شرایط وجوب حج
برای وجوب حج چند شرط وجود دارد:
اول: مسلمان بودن، چون حج به مانند نماز و زکات و روزه عبادت است و شرط عبادت اسلام است. و چون در حدیث معاذبن جبل سآمده است:
«اُدْعُهُم إِلی شَهادَةِ أَن لَا إِلهَ إِلاّ اللهُ فَإِنْ هُم أَطاعُوْك فَأَعلِمْهُم أَنَّ عَلَیهِمْ کَذا».
«آنان را به گفتن و اقرار کلمه شهادتین بخوان چون تو را اجابت کردند و اطاعت نمودند به آنان خبر ده که چه چیزهایی برآنان واجب است..».
و از جمله آنها یکی حج بود. پس حج بر کافر اصلی به صورت وجوب مطالبه آن پیش از مسلمان شدن واجب نیست. اما مرتدی که استطاعت حج داشته وجوب حج از عهده او ساقط نمیشود، و چنانچه در حال تنگدستی دوباره مسلمان شد با همان استطاعت قبلی حج بر ذمه اوست. و اگر در تمکن و استطاعت دوباره مسلمان شد و پیش از سفر حج مرد باید از میراث او برایش حج به جای آورده شود.
دوم: بالغ بودن است. پس برکودک حج واجب نیست، چون پیامبر جگفت: «از سه کس تکلیف برداشته شده است» که کودک یکی از آنها است. و به قیاس بر دگر عبادات که بر کودک واجب نیست.
سوم: عقل داشتن. به دلیل همان حدیث که از سه کس قلم تکلیف برداشته شده که یکی از آنها دیوانه است، پس حج بر دیوانه نیز واجب نیست.
چهارم: آزاد بودن. پس حج بر بنده و برده واجب نیست، چون پیامبر جگفته:
«أَیَّما عَبْدٍ حَجَّ ثُمَّ أُعْـتِقَ فَعَلَیهِ حَجَّةٌ أُخْری».
«هر بنده و بردهای که حج را به جا آورد و سپس آزاد گردد چون استطاعت یافت بر وی حج دیگری واجب است».
و چون نماز جمعه بر وی واجب نیست اگرچه به وی نزدیک هم باشد به جهت مراعات حق اربابش، پس حج به طریق اولی واجب نیست چون وقت بیشتری میگیرد.
پنجم: داشتن استطاعت و قدرت مالی و بدنی. چون خداوند میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗا﴾[آل عمران: ۹۷].
«خداوند فرض کرده است که هر کس استطاعت یافت (یعنی زاد و راحله یافت) بیت الله الحرام را زیارت کند».
استطاعت دو نوع است: استطاعت شخصی و استطاعت با غیر. برای استطاعت شخصی لازم است که امور زیر تحقق پذیرد:
۱- داشتن وسیله شخصی یا استیجاری برای کسی که مسافت بین او و مکه مسافت قصر نماز یا بیشتر باشد. ولی چنانچه کمتر از آن مسافت باشد اگر قدرت رفتن داشته باشد وجود وسیله نقلیه و استطاعت آن شرط است.
۲- وجود توشه و آذوقه رفت و برگشت و هزینه سفر. و شرط است که هزینه توشه و آذوقه سفر و هزینه وسیله نقلیه مازاد بر نفقه و هزینه و لباس و مایحتاج خود و کسانی باشد که نفقه آنها در مدت رفتن و برگشتنش بر وی واجب است. باید دانست اگر کسی قدرت و استطاعت تامین هزینههای حج را داشت لیکن محتاج به ازدواج بود چون نگران آن باشد که دچار زنا گردد، صرف این هزینه برای ازدواج بهتر و مهمتر از صرف آن برای حج است. چون احتیاج به ازدواج فوری است و حج فوری نیست و مهلت و تراخی دارد ولی اگر نیازش به ازدواج به گونهای نباشد که خوف ارتکاب زنا داشته باشد تقدیم حج بر ازدواج بهتر است.
۳- خالی بودن راه حج از خطر به گونهای که بر جان و مال و آبروی خویش ایمن باشد اگرچه این خطر اندک هم باشد، چون بهرحال برایش ایجاد ضرر میکند.
۴- امکان رفتن به حج یعنی آن قدر وقت باشد و آن قدر زمان مانده باشد که بتواند به حج رود و به وقوف در عرفه برسد.
اما استطاعت با غیر در صورتی است که به نیابت از مردهای باشد که انجام عبادت حج از میراث او به هزینه او واجب باشد، یا به نیابت از کسی باشد که به علت پیری یا عذر دیگری از انجام اعمال حج ناتوان باشد، یا با اجرت المثلی باشد که مازاد بر نیازهایش باشد یا با وجود مطیع و فرمانبرداری باشد که برای انجام عبادت حج و ادای فریضه حج اطاعت کند.