خطبهی اول:
ستایش از آن الله است، ستایش از آن اوست که موصوف به علم است و «عالم» نام گرفته و از علم آن مقداری را که خواسته بر پیامبرش ارزانی داشته است. ستایش از آن اوست که چه اندازه علمش به کائنات احاطه یافته و خردها را با آیات محکم خویش روشن گردانده و ذهن بشریت را با انواع علوم در گذر زمان باز گردانید.
شهادت میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که شریکی ندارد. او که تقوا را سببی برای علم قرار داد و فرمود:
﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُۗ...﴾ [البقرة: ٢٨٢].
«... و تقوای الله را پیشه سازید و الله شما را علم میآموزد...».
و گواهی میدهم که محمد بنده و پیامبر اوست... درود و سلام و برکت خداوند بر وی و اهل بیت و اصحاب و تابعین وی و بر کسانی باد که تا قیامت از آنان به نیکی پیروی نمایند.
اما بعد.. ای مسلمانان... اگرچه دل مشغولی مصلحان گوناگون گردد، و اگر قضایای امت، اهتمامات دلسوزان را به خود مشغول دارد و آرزوها در چشم امیدواران رنگارنگ شود، اما همهی اینها در یک قضیهی بزرگ و در یک طرح که همهی فکرها و غمهای مصلحان به آن منتهی میشود، جمع میگردد و آن، قضیهی آموزش و پرورش است.
تربیت و تعلیم وظیفهی پیامبران و معیار تمدن ملتها و پیشرفت کشورهاست. اولین چیزی که برای بشر فرستاده شد «آموزش» بود:
﴿وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ كُلَّهَا...﴾ [البقرة: ٣١].
«و [خداوند] به آدم همهی نامها را آموخت».
و اولین معلم در این امت، محمد صلی الله علیه وآله وسلم و نخستین مدرسه در اسلام، در گوشه ای از همین مسجد حرام کنار کوه صفا قرار داشت که همان مدرسهی خانهی ارقم است.
از آن معلم و در آن مدرسه و از آن دانش آموزان بود که عرب، نخستین شالودهی تمدن خود را پایه ریخت و آن هنگام بود که جهان نام آنان را شنید و آنان را به حساب آورد در حالی که آنان تا پیش از آن در حاشیهی تاریخ قرار داشتند...
و اکنون تاریخ بار دیگر خود را تکرار میکند، و خداوند منزلت و مقام این امت را بالا نخواهد برد جز آنکه همانگونه که پیشنیان این امت برخواستند اینان نیز برخیزند.
ای مسلمانان: فضیلت علم همراه با تربیت صحیح، بر هیچ عاقلی پوشیده نیست. با این علم است که انسان مسلمان پروردگارش را براساس شناخت عبادت میکند و با این علم است که با مردم به نیکویی برخورد میکند و با آن است که در زمین در پی روزی خداوند به تلاش میپردازد.
به وسیلهی علم، تمدنها ساخته میشود و به وسیلهی آن افتخارات به دست میآید و باعث سازندگی نیک، و توسعه میشود. علم است که دارندهی خود را در جای پادشاهان قرار میدهد و اگر با ایمان همراه باشد باعث بلندمرتبگی دنیا و آخرت میشود:
﴿...يَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖۚ...﴾ [المجادلة: ١١].
«الله، کسانی از شما را که ایمان آورده و علم را به دست آوردهاند براساس درجههایی بلند میگرداند».
در این میان، مردان و زنان معلم بر تختهای پادشاهی تکیه زدهاند. ملکی که مردمِ آن فرزندان مسلمانانند. زیرا این معلمانند که اندیشهها را شکل میدهند و به خردها وسعت داده و زبانها را باز میکنند و بدن را تربیت مینمایند.
شایستهی این زحمتکشان است که مورد عزت و بزرگداشت و نهایت احترام قرار گیرند. حق آنان است که به جایگاه بالای خود دست یابند و حقوق خود را به طور کامل به دست آوردند و حق آنان است که قدرشان دانسته شود و هیبت و ارزششان پاس داشته شود.
آیا کسی را بزرگوار تر از آنان که درونها و عقلها را میسازند میشناسید؟
اما نصیحت من به آنان پس از تقوا و صداقت و اخلاص این است که الگوی نیکی برای کسانی باشند که از آنان پیروی میکنند.
