خطبهی اول:
ستایش مخصوص خداوندی است که حج خانهی حرامش را بر بندگان واجب گرداند؛ او را سپاس میگویم که پاداش حج مبرور را بهشت قرار داد، و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامرسان او، سرور انسانها و پیامبر رحمت است. خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یارانش، آن امامان نیکوکار و بزرگوار درود و سلام فرست.
اما بعد: ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و اعمال خویش را برای او خالص گردانید و همیشه او را ناظر بر اعمال خویش بدانید.
آخرین و بزرگترین هدف و آرزوی خردمندان وارد شدن به بهشت و نظر انداختن به چهرهی پروردگار بزرگوار است، و این ثوابی است از سوی خداوند که آن را برای کسانی قرار داده که ایمان آورند و کار نیک انجام دهند و امید نزدیکی به خداوند و پایان نیک داشته باشند.
یکی از بزرگترین و با ارزشترین اعمال، حج مبرور است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ پاداش آن را در حدیثی که بخاری و مسلم در صحیح خود روایت کردهاند چنین بیان نموده است:
ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت میکند که ایشان فرمودند: «عمره تا عمره کفارهای است برای [آنچه] میان آن دو [رخ داده است] و حج مبرور پاداشی ندارد جز بهشت».
بیتردید این پاداشی است بزرگ، که همت خردمندان را به جوش آورده و متقیان را برای قدم برداشتن به سوی آن تشویق میکند و باعث میشود که آنان در شناخت حقیقت «حج مبرور» تلاش نمایند.
حج مبرور یعنی حج پذیرفته شدهای که به هیچ گناهی آلوده نشده باشد و کاملا همانگونه به جای آورده شود که از یک مسلمان خواسته شده است که این ممکن نیست مگر با خالص گرداندن نیت برای خداوند و پیروی از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در روش آن.
اقتضای چنین حجی این است که قلب شخص تنها به خداوند تعلق داشته و یقین داشته باشد که همهی کارها به دست خداوند است و اوست که بخشنده و باز دارنده و سود رساننده و ضرر رساننده و زنده کننده و میراننده است، و غیر از او هیچ کس دیگر برای خود نیز صاحب سود و زیان نیست و مرگ و زندگی و رستاخیز را نیز مالک نمیباشد.
﴿يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ ١٤﴾ [فاطر: ١٣-١٤].
«شب را به روز درمیآورد و روز را به شب در میآورد و خورشید و ماه را تسخیر کرده است [که] هر یک تا هنگامی معین روانند این است الله پروردگار شما، فرمانروایی از آن اوست و کسانی را که بجز او میخوانید مالک پوست هستهی خرمایی [هم] نیستند (١٣) اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر [فرضاً] بشنوند اجابتتان نمیکنند و روز قیامت شرک شما را انکار میکنند و [هیچ کس] چون [خدای] آگاه تو را خبردار نمیکند».
چنین بندهای کاملا رو به سوی خداوند آورده و همهی انواع عبادتها را تنها برای او به جای میآورد و این را میداند که روی آوردن به سوی غیر الله با هر نوعی از انواع عبادتها شرکی است که اعمال نیک را از بین میبرد، و این سخن پروردگار را به یاد میآورد که دربارهی مشرکان میفرماید:
﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا ٢٣﴾ [الفرقان: ٢٣].
«و به هرگونه کاری که کردهاند میپردازیم و آن را [چون] گردی پراکنده میسازیم».
چه مقام و جایگاهی برای ذکر خداوند و اعلام توحید شایستهتر است از جایگاهی که حجاج بیت الله در کنار خانهی او دارند؟ و چه حالتی بهتر از حالت حج؟ و چه چیز بهتر از متابعت رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و پیروی از سنت او و مقدم داشتن سخن او بر سخن هر فرد دیگری هر چند بزرگ و گرامی باشد، آنگونه که خداوند متعال ما را امر نموده است که:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾ [الحشر: ٧].
«و آنچه را که رسول [خدا] به شما داد بگیرید و از آنچه شما را بازداشت دست نگه دارید».
و آنچنانکه میفرماید:
﴿وَإِن تُطِيعُوهُ تَهۡتَدُواْۚ﴾ [النور: ٥٤].
«و اگر از او اطاعت کنید هدایت میشوید».
