فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

حکم دفاع از نفس

حکم دفاع از نفس

درباره وجوب دفاع از نفس و جان خود، زمانی که حمله کننده مسلمان مکلف باشد اختلاف کرده‌اند.

برخی گفته‌اند: این دفاع واجب است چون خداوند می‌گوید:

﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ[البقرة: ۱۹۵].

«با دست خودتان خود را به هلاکت میندازید».

همان گونه که مضطر واجب است با خوردن حرام خویشتن را زنده نگه دارد، و راجح آن است که این دفاع واجب نیست. چون پیامبر جوقتی که فتنه‌های آینده را بیان می‌کرد، حذیفه سگفت: اگر چنین زمانی مرا دریافت، چه کنم؟ پیامبر جگفت: داخل خانه خویش شو و خود را گمنام ساز. حذیفه گفت: یا رسول الله، اگر به خانه من وارد شدند چه کار کنم؟ پیامبر جگفت: «هرگاه برق شمشیر تو را ترساند روی خویش را بپوشان و بنده مقتول خدا باش نه بنده قاتل خدا» یعنی کشته شوی بهتر از آن است که دیگری را بکشی. و در بعضی روایت‌ها چنین است:

«وَکُنْ خَیْرَ اِبنَی آدَمَ».

«مانند بهترین از دو پسران آدم باش که کشته شد) و گفت:

﴿لَئِنۢ بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقۡتُلَنِي مَآ أَنَا۠ بِبَاسِطٖ يَدِيَ إِلَيۡكَ لِأَقۡتُلَكَۖ إِنِّيٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٨[المائدة: ۲۸].

«اگر تو به سوی من دست درازی کنی تا مرا بکشی من دست خود را به سوی تو دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم چون به راستی من از الله، خدا و پرودگار جهانیان می‌ترسم».

و صحیح است که عثمان بن عفان سبه هنگام محاصره خانه‌اش بندگان خود را که چهارصد نفر بودند از دفاع کردن بازداشت و گفت: هرکس از شما سلاح خود را بر زمین بگذارد او آزاد است.

و پیامبر جگفت: «إِنَّ بَینَ یَدَیِ السّاعَةِ فِتَنَاً کَقِطَعِ اللَّیلِ المُظْلِمِ یُصْبِحُ الرَّجُلُ فِیها مُؤْمِناً وَیُمْسِیْ کَافِراً وَیُمْسِیْ مُؤْمِناً وَیُصْبِحُ کافِراً، القاعِدُ فِیهَا خَیرٌ مِنَ القائِمِ وَالقائِمُ خَیرٌ مِنَ الماشِی والمَاشِی خَیرٌ مِنَ الساعِی فَأَکْسِرُوا قِسِیَّکُمْ وَاقْطَعُوْا أَوْتارَکُمْ وَاضْرِبُوْا سُیُوْفَکُمْ بِالْـحِجارَةِ فَإِن دَخَلَ عَلی أَحَدٍ مِنْکُمْ فَلْیَکُنْ کَخَیْرِ اِبنَی آدَمَ».

«پیش از رستاخیز فتنه‌ها و آشوبهائی روی می‌دهد که همچون شب تاریک هستند و حق در تاریکی آَشوبها دیده نمی‌شود، و این آشوبها به گونه‌ای هستند مردی که صبح دراین آشوبها مؤمن بوده است شب به صورت کافر در می‌آید و راه را گم می‌کند و کسی که شب مؤمن و بر حق بوده صبح در اثر آشوبها حق را گم می‌کند و به صورت کافر در می‌آید. کسی که در این آشوبها بنشیند (کناره گیری کند) بهتر است از کسی که در آن‌ها به پای برخیزد (یعنی دخالت کند) و کسی که ایستاده است (به تمامی درگیر نشده) بهتر است از کسی که در آن‌ها راه برود (درگیر شده است) و کسی که در آن‌ها راه برود (درگیر باشد به طور خفیف) بهتر است از کسی که در آن‌ها شتاب کند (فعالانه درگیر باشد) تیر و کمان‌های خویش را بشکنید و ابزار جنگ را بگذارید و زره کمان را پاره کنید و تیغه شمشیرتان را بر سنگ زنید، و اگر کسی بر شما وارد شد و شما را مجبور ساخت مانند بهترین از دو پسران آدم باشید که کشته شد و به دیگری دست درازی نکرد».

(به روایت ابن ماجه و ابوداود و ترمذی که آن را حسن دانسته و ابن حبان که آن را صحیح دانسته است. شیخ تقی الدین ابن دقیق العید در کتاب اقتراح گوید: این حدیث شرط بخاری را دارد).

به این جهت بین مضطر، و این مورد را فرق گذاشتیم که بر مضطر واجب است از حرام بخورد تا خود را زنده نگه دارد، چون اگر نخورد می‌میرد و خودکشی است و خودکشی حرام است ولی اگر دفاع از خویش نکند و کشته شود شهید محسوب می‌گردد و شهادت پسندیده است پس باز هم فرق دارند.

اگر کسی به کسی حمله کرد و قصد مال وی را بکند نه جانش را، او حق دارد که وی را دفع کند و از خود و مالش دفاع کند، چون پیامبر جگفته است:

«مَن قُتِلَ دُونَ مالِهِ فَهُوَ شَهِیْدٌ»«هرکس در راه دفاع از مال (مشروع) خویش کشته شود او شهید است». (به روایت شیخین). طریق استدلال به این حدیث این است که، پیامبر جاو را شهید دانسته پس دلیل است بر اینکه او حق جنگ و کشتن را دارد، و بر این که او به آن مکلف است و این که بر وی ضمانتی نیست اگر حمله کننده متجاوز را بکشد، و حق هم دارد که دفاع از مالش را ترک کند، چون او می‌تواند مال خود را برای دیگران مباح گرداند. آری اما اگر مال حیوان باشد و متجاوز و معتدی قصد تلف کردن آن را داشته باشد واجب است که متجاوز را دفع کند، چون جاندار است و روح و جان محترم است. و اگر متجاوز و حمله کننده قصد حریم شخصی را کند مانند، همسر و مادر و فرزندش برای این که آن‌ها را بکشد یا به آنان تجاوز جنسی نماید بر او واجب است که دفاع کند.

چون نمی‌تواند آن را مباح کند، و مباح کردن قتل و تجاوز حرام است چون حق غیر است. و روایت شده است که زنی برای هیزم جمع کردن بیرون رفته بود، مردی وی را دنبال کرد و قصد تجاوز به وی را داشت، آن زن سنگی به آن مرد انداخت و او را کشت و شکایت آن را پیش عمر بن خطاب سبردند، گفت: «او در راه خدا کشته است یعنی کشتن او به دستور خدا بوده است، و خداوند قاتل او است و خداوند هرگز برای چنین متجاوزی دیه قرار نداده است و دیه او را نمی‌دهد» و کسی با این عمل عمرسمخالفت نکرد پس به صورت اجماع درآمد، و در این که آیا دفاع از حریم غیر واجب است اگر در حریم وی نباشد، دو قول وجود دارد: أصح آن است که به مانند دفاع از جان است، البته این وقتی است که حمله کننده مسلمان باشد ولی اگر متجاوز و حمله کننده کافر باشد دفاع واجب است. و اگر حمله کننده حیوان هم باشد دفاع واجب است مشروط بر آن که ظن غالب نداشته باشد که خودش در دفاع هلاک می‌شود.