ای معلمان: فرزندان مسلمانان، امانت خداوند و امت در گردن شمایند. معلم نخواهد توانست دانش آموزان خود را بر ارزشها تربیت کند مگر آن که خود ارزش مدار باشد، و نخواهد توانست آنان را بر راه اصلاح پیش برد مگر آن که خود در درون خود صالح باشد زیرا تاثیری که دانش آموزان از نظر الگویی میگیرند بسسیار بیشتر از تاثیری است که از آموزش به دست میآورند.
کودکان و نونهالان دارای حس و ادراکی قوی هستند. اگر خواستید راستی و صداقت را برای آنان زیبا جلوه دهید باید در مرحلهی اول خود راستگو باشید و اگر خواستید ارزش صبر را برای آنان نمایان سازید باید خود از صبرپیشه گان باشید.
﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ...﴾ [الأحزاب: ٢١].
«قطعا برای شما در رسول الله اسوه و سرمشقی نیکو وجود دارد...».
سرمایه گذاری در مورد انسان، همان سرمایه گذاری موفقی است که اجر و منفعت آن پس از مرگ نیز در دنیا باقی میماند و در حدیث صحیح آمده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«هنگامی که فرزند آدم بمیرد همهی اعمال او قطع میشود جز در سه مورد..» و سپس از میان این موارد از «علمی که از آن سود برده میشود» نام بردند [به روایت امام مسلم].
اکنون که مقام و منزلت علم اینگونه والا و مهم است، انتخاب مردان و زنان معلم و برگزیدن آنان از میان بهترینها و بالا بردن سطح علمی و عملی آنان، برای موفقیت فرایند تربوی امری است حتمی و اساسی.
معلم محور اساسی و نقطه ای است که فرایند آموزش و پرورش بر آن میچرخد؛ بر این اساس استقرار دورنی و مادی معلمان و بزرگداشت آنان از سوی جامعه امری است ضروری.
ای مسلمانان.. ای مربیان: بهترین قلبها و مناسبترین آنان برای پذیرش نیکی و خوبی، قلبی است که در آن بدی جای نگرفته باشد. از سوی دیگر مهمترین قضیهای که نصیحتگران به آن اهمیت دادهاند و راغبان اجر الهی برای به دست آوردن اجر آن رغبت نمودهاند، راسخ نمودن خیر در قلب فرزندان مسلمان، و آگاه نمودن آنان از حدود شریعت و معالم دینداری است که این ـ قسم به خداوند ـ وظیفهی پیامبران است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:
«الله و فرشتگانش و اهل آسمانها و زمین بر معلم نیکی به مردم درود میفرستند» [به روایت ترمذی] پس خوش به حال آن که نیت خود را پاک گرداند و عمل نیک انجام داد.
بندگان خداوند: تمدن اسلامی در طول قرنها بر اصول و مبادی خود پایبند مانده و به نوآوری در علوم پرداخت. شریعت اسلامی نیز با کمال و فراگیری خود به آموختن همهی دانشهای سودمند دستور داده است. از دانش توحید و اصول دین تا علوم اجتماعی و اقتصاد و سیاست و علوم نظامی و تجربی و دیگر علوم که مصلحت فرد و جامعه به آن بستگی دارد و باعث بینیازی یک امت از دیگر امتها میگردد.
همچنین در مبادی دین ما چنین آمده است که:
﴿... وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ...﴾ [المائدة: ٢].
«در نيكوكارى و تقوا با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى همکار هم نشويد».
بیایید این نصیحت ربانی را به سیاست و برنامه ای عملی تبدیل نماییم که مردان و زنان تربیت و تعلیم و رسانه و سرمایه و همهی جامعه براساس آن عمل نمایند. این یعنی کار مشترک و براساس روحیهی گروهی.
شایسته است فناوری نوین برای عرصههای نوآوری بکار گرفته شود. انقلاب علمی و فناوری که به سرعت در حال پیشرفت است در انتظار هیچ کس نمیماند. باید که در امور سودمند و گذاشتن ضوابط اخلاقی و رفتاری انسانها مشارکت داشته باشیم. اگر مسلمانان در حالی که حاملان بهترین و آخرین رسالت هایند، از قافله عقب بمانند بسیار سخت خواهد بود که دیگران به حرف آنان گوش فرا دهند.
