فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

تشریح و ضرورت نیاز آن

تشریح و ضرورت نیاز آن

در مجله البحوث الإسلامیة (تحقیقات و بررسیهای اسلامی) که در ریاض منتشر می‌گردد چنین آمده است: محققا شریعت اسلامی از جانب خداوند حکیم و حمیدی نازل شده است که دانا است به آنچه که در گذشته بوده و به آنچه که در آینده خواهد بود، و آن شریعت را بر بهترین مردم و آخرین پیامبر جو رسول نازل کرده است و این شریعت را به صورت قاعده کلی و مقاصد عالی فراگیر برای بشریت قرار داده است. پس این شریعت یک قانونگذاری همگانی جاودان، سزاوار و شایسته برای همه طبقات مردم در هر عصر و زمان و هر محل و مکان می‌باشد.

محققاً جزئیات و وقایع فراوانی روی داده است که به طور مخصوص و بیان شده در قرآن و حدیث یافت نمی‌شوند و چه بسا در ادوار پیش نیز روی نداده‌اند. پس برای سلف صالح و پیشینیان شایسته ما در آن‌ها حکمی شناخته نیست، و لیکن با جستجو و تحقیق علمای اسلامی در آن‌ها مشخص می‌گردد، که این وقایع و رویدادها و مسائل در یک قاعده شرعی همگانی و عام مندرج می‌شوند بنابراین، حکم آن‌ها شناخته خواهد شد.

مساله کالبد شکافی، یکی از این جزئیات و رویدادهایی است که در نص شرعی خاص و ویژه‌ای از آن سخن نرفته است پس حال آن چون حال وقایعی است که نوظهورند و تازه حادث شده‌اند و بایستی مندرج در یک قاعده کلی شریعت اسلامی باشد و یک قاعده کلی شرعی شامل آن گردد و آن را به یک مقصد عام و شامل مقاصد عالیه شریعت ارجاع داد، چون شریعت اسلام کامل و شامل است و برای همه مردم صلاحیت و شایستگی دارد و خداوند آن را به عنوان آخرین شریعت آسمانی به وسیله پیامبر جکه رحمة للعالمین است برای بشریت فرستاده است خداوند فرموده است:

﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا ٦٤[مریم: ۶۴]. «و پروردگار تو فراموشکار نبوده و نیست».

و باز هم گفته است:

﴿رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٦٥[النساء: ۱۶۵].

«پیامبرانی مژده دهنده (به ثواب کسانی که ایمان آورده‌اند) و ترساننده (به عقاب کسانی که کافر شدند) تا برای مردم بعد از فرستادن پیغمبران به سوی ایشان حجتی نماند (که بگویند: اگر پیغمبری به سوی ما می‌آمد ایمان می‌آوردیم) و خدا همیشه پر عزت (و بی‌همتا است در ملک خود) و پر حکم است (در صنع خود)».

و باز گفته است:

﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ

[المائدة: ۳].

«امروز کامل نمودم برای شما دینتان را (و احکام و فرایض آن کامل شده است، بعد از نزول این آیه هیچ حلال و حرام دیگری نازل نشده است. و با کامل کردن دینتان) نعمت خود را بر شما اتمام رساندم و دین اسلام را برای شما پسندیدم (و آن را برایتان برگزیدم)».

و پیامبر جگفت: «هیچ کس نیست که اندازه و قدر معین و نظام را بیشتر از خداوند دوست داشته باشد» و به این جهت است که رسولان را به عنوان مبشر و منذر، مژده دهنده و ترساننده فرستاده است. با جستجو و تحقیق درباره مساله کالبدشکافی مشخص شد که این مساله تحت قواعد کلی و عمومی و شریعت مندرج است، و ارجاع دادن آن به مصالح و منافع معتبر شرعی آشکار است و این مساله نظایری دارد و مسائل مشابه آن وجود داشته است که فقیهان در آن حکم صادر کرده‌اند، با این که در آن اختلاف نظر داشته و اجتهادشان با هم مختلف بوده است و این خود چیزی است که راه را روشن می‌کند وکاوشگر و محقق را مساعدت و یاری می‌نماید که در مساله کالبدشکافی به چیزی دست یابد که درست و صواب است انشاء الله.

از جمله قواعد کلی شریعت و مقاصد همگانی آن این است: «هرگاه دو مصلحت با هم تعارض و برابری داشتند آن یکی که قوی تر است مقدم است و به آن عمل می‌شود، و هرگاه دو مفسده و تباهی وجود داشتند، آن یکی که خفیف تر و سبک تر است مورد عمل قرار می‌گیرد تا از شدیدتر و سنگین تر دوری شود و خفیف فدای شدید گردد» در هر حال مساله کالبدشکافی داخل این قاعده است. زیرا مصلحت احترام میت (مسلمان باشد یا کافر ذمی) با مصلحت اولیاء میت و ملت، و مصلحت متهم به هنگام وجود اشتباه تعارض دارد که گاهی به وسیله تشریح و کالبدشکافی و تحقیق و جستجو با متهم سرانجام کار به اثبات جنایت بر متهم منتهی می‌گردد، و بدیهی است که در این کار حق اولیاء میت حفظ می‌گردد و به ولی امر و متصدی کار کمک می‌شود که امنیت را نگهدارد و آن را تأمین کند. علاوه بر آن، کسانی را که وسوسه می‌شوند که چنین جنایاتی را پنهانی مرتکب شوند باز می‌دارد و از آن پشیمان می‌گرداند. گاهی نیز تشریح و کالبدشکافی موجب اثبات مرگ مرده به مرگ عادی می‌شود و معلوم می‌گردد که او با مرگ عادی و اجل طبیعی از دنیا رفته است و این کار موجب برائت و پاکی متهم می‌گردد.

همچنین تشریح و کالبدشکافی بیماران به هنگام شیوع بیماری وبا و امثال آن، سبب شناخت بیماری و نوع آن می‌گردد و در نتیجه با وسایل لازم و مناسب از شرّ آن جلوگیری و اسباب بیماریها می‌گردد، و به تحقیق شریعت بر پیشگیری از بیماریها و مداوای بیماران تشویق و ترغیب کرده است و این کار به مصلحت امت اسلامی و حفظ سلامتی آن است و نجات ملت اسلامی از چیزی است که خوف ابتلای به آن می‌رود و نگرانی مبتلا شدن به آن وجود دارد برابر مقتضای سنت الهی از نظر شریعت و تقدیر.