فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

بدعت‌های حج و زیارت

بدعت‌های حج و زیارت

۱- وارد شدن به عرفه پیش از وقت شرعی آن. وقت شرعی دخول در عرفه بین زوال خورشید روز عرفه و طلوع فجر روز قربان است. ابن اسحاق گفت: نافع از ابن عمر برایم نقل کرد و گفت: «پیامبر جصبح روز عرفه نماز صبح را در منی خواند سپس از آنجا روان شد تا آن را به عرفه آمد و در «نمره» فرود آمد تا این که نماز ظهر فرا رسید که در حین گرمای ظهر نماز ظهر و عصر را با هم جمع کرد سپس خطبه‌ای برای مردم ایراد فرمود، سپس راه افتاد و در «موقف» در عرفه ایستاد. (احمد و ابوداود آن را تخریج کرده‌اند).

۲- عموم مردم اعتقاد دارند که باید در عرفه روی «جبل الرحمة» توقف کرد و اصل «موقف» آنجا است نه جاهای دیگر عرفه. این تفکر خطا و اشتباه است، بلکه بهترین جای عرفه جائی است که پیامبرجدر آنجا توقف کرد که عبارت است از نزدیک «صخرات» در قسمت چپ «جبل الرحمة». چون سلیمان بن موسی از جبیر بن مطعم روایت کرده است که پیامبر جگفت:

«کُلُّ عَرَفاتٍ مَوْقِفُ وَارفَعُوا عَن بَطْنِ عَرَفَةَ».

«تمام عرفات موقف به حساب می‌آید و از وادی عرفه بالاتر روید».

یعنی عرفه جزو موقف نیست. (احمد و بزار و طبرانی در «الکبیر» با سندی آن را تخریج کرده‌اند که رجال آن مورد وثوق هستند).

۲- این که حجاج ظهر روز عرفه از مکه مستقیما به سوی عرفات رهسپار می‌شوند که بدین وسیله بعضی از سنن را از دست می‌دهند، از قبیل این که باید بعد از طلوع خورشید یوم الترویه به «منی» بروند و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را در آنجا بخوانند و شب را در آنجا بمانند تا این که نماز صبح روز نهم را آنجا بخوانند و بعد از طلوع خورشید روز نهم از «منی» به سوی عرفه روان گردند، و در «نمرة» فرود آیند و خطبه امام حج را بعد از زوال بشنوند و به صورت جمع تقدیم نماز ظهر و عصر را با هم در مسجد «نمرة» جمع کنند.

درباره توصیف حج پیامبر ججابربن عبدالله سگفته است: «چون یوم الترویه (هشتم ذی الحجه) فرا رسید به سوی «منی» روان شدند و احرام به حج بستند و لبیک گفتند و پیامبر جسوار شد و در منی نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء و نماز صبح «روز بعد» را خواند سپس اندکی توقف کرد تا اینکه خورشید (روز نهم) طلوع کرد...»

۳- بسیاری از راهنمای حجاج، حاجیان را پیش از غروب از عرفه پایین می‌آورند و مستقیما به منی می‌برند و شب را در مزدلفه نمی‌مانند و این سنت بزرگ نبوی را از دست می‌دهند با وصف این که پیامبر جشب را در مزدلفه ماند و نماز صبح را در آنجا خواند و اجازه نداد کسی شب از آنجا به منی برود مگر زنان و ناتوانان را که به آنان اجازه داد، و همچنین راهنمایان کاری می‌کنند که حاجیان غسل برای دخول در مکه را نیز از چاه «ذی طوی» از دست بدهند، و در رمی جمرات نیز شتاب به خرج دهند و حجاج را وادار می‌کنند که پیش از زوال روز دوازدهم ذی الحجه به رمی جمرات اقدام کنند با این که وقت رمی جمرات بعد از زوال فرا می‌رسد.

۴- مردم پیش از وقت در محل طوافگاه پیرامون کعبه می‌نشینند و مدت زیادی انتظار وقت طواف را می‌کشند تا جماعت مردم فرا رسد و راه طواف کنندگان را سد می‌کنند به بسیار به حال مردم زیان آور است و بین نشستگان و طواف کنندگان نزاع شدید در می‌گیرد.

۵- این که در مسجدالحرام نماز جماعت برپا می‌شود در حالی که عده‌ای فراوان از حاجیان مشغول سعی بین صفا و مروه هستند و بر ادای نماز جماعت مریض نیستند و سخت تر و تلخ تر آن است که نماز مغرب شروع می‌شود و هنوز مردم مشغول سعی بین صفا و مروه هستند و آن قدر آن را طول می‌دهند که نماز مغرب وقتش می‌گذرد. چطور این گونه اشخاص انتظار خیر و برکت دارند در حالی که فریضه الهی را به عمد ترک می‌کنند و حال آن که پیامبر جمی‌گوید:

«لا حَظَّ فِی الْإِسْلامِ لِمَن تَرَك الصَّلاةَ»(أخرجه أحمد) [۶].

«هرکس نماز را (به عمد) ترک کند او بهره‌ای از اسلام ندارد».

[۶] برای تفصیل بیشتر به کتاب مناسک شیخ امین خطاب مراجعه شود.