ضمانت کردن چیزی که معلوم نیست و چیزی که هنوز واجب نشده است
ضمانت کردن چیزی که معلوم نمیباشد درست نیست. چون فرجام آن معلوم نیست و غرر است و چنین چیزی مورد نهی پیامبر جواقع شده است. و همچنین ضمانت کردن وامهایی که هنوز واجب و ثابت نشدهاند نیز درست نیست، مانند ضمانت یکصدی که در آینده بر فلانی واجب میشود. چون ضمانت پشتیبان و وثیقه حقی است که واجب شده است و از وجوب آن پیشی نمیگیرد، مانند این که کسی به کسی دیگر بگوید: مال خود را به فلان کس بفروشد و من بهای آن را تضمین میکنم، که این درست نیست چون ضمانت کردن چیزی است که هنوز ثابت و واجب نشده است.
و از این استثناء میشود ضمانت درک و دریافت چیزی که عقد معامله بر آن صورت گرفته است خواه آن چیز کالا باشد یا بهای آن، به این معنی که به نفع مشتری و خریدار بهای کالا را ضمانت کنند اگر کالای فروخته معیوب درآمد (بگوید: اگر کالای خریداری شده معیوب درآمد من بهای آن را که به فروشنده دادهای تضمین میکنم). یا به نفع فروشنده ضمانت کند و بگوید: اگر بهای کالای شما که گرفتهای معیوب درآمد کالای شما را تضمین میکنم، این نوع ضمانت جایز است اگرچه حق هنوز ثابت نشده است (عیب کالا یا بها معلوم نشده). زیرا نیاز به آن چنین ایجاب میکند. و چون معامله با کسی که شناخته نیست فراوان پیش میآید و خریدار یا فروشنده نگرانی و ترس آن را دارند که یکی دیگری را نیابد و چیزی را که دادهاند از دستشان برود پس نیاز به وثیقه و پشتیبان دارند. اگر مقابل و عوض چیزی که تضمین شده معیوب درآمد ردّ و برگشت دادن ضمانت شده واجب است از هر طرف که باشد.