با چنین متابعتی است که شخص حاجی از درستی اعمال حج خود مطمئن میشود زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در حجة الوداع مناسک حج را برای امت خویش به طور واضحی بیان فرمودند که هیچ پوشیدهای در آن باقی نماند، و چنانکه در حدیثی که جابر بن عبدالله انصاری ـ رضی الله عنه ـ در وصف حج پیامبر روایت کرده است چنین آمده که آن حضرت ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: «مناسک خود را از من فرا بگیرید» [به روایت مسلم و دیگران].
با چنین پیروی و متابعتی، شخص حاجی از وقوع در هر چیزی که حج او را ناقص ساخته یا باعث کم شدن اجر آن شود اجتناب میورزد، به خصوص اگر بزرگی اجر آنانی را که حج خود را از هر گونه اشکال مصون داشتهاند بداند. آن پاداشی که بخاری و مسلم در صحیح خود از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت نمودهاند که ایشان از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ چنین روایت کردهاند که فرمودند: «هرکه حج کند و [در حج خود] دچار «رَفَث» و «فِسق» نشود به مانند روزی که مادرش او را به دنیا آورده است [از حج] باز میگردد».
رَفَث یعنی لذت بردن از همسر و همهی کارهایی که به این منظور انجام میشود، فسق نیز شامل همهی کارهای فاسقانه و گناه و سخنان حرام مانند دروغ و غیبت و سخنچینی و دشنام و جدال از روی دشمنی است به خصوص اگر به همراه بلند کردن صدا باشد.
اگر حاجی در هر قدمی که در این راه بر میدارد و در هر یک از مناسکی که در این مکان شریف به جا میآورد، در این موقعیت بزرگ که در آن شرف مکان و زمان و شرف شعائر یکجا گردیده است بیاندیشد، به یقین میرسد که در چنین موقعیتی هیچ جایی برای رَفَث و فسوق و جدال نیست و سعی میکند همهی روزهای حجش را در طاعت پروردگار و تلاوت و ذکر و نماز و طواف و انفاق و نیکی صرف کند زیرا حتی خرجی که انسان در راه حج متحمل میشود برای او باقی میماند.
چنانکه در حدیثی که «حاکم نیشابوری» در «مستدرک» خویش با سند صحیح از عایشهی صدیقه ـ رضی الله عنها ـ روایت نموده است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ خطاب به وی چنین فرمود: «همانا تو به اندازهی تلاش و خرجی که میکنی اجر خواهی برد» البته اگر این خرج از مال حلال باشد، زیرا الله ـ سبحانه و تعالی ـ پاک است و جز پاکی چیزی را نمیپذیرد و شخص هر چه رو به سوی پروردگار بیاورد و برای به دست آوردن رضایت پروردگارش تلاش کند، در مقابل، لذت و شادی و محبت خدا و رسول و دین خداوند را به دست میآورد.
او در حالی به سرزمین خویش باز میگردد که بهتر از گذشته است که این نزد بسیاری از علما، نشانهی حج مبرور است. پس ای بندگان خداوند پروای خداوند را داشته باشید و سعی کنید با پذیرش دستور خداوند حجی مبرور داشته باشید که این مدار قبولی اعمال است. و همچنین با پیروی از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و پیش گرفتن راه و روش وی و مقدم داشتن سخن او بر سخن هر کس دیگر و کسب مال حلال و به دور بودن از ریا و فخرفروشی و اجتناب از رفث و فسوق و جدل و هر آنچه با مقصود حج منافات دارد و یا باعث کم شدن اجر آن میشود و یا آن را از هدف خود دور میگرداند و یا آنکه آن را از روشی که خداوند قرار داده و پیامبرش آن را تبیین نموده است دور میگرداند اجتناب نمایید، تا آنکه سختی سفر حج و هزینههای آن و دوری از خانواده و وطن بیهوده به هدر نرود.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُونِ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٧﴾ [البقرة: ١٩٧].
«حج در ماههاى مشخصی است پس هر کس در این [ماه]ها حج را [بر خود] واجب گرداند [بداند که] در اثنای حج همبستری و گناه و جدال [روا] نیست و هر کار نیکی انجام میدهيد الله آن را میداند و برای خود توشه برگیرید که در حقیقت بهترین توشه پرهیزگاری است و ای خردمندان از من پروا کنید».
خداوند من و شما را با راه و روش کتاب و سنت سود رسانَد؛ این سخن خویش را گفته و برای خود و شما و همهی مسلمانان از هر گناهی از خداوند آمرزش میخواهم که او بسیار آمرزنده و بسیار مهربان است.