلاقند و از شنیدن کمی ناملایمتی کاری نمی‌کند که ضربه‌ای بزرگ‌تر ببیند.

اما برخی دیگر ناشکیبا و مغرورند و چنان زود از کوره در می‌روند که کوچک‌ترین عاملی باعث سر زدن حماقت از آنان شده و همیشه زبان و کردارشان پیش از عقلشان به کار می‌افتد.

اما مومن همیشه اهل اصلاح است، جمع می‌کند و جدایی نمی‌اندازد و اصلاح می‌کند و اهل فساد نیست و چنان از بردباری خود بر اهل دشمنی و تفرقه ارزانی می‌دارد که آنان را به سوی خیر و خوبی راهنما می‌شود و مردم به سبب اصلاح وی میان دشمنان، زبان به دعا و ثنای وی می‌گشایند.

شناخت دو جانبه و مودت میان مردم، دو نوع ویژه از محبتند که نظیر ندارند و باعث به هم رسیدن دو انسان به هم می‌شوند تا یکدیگر را کامل کنند.

اما کسی که امروزه در اوضاع مردم نظر بیندازد متوجه شکافی خواهد شد که خدشه در صفای مودت و برادری انداخته است و در پیروی از هوای نفس و فریفتگی هر شخص در مقابل رای و نظرش نمود یافته است و اینگونه خیمه‌ی دشمنی برافراشته‌اند و زبان‌ها و قلم‌هایشان میان عالم و جاهل و مسئول و غیرمسئول تفاوتی نمی‌گزارد.

کار به جایی رسیده است که منطق برخی از عاشقان چنان شده است که فرعون گفت که:

﴿مَآ أُرِيكُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ [المؤمن: ٢٩].

«جز آنچه می‌بینم به شما نشان نمی‌دهم».

و اینگونه است که ضابطه‌ی رفتار نزد آنان ناهماهنگ شده و اشتباهاتشان آنقدر زیاد شده است که باعث به وجود آمدن شکاف‌هایی سخت و جبران ناپذیر گردیده است و کنترل این وضعیت بی‌افسار برای مصلحان سخت شده است. امانت سخن فرو ریخته و اطمینان میان مردم و برادری‌ها از بین رفته است و در این چیزی خودنمایی نمی‌کند جز کینه و سوء ظن و زخم زبان‌هایی که بدتر از شمشیر هندی است.

راست گفت رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که فرمود: «شیطان از این که نمازگزاران در جزیرة العرب، وی را عبادت کنند ناامید شده است اما در ایجاد کینه‌ی میان آنان امیدوار است» [به روایت مسلم].

در هنگام این دشمنی‌ها و کشمکش‌ها، صلح و آشتی و وحدت کلمه بسیار پسندیده است و اگر اختلاف و نزاع و دشمنی مصیبت است، آشتی و صلح و از بین بردن تفرقه رحمت است.

گرچه اختلاف سنتی است از سنت‌های خداوندی در میان بندگانش، چنانکه خود می‌فرماید:

﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ ١١٨ [هود: ١١٨].

«و اگر پروردگار تو می‌خواست بی‌تردید مردم را یک امت واحده می‌گرداند و [لی] همچنان در اختلافند».

اما خداوند متعال در آیه بعد از میان بندگانش گروهی را که به آنان رحمت عطا کرده است استثنا کرده و می‌فرماید:

﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ [هود: ١١٩].

«جز آنانکه پروردگارت به آنان رحم کرده باشد».

زیرا دشمنی بلا است و آشتی رحمت است. در میان مسلمانان، صلح و آشتی و سازش در مورد حقوق جایز است و برای از بین بردن دشمنی و جفا واجب، که به واسطه‌ی آن دوران نزدیک می‌شوند و تنگناها فراخ می‌شوند.

با آشتی است که خودخواهی شکست می‌خورد و ایثار پیروز می‌شوند و خداوند متعال به طور کلی در مورد صلح چنین فرموده است که:

﴿وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞۗ [النساء: ١٢٨].

«و آشتی بهتر است».

و فرموده است:

﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَيۡنِكُمۡۖ [الأنفال: ١].

«پس از الله پروا کنید و روابط میان همدیگر را اصلاح کنید».

و باز فرموده است:

﴿۞لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ [النساء: ١١٤].

«خیری در بسیاری از نجواهای آنان نیست مگر کسی که به صدقه یا کاری نیک یا اصلاح میان مردم امر نماید».

و در جایی دیگر فرموده است:

﴿وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَاۖ [الحجرات: ٩].

«و اگر دو گروه از مومنان با هم به جنگ پرداختند میان آن‌ها آشتی برقرار نمایید».

و در ادامه می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ [الحجرات: ١٠].

«همانا مومنان برادر یکدیگرند پس میان برادرانتان اصلاح نمایید».

