خطبهی اول:
ستایش مخصوص الله، پروردگار جهانیان است، و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است و خداوند پیشینیان و آیندگان است، و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامبر اوست. خداوند بر او و بر اهل بیت و یاران او درود و سلام و برکت ارزانی دار.
اما بعد، ای مومنان:
خداوند عزوجل میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١﴾ [الأحزاب: ٧٠-٧١].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید پروای الله دارید و سخنی استوار گویید (٧٠) تا کارهایتان را برایتان به سامان آورد و گناهانتان را ببخشاید و هرکه از الله و پیامبرش اطاعت نماید بیتردید پیروزی بزرگی فراچنگ آورده است».
این امر متوجه مومنان است که سخنی استوار گویند و راه و روش صحیح را در پیش گیرند.
ای مردم، کسی که اوضاع مردم را در راهروهای برخی از دادگاهها میبیند، رفتارهایی را از برخی از پدران میبیند که باعث به وجود آمدن دشمنی در بین وارثان میشود. چه بسیار به سبب این رفتارها است که میان وارثان دشمنی و جدایی و ناسزاگویی و شکایتها پیش میآید، آن هم به سبب رفتاری که مخالف با شریعت خداوند عزوجل در مورد قضیهی وصیت و بخشش است.
برای مثال، برخی از مردم برای آنکه پس از مرگ، مانع از تصرف فرزندان در مال خود شوند به حیله و نیرنگ بخشش آن مال متوسل میشوند و هدفشان از این بخشش فقط این است که مانع از تصرف فرزندان خود در مال موروث از طریق فروش یا هدیه یا نقل ملکیت شوند.
این کار از نظر شرعی و با نص صریح حدیث رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ نکوهیده است زیرا سبب وقوع مفاسد و زیانهای بسیاری در حق وارثان میگردد و شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب ـ رحمه الله ـ اینگونه بخششی را نامشروع دانسته است، همینطور نوهی وی امام مجدد، عبدالرحمن بن حسن.
وی ـ رحمه الله ـ دربارهی نیت چنین بخششی میگوید: «واقف در چنین حالتی در حقیقت دو نیت دارد: نخست حرام کردن آنچه خداوند از فروش و هدیه و تصرف در مال برای وارثان حرام گردانده است، و دوم: محروم ساختن همسرانِ پسران خانواده و همسرانِ دختران آن خانواده، که اینکار شبیه به همان چیزی است که خداوند در سورهی انعام یاد کرده است».
ای مسلمانان:
از جمله رفتارهای اشتباه دیگر این است که شخص بخشش کننده، در بخششی که میکند برخی از فرزندان را بر برخی دیگر ترجیح دهد و این از جمله چیزهایی است که رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ حرام گردانده و فرموده است: «تقوای خداوند را پیشه سازید و میان فرزندانتان عدالت بورزید» و احادیث در این باب بسیارند.
اما اگر شخصی محتاجان و نیازمندان خانوادهی خود را بدون در نظر گرفتن نسبت آنان به بخشش خاصی مخصوص گرداند، اشکالی ندارد، زیرا بخاری روایت کرده است که ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ نصیب خود از خانهی پدرش را برای سکونت نیازمندانِ خانواده بخشش نمود. و روایت است که زبیر ـ رضی الله عنه ـ تنها دختران نیازمند خود را مشمول بخشش گرداند.
یا آنکه در بخشش خود فرزندان را به طلب علم تشویق نماید و آن را مخصوص طالب علم قرار دهد نه شخص معین.
برخی دیگر از مردم تنها فرزندانِ پسران خود را مخصوص بخشش مینماید نه فرزندانِ دختران خود را. کسی که به چنین بخششی مینگرد خواهد دانست که این شخص خواسته است در عاقبت امر، فرزندانِ دختران را از بخشش خود محروم سازد، یعنی دختر تا وقتی زنده است از بخشش پدر استفاده کند و پس از مرگ سهم وی قطع شود و فرزندانى وی محروم شوند که خداوند چنین کاری را حرام گردانده است.