ای مسلمانان، ای مربیان: شما برای ساختن این نسل و برای شکل دادن به آینده و همراهی قافلهی تمدن، امین دانسته شده اید. تمدن و پیشرفتی که همراه با اصالت و ثباتی است که از شریعت اسلام برگرفته شده است.
آری... اصالت و ویژگی برگرفته از کتاب و سنت. به هدف معرفی پروردگار جهانیان به مردم و به هدف موالات نسبت به این دین و به هدف ساختن شهروند صالح و تولیدکننده و سالم از انحرافات فکری و سلوکی.
مبادی راسخ و در عین حال انعطاف پذیر اسلام همان خواستگاه صحیح تمدن اسلامی بود که خداوند آن را بر اهل زمین مبارک گردانید. این تمدن، ضعیف و سست نگردید مگر هنگامی که امت از خواستگاههایی غیر شرعی استفاده کرد.
بندگان خداوند: هر امتی افراد خود را براساس آنچیزی که میخواهد تربیت مینماید. زیرا تربیت و تعلیم در حقیقت به معنای ساختن جامعه و نسلها و آماده سازی و راهنمایی آن است.
همهی امتها و حکومتها این جنبهی مهم تربیت را درک کردهاند و سعی میکنند با همهی توان، مبادی و اهداف خود را از طریق تربیت و تعلیم در جامعه راسخ گردانند.
همهی این ملتها روش تربیتی خود را از ویژگیها و خصوصیتهایی میدانند که هیچ جایی برای کوتاه آمدن و تغییر ندارد.
آموزش و پرورش و برنامههای آموزشی هر کشور قضیهای داخلی و خصوصی است و هیچ کشوری به دخالت دیگران در آن رضایت نمیدهد و آن را به دیگران نمیسپارد. از این جاست که میدانیم وارد کردن روشهای تربیتی از دیگر کشورها بطور کامل و بیهیچ تغییری، اشتباهی است بس بزرگ و داری عوارضی خطرناک است و به معنای دور نمودن کامل نسلها از فرهنگ و تاریخشان و به معنای قطع کامل رابطه آنان با عقیده و ارزشهایشان است. امتی که مسخ گردیده و هویتی ندارد را میتوان به راحتی به بردگی کشاند.
تربیت، کالایی نیست که بتوان آن را وارد نمود. تربیت لباسی است که به اندازهی قامت هر امت و براساس سنتها و ارزشها و اهداف یک جامعه طراحی شده است. اهداف و ارزشهایی که یک امت برای آن جان میدهد.
این به معنای عدم استفاده از تجربهی دیگر ملتها نیست. زیرا که حکمت، گمشدهی مومن است و هر جا که آن را بیابد، به آن شایسته تر است.
این نوعی خلط مبحث و مغالطه است که به بهانهی پیشرفت، سکولاریسم را بر این امت اجبار کنیم. خداوند متعال میفرماید:
﴿...إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ...﴾ [فاطر: ٢٨].
«...همانا تنها بندگان عالم الله خشیت او را دارند...».
این آیه دلیل بر این است که علم و دانش نافع حتی اگر از علوم دنیا باشد باعث نزدیکی به خداوند است. این، آنگاه حاصل میشود که این علوم را رنگ ایمانی دهیم و از آن در جهت خدمت به دین و مسلمانان و آبادانی زمین استفاده کنیم همانگونه که خداوند از ما میخواهد و با در پیش گرفتن راه توازن و فراگیری و وسطیت و اعتدال...
اما در صورتی که آموزش و اهداف آن از ایمان فاصله گیرد و به جای آن وسائل و اهداف انسانها صرفا مادی شوند، این همان وبال و بدبختی فراگیر است.
تمدن امروز شاهدی است زنده بر این، بگونه ای که امتها آن هنگام که از خالق خود غافل شدند با تولید و صنعت خود، راه بدبختی را پیمودند و در تولید وسایل نابودی با یکدیگر مسابقه دادند و به دنبال آن، قدرت، در سیاست و اقتصاد و دیگر عرصهها معیار برتری گردید و نه حق و عدالت.