و در میان همه‌ی بشریت هیچ مصلحی نبوده و نیست که همانند پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سختی دیدن ما بر وی سخت باشد و به مانند او بر ما حریص و دلسوز و مهربان باشد. اوست که میان قبائل و طوائف گوناگون و میان افراد و جوامع و میان طلبکاران و بدهکاران و زن و شوهر صلح و آشتی برقرار نمود و در قضایای مربوط به خون و مال و آبرو اختلافات را حل می‌نمود، زیرا اوست که می‌فرماید: «آیا شما را از کاری که درجه‌ی آن از روزه و نماز و صدقه بالاتر است آگاه سازم؟» گفتند: آری؛ فرمود: «اصلاح روابط، زیرا فساد روابط است که تراشنده [ایمان] است» [به روایت ابوداوود و ترمذی].

و از سهل بن سعد ـ رضی الله عنه ـ روایت است که اهل قباء با هم درگیر شدند تا آنکه به سنگ پرانی به هم پرداختند پس پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از قضیه باخبر شدند و گفتند: «برویم و میان آن‌ها آشتی برقرار نماییم» [به روایت بخاری].

و چه بد کسانی هستند آنان که از اصلاح رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در روابطشان با یکدیگر تکبر می‌ورزند و خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا ٦٥ [النساء: ٦٥].

«پس قسم به پروردگارت که ایمان نمی‌آورند تا آنکه تو را در اختلافی که میانشان رخ داده است داور کنند سپس در درون خود نسبت به آنچه حکم نموده‌ای هیچ حرجی نیابند و تسلیم شوند».

زیرا آشتی و اصلاح روابط باعث مودت و از بین رفتن جدایی‌ها می‌شود و قطعا از کشاندن قضیه به دادگاه‌ها بهتر است چرا که این به سبب حکم قضایی به سود یکی از دو طرف، باعث به وجود آمدن کینه و دشمنی می‌شود.

عمر ـ رضی الله عنه ـ به ابوموسی اشعری چنین نوشت که: «کسانی را که با هم اختلاف دارند برگردانید تا با هم آشتی کنند چرا که قضاوت باعث کینه‌ی میان آنان می‌شود».

آشتی و صلح خصلت عفو و گذشت را که نشانه‌ی همبستگی اجتماعی است همه‌گیر می‌کند. با آشتی و گذشت است که دادخواهی‌ها کم شده و بحران‌ها در نطفه خفه می‌شوند. با آشتی و صلح است که سوء تفاهم‌ها با فهم صحیح از بین می‌روند، و با آشتی و صلح است که پاداش چند برابر شده و گناه محو می‌شود.

با اصلاح روابط است که اوضاع خانواده‌ها که اصلاح اوضاع جامعه به آن بسته است اصلاح می‌شود و در پی آن حال و روز امت نیز رو به صلاح می‌آورد.

اما همه‌ی این‌ها رخ نمی‌دهد مگر هنگامی که عزم صادقانه و نیت خالصانه برای اصلاح از سوی دو متخاصم و از سوی مصلح وجود داشته باشد چرا که خداوند متعال موفقیت در اصلاح را به اراده‌ی نیک بسته دانسته است، آنجا که می‌فرماید:

﴿إِن يُرِيدَآ إِصۡلَٰحٗا يُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَيۡنَهُمَآۗ [النساء: ٣٥].

«اگر قصد اصلاح داشته باشند الله در میان آن‌ها توفیق [اصلاح] می‌دهد».

که معنای دیگر آن این است که اگر اراده‌ی اصلاح میان فرد مصلح و میان دو طرف دعوا وجود نداشته باشد به توفیق دست نخواهند یافت.

دو فرد که با هم اختلاف داشتند از ثقیف به نزد حسن بصری ـ رحمه الله ـ آمدند. حسن بصری به آنان گفت: «شما هم با این سنی که دارید و با وجود خویشاوندی با هم اختلاف دارید؟» گفتند: ای اباسعید! همانا ما قصد صلح و آشتی داریم. حسن گفت: «پس سخن بگویید» ناگهان دو طرف دعوا به هم پریدند و همدیگر را به دروغ متهم کردند. حسن بصری که این را دید فرمود: «به خدا قسم دروغ می‌گویید و قصد صلح ندارید زیرا خداوند متعال فرموده است:‌ «اگر دو طرف دعوا قصد اصلاح داشته باشند خداوند میان آن‌ها توفیق اصلاح خواهد داد»».

پس ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و دست از دشمنی و پشت به هم کردن بردارید به ویژه در مسائلی که ارزش آن را هم ندارد.

﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٠ [الشورى: ٤٠].

«پس هرکه گذشت نمود و اصلاح پیشه ساخت پس پاداش وی بر الله است. او ستمگران را دوست ندارد».

خداوند برای من و شما به واسطه‌ی قرآن عظیم برکت داده و با آیات و ذکر حکیم سود رساند. آنچه را شنیدید گفتم. اگر صحیح بود از سوی خداوند و اگر اشتباه، از نفس و از شیطان بود و از خداوند آمرزش می‌خواهم که او بسیار آمرزنده است.