محققان اهل علم که پایبند به کتاب خدا و سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند و از تعصب و تقلید کور مذهبی به دورند، چنین بخششی را جزو گناهان دانستهاند. شیخ الاسلام، محمد بن عبدالوهاب، ـ رحمه الله ـ رسالهای مستقل را در رد بر کسانی تالیف نموده است که اینگونه بخشش ظالمانه را جایز دانستهاند، کسانی که خود چنین ستمی را بر دختران خود یا بر خودشان، روا نمیدانند که برخی از فرزندان را بر برخی دیگر برتری دهند.
امام محمد بن عبدالوهاب ـ رحمه الله ـ میگوید: «مسالهای که میخواهیم دربارهی آن سخن بگوییم اینگونه است که اگر کسی بخواهید مال خود را به دلخواه میان وارثان تقسیم کند و از تقسیم خداوندی شانه خالی کند و بر دین او تمرد ورزد، مانند اینکه بگوید همسر از نخلستان او محروم است و نمیتواند از آن استفاده کند مگر تا وقتی که زنده است از ثمرهی آن، یا آنکه برخی از فرزندان خود را بر برخی دیگر برتری دهد تا از وصیت خداوند به عدل بگریزد یا آنکه قصد محروم ساختن فرزندان دختران خود را داشته باشد یا وارثان خود را از فروش یک ساختمان محروم سازد..».
سپس میگوید: «سپس برخی از مفتیها به او فتوا میدهند که این بدعت ملعون صدقهای است که با آن به خداوندی نزدیک میشود، و کسی که به این هدف بخشش میکند نیتش به دست آوردن رضایت خداوند است. حال خود به این گونه بخشش نیک نظر بینداز و خوب در ادلهای که ذکر شد تامل کن».
و ـ رحمه الله ـ در ادامه میگوید: «میگوییم: از بزرگترین منکرات و بزرگترین گناهان کبیره، تغییر شریعت و دین خداوند است و حیلهگری در این شریعت به قصد تقرب به اوست، مانند آنکه کسی بخواهد زن یا زن پسر، یا فرزندان دختران و دیگرانی را که خداوند برای آنان سهمی در نظر گرفته است محروم گرداند یا بیشتر از حقشان به آنان دهد، یا به کسی بیشتر یا کمرتر از سهم خداوندی در ارث دهد، سپس با همین کار قصد نزدیکی به خداوند را داشته باشد در حالی که با این کار از خداوند دورتر شده است زیرا دلائل در بطلان این بخشش و وجوب بازگشت آن و سپس تقسیم شدن آن براساس تقسیم خدا و رسولش بیش از آن است که در شمار آید».
نوهی امام، شیخ عبدالرحمن بن حسن و دیگر محققان نیز همین سخن را گفتهاند.
شیخ عبدالرحمن السعدی ـ رحمه الله ـ میگوید: «برای کسی حلال نیست که بخششی انجام دهد که دربرگیرندهی حرام یا ستم باشد، مانند اینکه در بخشش خود تنها یکی از وارثان را در نظر گیرد».
وی سپس میگوید: «زیرا بنده حق این را ندارد که در مال خود براساس شهوتها و خواستههای درونی خود تصرف نماید و حق ندارد مخالفت شریعت خداوند نموده و از عدالت خارج شود».
پس ای بندگان خداوند تقوای او را پیشه سازید و بدانید که چیزی جز شریعت خداوند شما را نجات نمیدهد، پس در تقسیم اموالتان به همان تقسیمی خشنود باشید که خداوند برای شما در نظر گرفته است تا در دنیا و آخرت سعادتمند شوید.
این سخن خود را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از هر گناهی آمرزش میخواهم، پس از او آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده و مهربان است.