هنگامی که ارزشها در زیر خاک مدفون است، فخرفروشی به ساختمانهایی که آسمان را درنوردیده چه فایده ای خواهد داشت؟ وقتی که مردم با شهوتها مشغولند و در پی ماده میدوند و از آخرت غافلند «سود» به چه کار خواهد آمد؟
خداوند متعال میفرماید:
﴿... وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٦ يَعۡلَمُونَ ظَٰهِرٗا مِّنَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ عَنِ ٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ غَٰفِلُونَ ٧﴾ [الروم: ٦-٧].
«...ولی بیشتر مردم نمیدانند. آنان تنها ظاهری از این زندگی دنیا را میدانند و آنان از آخرت غافلند».
بندگان خداوند: برای برنامههای آموزشی این ضروری است که هویت اسلامی و فرهنگ ملی و جنبههای ویژهی تمدنی امت را محکم و راسخ گردانده و جایگاه جهانی و اسلامی امت را ازدیدگاه دینی و اقتصادی و سیاسی و صنعتی در ذهن دانش آموزان استقرار بخشید.
نونهالان ما در برابر چالشهای فکری و تمدنی و منحرفانی که در ثوابت دینی و ارزشهای والای جوامع ما شک اندازی میکنند، نیاز به آگاهی و مقاوم سازی بیشتری دارند تا اینکه این نسل در برابر جریانهای فکری ذوب نگردد...
ما دارای یک رسالت و همینگونه دارای ویژگیهای خاص به خود هستیم.
ای مسلمانان: وجود تفاوت میان جنس مرد و زن امری است که از نظر عقلی و شرعی و حسی بدیهی مینماید. تجربهی این کشور در امر آموزش دختران در نوع خود بینظیر بود تا آنجا که سازمانهای بین المللی به این امر اعتراف نمودهاند. در گزارش یونسکو آمده است که تجربهی کشور ما در امر آموزش دختران نمونه و منحصر به فرد است.
اگر اختلاف میان نوع زندگی در میان اروپا و این منطقه وجود نداشت میگفتیم این روش تربیتی برای آموزش دختران حتی در اروپا نیز مناسب است. حال که سخن منصفان آنان چنین است نیازی به توجه به سخن شک اندازان مغرض نیست.
ما، در روش تربیتی اسلامی و مخصوصا در تجربهی آموزشی این کشور، دستاوردها و مزایا و تجربهها و پیروزیهایی داریم که باید از آن محافظت نماییم. از بارزترین جنبههای این موفقیت، اعتدال و میانه روی، و درسهای علوم شرعی و نور فضیلت و ادبی است که دختران دانش آموخته در این برنامه از آن برخوردارند.
این از حق و عدل است که ما بتوانیم به روش آموزشی در سرزمین حرمین و برنامهی تربیتی آن افتخار نماییم. آموزش و پرورش در این کشور در حال رشد و باروری است و با وجود برخی اظهار نظرهای غربی که گاه گاه مطرح میشود، بر روشهای آموزشی بسیاری از کشورهای دیگر برتری دارد و هنوز ویژگی و اصالت، سمت بارز آن است که باید به همراه سعی در پیشرفت و تلاش برای بهترسازی و استفاده از تجربهی دیگران، آن را پاس داشت.
حال که زمانهی ما، زمانهی نبرد تمدنها و عقاید و فشارهای جهانی سازی در زمینهی اندیشه و آموزش است، از نشانهی اخلاص و آگاهی مسئولان آموزش و پرورش است که در برابر این چالش بایستند و برای آینده ای روشن به مسئولیت خویش عمل نمایند.
خداوند این سرزمین و دیگر سرزمینهای اسلامی را با عزت و امنیت حفظ نموده و در هر خیری جلو دار و از هر شری سالم بدارد.
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٢﴾ [الشورى: ٥٢].
«و این چنین ما به سوی تو روحی را از امر خویش وحی نمودیم و تو پیش از این نه میدانستی کتاب چیست و نه میدانستی ایمان چیست اما ما آن را نوری گرداندیم که هرکه از بندگانمان را بخواهیم به سوی آن هدایت میکنیم و تو به سوی راه راست هدایتگری».
خداوند من و شما را به وسیلهی قرآن و سنت برکت دهد و با آیات آن و حکمت، سود رساند. این سخن را گفته و برای خود و شما از الله آمرزش میخواهم.